پایگاه خبری الف 26 ارديبهشت 1396 ساعت 14:41 http://alef.ir/vdcg3x9ttak9u34.rpra.html?472664 -------------------------------------------------- عنوان : آرای قالیباف به کدام سمت خواهد رفت؟ حسین رجایی، 26 اردیبهشت 96 -------------------------------------------------- متن : با انصراف دکتر قالیباف، این سوال پیش خواهد آمد که چه اتفاقی برای آرای ایشان می افتد؟ حدس اول آنست که بلاخره درصدی از آرای ایشان که صرفا مبتنی بر کارآمدی اجرایی است، هرگز به سمت آقای رئیسی نخواهد رفت و احتمالا به سبد رئیس جمهور مستقر خواهد افزود. البته این حدسی منطقی است ولی به نظر میرسد به چند دلیل در نهایت تأثیر این اتحاد و کنارهگیری بر روی آرای جناح اصولگرا مثبت خواهد بود: 1-  دوقطبی شدید شکل گرفته بین حامیان دولت و حامیان قالبیاف در طول این مدت، ریزش آرای قالیباف به سوی روحانی را به پایینترین حد ممکن تقلیل خواهد داد.   2-  کناره گیری قالیباف به مرددهای انتخابات این پیام را منتقل خواهد کرد که رئیسی برخلاف احمدی نژاد از سوی یک تفکر حزبی حمایت میشود. نظام حزبی که پاسخگو است و مانع از تکرار تجارب خودسریهای گذشته میشود. 3- تأکیدهای قبلی آقای رئیسی مبنی بر نگاه فراجناحی در انتخاب مدیران دولت و تأکید کنونی ایشان بر استفاده از توان مدیریتی و تجربه قالیباف و تیم همراهش در دولت آینده، علاوه بر نمایش اتحاد کل جریان اصولگرایی، امیدها به توانمندی و کارآمدی دولت ائتلافی اصولگرا را بسیار افزایش خواهد داد. 4- قالیباف از سوی جناح رقیب طیف اصولگرا همواره فردی قدرت طلب معرفی می شد که برای چنگ انداختن به قدرت حاضر است هرکاری بکند و به این ترتیب هرگز حاضر نخواهد بود به نفع هم حزبی خود کنار برود. در مقابل، تجربه کنار رفتن دکتر عارف در انتخابات قبلی (البته به صورت قهرگونه) به عنوان نماد عقلانیت حزبی معرفی می شد. اکنون در رویکردی کاملا متناقض قالیباف به عنوان کاندیدایی پوششی معرفی می شود که از اول هم اختیاری از خود نداشته و مردم را فریب داده است. اینهمه گزاره های متناقض اعتماد مردمی به اصلاح طلبان را به شدت مخدوش خواهد کرد.  چند نکته مهم کمتر مطرح شده وجود دارد که میتواند سرنوشت این انتخابات را رقم بزند. برخلاف بسیاری از تحلیلها، روی کار آمدن دولتهای خاتمی و احمدی نژاد با اختلاف آرای بسیار زیاد از رقیبان را می توان مرهون دو مسئله دانست: 1-  ملت ایران نشان داه اند که بیشتر به شخصیت و کاریزمای افراد رای میدهند تا تفکر حزبی آنها. به همین جهت هست که در فاصله بسیار کم، دو تفکر متضاد مورد اشاره موج های میلیونی ایجاد می کنند. 2- خاتمی و احمدی نژاد، بخش مهمی از آرای خود را مدیون مخالفت ذاتی ملت ایران با اشرافیت گرایی و دیکتاتور مآبی کارگزاران لیبرال رقیبشان هستند. امری که در 4 سال اخیر مجددا در کشور به منصه ظهور رسیده و حساسیت جامعه را برانگیخته است. گرچه بعید است آقای رئیسی توانسته باشد در این مدت کوتاه از خود کاریزمایی در حد احمدی نژاد بسازد اما بجای آن از برخی امتیازهای شخصیتی همچون: سیادت، روحانیت و وجهه مظلومیت برخوردار است. به نظر می رسد این انتخابات ظرفیت یک شگفتی آفرینی جدید را در خود دارد، شگفتی که نه در تلگرام بلکه در لایه های زیرین اجتماع در حال وقوع است.