پایگاه خبری الف 10 مرداد 1396 ساعت 10:44 http://alef.ir/vdcdk50o9yt0nk6.2a2y.html?497556 -------------------------------------------------- عنوان : ریشه ی فعل تجاوز کجاست؟ بخش تعاملی الف - حسین خسروی پَتکانی -------------------------------------------------- متن : وقایع و حوادث دردناکی همچون تجاوز به دخترکان خردسالی که این روزها به وقوع پیوسته، اعمالی شیطانی و پست و دون انسانی ست که در هر کجای دنیا و طبق دستورات هر آئین و رسمی، محکوم است و همگان خواستار محاکمه و برخورد با عاملین این جنایات به نحو اشد آن هستند. همه می دانیم که این گونه اعمال کثیف و غیر انسانی که متاسفانه هر از چند گاهی در جامعه اتفاق می افتد، نشات گرفته از افکار افرادی بیمار است که هر چند در نگاه اول مسئولیت نهایی آن فقط خاص و مختص به رفتارهای نابهنجار خود آن شخص بیمار است، اما وقتی عمیق تر شویم و به عمق مساله نگاهی دقیق تر بیندازیم، خواهیم فهمید که عواملی همانند محیط و پتانسیل های پیرامونی آن شخص نیز در تسریع و شکل گیری آن بزهکاری و جرم به نوعی دخیل اند. البته واکاوی و نمایاندن این زوایا، یک پروسه ی بسیار پیچیده و طولانی دارد که نیاز به تحقیقات میدانی مفصل، دقیق و تخصصی دارد. بنابراین فعلاً از حوصله ی این بحث خارج است و صد البته که اکنون نیز در وسع و بضاعت علمی نویسنده نبوده و نیست و باید آنرا به اهلش واگذار نمود در فرصتی دیگر. اما آنچه لازم می نمود تا اجمالاً مطالبی را به اختصار عرض نمایم پاسخی کوتاه به سوء برداشت هایی ست گاهاً ناآگاهانه و بعضاً مغرضانه و ناصواب، که معمولاً بعد از اتفاق افتادن این دست از حوادث در بُعدِ تقصیر یابی مساله، در فضای مجازی، از اینستاگرام و توئیتر و فیسبوک و کانال های تلگرامی و واتساپی گرفته تا فضای واقعی جامعه از طرف افرادی اتفاق می افتد که سعی در وارونه نشان دادن قضیه و انحراف افکار به سمت و سویی دیگر دارد. بگونه ای که گویی چنین افرادی از قبل منتظر چنین فرصتی باشند. چنین افرادی مثل همیشه و طبق عادت نادرستی که به آن خو کرده اند برای یافتن پاسخ و حل مساله، تمام توجه خود را صرف چیزی و کسی غیر از مقصر اصلی مساله و حادثه می کنند. یقیناً حوادث هولناک اتفاق افتاده مقصرینی دارد که باید به سزای اعمال ننگین شان برسند. اما مع الاسف باز هم در این بین شاهدیم که افرادی بجای یافتن علت و اسباب این حادثه در جزئیات و مشکلات پیش روی جامعه، به اصل بنیان ها و اساس آن، از حاکمیت جمهوری اسلامی گرفته تا اصل مبین آن، یعنی اسلام حمله می کنند و اسلام و تفکر و مبانی آنرا بعنوان سدی در مقابل رفع این مشکلات می دانند! کدام اسلام؟ همان اسلامی که دقیقاً و به حق برای رفع همین گونه مسائل ابلاغ شده است. و دردناکی این روی سکه به اندازه ایست که درد داشته ی اتفاق افتاده را انگار قابل تحمل تر نشان می دهد. چنین افرادی کی می خواهند دست از اینگونه قضاوتهای عجولانه و ناصواب بر دارند الله اعلم! بعد از حادثه ی اتفاق افتاده ی اخیر اگر رصدی کوتاه در فضای مجازی داشته باشید شاهد چنین مواضعی خواهید بود. در صورتی که همه می دانیم که مسبب اصلی این افکار مریض که منجر به تجاوز به کودکان می شود در واقع باز هم همان دنیای غرب است که بعنوان سوغات دارند برای جوامع ما هم می فرستند. همان غربی که به بهانه ی مدنیت و حقوق فردی به خودش اجازه می دهد فرهنگ و افکار شیطانی و شیطان پرستی را به رسمیت بشناسد و برای آن قانون تصویب کند. همان غربی که برابری جنسیتی و تنوع طلبیِ جنسی و لذت بخشی به حد اعلاء آن را به هر نحو ممکن، بعنوان یک حق  قانونی برای افراد می داند. همان غربی که از ماتحت نرینه ها هم نوزاد بیرون می کشد. همان غربی که اجازه می دهد که بشر برای رسیدن به لذت های حیوانی اش، کام خود را از مجاری هر جنبنده و غیر جنبنده ای اعم از مجسمه و سنگ و چوب و سگ و گربه و خر و صغیر و کبیر بجوید و اگر دوست داشت بعنوان زوج هم حتی برای خودش اختیار کند. و این را برایش یک حق قانونی می داند. کما اینکه این روزها ازداوج با حیوانات از جمله سگ و الاغ و گربه، دیگر امروزه در دنیای غرب دارد به یک امر عادی تبدیل می شود که اصلاً هم شنیدن آن عجیب نیست. و اخیراً هم ازداوج با اشیاء، از عروسک و مانکن گرفته تا مجسه و برج ایفل و سایر اشیاء ! و جالب اینکه آن ها را ثبت رسمی هم می کند و برایش فیلم میسازد، آموزش می دهد، کنفرانس می گذارد، نماینده ی مجلس تعیین می کند و برایشان اقلیت تشکیل می دهد.  فکر نمی کنید بیماری تجاوز به خردسالان هم سر منشاءاش حاصل همین گونه اشاعه و ترویج های انحرافی جنسیتی است که غرب به بهانه ی حقِ تنوع طلبی برای افراد متصور است؟ یا نه اینکه مثل بعضی ها فکر می کنید همه ی این مصائب از زیر سر اسلام بلند می شود؟ چه بسا این که این روزها هستند منورالفکرانی که بعد از وقوع این حادثه ی دردناک باز هم حس صادر کردن تزها و نظریه های [...] شان گل کرده و اسلام و حاکمیت اسلامی را باعث بروز چنین حوادث هولناکی می دانند. و ایراد می گیرند که اسلام است که راه پیشاب اینگونه افراد را بسته و محلی برای تخلیه ی آن ها باز نگذاشته است. اسلام است که همه چیز را پوشانده و مجرایی را باز نگذاشته است. و البته این را بعضاً در لفافه و تلویح می گویند و رویشان نمی شود که رک و پوست کنده بگویند که از اسلام هم به مثابه ی غرب، کاباره و دیسکو و میخانه می خواهند. باید به این افراد گفت اگر این ها که گفتید و می خواهید، راه گشای مسائلی اینچنینی می بود و پاسخگوی سیری ناپذیری شهوت آدمی بود و کفایت می کرد چرا در خود همان غرب که همه ی این بساط ها فراهم است باز هم افراد اهلِ این معرکه ی ناسیر را نتوانسته اند در بند و مرز همنوع خود نگه دارند و اینک در جستجوی جفت برایشان در کوه و جنگل اند و روی به حیوانات و اشیاء و چرنده ها و پرنده ها آورده اند؟ چگونه است که در همان غربی که بعضی از ماها آنرا قبله و آمال خود می دانیم و به زعم خود فکر می کنیم که برای فائق آمدن بر مشکلاتی اینچنینی راهی جزء الگو برداری از سبک و سیاق آنها نیست،در هر چند دقیقه به دهها و صدها زن و دختر خردسال تجاوز می شود و مدعی ترین آنها یعنی آمریکا، انگلیس، سوئد، کانادا و امثالهم در راس آنند و هیچ کشور مسلمانی تا جزء هفتاد کشور اول این لیست طویل قرار ندارد؟ [...] آن ها مقصرند نه اسلام و حاکمیت اسلامی، که دقیقاً و به حق برای بر چیدن همین گونه اعمال ابلاغ شده است. اگر می خواهیم دیگر از این دست حوادث نداشته باشیم باید زمینه و بستر اینگونه جرم ها برچیده شود. باید تمامی مبادی ورودی اینگونه محرکات مخرب و مسموم بسته شود. باید با عامل و علت مبارزه کرد و گرنه منتظر مبارزه با معلول ماندن کاری از پیش نمی برد. باید چشمه را از بالا دست و سر منشاء آن خشکاند. و در یک کلام باید از روی میخ بلند شد تا آخ کردن هایمان تمام شود. و گرنه فایده ای ندارد. اینکه میخ چیست؟ و کدام است؟ را به قضاوت خودتان وا می گذارم. چون میخ ها یکی و دو تا نیست. و در پایان نیز سخت به یاد داشته باشیم که منصف باشیم و اگر خود نامسلمانی و عیبی داریم آنرا به پای اسلام ننویسیم چرا که: اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست از مسلمانی ماست