مسئولان حيران!

کورش شجاعی، 1 شهریور 94

1 شهريور 1394 ساعت 8:44


تا کي و تا چند بايد شاهد پنجه فرو کردن عده اي خودخواه و سودجو بر گلوي محيط زيست و منابع طبيعي باشيم؟ اين سلسله پليد و نامبارک زمين خواري، کوه خواري، درياخواري و تجاوز به حريم منابع طبيعي خصوصاً جنگل ها و بستر رودخانه ها و... و از بين بردن باغ ها و درختان و همين ميزان محدود جنگل هايي که در کشور داريم تا کي ادامه خواهد داشت؟ و از همه مهمتر اين «چشم بستن»ها و «حيراني» برخي مسئولان و تباني احتمالي برخي از آنان با سودجويان و نابودکنندگان منابع طبيعي تا کي ادامه خواهد داشت؟ مگر تجاوز به حريم منابع طبيعي، بستر و حريم همين معدود رودهاي هنوز جاري و تاکنون نسبتاً رهيده از توفان خشکسالي و انجام ساخت و ساز غيرمجاز و گاه به اصطلاح مجاز و تجاوز به جنگل ها و نابود کردن ديگر منابع طبيعي يک شبه و دفعتاً و «در آن واحد» رخ داده که تازه حالا و هر از گاهي برخي از مسئولان آن هم بر اساس برخي گزارش هاي مردمي و پيگيري بعضي رسانه ها به فکر افتاده اند؟

آخر در طول مدتي که اين همه مصالح، آهن و سيمان و... حمل مي شد و مي شود تا هتل ها، ويلاها و استراحت گاه هاي «از ما بهتران» در دل برخي جنگل ها، حريم رودخانه ها، سواحل درياها و حتي بر فراز کوه ها، بي محابا و گستاخانه خودنمايي کنند، اين برخي آقايان مسئول چه نمايندگان مجلس و شوراي شهر چه برخي وزراي مرتبط و چه بعضي استانداران، فرمانداران، شهرداران، ده داران و دهياران و بعضي مديران منابع طبيعي، محيط زيست و جهاد کشاورزي در اين کشور زندگي نمي کردند و نمي کنند؟ و از پول بيت المال براي انجام وظايف محوله حقوق نمي گيرند؟ که اين همه زمين خواري، جنگل خواري، کوه خواري و... انجام مي شود و آن قدر اين ماجراي تلخ تداوم مي يابد که رهبر انقلاب با آن همه مشغله و مسئوليت سنگين ملي و فراملي به خاطر اهميت منابع طبيعي بارها و بارها نسبت به اين موضوع حياتي و سرمايه هاي ملي تذکر مي دهند و با اين همه باز هم گويا برخي مسئولان در خود همت و عزم و شهامتي براي مقابله با اين پديده هاي شوم نمي يابند و همچنان چشم و گوش و بلکه چشم وجدان خود را بر اين همه «بيداد» بر محيط زيست و منابع طبيعي بسته نگاه مي دارند، روشن است که اکثر قريب به اتفاق اين ساخت و سازها و تجاوزها به حريم منابع طبيعي و نابود کردن اين سرمايه هاي ملي تجديدناپذير در روز روشن و پيش چشم همين آقايان و البته مردم منطقه به وقوع پيوسته، حالا اگر اين مسئولان نديده اند و نشنيده اند اين ماجراهاي تلخ و تجاوز به منابع طبيعي را که واي بر آنان و واي بر عاقبت کار آنان و حقوق هايي که گرفتند و خوردند و اما اگر اين مسئولان ديده اند و شنيده اند قصه تلخ اين تجاوزها به منابع طبيعي و نابودسازي ها را و چشم بستند و يا کاري در خور نکردند و يا خداي نکرده بعضي هاشان با زمين خواران، جنگل خواران و کوه خواران و... تباني کردند دوصد واي بر اين بي مسئوليتي ها و «خيانت ها»ي برخي از مسئولان به امروز و آينده اين ملت و کشور. مگر بعضي از اين آقايان مسئول نمي ديدند و نمي فهميدند که کشت و ايجاد آن همه باغ در آذربايجان غربي و حفر آن همه چاه براي آبياري محصولاتي که بدون در نظر گرفتن «الگوي کشت» آن هم در اين شرايط خشکسالي، کار درياچه اروميه را به کجا مي رساند و بخش اعظمي از اين درياچه و منبع اهدايي الهي و عاملي بس موثر بر حيات و حفظ محيط زيست و اقليم منطقه، اين روزها و چند سال است به شوره زار و بستري براي ايجاد توفان هاي شن و نمک تبديل شده است.

حتي غيرمتخصصان درباره ارزش حفظ منابع طبيعي مي دانند که ساخت و سازها در حريم رودخانه ها چه بلايي بر سر محيط زيست و از آن مهمتر، مردم مي آورد. سيل چند سال پيش در جنگل گلستان که جان ده ها نفر را گرفت و همچنين وقايع مشابه از جمله سيل اخير در جاده چالوس و روستاي سيجان که به قرباني شدن حدود ۲۰ نفر از هموطنانمان منجر شد يکي از تبعات شوم، تلخ و جبران ناپذير قطع درختان، تجاوز به حريم رودخانه ها و ساخت و سازهاي غيرمجاز در حريم رودخانه ها، تجاوز به جنگل ها و تغيير کاربري ها است، چه کساني مي خواهند پاسخگوي قرباني شدن مردم در اين فجايع باشند اي کاش زمين خواران، جنگل خواران و کوه خواران کمي وجدانشان به کارشان آيد! اي کاش همه مسئولان عزمشان را براي جلوگيري و مقابله با تخريب منابع طبيعي جزم کنند و دريابند که چه مسئوليت خطيري بر عهده دارند که نه تنها بايد پاسخگوي مردم زمان خود بلکه در قبال آيندگان نيز بايد پاسخي قابل قبول داشته باشند.

اين شوخي نيست بلکه فاجعه است که بر اساس آمار ارائه شده طي پنج دهه اخير، مساحت جنگل هاي ايران از ۱۸ ميليون هکتار به ۱۴ ميليون هکتار کاهش يافته و اين ۴ ميليون هکتار جنگل نابود شده به بيابان تبديل شده، آن هم در شرايطي که بر اساس آمار سازمان خواربار و کشاورزي جهاني (فائو) ايران يکي از ۷۰ کشور در حال توسعه دنياست که پوشش جنگلي کمي دارد و متأسفانه اين پوشش جنگلي اندک با سرعتي بيشتر از ديگر نقاط دنيا در حال نابودي است. (بر اساس تعاريف فائو درباره جنگل، کشور ما ۱۱ ميليون هکتار پوشش جنگلي دارد.) آيا جاي تأسف عميق نيست در حالي که اکثر کشورها حتي کشورهاي بسيار پرآب و پربارش مانند اوکراين که از متوسط بارندگي بيش از ۵۰۰ ميليمتر و جاري بودن بيش از ۳ هزار رودخانه در کشورشان برخوردارند باز هم اهميتي بسيار ويژه به مديريت مصرف آب مي دهند اما در کشور ما که طبق تقسيم بندي هاي جهاني جزو کشورهاي خشک و نيمه خشک با متوسط بارندگي حدود ۲۵۰ ميليمتراست که اين بارندگي ها نيز متأسفانه به صورت همگن و متوازن در کل کشور نيست بلکه بارش هاي اصلي بيشتر محدود به شمال و شمال غرب کشور و برخي مناطق ديگر مي شود ولي مسئولان ما لااقل تاکنون کاري در خور، بايسته و اساسي براي مصرف بهينه آب خصوصاً در بخش کشاورزي انجام نداده اند بخشي که حدود ۹۲ درصد آب کشور در آن با بهره وري حدود ۳۰ درصد مصرف، بلکه «هدر» مي شود. با همه اين اوصاف ما نه تنها عزمي جدي و فوري براي جلوگيري از تبخير ۷۰ درصدي آب در کشور، کنترل، مهار و استفاده بهينه از روان آب ها نداريم بلکه عزمي حتي براي حفاظت از حريم و بستر همين اندک رودها وجود ندارد که با شدت گرفتن برخي رگبارهاي فصلي و غيرفصلي شاهد ويراني ها و حتي جان باختن عده اي مي شويم. واقعاً جاي تأسف است که مثلاً در همين استان خراسان رضوي و مشهد خودمان در حضور و جلوي چشم استاندار، شهردار، فرماندار، نمايندگان مجلس و شوراي شهر و ديگر مسئولان وقت (قبلي) و حاضر (فعلي) بر فراز تپه ها و کوه هاي حاشيه جاده صدمتري که از يک منظر ويترين و ورودي شهر مقدس مشهد و از يک منظر تنفس گاه اين شهر مقدس محسوب مي شود، آهن ها و ساختمان ها و برج ها و غول هاي آهني علم شود اما اقدام در خور و موثري براي جلوگيري و مقابله با اين تجاوز آشکار به منابع طبيعي و کوه خواري انجام نمي شود و آن قدر اين ماجراي تلخ سامان نمي يابد تا صدا بلکه ناله رهبر فرزانه انقلاب به خاطر اين کوه خواري ها درمي آيد.

آخر اين زمين خواري ها، جنگل خواري ها، کوه خواري ها، ساحل خواري ها تا کجا و تا کي ادامه خواهد داشت و معلوم نيست برخي از اين مسئولان چه گير قانوني، يا بهانه اي دارند يا دچار چه «حيراني» شده اند که جاي جاي اين کشور حتي گردنه حيران آن گردنه سرسبز و منحصر به فرد در ايران تيول زمين خواران خودخواه و سودجو شده است و چرا از همان ابتدا که به صورت غيرمجاز و يا با مجوزهاي صوري و دورزدني، خشتي بر خشتي گذاشته مي شود جلوي تجاوز به منابع طبيعي گرفته نمي شود و با زمين خواران و مسئولان قاصر و مقصر برخورد جدي نمي شود شايد ديگر وقت آن رسيده باشد که پس از محاکمه و محرز شدن تقصير برخي ده داران، فرمانداران، شهرداران، نمايندگان مجلس و شوراي شهر و يا مديران کل و استانداران و حتي برخي وزيران در ماجراي تلخ تجاوز به منابع طبيعي و رساندن آنان به اشد مجازات که حداقل آن مي تواند برکناري و انفصال دائم از خدمات دولتي باشد تا شايد لااقل از اين پس شاهد به حداقل رسيدن تجاوز و تخريب منابع طبيعي کشورمان و بيرون آمدن برخي مسئولان از «حيراني» تصميم گيري ها و اقدامات موثر و جدي در عرصه هاي گوناگون از جمله حفظ منابع طبيعي باشيم.
*خراسان


کد مطلب: 290389

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcivuar3t1a3p2.cbct.html?290389

الف
  http://alef.ir