فرصت عظیم محرم را با انحراف و ابتذال حرام نکنیم

بخش فرهنگی الف؛ 24 مهر 95

24 مهر 1395 ساعت 9:09


صدا و لرزش طبل‌هایی که همچون انفجار بمب هستند، تجمع‌ها و خیابان‌گردی‌هایی که تحت عنوان هیئت پیاده رو معروف شده‌اند، علامت کشی‌هایی که بعضا تبدیل به آیتم های قوی‌ترین مردان شده‌اند و بسیاری ازاین‌گونه مسائل؛ حواشی هستند که این روزها در برخی موارد بر متن عزاداری ایام محرم غالب گشته‌اند.

حدوداً در سال های پایانی دهه 70 شمایل جدیدی از مراسم عزاداری؛ ابتدا در شهر تهران و سپس در دیگر شهرها به وجود آمد. اجرای سبک نوین عزاداری‌ها به‌واسطه‌ی ایجاد هیئت‌ها و دسته‌جات جدید و همچنین با ورود مداحان جوان این امر را میسر ساخت. اگر که در گذشته عموماً بانیان هیئت افراد مسن و شناخته‌شده در محله و یا شهر بودند؛ بانی هیئت های جدید جوانانی بودند که تازه در این راه قدم گذاشته بودند و به نوعی محفلی باب طبع خود مهیا ساخته بودند.

بانیان و دست اندر کاران هیئت های جدید راه جذب جوانان (به‌ویژه جوانانی که ظاهری امروزی دارند) را استفاده از سبک های نوین مداحی بر پایه‌ی استفاده از موسیقی های پر شورتر و جذاب تر در امر مداحی و همچنین استفاده از اشعار به‌روزی می‌دانستند که بیشتر از آنکه دربرگیرنده‌ی مفهوم باشند؛ تهییج کننده‌ی احساسات باشند ولو آنکه در بیان و نحوه‌ی ادای شعر اغراق صورت بگیرد. از همان ابتدا چند طرز تفکر نسبت به این جریان وجود داشت. برخی از افراد به مسائل تنها از دید سنتی نگاه می‌کردند و این ساختارشکنی را مورد انتقاد و مذمت قرا می‌دادند. طیف دیگر طرفدار این سبک نو بودند و آن را تنها راه اشاعه فرهنگ عاشورا در عصر جدید می‌دانستند و انتقاداتی که نسبت به مفاهیم ابتر و اشتباهی که در سبکشان وجود داشت را بر نمی‌تابیدند.

دسته دیگر به این نکته استناد می‌کردند که امام حسین(ع) تنها میزبان واقعی عزاداران است و ما برگزارکنندگان مراسم تنها وسیله هستیم؛ لیکن نباید در مورد عزاداری افراد که یک امر معنوی و درونی است قضاوت کنیم. در کنار این‌گونه نظرات عده‌ی اندکی هم بودند که حرف‌هایشان دربرگیرنده‌ی موضع سه دسته‌ی یاد شده بود؛ آنها نیاز به استفاده از جلوه‌های جدید را به‌اندازه‌ امانت‌داری در بیان نمودن مفاهیم اصلی و حفظ اصول ضروری می‌دانستند.

نظرات طیف‌های یادشده از همان زمان تا به امروز همچنان مورد بحث است و هنوز نظر واحدی در مورد اصلح تر بودن نظر یکی از این طیف‌ها بیان نشده است. این اتفاق موجب شده تا در پس این غفلت؛ کسانی دیگر وارد صحنه‌گردانی ماجرا بشوند که احتمالاً نه درد دین‌دارند و نه ایمان. جریان مذکور با ورود به جزئی‌ترین مسائل در حال منحرف کردن و یا تخریب نمودن آنهاست. از نظر بسیاری این اتفاقات به‌دست یک جریان وهابی صهیونیستی در حال روی دادن هستند و در برخی موارد این امر کاملاً مشهود است.

بحث به انحراف کشاندن جریان های مذهبی اتفاق جدیدی نیست؛ اما در حال حاضر مسائلی را تحت عنوان عزاداری مشاهده می‌کنیم که یک کاریکاتور سخیف و زاییده‌ افکاری است که سهواً یا عمداً تیشه به ریشه‌ی مفاهیم و واقعیات فرهنگ عاشورا می‌زنند. سبک و سیاقی که در عزاداری افراد در هیئت‌ها می‌بینیم بیشتر شبیه حرکات افراد شرکت‌کننده در یک کنسرت موسیقی است تا مراسم سوگواری برای سالار شهیدان.

امروزه برخی برای نشانه گرفتن ذات فرهنگ عاشورا؛ انحرافات و بدعت های دست‌پرورده‌ی خود نظیر قمه‌زنی و آسیب زدن در هنگام عزاداری را پیراهن عثمان کرده و می‌خواهند تمامیت عزاداری برای اباعبدالله الحسین را زیر سؤال ببرند. این جریان‌ها ابتدا ابتذال و بدعت‌ها را مانند یک ویروس وارد بدنه جامعه می‌کنند و پس از همه‌گیر شدن و مبتلا ساختن عده زیادی از مردم؛ با یک ژست روشن‌فکر مآبانه آن‌ها را عقب‌مانده و جاهل می‌خوانند و به آنها حمله می‌کنند.

این رفتارها در حالی اتفاق می‌افتد که صاحبان این نظرات و انتقادات؛ عموماً یا متحجرین یا مرتجعین و طرفداران باسابقه اما پنهان سکولاریسم در ایران می‌باشند.

این مدعیان تفکر و تعقل هیچ‌گاه منتقد رفتارهای مبتذل برخی از عزاداران نیستند و در مواردی هم با تکیه بر جملاتی نظیر «دل جوانان پاک است» رفتار آنها را توجیه می‌کنند؛ چرا که به خوبی می‌دانند که این‌گونه رفتارها چه بر سر فرهنگ عزاداری می‌آورد. این افراد اگر واقعاً مدعی تعقل در عزاداری هستند؛ چرا واکنشی نسبت به خال‌کوبی نمایی در هنگام سینه‌زنی، فحاشی نسبت به قاتلین کربلا در بعضی مجالس، در آوردن صدای سگ در برخی محافل و مواردی ازاین‌دست ندارند؟ آیا جز این است که این انحرافات دست‌پخت جریان های استکباری و صهیونیستی متبوع این افراد می‌باشد؟

تمام این شبهات و ابهامات یک پاسخ واحد دارند. آنان که نابودی فرهنگ عاشورا را به انتظار نشسته‌اند این قبیل ابتذال‌ها را می‌پسندند چرا که به خوبی می‌دانند که عاقبت اینها رنگ باختن ارزش‌ها و جایگزین شدن مسائل پوچی است که به‌مرور رنگ می‌بازند و در آینده خلاء نبود آن را می‌شود با بدترین منکرات پر کرد.

اما در مقابل این‌گونه رفتارها مسئولان و متولیان داعیه‌دار اشاعه‌ی این فرهنگ چه کردند؟ سال‌ها از مبتذل‌ترین نوع این رفتارها یا چشم‌پوشی کردند و یا ساده‌انگارانه به آن نگاه کردند و در خواب اعتلای فرهنگ عاشورا را به‌دستان مبارک خود دیدند.

از سال‌ها پیش برخی از افراد سعی می‌نمایند تا کوتاهی های خود نسبت به انحرافات یادشده را؛ با ذکر اینکه میان امام حسین و دوستداران ایشان یک رابطه‌ی خاص وجود دارد توجیه کنند. در اوج بروز چنین ابتذال و انحرافات شایعی در جامعه؛ تنها واکنش و پاسخ این افراد این است که عشق حسین این‌ها را هدایت می‌کند!!! اما غافل از اینکه اینجا مسئله اشاعه‌ی ابتذال با بی‌تدبیری و بی‌فکری توسط شما آقایان است و کسی آن جوانان را مقصر اصلی نمی‌داند.

یکی دیگر از بدترین اتفاقاتی که در انجام عزاداری می‌تواند برای یک عزادار رخ دهد؛ ایجاد تشکیک نسبت به مطالب بیان‌شده توسط مداحان آن هم در نقطه‌ی اوج قلیان احساسات نسبت به واقعه‌ی عاشوراست. چه دردی از این بدتر که سینه زن امام حسین مجبور به انتخاب بین ادامه‌ی همراهی با ذکر و نوحه‌ای دروغ و یا سکوت و حتی ترک آن هیئت شود؟ بیان مطالب دروغ، غلو و اغراق های دور از واقعیت و مطالب بعضاً توهین‌آمیزی که برای در آوردن اشک عزاداران توسط عده‌ای از گردانندگان مجلس بکار می رود؛ اثری شدیدتر از یک کاریکاتور و یا جمله‌ای توهین‌آمیز در مورد معصومان دارد.

نکته‌ی ناراحت‌کننده دیگری که این روزها شاهدیم افزایش بیش‌ازحد ایستگاه‌های صلواتی است که از تعداد هیئت های مذهبی بیشتر شده‌اند و حالا دیگر خودشان نوعی هیئت سرپایی محسوب می‌شوند؛ هیئت‌هایی که نه برای عزاداری که تنها برای اسپند دود کردن و چای نوشیدن برپا می شوند.نگرانی آن هنگام بیشتر می شود که تعداد جوانان حاضر در این ایستگاهها برتعداد جوانان شرکت کننده در مساجد و منبرهای وعظ و خطابه و معرفت افزا فزونی بگیرد.

شروع این حرکت با توجیه و توضیح مقوله‌ی نظری شروع شد اما کسی نپرسید که چه مقدار و چرا باید این‌همه چای و شربت و شیرکاکائو و ... به عزاداران و غیر عزاداران عرضه داشت؟ مگر ایام محرم یک دورهمی در خیابان‌ها و یا همایش تناول مواد غذایی است؟ بهتر نیست پرداختن به مشکل بیماران و نیازمندان واقعی هم تراز با انجام سنت حسنه‌ی ارائه نذورات توسط خیرین و عاشقان امام حسین قرار بگیرد؟ آیا پسندیده نیست که تدبیری صورت گیرد تا به‌جای دادن نذری به غیر نیازمندان و سوءمصرف و یا اسراف شدن آن؛ مشکل یک نیازمند واقعی مرتفع گردد؟

این روزها رفتارهایی نظیر: شوریدگی های تصنعی و رفتارهای غیرمتعارف برخی افراد در هیئت‌ها، مزاحمت برای افراد و اختلال در ترددها به‌واسطه‌ی ایجاد دکه‌های متعدد ارائه نذری خیابان‌ها ، ورود افراد بی‌سواد به جرگه مداحان و ایراد نمودن سخنرانی های سرشار از مطالب اشتباه که زمینه‌ساز انحرافات فکری می‌شوند، حرکات زننده‌ای چون ماشین‌نویسی‌ با الفاظ رکیک و یا لطیفه گونه در ایام عزا، تبدیل‌شدن هیئت‌ها به گعده های که به دلیل استفاده‌ی روزافزون از ادوات صوتی سرسام‌آور صورت می‌گیرد و وسیله‌ای برای عرض اندام هیئت‌ها مقابل یکدیگر شده‌اند و مسائلی ازاین‌دست؛ به خوبی نشان می‌دهد که مراسم عزاداری امام حسین(ع) از یک محفل زلال و مطهر برای اشاعه و ارائه مفاهیم دینی، اخلاقی و انسانیِ باارزش؛ به محلی برای تخلیه‌ی هیجان و ارضاء کمبودهای شخصی برخی افراد بدل شده است.

سال‌ها پیش عده‌ای با پرداختن به ظواهر و حرکت به سمت جلوه‌های متنوع و جدید سعی نمودند تا فرهنگ عاشورا را متناسب با زبان جوانان گسترش دهند؛ اما حالا شاهد آن هستیم که بخشی از جوانان تصویری موهوم، سطحی و منحرف از فلسفه‌ی واقعه عاشورا را در ذهن دارند که نه تنها در دل آن هیچ مفهوم ارزشمندی شکل نمی گیرد؛ بلکه شمایل آن نیز به هیچ یک از ارزش‌های ملی، دینی، اخلاقی و عقلانی شباهت ندارد.


کد مطلب: 402193

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcgyx9twak9zq4.rpra.html?402193

الف
  http://alef.ir