شهيدي كه حضور در جبهه را به بورسيه ترجيح داد

بخش تعاملی الف - مختار حسنی سوخته سرایی

6 بهمن 1392 ساعت 7:54

اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.


هنوز روزهای آغازین جنگ تحمیلی بود که شهادت شهید محمد باقر کاویانی، روستای سوخته سرا را به کانون توجهات اهالی سوادکوه تبدیل کرد. سوخته سرا روستایی است در ۲۷ کیلومتری شهر زیراب در شهرستان سوادکوه ومحصور در جنگل های انبوه شمال، با مردمانی متدین و ولایت مدار.


زمانی که صدام جنایت کار برطبل جنگ کوبید، شهید کاویانی در ارتش جمهوری اسلامی ایران مشغول به گذران خدمت سربازی خود در منطقه دزفول بود. در همان زمان، پذیرش بورس خارج از کشور این شهید والامقام از دانشگاه در رشته الکترونیک آمده بود و ایشان باتوجه به تهدیدات عراق قبل از شروع رسمی جنگ ماندن در کشور و خدمت به وطن اسلامی خویش را بردیگر امور ارجح دانسته ودفاع از کیان و ناموس خود را بر ورود به دانشگاه ترجیح داده بود. در همان روزهای ابتدایی یورش عراق این شهید گرانمایه از ناحیه پا و گوش مورد اصابت گلوله قرار گرفت و علی رغم تحمل درد ورنج بسیار و زخم شدید حاضر به ماندن در بیمارستان نشده و پس از بهبودی نسبی، دوباره عازم جبهه های حق علیه باطل گردید و در نهایت در ۲۶ مهر ۱۳۵۹ یعنی هنوز یکماه از تجاوز عراق نگذشته، منطقه کسلیان و سوخته سرا اولین شهید خود را تقدیم اسلام و این انقلاب نمود.

شهید کاویانی

در همین سال ها (۵۹ و ۶۰) بار دیگر اهالی این روستا وفاداری خود را به اسلام و ایران به اثبات رساندند وآن زمانی بود که منافقان کوردل در جنگل های منطقه (خی بوس و انجیلی سی) به طمع اخلال در نظام اسلامی سنگر گرفته بودند، و مردمان شریف این دیار با همراهی سپاهیان غیور دست آن اشرار را از منطقه کوتاه نمودند. هنوز هم کوچه پس کوچه های سوخته سرا عبور جنازه های آن یاغیان سرکش را که بر اسب ها حمل می شد به یاد دارد.

شهید عباسی

محمد عباسی از دوستان نزدیک شهید کاویانی بود او که در روستای همجوار ولیلا ساکن بود از فراق یار دیرین خود بی تاب بود. شاید اوج رفاقت این دو عزیز زمانی ثابت شد که در سالروز شهادت شهید کاویانی یعنی ۲۶ مهر ۶۲ محمد عباسی نیز در زندان گروهک کومله در کردستان به مقام رفیع شهادت نائل آمد او که به علت تعصب بالا نسبت به امام و اسلام سخت تحت شکنجه بود در آخرین سخنان خود (به نقل از یکی از همرزمان وهم سلولی اش که هم اینک در کرج ساکن می باشند) چنین می گوید:

«ترجیح میدهم در زندان هارون زمان شکنجه شوم و بمیرم ولی حتی یک کلمه به اسلام و امام عزیز خیانت نکنم.»


نام اشنویه نیز همواره یادآور سالها انتظار و درد و رنج برای مردم این منطقه است. یادآور شب بیداری ها و انتظارکشیدن های پدرومادری که فرزند دلبندشان در سال ۶۴ در آنجا مفقودالاثر شد و یادآور شهید بزرگوار اصغر دادوی ززولی که بعد از سالها چشم انتظاری سرانجام در سال ۱۳۷۱ در تفحص شهدا پیکر مطهر و عزیزش به دامان پدر و مادر آرام گرفت و خیلی زود و به سالی نکشیده پدر و مادر را نیز به جوار خود یافت.


شهید مختار امیری لولاکی از مبارزین قبل انقلاب و یاران امام(ره) در دوران مبارزات علیه رژیم سفاک ستم شاهی در منطقه بود و این علاقه شدید به امام امت سبب گشت تا در دوران دفاع مقدس نیز همواره در قالب عضویت در سپاه پاسداران حضور فعال داشته باشد او که در گروه تخریب مشغول به خدمت بود سرانجام در اریبهشت۱۳۶۶ به آرزوی دیرینه اش یعنی شهادت در رکاب حسین زمان خود دست یافت.

ایستاده از راست شهید حسنی

سوخته سرا روزهای پربرف زمستانی خود و ایام جنگ ماه های پایانی اش را می گذراند که بار دیگر کانون توجه و عرصه جولان فرشتگان گشت، خبر شهادت بسیجی دلاور رحمان حسنی سوخته سرایی همگان را متحیر کرده بود و زمستان ۶۶ را در ذهن اهالی و دوست داران این شهید والامقام به یادماندنی و فراموش نشدنی نمود.

این خطه با نثار خون های پاک شهیدانش و نثار جانبازان فراوانی که حتی خیلی از آنها نامشان را هم در اسناد بنیاد شهید و ایثارگران نمی توان یافت. هم اینک اگرچه از فقر و کمبود امکانات رنج می برد ولی همیشه سربلند خواهد ماند. انشاء الله.


کد مطلب: 213227

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcewx8wfjh8zwi.b9bj.html?213227

الف
  http://alef.ir