پدر بزرگوار شهید والامقام مصطفی احمدی روشن در یادداشتی خطاب به دولت عنوان کردهاند که:
«
اما در مورد اینکه دولت محترم و اعضای آن به دلیل موضع گیری در مقابل عملکرد بد بعضی مسئولین نسبت به صنعت هسته ای و از دست دادن صد و چند کیلوگرم اورانیوم غنی شده ۲۰درصد و تار و مار کردن نیروهای کلیدی، دانشمند، متعهد و متخصص و همچنین به حراج و رفراندوم گذاشتن سانتریفیوژها و اعلام اینکه اینها جزء آرمان های ما نیست؛ باید بگویم که خدا می داند که در جهت غنی سازی اورانیوم شهدای این صنعت و بقیه برادران متعهد و مسئول چه زحماتی را متحمل شده اند و اینکه وقتی ۵ هزار دستگاه سانتریفیوژ ما به ۱۹ هزار دستگاه ارتقا می یابد درست در زمانی که با چراغ سبز بعضی عوامل فتنه و آقازاده ها ما مورد تحریم کامل استکبار جهانی واقع می شویم.» ایشان در ادامه گفته اند که «یا دادن آدرس تمام تأسیسات اتمی کشور و بازدید روزانه آن به دشمنان ما به اسم راستیآزمایی و رو دادن به دشمن جهت دخالت آنها درهمه شئونات کشور که می توان اسم این کار را یک نوع کودتای خزنده گذاشت.» و در انتها گفتهاند که دولتیها حق ورود به منزل شهیدروشن را ندارند، چرا که مایۀ سرافکندگی ما در میان دیگران می شوند. (بهمن۹۳)
در این که پدر شهیداحمدیروشن از روی غیرت انقلابی و شرف انسانی، اینگونه بر مسئولین دیپلماسی و دولتی نظام تاختهاند و به مسئولین، اتهام طراحی یک کودتای خزنده را نسبت دادهاند، شکی نداریم. خانوادههای شهدا تاج سر ما و نماد عزت و افتخار ما هستند. اگر مردان با ایمان و باغیرتی همچون حاج رحیم احمدی روشن نبودند، مصطفیها تربیت نمی شدند و ما امروز تسمۀ بی عزتی و سرافکندگی به دور گردنمان بود.
اما از آنجا که ایشان نه متخصص مسائل سیاست خارجی، نه مبانی اسلامی، و نه مسائل هستهای هستند، به نظر میرسد به ایشان آدرس و اخبار غلط داده شده است.
حاج رحیم احمدی روشن در آخر نامۀ خود گفتهاند:
خانواده شهید احمدیروشن موضع خود را به حق و در جهت منویات ولایت میداند و موضعی مطابق با اصل سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ما و ایستادن در مقابل وطن فروشیها و مقابله با منویات و فرمایشات امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری (دامت برکاته) به این مواضع افتخار می کنیم که خود و شهیدمان را خرج هر کس نکرده ایم و نمیکنیم و نخواهیم کرد.مرحبا به شما که برایتان منویات مقام معظم رهبری مهم است. اما منویات جمع نیت است. نیات در کلام قاطع متبلور میشود. سخن صریح هر فرد منویات وی را مشخص می کند.
با مراجعۀ به متن کامل، در نامۀ پدر شهید احمدی روشن مسئولین افرادی ذلیل، وطن فروش، مایۀ سرافکندگی، توافق کنندگان ننگین، مردم فریب و طراح کودتا، تحلیل شدهاند. آیا منویات رهبری هم این چنین است؟
رهبری گرچه تذکراتی را متوجه سیاست خارجی دولت یازدهم و نیز مذاکرات هسته ای داشته اند، از جمله «من با مذاکره کردن مخالف نیستم؛ مذاکره کنند؛ تا هروقت می خواهند مذاکره کنند! من معتقدم باید دل را به نقطههاى امیدبخش حقیقى سپرد، نه به نقطههاى خیالى نه به نقطههاى خیالى، آنچه لازم است این است.» و گرچه از ابتدا فرمودند به مذاکرات خوشبین نیستند: «مذاکره در موضوعات خاص اشکالی ندارد؛ منتها گفتم من اعتماد ندارم، خوشبین نیستم به مذاکره، لکن می خواهند مذاکره کنند، بکنند؛ ما هم به اذنالله ضرری نمی کنیم. یک تجربهای در اختیار ملّت ایران است، این تجربه ظرفیّت فکری ملّت ما را بالا خواهد برد» اما در عین حال از همان ابتدا تاکید کرده اند که «هیچکس نباید مجموعۀ مذاکره کنندگان ما را سازشکار بداند، اینها بچه های خود ما و بچه های انقلابند. یک ماموریت سختی را بر عهده دارند و هیچ کس نباید ماموری را که مشغول کاری است تضعیف کند.»(۱۳ آبان ۹۲)
«بنده با تمدید مذاکرات مخالف نیستم به همان دلیل که با اصل مذاکره مخالف نبودم، هیئت مذاکرهکنندۀ ایران حقا و انصافا پرتلاش و جدی هستند، ایستادگی می کنند و زیر بار حرف زور نمی روند و با جدیت، منطق و دلسوزی کار می کنند. و بر خلاف طرف مقابل، حرفش را هر روز عوض نمی کند. اگر در مذاکرات حرف منطقی زده، و قرارهای عادلانه و عاقلانه گذاشته شود قبول میکنیم اما ایران، از صدر تا ذیل از آحاد مردمش تا همه مسئولانش در مقابل زیاده خواهی می ایستند.»(در دیدار با اعضای مجمع عالی بسیج مستضعفین ۶ آذر ۹۳)
پدر بزرگوار!
کدام یکی را قبول کنیم؟
بیست درصد غنی سازی شهید شما و یارانش نابود نشده است. وسوسه ی عدهای را که جگر شما موزیانه آتش می زنند که دستآوردهای فرزند انقلابیات که برای دستیابی به آن خونش ریخته شده بود بر باد رفت و دولتی ها به ریش شما و امثال شما می خندند، باور نکنید. از دوست دلیل آوردیم از دشمن هم می آوریم. جان بولتن سیاستمدار کهنهکار و محافظهکار آمریکایی در مجلۀ نشنال رویو در مقالهای میگوید:
"ایران در توافق هستهای ژنو سر دیپلماتهای غربی کلاه گذاشته است. باید به ایران در زمینه این توافق موقت که با ۵ عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و آلمان حاصل شد جایزه داد. بدتر اینکه، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا با خوشحالی به دنبال راه حلی جامع است و این در حالی است که ایران هرگز با اقدامی که مانع از ادامه برنامه هسته ای این کشور بشود موافقت نمیکند.... فروپاشی تحریم ها ضعف آن را به عنوان یک ابزار فشار برجسته کرد. این تحریمها، آنقدر که عده ای معتقدند، به لحاظ اقتصادی و کند کردن برنامۀ هسته ای ایران کارآمدی ندارد...امتیازاتی که ایران در قبال توافق هسته ای ژنو داده است اندک و به راحتی قابل بازگشت است.
همانطور که عباس عراقچی مذاکره کنندۀ ارشد ایران در مصاحبۀ خود در ماه ژانویه گفت: « ما میتوانیم غنی سازی ۲۰ درصد را در کمتر از یک روز دوباره شروع کنیم و مواد هسته ای را دوباره تولید کنیم. بنابراین ساختار برنامه هسته ای ما حفظ شده است. من میتوانم با قاطعیت بگویم که ساختار برنامه هستهای ما حفظ خواهد شد. هیچ چیزی کنار گذاشته یا برچیده یا تعلیق نمیشود. همه چیز ادامه خواهد یافت، غنی سازی هم ادامه می یابد. بولتون در انتها می نویسد: متاسفانه آقای عراقچی درست میگوید!" (خبرگزاری فارس۱۹اسفند۹۲)
حاج حسن عزیز! می بینید ۲۰درصد غنی سازی فرزند شهیدت، چگونه ابزار قدرت دیپلماتهای ماست؟
اگر ۲۰درصد فرزند تو و دوستان و همکارانش یعنی فرزندان غیور این سرزمین نبود، ما اکنون نمی توانستیم غنی سازی ۶ درصدی را، که نیاز اصلیمان است حفظ کنیم. و بازگشت به بیست درصد هم کار یک روز است. فرزند تو و دیگر فرزندان این سرزمین، علم و ساختار را به این انقلاب هدیه کردهاند، روشن و خاموش کردنش اهمیتی ندارد، چرا که اختیارش به دست خودمان است.
آرمان انقلاب سانترفیوژ و اعداد و ارقام نیست. آرمان انقلاب، اسلام است و دستور اسلام اهم و مهم و دفع افسد به طرق شرعی است که رهبری انقلاب، با دقت کلیات مذاکرات و خط قرمزها را تحت مراقبت دارند (گرچه فرموده اند در جزئیّات این مذاکرات مداخله نمی کنیم؛ یک خطوط قرمزی وجود دارد، یک حدودی وجود دارد، این حدود باید رعایت بشود؛ این را گفتیم به مسئولین و موظّفند که این حدود را رعایت کنند) و ما کاملا به عزتمندی و هوشیاری ایشان اعتماد داریم.
سیاست خارجی ما به فرمودۀ مقام معظم رهبری، عزت حکمت و مصلحت است. نه فقط عزت، نه فقط مصلحت و نه فقط حکمت. بلکه عزت و حکت و مصلحت. اگر بخواهیم به همۀ سؤال و جوابهای هستهای بپردازیم، به قول شما مثنوی هفتاد من کاغذ میشود. اما سخن ما این نیست که سیاست خارجی دولت قابل نقد نیست؛ یا طرف غربی قابل اعتماد است؛ بلکه سخن ما این است که از رهبری، جلو وعقب افتادن، بلای جان نیروهای انقلابی شده است و باعث و بانی سوءاستفاده های دیگران.
خانوادۀ شهدا نور چشم ما هستند، نور چشم ما وظیفهاش سنگین تر است.