تابستون هرمزگان این روزها در روزهای بهار شروع شده و تا انتهای پاییز همراه مردمه و این قصه هرساله نه تنها ما مردم هرمزگانه بلکه سیستان و بلوچستان و بوشهر و خوزستان و حتی بخشی از خراسان جنوبی و کرمان و فارس و قم و یزد هم با شدت کم و زیاد و طول متفاوت فصل گرمای تابستون رو حس می کنند.

اما گرمای هرمزگان چون با شرجی و کم شدن آب بدن و عرق ریختن همراهه متفاوته و تشنگی و عطش این گرما جوری دیگه است و لهله زدن برای جرعه ای آب دل آدم رو می سوزونه.

بیشتر روزهای سال هرمزگان گرم و عطش آور و به قولی تابستونه و مردم به دنبال کار و زندگی ودرمان و... باید تو گرمای هوا از خونه بیرون بزنن و عطش و تشنگی هم جا و مکان و خیابون و کوچه و مرکز شهر و فرعی نمی شناسه، درسته که آب معدنی و آشامیدنی بسته بندی تو همه فروشگاه های مواد غذایی وجود داره ولی شاید جایی کسی عدل ظهر تو قسمتی از خیابون و شهر باشه که فروشگاهی نباشه یا تعطیل باشه اونوقت تشنگی و عطش دل آدم و کباب می کنه بخصوص اگه پیری یا کودکی همراه آدم باشه.

کاش و انشاءالله کاسبی، مغازه داری، صاحب فروشگاه یا دفتری، صاحب کارگاه و پیشه ای همتی به خرج بده آبسردکنی رو بخره و به انشعاب آبش وصل کنه و یا کلمن آب رو با آب یخ پر کنه و به یاد تشنگان دشت کربلا (حسین سیدالشهدا علیه السلام و شهدای تشنه کام و طفلان تشنه لبش) سقای طفلان ابوالفضل العباس علیه السلام رو الگو قرار بده و کام لب تشنه ای رو سیراب کنه و چه خیرات و برکات در این سیراب کردن تشنه نهفته است حتی اگر پرنده و حیوانی باشه.

شاید به ذهنمون بگذره که این کار رو باید شهرداری و دهیاری تو شهرها و روستاها و شاید سازمان ها و نهاد های دیگه انجام بدن و این توقع هم به جا و به حقه ولی انجام این کار توسط مردم و کسبه و صاحب صنوف مختلف باعث دوستی و محبت و صمیمیت بیشتر بین مردم میشه و خداوند هم رحمت و مهربونیش رو بر مردمی که به هم رحم کنند بیشتر می کنه.

ان شالله نشر این مطلب سبب رواج سنت خیر و نیک بین مردم شود.

الف