توضیحاتی در پاسخ به نظرات کاربران الف؛

نيم واحد تحليل سياسي جلسه استيضاح در حذف و اضافه

دکتر فتح الله آقاسی زاده، 4شهریور 93

4 شهريور 1393 ساعت 8:19

نويسنده یادداشت "نيم واحد تحليل سياسي از جلسه استيضاح وزير علوم كابينه روحاني" در پاسخ به اظهارنظرهای کاربران الف ذیل آن مطلب، توضیحاتی ارسال کرده است که با هم می خوانیم.


مايل نبودم در باب مطلب پيشين، و نظرات كاربران، تكمله اي بگويم اما حيفم آمد بواسطه كاربران نسبتا پرشمارش، سخني نگويم:

۱- همه ما بايد بدانيم در كشتي واحدي نشسته ايم بنابراين هدف همه بالا پريدن ها و همه نوشتنها و اطلاع رساني محققان و تحليل گران مستقل، آن است كه اندكي بهتر ببينيم و بفهميم. نگارنده نيز همين اميد و سودا را در سر دارد.

۲- رسانه ها الزاما همه حقايق يا واقعيات ها را منتشر نمي كنند. همه بايد بدانيم كه رسانه ها دروازه بانهايي هستند كه از ميان انبوه خبرها، به اندازه طول و عرض دروازه شان مي نويسند و منتشر مي كنند آنهم به اقتضاي نظر مربيان!

۳- نگارنده براي كمك به فهم درست سپهر سياست ايران، در مطلبي با عنوان "تتراگونال سپهر سياست ايران"، و پس از انتخابات ۱۳۹۲، به دسته بندي تازه اي از جريانهاي سياسي كشور پرداخته بود.دسته بندي نگارنده كه البته تاكنون نيز بر نادرستي آن قرينه اي نيافتم، بمعناي تاييد يا تكذيب آن جريانها نيست و حتي نشان دهنده عقايد محقق نيست بلكه صرفا كاري تحقيقي و توصيفي بود براي داده كاوان.

نگارنده در آن مطلب اثبات كرده است كه در كشور گروهي پرچمداري گفتمان انقلاب را بر عهده دارند.اين گروه واجد مختصات يكسان و مشابهي در طول زمان بوده اند اما مصاديق شان يكسان نيست. مطابق آن دسته بندي هاشمي و روحاني روزي انقلابي بودند اما مهندس بازرگان در همان روز كه اينها انقلابي بودند ،معتدل ناميده ميشد و اينرا آنها خود مي دانستند و مي فهميدند، با اين حال آنها انقلابي گري را مي پسنديدند. احمدي نژاد هم با گفتمان انقلاب،كسب و كار را آغاز كرده بود. اين هر سه، روزي به گفتمان انقلاب نظر داشتند.نكته اينحاست كه انقلابي گري در طول زمان وجود داشته است اگرچه مصداق افراد انقلابي تغيير يافته است.

سخن محقق بر سر راستي يا درستي انقلابي گري نيست ( كه البته اين نكته بطور مستقل مي تواند محل بحث و نظر تحقيقي باشد). سخن صرفا اعلام اين نكته است كه بدانيم همواره گروهي بنام انقلابيون در كشور ذينفوذ بوده اند و در پناه همين جريان،اهداف و مقاصد گاه نادرست خويش را پيش بردند. نمي دانم چرا باور اين نكته براي برخي ها دشوار است كه بگوييم گفتمان و شيوه عمل رسايي۹۳ با گفتمان و شيوه عمل روحاني ۵۸ در انقلابي گري مشابه است و البته اين را هم بگوييم كه روحاني و بسياري از انقلابيون كهن امروز، ديگر انقلابي گري را نمي پسندند اما نو انقلابيون، انقلابي گري را مي پسندند و نظام هم همچنين!

تمام نظر و سخن محقق اين است كه چرا بزرگان نام دار ما، صادق نيستيند؟
نگارنده بعنوان يك كنجكاو و اهل تحليل معتقد است بايد انقلابيون كهن پاسخ دهند كه چرا امروز چون ديروز، ديگر انقلابي نيستند؟ اگر انقلابي گري اساسا نادرست است پس اذعان كنيد اشتباه كرده ايد و با خود و مردم صادق باشيد. شايد انقلابي گري درست نيست كه هاشمي امروز، آنرا نمي پسندد. اگر اينطور است انتظار مي رود كه هاشمي و روحاني بگويند كه انقلابي گري اشتباه است! و ادله و شواهد اقامه كنند تا جوانان و پياده نظام اين دولت و حكومت، به درك درست تري برسند.

مگر رفتار روحاني با بني صدر و رفتار هاشمي با نهضت آزادي، انقلابي گري نبود؟ مگر بازرگان جز اين مي گفت كه هاشمي امروز مي گويد؟ پس چرا هاشمي صادق نيست و عذر تقصير بجا نمي آورد؟

چگونه است كه انقلابي گري ديروز هاشمي درست است اما انقلابي گري امروز احمدي نژاد يا حتي كوچك زاده، رسايي،حسينينان و حداد عادل، نادرست است؟
نگارنده در ذهن خود مدينه فاضله اي را ترسيم مي كند كه سياستمداران نام دار، هر روز خود را پنهان نكنند و شفاف بگويند چه كردند و چه مي خواهند بكنند. اگر هاشمي امروز از گذشته برائت مي جويد خوب است از گذشتگان نيز پوزش بخواهد و بعنوان يكي از استوانه هاي همين نظام بگويد چرا در آن سالها افراد معتدل را به انزوا مي كشاند؟

۴- ما ايراني ها بايد ياد بگيريم كه هر روز دلمان را به كسي نسپاريم. مگر آنكه بشناسيم چه كسي مالك دلمان مي شود! احمدي نژاد مالك ايران شد، اما چه كرد؟ هر روز شيفته كسي نشويم به صرف آنكه با ما همسازي كرد!

۵- سياستمداران متوهم نشوند. اقبال مردم به آنها از بد روزگار است. ما ايراني ها انتخابهاي حداقلي داشته ايم. براي همين هم از ترس هاشمي به احمدي نژاد پناه مي بريم و از ترس جليلي به روحاني! اين انتخابها اساسا انتخابهايي مطلوب نيستند كه ما را به پيش ببرند. اين افراد صرفا براي اين انتخاب مي شوند كه كف مطالبات ما مردم ناچار را پيگيري كنند وگرنه كف كجا و سقف كجا!

۶- تحليل گران بدانند نظام بما هو نظام، يك متغير بسيار بسيار مهم است. درست نيست كه فكر كنيم مجلس يا دولت و قوه قضاييه مستقل از نظام رفتار مي كنند.اين سخن البته نه تاييد درستي و راستي هر نظام است و نه تكذيب آن. سخن صرفا اين است كه اهل فهم و نظر بدانند وقايع مي توانند مستقل نباشند!
نمايندگان كشور جزيي از پازل كلان هستند.بنابراين رفتارشان الزاما مستقل از اينها نيست.

۷- نويسنده متوجه هست كه اكنون فضاي اكثريت، بسود روحاني و دولتش هست.بنابراين طبيعي است كه رفتار مجلس، بنوعي تقابل با خواست خيلي از افراد جامعه است. اما اين نكته نافي ديدن واقعيات هم نيست، واقعياتي كه در آن نيم واحد، بدان پرداخته بودم!

مدينه فاضله محقق آنجاست كه روزي روزگاري بردارهاي مردم، نظام، مجلس،قوه قضاييه و دولت بر هم منطبق شوند و اين هر پنج بيك سمت و سو حركت كنند.استقلال هر يك از اين ها و گاه تنافر، مي تواند نابود كننده هر كشوري باشد. شرايط خطرناكي كه اكنون كشور، گاه بدان دچار است!


کد مطلب: 239236

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcc1oqie2bq1i8.ala2.html?239236

الف
  http://alef.ir