دادستان از از آزادی رسانه‌ها بیشتر دفاع کند تا در مبارزه با فساد موفق باشد

احمد توکلی، 4 تیر 95

4 تير 1395 ساعت 8:45


اقای جعفری دولت‌آبادی دادستان محترم تهران روز چهارشنبه دوم تیرماه، در حاشیه بازدید از مرکز رسانه قوه قضائیه، در ارتباط با موضوع مبارزه با فساد اقتصادی، مواضع مهم، واقعبینانه و در عین حال امیدوارکنندهای گرفت که محتاج تبیین و نقد است. دادستان در موضوعات زیر توضیح داد و اعلام موضع کرد:

۱. اولویت داشتن مبارزه با فساد برای قوه قضائیه

۲. ارزیابی از عملکرد قوه در این امر

۳. چگونگی پرداختن رسانه ها به موضوع فساد و مبارزه با آن

۴. مردمی شدن؛ راه نجات در مبارزه

۵. نقش اعتماد متقابل مردم و قوه قضائیه در مبارزه با فساد

۶. اهمیت اقدامات پیشگیرانه

۷. توجه به فساد یقه سفیدها و مسأله شفافیت

وقتی دادستان عمومی وانقلاب تهران رسما اعلام میکند که مبارزه با فساد اولویت قوه قضائیه است، امید منکوب کردن فساد سیستمی موجود برانگیخته میشود به ویژه آن که در ارزیابی عملکرد قوه در این عرصه، بدون آن که اغراق گویی کند به طور نسبی کارکرد را مثبت ارزیابی میکند که ارزیابی بهحقی است. درعین حال ضمن یادآوری رسیدگی به موارد مهمی از حلقه های قدرت و ثروت در سالهای اخیر که جای تشکر است، به سه چهار واقعیت که یا دشوارکننده مبارزه با فساد هستند یا کمک مورد انتظار را فراهم نمیسازند، اشاره میکند.

نخستین مشکل طولانی بودن ذاتی رسیدگی به پرونده های فساد مالی است. امری که از چشم اغلب مردم دور میماند و گله و اعتراض را متوجه قوه قضائیه میسازد. در تأیید این گفته دادستان، ذکر دو نمونه از کشورهای غربی کافی است. چندین سال پیش رئیس کمیسیون اقتصاد مجلس فرانسه به سوءاستفاده مالی متهم گشت. نخستین اقدام واداشتن او به استعفاء از سمتش بود، با این استدلال روشن که متهم مالی نمیتواند امانت دار اقتصادی کشور باشد. محاکمه وی دو سال طول کشید تا مبراء اعلام شد و با شرکت مجدد در انتخابات با رای مردم برگزیده شد و به ریاست کمیسیون اقتصاد هم بازگشت. در ماجرای رشوه دادن استات اویل به مهدی هاشمی، دادگاه ضد فساد آمریکا دست به محاکمه استات اویل زد. از روز اول تعقیب که با اخراج مدیران درگیر این رشوه دادن در سپتامبر ۲۰۰۳ تا روز محکومیت، ۱۳ اکتبر ۲۰۰۶، کمی بیش از سه سال وقت صرف شد. یعنی این طولانی بودن کم و بیش همه جایی است. اگر مجرب بودن قضات و مجهز بودن دادگستری ان کشورها را نسبت به ایران در نظر بگیریم، طولانی بودن رسیدگی به پرونده های فساد در اینجا، عادی تر خواهد شد.

کمی تعداد قضات مجرب و مسلط به امور مربوط به پرونده های پیچیده مالی؛ نامناسب بودن ساختار قضایی، ضعف حمایت از قضات در رسیدگی؛ و اطلاع رسانی نامناسب از جمله موانع دیگری است که مستقیم یا تلویحی یادآوری شد. البته در سطور بعد شرح خواهم داد که برخی از دیدگاهها و روشها در قوه قضائیه در حدوث و بقای این موانع مؤثر است.

محور دوم مواضع دادستان محترم نقش رسانه ها در امر مبارزه با فساد است. آقای جعفری به درستی اطلاع رسانی مؤثر را یکی از عوامل غلبه بر زرپرستان فاسد و مفسد میشمارد. در توجه به نقش سلبی رسانه ها میگوید: " رسانه‌ها نباید به‌گونه‌ای رفتار کنند که به‌جای مبازره با فساد، فساد اقتصادی جلوه‌گری کند و فقط به نکات منفی دامن زده شود." این سخن صوابی است؛ زیرا وقتی فساد سیستمی شد رسانه ها نیز که خود بخش مهمی از نظام نظارتی بر کشورند، از فساد مصون نمیمانند و بعضا چنان رفتار میکنند که فاسدان مفسد را در افکار عمومی به عنوان مبتکران کارآفرینی جلوه میدهند که حسادت و تنگ نظری دسته ای از حاکمان مانع شکوفایی آنان است. بدین ترتیب پیوند زر و زور را با تزویرقوام میبخشند.

ولی اتهام سیاه نمایی به رسانه ها به شکل دیگری نیز اتفاق می افتد. در مواقعی که رسانهها بنا بر تکلیف ذاتی خود علیه مفسدان وارد میدان میشوند، دسته ای از دستگاههای حکومتی وظیفه خویش را انجام نداده اند و باعث بروز فسا شناخته میشوند و دسته دیگری از دستگاههای مسئول نیز برخورد متناسبی با فساد شفاف شده از آنها دیده نمیشود(لااقل در قضاوت افکار عمومی)، بنابراین دستگاهها به ناتوانی، مماشات و حتی همدستی با مفسدان متهم میشوند. در اینجا عده ای از سر دلسوزی و مزوران فاسد و مفسد یا اجیر شدگان آنان، رسانه های دلسوز و انقلابی و وطن دوست را به سیاه نمایی متهم میکنند. چندان هم بیراه نمیگویند. ولی آنچه مانع کدر شدن چهره نظام و چاره درد خانمان سوز فساد است کوشش مؤثر برای مبارزه متعاقب شفاف سازی رسانه های مستقل است نه لاپوشانی کردن و اجازه و فرصت دادن به این موریانه سیری ناپذیر برای آوارکردن سقف بلند این نظام مظلوم بر سر مردم وفادار به اسلام و ایران.

فساد پدیده جهانی است. همه کشورها بدان مبتلا هستند، از این حیث تفاوت وجود ندارد، اختلاف در میدان دادن به فاسدان یا برخورد با آن است. نکته بسیار مهم و اثبات شده در تمام جهان این است که هرچه رسانه ها آزادتر، فساد سطحی تر و کمتر. درواقع پیش از آن که فساد ایجاد شده فرصت ریشه دواندن بیابد، رسانه ای آن را کشف کرده و با همکاری سایر رسانه ها فضایی میسازند که دستگاه ها حتی اگر نخواهند، مجبور به برخوردند و رفتار دستگاه قضا نیز در منظر مردم وظیفه اش را انجام میدهد و قضاوت عمومی مانند پادزهری در وجود قاضی از تأثیر مفسدان بر قضاوت او باز میدارد. طبق اصل یکصدوپنجاهوششم قانون اساسی یکی از وظائف قوه قضائیه " احیای‏ حقوق‏ عامه‏ و گسترش‏ عدل‏ و آزادیهای‏ مشروع" است. داده های دین، تجربه و علم اقتصاد سیاسی اثبات میکند که هیچ زهری کشندهتر از فساد برای حقوق عامه وعدالت، و هیچ پادزهری مؤثرتر از آزادی برای دفع ان زهر وجود ندارد.

 جناب آقای دادستان!

از آزادی مشروع رسانه ها بیشتر دفاع کنید تا در انجام وظیفه اولویت دار خود موفق باشید. آزادی هزینه هم دارد. آن را بپزیرید. از خداوند منان در این شبها وروزهای گرانقدر برای شما و همه اعضای قوه قضائیه از صدر تا ذیل، شرح صدر بیشتر و توجه فزونتر به تحولات و تطورات رسانه درخواست میکنم. چند نکته مهم دیگر نیز هست که میگذارم برای فردا.


کد مطلب: 365830

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcc1pq1x2bqe48.ala2.html?365830

الف
  http://alef.ir