به بهانه ی برگزاری همایش احمدی نژادی ها در تهران؛

آیا احمدی نژاد همچنان به جذب آرای طبقات محروم می اندیشد؟

صدرا حسینی 10 مرداد 94

10 مرداد 1394 ساعت 12:25

پنجشنبه گذشته همایشی تحت عنوان تبیین مبانی و آرمان های انقلاب اسلامی در تهران برگزار شد؛همایشی که ترکیب مدعوین و محل برگزاری آن نشان می داد که بانیان و متولیان همایش مزبور از نزدیکان و منسوبان رئیس جمهور سابق هستند.


پنجشنبه حوالی ساعت ۹ صبح بود که زنگ آغاز گردهمایی احمدی نژادی ها در دانشگاه ایرانیان واقع در جنت آباد به صدا در آمد؛ دانشگاهی که به سبب عدم اخذ مجوز از شورایعالی انقلاب فرهنگی، به معنای رایج و قانونی کلمه، یک دانشگاه محسوب نمی شود و کارکردش تنها منحصر در برگزاری میتینگ های سیاسی است؛ میتینگ هایی که بی شک با نزدیک شدن به موعد انتخابات مجلس دهم بر تعدادش افزوده خواهد شد.

"موتور روشن و چراغ خاموش" اصطلاحی است که می توان برای فعالیت ها و کنش های سیاسی این روزهای رئیس جمهور سابق از آن استفاده کرد؛ وی اگرچه به بهانه های مختلف به نقاط مختلف کشور سفر می کند و در مراسم ترحیم و تکریم شخصیت ها و اعاظم حضور به هم می رساند؛ اما هرگاه که با سوالی از سوی اصحاب رسانه مبنی بر آینده سیاسی اش مواجه می شود، لبخندی مطایبه آمیز نثار شان و با سخنانی پر ابهام و ایهام آنان را بدرقه می کند.

درهمایش روز پنجشنبه حامیان، نزدیکان و منسوبان احمدی نژاد نیز استراتژی وی مبنی بر چراغ خاموش بودن فعالیت سیاسی کاملا لحاظ شده بود؛ این را می شد از برخورد خارج از عرف متصدی پذیرش مدعوین با خبرنگاران و عکاسان حاضر در مراسم فهمید. در این همایش از ورود خبرنگاران و عکاسان ممانعت به عمل آمد و ورود به این مراسم تنها با کد شناسایی از قبل تدارک دیده شده، ممکن بود.

غلامحسین الهام، مرتضی تمدن، مجیدنامجو، علی نیکزاد، سید شمس الدین حسینی، علی اکبر جوانفکر، مهدی غضنفری، بهروز مرادی و عبدالرضاشیخ الاسلامی از جمله وزرا و مسئولان دولت سابق بودند که در همایش مزبور حضور یافتند، همچنین علاوه بر این ها، حدود ۴۰۰ تن از مسئولان دولت های نهم و دهم نیز از سایر استان های کشور خود را به تهران رسانده بودند تا در همایش ترتیب داده شده از سوی رئیس سابق شان حضور داشته باشند.

احمدی نژاد نیز در این همایش به ایراد سخنرانی پرداخت و ساعاتی بعد از سخنرانی وی، متن آن در برخی سایت ها و خبرگزاری ها منتشر شد. اما غایب گردهمایی احمدی نژادی ها کسی نبود جز اسفندیار رحیم مشایی؛ مرد پرحاشیه دولت سابق که پاشنه آشیل آن بود و هر از چند گاهی با اقوال و اعمالش دولت متبوع را به دردسر می انداخت. مردی که به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران و تحلیل گران، عامل انشقاق و جدایی احمدی نژاد از بدنه اصولگرایان و تنزل پایگاه اجتماعی وی بود.

اما فارغ از اینکه در همایش روز پنجشنبه حامیان احمدی نژاد چه گذشت و وی در سخنرانی اش به چه محورهایی پرداخت و تحرکات آینده طیف منتسب به او چه خواهد بود؛ نخست باید به این سوال پاسخ داده شود که جایگاه فعلی احمدی نژاد در معادلات سیاسی کشور کجاست؟ آیا او به جناح راست و اصولگرایان تعلق دارد؟ آیا در فکر راه اندازی یک جریان مستقل دیگر است؟ آیا احتمال شکل گیری ائتلاف پنهان وی با بخش هایی از اصلاح طلبان وجود دارد؟

قدر مسلم اینکه بدنه اصلی جناح راست، اعم از اصولگرایان سنتی و نواصولگرایان، تمایل چندانی برای حرکت به سمت احمدی نژاد و هم قطارانش جهت حصول اجماع و ائتلاف ندارند؛ آن ها اگرچه با تبعیت از استراتژی جذب حداکثری و ائتلاف صددرصدی، پذیرش احمدی نژاد را مشروط به تعیین حدود و ثغورش با جریان انحرافی، مطمح نظر دارند، اما بی شک احمدی نژاد با مختصات و مشخصات فعلی و تعلق خاطری که همچنان به جریان انحرافی دارد برای فرآیند اجماع و وحدت اصولگرایان یک آفت محسوب می شود و این نکته ای است که بزرگان و ریش سفیدان جناح راست به خوبی به آن واقفند.

از سویی دیگر، اعضای هیئت موسس جبهه تازه تاسیس "یکتا" نیز که متشکل از برخی وزرا و مسئولان دولت سابق هستند، هرگونه ارتباط ساختاری و تاکتیکی با احمدی نژاد و هم قطارانش را رد نموده و اعلام کرده اند که در فرآیند اجماع اصولگرایان از تصمیمات شورای همگرایی و مرجعیت جامعتین متابعت می کنند.

اما در باب احتمال ائتلاف احمدی نژاد با بخش هایی از اصلاح طلبان نیز باید گفت؛ اصلاح طلبان اگرچه به کرات نشان داده اند کارآمدی و نتیجه بخشی در عالم سیاست را به فضیلت گرایی و اخلاق مداری و حفظ اصول و منش ترجیح می دهند؛ اما بسیار بعید است که آن ها حتی فکر قرابت به احمدی نژاد را نیز در سر بپرورانند؛ این را می شود از تکذیب سراسیمه واری فهمید که سال گذشته در پی انتشار خبر تماس تلفنی احمدی نژاد با مسئولان بنیاد باران، از سوی اصلاح طلبان انجام شد.

اصلاح طلبان به خوبی می دانند که اگر اندک اعتبار و پایگاهی در بدنه اجتماعی دارند، از صدقه سری انتقاد و عتاب به احمدی نژاد است و گرنه کیست که نداند دستاورد دولت های اصلاح طلب هفتم و هشتم اگر کمتر از دولت احمدی نژاد نباشد، بیشتر هم نیست؛ از این رو اصلاح طلبان برای جلب رای و نظر مردم در انتخابات پیش رو و لاپوشانی هنجار شکنی ها و تندروی های گذشته برخی همقطاران خود، کماکان بر روی تخریب احمدی نژاد و هم طیفان او حساب باز کرده اند؛ بنابراین تحت هیچ شرایطی نمی توان فرضیه ائتلاف احمدی نژاد و اصلاح طلبان را عملیاتی دانست.

راه اندازی جریان سوم؛ این شاید محتمل ترین نظریه برای استمرار حیات سیاسی احمدی نژاد باشد. همین هفته پیش بود که وی به بهانه دعوت نیروهای مردمی عازم منطقه محروم و دورافتاده چلیچه از توابع استان چهارمحال و بختیاری شد؛ سفری که خیلی ها آن را در راستای پروژه انتخاباتی زود کلید خورده احمدی نژاد برای انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ارزیابی می کنند.

به نظر می رسد احمدی نژاد کماکان به مدل انتخاباتی اش در سال۸۴ که موجبات ظفرمندی و راه یابی اش به پاستور را فراهم آورد امید دارد؛ مدلی که نقطه کانونی اش، توسل و تمسک به آرای طبقات و اقشار محروم و مستضعف و ترسیم یک دوگانه از الیگارشی و اشرافیت سیاسی و توده های رنجور است.

اما فارغ از فعالیت ها و اقدامات سیاسی احمدی نژاد و جلسات مرتب و متناوبی که در دفاتر ولنجک و محمودیه در سکوت مطلق خبری برگزار می شود؛ این روزها عاملی که نام احمدی نژاد را بیش از هر چیزی به جراید و رسانه ها می کشاند، پرونده های حقوقی است که پیرامون تخلفات و سوء مدیریت های دولت سابق در مراجع قضائی و یا کمیسیون های تخصصی مجلس مفتوح است.

پس از اقدام  قوه قضائیه در پیگیری پرونده تخلفات معاون اول دولت سابق و صدور حکم قاطع  برای وی و همچنین بازداشت معاون اجرایی دولت دهم، هم اکنون پرونده های مربوط به تخلفات صورت گرفته در سازمان تامین اجتماعی و بنیاد شهید در دولت قبل به ترتیب در شعبه قضائی ذی صلاح و کمیسیون مربوطه مجلس در حالی پیگیری است.

همچنین شخص رئیس دولت سابق نیز شکایتی را از معاون اول دولت فعلی به سبب آنچه که هتک حرمت، افترا و تشویش اذهان عمومی خوانده، تسلیم مرجع قضائی کرده است؛ شکایتی که البته با استقبال مسئولان دولت فعلی مبنی بر برقراری محکمه در این زمینه و افشاء اسناد بیشتری از تخلفات و سوء مدیریت های دولت گذشته، مواجه شده است.

باید منتظر ماند و دید رئیس دولت سابق با این حجم از مخالفتها که با آن مواجه است و همچنین عدم رغبت و تمایلی که در جناح های سیاسی کشور برای پذیرش او وجود دارد، برای آینده سیاسی خود چه خط مشی ای را اتخاذ می کند؟


کد مطلب: 286334

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcds90xoyt0js6.2a2y.html?286334

الف
  http://alef.ir