هدایتمان بفرمایید

بخش تعاملی الف - ایمان کریمی

15 مهر 1392 ساعت 6:17

اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.


جناب شریعتمداری را خیلی ها میشناسند بیشتر آنانی که می شناسند از مواضعشان اطلاع دارند ولی این نوشتار فارغ از این بحث ها نقطه ی تاریک ذهن بنده است که اگر جنابشان لطف کنند و پاسخ دهند ممنون خواهم شد.

در طول این همه سال همیشه ترجیع بند حرف ایشان ایران اسلامی، محور مقاومت، میراث فکری و عقیدتی امام و مخالفت با استکبار جهانی و نفی تسلیم در مقابل ابرقدرت ها و مواردی از این دست بوده است. اما تمام این مسائل صحیح ولی برای بنده که از اوایل دوره دبیرستان و تا کنون که سال آخر مقطع ارشد را میگذرانم هنوز مشخص نشده همه این اهداف را چرا دنبال می کنند؟

سالیانی بود که فکر میکردم که واضح است اینها اصولی است که ما از روش و سیره پیامبر و ائمه فراگرفته و این راه به نحو جدیدتر آن در سیره امام راحل تبلور یافته این راهی است انسان ساز و این است که سعادت حقیقی آدمی راتضمین میکند ولی این همه مدت کیهان خوانی مرا سردرگم کرد آخر در این مدت یکبار حتی یکبار یاد ندارم (البته شاید بوده ولی انقدر کم که در یاد من نمانده) جنابشان در مورد کارهای اشتباهی که بدنه اصول گرایی در سیاست گذاری فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی جامعه انجام داده اند قلمی زده باشند به یاد ندارم یک بار گفته باشند چگونه به جوانان این سرمایه های اصلی این مرز و بوم دینی زیستن را یاد دهیم و دینی زیستن را برایشان تسهیل کنیم چه کنیم که جوانانمان هر روز با طراوت تر شوند و ...

ایشان هرگاه اتفاقاتی افتاده که اصولگرایی (حزب و گرایش مطلوب ایشان، جایی که حوزه نفوذ ایشان بوده و به نوعی ایشان در آن قدرت دارند) در تنگنایی گیر کرده با قلم زدن فرافکنی کرده مثل گرانی ها که تقصیر را گردن این آن انداخته که بله یک عده قصد تخریب دارند، قلمی زده اند البته زود یادشان رفته مثل قضیه آقای رحیمی و مرحوم کردان که یادم هست ایشان چه فرمودند ولی خب یک سال بعد بهتر دیدند فراموش کنند و...

در اوقات فراغت با تاختن به حزب رقیب (و حتی افرادی که ظرفیت رقابت دارند) و امریکا و اسرائیل و در اغلب موارد با چسباندن این آن به ایشان همه را با یک چوب نواخته اند و در اصل به پاکسازی از رقیبان اقدام نموده اند، تنها از خود فکر و عقیده شان به نحوی دفاع کرده اند و به قصد بسط قدرت طرز تفکرشان از هیچ بی اخلاقی فروگذار نکرده اند مانند "مباهته". این را می پذیرم رفتاری است که هر کسی انجام می دهد ولی نوشتن این رفتار پای دین و اعتقاد را نمی فهمم نسبت آن را با راه شهدا درک نمی کنم نمی توانم درک کنم این راه روش را با روش حاج حسین خرازی ، باکری ، همت و...

سوال من ساده است یک مورد را نام ببرند که چنین نیوده، چند مقاله برای من دانشجو و دغدغه های من زده اند چند مرتبه از وضعیت من و شرایطی که به واسطه سوء تدبیر دوستانتان برای من و امثال من رقم میخورد نوشته اید چند مرتبه از قلم ناقذتان دغدغه های من را دنبال کرده اند؟ مگر روزنامه رسالتش چیست؟ به من حق دهید که با شما و افکارتان بیگانه باشم.

برای مثال عرض میکنم چند روز پیش در خبرگزای فارس کلیپ تصویری دیدم در مورد خدمت سربازی آش آنقدر شور بوده که خبرگزاری فارس نیز در آخر میگوید باید منتظر ماند و دید مسولین نظام وظیفه در آخر میخواهند حرف کارشناسان را گوش کنند و یا راه خود را بروند (نقل به مضمون) آری من دغدغه دارم خیلی ها مثل من همین دغدغه ها را دارند ولی کسی نیست که برایشان کاری کند.

من میبینم امری مثل سربازی که انقدر واضح است و مستقیما سرنوشت من را هدف قرار داده بسته شده است به نظرات شخصی یک عده من میبینم در اول دوره دکتری باید تعهد بدهم که هیچ جای دیگر کار نکنم و تمام وقت در اختیار دانشگاه باشم اگر دین داشته باشم و به تعهد خود عمل کنم یعنی تا حدود سی سالگی باید به جیب پدرم چشم بدوزم من میبینم تمام زندگی و آینده من به عقاید یک عده گره خورده است تکذیب نمی کنم من دوست دارم روابط کشورم با دنیا خوب شود تا من راحت تر بتوانم برای ادامه تحصیل به یکی از کشور های بزرگ دنیا بروم تا لااقل هم درس بخوانم و هم درآمد و اعتبار و خیلی چیزهای دیگر کسب کنم.

من به خودم فکر می کنم و بسیاری دیگر مثل من چون در کشور من کسی به من فکر نمی کند آقای شریعتمداری دنبال تعالی نیست دنبال چیست من نمی دانم درست و غلط فکرشان را نمی دانم فقط می دانم نه در دنیا و نه در آخرت برای من تاثیری ندارد امروز ایشان شبانه روز فشار می آورند به آقای روحانی که نباید مذاکره می کردند از جنابشان میپرسم مگر پیامبر و امام علی و... با دشمنانشان حرف نمی زدند این چه استدلالی است که می فرمایید این چه عزتی است که با حرف نزدن پدید آمده مگر نه اینکه کسی که منطق ندارد از گفتگو می ترسد ما با آمریکا هیچ رابطه ای نداریم و این شده افتخار ما چون آمریکا جهان خوار است و... آیا چین بهتر است آیا کاری که چین و روسیه با ما می کنند کمتر است آیا منطق دینی ما با منطق چینی ها سازگار است؟

مگر نه اینکه همین دولت برادر چین با تقاضا های حداقلی مسلمانان خود چنان کرد مگر نه اینکه دولت روسیه در این مدت اخیر ما را بازیچه قرار داد و از قبل ما به باج خواهی از غرب پرداخت مگر دولت بریتانیا بهتر است؟ اصلا مگر همین منطق نبوده که عرصه را چنان برای صهونیست ها باز گذاشته که در افکار عمومی جهان هرکاری خواستند بکنند به نامسلمانان وهابی فرصت داد تا زبان اسلام شوند و...نمی دانم این ذهن که اصل مذاکره و نه وادادگی را نفی میکند به دنبال چیست ولی میدانم و باز تکرار می کنم هرچه هست با من و درد های من بیگانه است در شهر من مردم می جنگند خون می دهند و جهاد می کنند برای کسی که می دانند از جنس خودشان است و متاسفانه جناب شریعتمداری شما مدتهاست از ما برتر شده ای و من و امثال من از جنگیدن فرار نمی کنیم ولی ...

"قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ"


کد مطلب: 201106

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdchvzni-23nvzd.tft2.html?201106

الف
  http://alef.ir