درد مشترک حوزه و دانشگاه

بخش تعاملی الف - سعید ابراهیمی*

9 دی 1394 ساعت 9:20




حوزه ی علمیه با پیشینه ای طولانی از زمان امام صادق (ع) قرن هاست می کوشد تا خلأ ای را که در دوران غیبت امام عصر در جامعه اسلامی ایجاد شده است را تا حد توان پر کند.

حوزه ی علمیه در طول فعالیت خود بیشترین ظرفیت و توان خود را معطوف به فقه و استخراج احکام اسلامی کرده است. احکام اسلامی در واقع نسخه درمانی برای جامعه ی اسلامی است تا بتواند در مسیر بندگی و تکامل، سبک زندگی اسلامی را حفظ بکند.در واقع غایت و هدف حوزه از تحقیق و اجتهاد، رفع موانع و مشکلاتی است که سرعت تکامل جامعه را می گیرند گرچه در اصطلاح حوزوی، فقه به عنوان احکام الهی به کار برده می شود ولی در واقع فقه چیزی جز تنظیم روابط فردی و اجتماعی انسان ها با نگاه آخرت باوری نیست. پس هدف و قله ی نهایی فقه و عموما حوزه، سعادت بشر است خوشبختی انسان و حرکت در مسیر بندگی و تکامل ، افق نهایی حوزه ی علمیه می باشد.

دانشگاه نیز که امروزه پرچمدار پیشرفت های بشر در عرصه ی علوم تجربی است هدفی جزرفاه و آسایش انسان ها ندارد. گرچه برخی از محافل دانشگاهی در ایران مبتلا به علوم ترجمه ای شده اند و اندوخته ای جز یک سری معلومات ترجمه شده و دست دوم ندارند ولی با این وجود سرعت تفکر و حقیقت یابی در دانشگاه علی القاعده بسیار بالاست. دانشگاه با توجه به اینکه در عرصه ی تکنولوژی انصافا موفقیتهای بسیار ارزشمندی را بدست آورده است هدف و غایتی جز خدمت به انسان ندارد.

هر جایی سنخیت و هم جنس شدن باشد یقینا انضمام و یکپارچگی نیز وجود خواهد داشت، وقتی دو گروه متفاوت بر روی یک موضوع واحد بحث بکنند و به تحقیق بپردازند نا خودآگاه اتحاد بوجود خواهد آمد، انسانیت و خدمت به نوع بشر نقطه ی واحد و درد مشترک حوزه و دانشگاه است. رفع موانع رشد و تکامل، کسب آسایش و آرامش نوع بشر و حرکت در جهت کشف استعدادهای انسان ها، نقطه ی اشتراک حوزه و دانشگاه است. دقیق ترین و مستحکم ترین راه وحدت حوزه و دانشگاه ارائه یک تعریف واحد از انسانیت و انسان است، در واقع زمانی میتوان شاهد وحدت حوزه و دانشگاه شد که موضوع انسان برای هر دو گروه یکسان متداعی شود.

انسان الهی و توجه به جنبه ی روحی انسان هرگز منافاتی با جسم و دنیای انسانها ندارد. وقتی در یک تعریف جامع، دنیا مزرعه ای برای آخرت شد،و انسان در مسیر بین دنیا تا آخرت کاری جز تکمیل انسانیت خود ندارد، در این تعریف نه آخرت ضد دنیا و نه دنیا ضد آخرت است، نه پیشرفتهای علمی و تکنولوژی های جدید را باید کنار گذاشت و نه خدا باوری و دینمداری را تحجر و عقب ماندگی دانست.دانشگاه در علوم انسانی حقیقتا قله های بلندی را فتح کرده است ولی چون نگاهش به انسان یک نگاه تک بعدی و جسمانی است نمیتواند به تنهایی انسان را سعادتمند کند.جسم و روح انسان باید توأم با هم تنظیم شوند. حوزه علمیه هرچند توانسته است فرازهایی از کتاب قطور و زخیم انسان الهی و روحانی را ورق بزند ولی حقیقتا در وادی اسلامی کردن علوم انسانی و معرفی علم انسانیِ الهی جا برای کار بسیار دارد.

در سطح کلان، علوم انسانی و در سطح خرد ، رفع مشکلات زندگی انسانها، نقطه ی مشترک حوزه و دانشگاه است. در واقع کنکاش جامعه و ریشه یابی مشکلات جامعه، تشریح و فریاد کاستی های جامعه، همچنین مبارزه با انحرافات و کج روی های واقعی جامعه از جمله ی سنخیت هایی است که هم اکنون نیز در درون حوزه و دانشگاه موجود می باشد، که البته تفاهم و فهم مشترک از انسان و جامعه می تواند علت و سببی برای انضمام و وحدت حوزه و دانشگاه بشود. این راه حل، به نگرش حوزویان و دانشگاهیان مربوط می شود و با صِرف حضور طلبه و روحانی در دانشگاه قابل اجرا نیست،

نوع نگاه و بینش هر دو گروه و زوایه ی دید آنها باید نسبت به جامعه به نقطه ی مشترکی برسد تا بتوان شاهد انسجام و یکپارچکی حوزه و دانشگاه بود.که پیشرفت جامعه منوط به همکاری و هم فکری حوزه و دانشگاه میباشد.ایجاد و حفظ روحیه ی پرسشگری، تقویت روحیه ی مطالبه گری و پرورش روحیه ی انتقاد، جزء ضروریات پیشرف جامعه است که خط شکنی این سد ها باید توسط حوزه و دانشگاه صورت بگیرد.باید دانشجو و طلبه در خط مقدم مطالبه گری از مسئولین باشند و به عنوان دو قشر متفکر و نکته سنج جامعه دردهای جامعه را مستدل پیگیری بکنند.

*طلبه ی حوزه ی علمیه خوی


کد مطلب: 320914

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcgqz9wtak9xy4.rpra.html?320914

الف
  http://alef.ir