راهنمای کتاب/ «فقهیان و انقلاب ایران»؛سید هادی طباطبایی؛ کویر
تقاطع سیاست و فقاهت
مانی ارجمند؛ 4 شهریور 1396
4 شهريور 1396 ساعت 23:40
«فقهیان و انقلاب ایران»
(یک نسل پس از آیت الله العظمی بروجردی)
نویسنده: سیدهادی طباطبایی
ناشر: کویر، چاپ اول 1396
392صفحه، 28000 تومان
شما میتوانید کتاب «فقهیان و انقلاب ایران»را تا یک هفته پس از معرفی با ۱۰ درصد تخفیف از فروشگاه اینترنتی شهر کتاب خرید کنید.
*****
یاکوب ادوارد پولاک (پزشک اتریشی ناصرالدین شاه) در خاطراتش مینویسد: «ملاها بین محرومین و فرودستان طرفداران بسیاری دارند، اما دولتیان از ملاها میترسند، زیرا ملاها میتوانند قیام و بلوا بر پا کنند». کتاب «فقیهان و انقلاب ایران» نوشته سید هادی طباطبایی با این جمله از خاطرات دکتر پولاک که نشان از درک او از جامعه مذهبی ایران و نقش پررنگی که روحانیون در آن دارند، آغاز میشود.
تجربه رخدادهای بزرگ سیاسی و اجتماعی چند سده اخیر (همچون انقلاب مشروطه یا انقلاب اسلامی) نشان از این واقعیت دارد که هرگاه حرکت تودههای مردمی به صورت گسترده دیده شده، روحانیون نقش تعیین کنندهای در آن داشتهاند. البته میزان این تاثیرگذاری با اجماع روحانیون و همراهی آنها با خواست و منافع توده مردم نسبت مستقیم داشته است، چنانکه امام خمینی با وجود همراهی نکردن برخی روحانیون شناخته شده در مبارزات منتهی به انقلاب 1357 چون در جهت خواست و منافع مردم در حرکت بودند، امکان رهبری و به نتیجه رساندن این جریان را یافتند؛ اما فقیه نامداری چون شیخ فضلالله نوری (در انقلاب مشروطه) وقتی در تقابل با خواست مردم با جریان استبداد همسو شد، با وجود همهی وزن و اعتبار فقهی اش نتوانست جماعت را به کرنش دربرابر محمدعلیشاه که دستش به خون بسیاری از آزادی خواهان آلوده بود، وادار کند و سرانجام تلخی نیز برای او رقم خورد؛ در حالی که در همان زمان، روحانیان مشروطه خواهی که با مردم همراه بودند نه تنها پیروز میدان شدند بلکه در تاریخ نیز به خوشنامی بیشتر از آنها یاد میکنند.
آنچه گفته شد نقش مهمی در سرشت و سرنوشت فقیهان در جریان مبارزات منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی نیز داشت. کنشها و واکنشهای سیاسی در موقعیتهای خطیر تاریخی همواره نقش مهمی در ترسیم چهره شخصیت های سیاسی و مذهبی دارد؛ سالهای پایانی حکومت پهلوی دوم که با نهضت امامخمینی همراه بود، به عنوان محکی برای سنجش کم و کیف نقش سیاسی و مذهبی فقهای همنسل ایشان در این کتاب بوده است.
در سال 1323 وقتی آیتالله بروجردی به حوزه علمیه قم آمد، از چنان وزنی برخوردار بود که دوران اقتدار مرجعیت تشیع دوباره رقم خورد. از یک سو حکومت پهلوی میکوشید که نظر آیتالله بروجردی را تامین کرده و دغدغههایش را محترم شمارد و از دیگر سو طلاب و فقها نیز آنچه نظر ایشان بود، حجت میشمردند.
رابطه ایشان با پهلوی دوم نه دوستانه بود و نه خصمانه، با سیاستی مصلحتگرایانه کار خود را پیش میبرد؛ چنان که حتی روحانیونی که با منش و روش ایشان موافقتی نداشتند در برابر رأی آیتالله بروجردی چارهای جز سکوت و تمکین نمییافتند.
حکومت پهلوی که تا زمان حیات ایشان امکان اجرای برخی برنامههای سیاسی خود را نیافته بود. پس از وفات آیتالله بروجردی در آغاز سال 1340، بستر را برای پیش برد و اعمال سیاستهای مسکوت ماندهاش مناسب یافت. اما از طرف مقابل روحانیون نیز بیکار ننشستند، فرصت را برای اعتراض و مبارزه علیه رژیم پهلوی مهیا یافتند.
«گویی زمانهای رسیده بود که سیاست و فقاهت به جنگ هم میرفتند و در این هنگام مراجع تقلیدی حضور داشتند که میباید در این نزاع ها راهی میجستند. آنها میباید هم پاس مقام فقاهت را نگاه میداشتند و هم سوداهای سیاسی حاکمیت را تعدیل میکردند و فقیهان، زمانهای صعب و البته تاریخساز را در پیشروی داشتند.
یکی از نجف نامه مینوشت و حاکمان را تحذیر میداد که از ریختن دماء مسلمین درگذرید؛ دیگری انقلابیون را پروا میداد که از سیاست پای پس کشید و خون مسلمین را هدر ندهید. یکی در تبعیدنامه مینوشت و حکومت را با جائرین تاریخ برابر میدانست و دیگری رعیت را به مدارای با حاکمیت فرا میخواند. یکی دست بر عصا داشت و دیگری به تندی میتازید و آتشی در خرمن فقها افتاده بود و میرفت تا قربانیانی بر جای نهد.» (نقل از متن کتاب)
به زعم نویسنده کتاب این دوران تاریخساز ، فروردین ماه 40 تا بهمن 57، با کنش و واکنشهایی همراه بوده که نیازمند به بازخوانی است و در پرتو این بازخوانیهاست که میتوان به تماشای واقعبینانه عملکرد سیاسی عدهای از مراجع عظام تقلید در این دوره تاریخی نشست و از کم و کیف تجربه آنها در مواجهه با حاکمیت پهلوی و طلاب درس گرفت. ناگفته پیداست که همواره در موقعیت های خطیر است که میتوان عیار چنین مردانی را سنجید و عملکردشان را به قضاوت نشست.
سیدهادی طباطبایی در کتاب فقیهان و انقلاب ایران، پس از مقدمهای که به اوضاع و احوال سیاسی ایران و رویکرد حکومت پهلوی اول در دوران مرجعیت آیت الله بروجردی دارد، طی یازده فصل به سراغ یازده تن از فقیهانی که به یک نسل بعد آیتالله بروجردی تعلق دارند رفته است، که عناوین این فصول به قرار زیر است: «سیاست حکیمانه محسن حکیم»، «سید احمد خوانساری؛ سیاست محتاطانه فقیه پایتخت»، «سید عبدالله شیرازی و مشی مبارزاتی از نجف تا مشهد»، «سید محمد میلانی؛ از جسارت های انقلاب تا دلسردی سیاسی»، «سید شهاب الدین مرعشی نجفی؛ تلاش برای حفظ شریعت و انضباط کشور»، «سید محمدرضا گلپایگانی؛ قعود اعتراضی یک مرجع»، «میرزا هاشم آملی؛ وارسته ای در حاشیه سیاست»، «سید ابوالقاسم خویی؛ از بیانیه ها آتشین تا فروکش کردن اقدامات انقلاب»، «سید کاظم شریعتمداری؛ در سودای تحقق قانون»، «سید حسن طباطبایی قمی و سیاست تأسی از سلف صالح» و «سید محمد روحانی؛ آنکه با امام انقلاب بر سر مهر نبود».
ترتیب فصول با در نظر گرفتن سن و سال این فقها منظم شده است، از آیت الله حکیم که به لحاظ سنی از همه بزرگتر است تا آیتالله روحانی که از بقیه جوانتر بودهاند. ابتدای هر فصل مزین است به تصویر یکی از این فقها و در آن فصل نویسنده کتاب، با بیانی خواندنی و در عین حال مستند به منابع گوناگون به روایت زندگی فقهی و سیاسی ایشان در همان مقطع تاریخی هفده ساله (دوران نهضت امام خمینی) میپردازد. بنابراین نویسنده به درستی نظر و عمل این فقیهان را در میانه میدانی تحلیل کرده که یک سویش حکومت پهلوی است و سوی دیگر آن امام خمینی و روحانیون هم رأی و پیرو ایشان.
ساختار کتاب به گونهای است که خواننده میتواند به صورت مستقل هم از محتوای هر فصل استفاده کند و همچنین در کلیت متن هم به شکلی پازلوار این فصول یکدیگر را کامل میکنند. برای مثال خواننده در طی این فصول میتواند جبهه کلی مهمترین فقیهان هم دوره امام خمینی را در قبال نهضت انقلابی ایشان (که پس از رحلت آیتالله بروجردی رفته رفته آغاز شد و در سال 1342 نقطه عطف نخستین آن شکل گرفت و سرانجام پس از فراز و فرودهای بعدی در نقطه عطف دوم و نهایی در بهمن 1357 پیروزی رسید)، به روشنی ردیابی کند.
سید هادی طباطبایی در این کتاب نشان میدهد برخلاف تصور برخی، اینگونه نبوده که پس از رحلت آیتالله بروجردی همه فقها بر لزوم مبارزه با رژیم پهلوی تأکید داشته باشند. این فقها در سالهای آغازین دهه چهل با واکنش و اعتراضات امام خمینی همراهی دارند اما سپس سرد میشوند و برخی حتی ترجیح میدهند با سیستم موجود اصطکاک نداشته باشند و...
همچنین در این کتاب با قضاوتی بیطرفانه سعی شده اختلاف نظرهای برخی از این فقها و امام خمینی و جریانهای سیاسی که تحت رهبری ایشان وجود داشته ، بررسی کرده و با واقع بینی به تحلیل دلایل این اختلافات که اغلب در نوع نگاه فقهی و سیاسی آنها ریشه داشته ، بپردازد. بنابراین خوانندگان کتاب نه تنها به شناخت بهتر این یازده نفر دست مییابند بلکه مجالی مییابند برای شناخت بهتر و دقیقتر امام خمینی و نگرش او در مبارزات علیه حکومت پهلوی آن هم از زاویهای کاملا متفاوت.
کد مطلب: 505683
آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcevn8nxjh87pi.b9bj.html?505683