مناظرات درس آموز نمایندگان سنای آمريکا در رابطه با تحريمها و مذاکرات هسته‌اي

بخش خارجی الف، 7 خرداد 94

7 خرداد 1394 ساعت 6:54


با توجه به اهميت مذاکرات هسته‌اي و تحولات جديد در رويکرد طرف آمريکايي از جمله امضاي قانون «بازنگري توافق هسته‌اي ايران» کنگره آمريکا توسط اوباما (برخلاف وعده‌هاي قبلي وي)، بخشي از اهم بحث و جدل سناتورهاي آمريکايي در روز راي گيري اين قانون در سنا ذکر مي‌گردد. در نهايت اين قانون با ۹۳ راي از ۹۹ سناتور حاضر در سنا راي مي‌آورد. اشراف نمايندگان بر پشت صحنه مذاکرات (بر خلاف ايران) و همدلي و هماهنگي بين کنگره و دولت آمريکا براي کسب حداکثر امتياز در توافق نهايي واقعا تحسين برانگيز و درس آموز است.

خواندن اين متن به نمايندگان محترم و اعضاي تيم مذاکره کننده ايران توصيه مي‌شود. بديهي است اکنون که خط قرمز ايران يعني لغو يکباره تحريمها با هماهنگي اوباما و کنگره شکسته شده، امکان اقدام متقابل با همکاري دکتر ظريف و نمايندگان مجلس از طريق تصويب طرحي براي منوط نمودن توافق نهايي به رعايت اين خط قرمز از سوي مجلس شوراي اسلامي ضروري به نظر مي‌رسد.

مذاکرات مهم نمايندگان کنگره آمريکا پيرامون قانون جديد «IRAN NUCLEAR AGREEMENT REVIEW ACT» در تاريخ ۷ مي ۲۰۱۵ در سناي امريکا

 سناتور کوتز (COATS):

 - من از همه ميخواهم که به اين قانون راي وتو ناپذير بدهند. اين آخرين فرصت ماست تا دست باز رئيس جمهور آمريکا براي مذاکره مستقل با دولت ايران را محدود کنيم.

 - کنگره بايد در اين تصميم (مذاکره) که تصميمي با نتايج تاريخي خواهد بود، دخيل باشد.

 - مجددا ميگويم که تصويب اين قانون باعث مي‌شود تا توافق بد براي آمريکا رقم نخورد.

 - مهمترين اهداف اين قانون عبارتست از اولا نقش داشتن کنگره بر توافق با ايران و ثانيا جلوگيري از تعليق تحريمهاي کنگره توسط رئيس جمهور.

 - برخي از دوستان معتقدند که به اين قانون نيازي نيست چرا که سال ۲۰۱۷ انتخابات رياست جمهوري است و رئيس جمهور اين بار يک جمهوري خواه خواهد بود. اما به هر حال در همين مدت ايران به جلو خواهد رفت و براي آن بايد فکري کرد.

 - همانطور که مکس بوت (Max Boot) تحليلگر ارشد سياست خارجي در آمريکا گفته نبايد به اميد انتخابات رياست جمهوري ۲۰۱۷ باشيم. اگر توافق امضا شود، نتايجي بازگشت ناپذير به دنبال دارد. توافق باعث مي‌شود در فاصله زماني تا انتخابات رياست جمهوري آمريکا، نظام ايران قويتر مي‌شود.

سناتور کين (KAINE):


- از طرح سناتور کورکر در مورد توافق با ايران تشکر ميکنم. ما نشان داديم که ميتوانيم در بازنگري توافقنامه نهايي با ايران نقش داشته باشيم.

سناتور اودال (UDALL):


 - اين طرح فرصت بي نظيري براي کنگره فراهم ميکند تا متن توافق نهايي را بررسي کند و در صورت لزوم آن را رد کند.

 - من با متممهاي اين طرح که دست رئيس جمهور آمريکا را ميبندد مخالفم. من با نامه ۴۷ نماينده که موجب تضعيف موقعيت ما در مذاکرات شد مخالفم. اما اين مخالفتها در صحن کنگره است و بين ما و دولتمردان است تا نتيجه بهتري بگيريم و ربطي به ايرانيها ندارد.

 - رئيس جمهور نياز دارد تا فضايي براي مذاکره داشته باشد و ما بايد اين فضا را به او بدهيم. بايد بدانيم که اگر مذاکرات شکست بخورد گزينه‌هاي ما بسيار محدود و پرهزينه خواهد بود!

 - ما در حال مذاکره با يک منطقه بي ثبات هستيم. تجربه استفاده از گزينه نظامي در مورد عراق به اندازه کافي براي ما درس عبرت داشته است که اين کار را تکرار نکنيم.

سناتور منندز (MENENDEZ):
- همانطور که از اول مي‌گفتم همکاري هر دو حزب دموکرات و جمهوري خواه اين توانايي را به کنگره ميدهد تا نقش خود در بازنگري بر توافق هسته‌اي را ايفا کند. گرچه انتقادات و مناظراتي بود اما بالاخره همه اختلاف نظرها حل شد و اکنون به نقطه پاياني اين راه طولاني رسيديم (طرح آماده شده است).

 - مهمترين موضوع در توافق نهايي مساله چگونگي کاهش تحريمهاست. دولت آمريکا ميخواهد تخفيفهايي در تحريمها قائل شود. اما براي ما مساله تحريمها فراتر از موضوع هسته اي ايران است. چرا آنها مجبور شدند بازگردند و روي صندلي مذاکره بشينند؟ پاسخ مشخص است: تحريمهايي که توسط کنگره آمريکا طراحي و اعمال شد. بنابر اين اگر قرار باشد کاهشي در تحريمها هم رخ دهد باز اين کنگره است که بايد در اين زمينه اعمال نظر نمايد. من به عنوان يکي از طراحان اين تحريمها اعلام ميکنم که با تعليق کلي تحريمها توسط دولت و بدون نظر کنگره مخالفم. پيامي که بايد با قدرت به ايران بفرستيم اين است که تحريمها يک امتيازي نيست که ما بخواهيم در قبال امضاي توافق نهايي به ايران بدهيم!

 - من نگرانيهاي در مورد توافق نهايي با ايران دارم. ميزان کاهش تحريمها تا چه حدي است. چرا بايد اجازه تحقيق و توسعه (R&D) هسته‌اي به ايران داده شود. ممکن است آنها سانتريفيوژهاي پيشرفته تري بسازند که در آينده در زمان کوتاهتري به بمب برسند!

 - نگراني ديگر اين است که ادعاي دولت ما مبني بر حفظ ساختار تحريمها و بازگشت پذير بودن تحريمها محل تامل است. در صورت تخلف ايران، چگونه دولت ميخواهد تحريمها را مجددا به روز اول برگرداند؟ مدت زماني که لازم است تا تحريمها مجددا تثبيت شود، قطعي نيست و تضمين لازم نمي‌آورد و اين زمان هم چيزي نيست که در اختيار ما (آمريکا) باشد!

 - نگراني ديگر در مورد بازرسيهاست. با اينکه آژانس انرژي اتمي گفته که بازرسي از مکانهاي هسته‌اي در دستور کار توافق نهايي است باز مقامات ايران ميگويند که اجازه بازرسي از مراکز نظامي نميدهند.

 - نگراني ديگر اخباري است که نشان ميدهد وزارت خزانه‌داري در حال تفکيک مقوله تحريمهاي سپاه پاسداران از نيرو قدس است. در حالي که از نظر ما هر دوي انها تروريست هستند و نبايد تفکيکي قائل شد.

 - نگراني ديگر مساله برنامه هسته‌اي ايران بعد از مدت تعليق ۱۰ ساله است. بعد از ان چه ميشود؟ ايران هسته‌اي را ميپذيريم؟

 - نکند که کاهش تحريمها باعث افزايش قدرت منطقه اي ايران شود. ما اکنون منافع هژموني ايران را مي‌بينيم. تحرکات ايران در سوريه و يمن و نقاط مختلف منطقه را مي‌بينيم

 - فناوري موشکي ايران ديگر نگراني ماست.

 - من اين نگرانيها را گفتم که مجددا تکرار کنم که تصويب اين قانون حتما ضروري است تا مطمئن شويم که به يک توافق خوب ميرسيم.

 - من آمادگي دارم تا با همکاري شما براي تمامي اين نگرانيها قوانين ديگري وضع کنيم. براي فناوري موشکي، تروريسم، نقض حقوق بشر، سياستهاي ضد يهودي آنها و آمريکاييهايي که در ايران بازداشت شده‌اند، ميتوانيم تحريمهاي جديدي به طور مجزا از موضوع هسته‌اي وضع کنيم.

 - اين ايران است که طرف مذاکره است. نبايد به آن اعتماد کرد. دولت ميگويد که قصد اعتماد ندارد و دنبال راستي آزمايي تعهدات است. اما موضوعات امنيت ملي را نميتوان بر اساس اميدواري به وعده‌ها پيش برد! بنابر اين کنگره بايد در جريان مذاکرات وارد شود. ميخواهم که همه راي بالايي به اين قانون بدهيد.

 سناتور مرکلي (MERKLEY):

 - من در مورد اين قانون (بازنگري توافق هسته‌اي) ميخواهم صحبت کنم. اکنون همه از مردم تا دولت و همه نمايندگان در کنگره آمريکا کاملا متحد شده اند تا نگذارند ايران به سلاح هسته‌اي دست پيدا کند.

 - دستيابي ايران به سلاح هسته‌اي تهديدي جدي براي موجوديت اسرائيل است. همه ۱۰۰ سناتور متفقند که ايران نبايد به سلاح هسته‌اي دست پيدا کند، اما اختلاف در استراتژي است. با چه استراتژي به اين هدف نائل شويم؟

 - سه گزينه اساسي براي دستيابي به اين هدف وجود دارد: اول مذاکره و دستيابي به رژيم بازرسيهاي مستمر براي راستي ازمايي ايران. دوم افزايش تحريمها براي جلوگيري از دستيابي ايران به سلاح هسته‌اي و سوم گزينه نظامي يعني تخريب تاسيسات هسته‌اي ايران. خوب من توضيح ميدهم که گزينه اول بسيار بسيار بهتر از ساير گزينه هاست.

 - ببينيد آمريکا از سال ۱۹۷۹ (معادل ۱۳۵۸) تحريمها عليه ايران را آغاز کرد. تا سال ۲۰۰۸ بسياري از اين تحريمها که به طور يکجانبه از سوي آمريکا تحميل مي‌شد براي ايران کاملا بي‌اثر بود. گرچه اين تحريمها روابط اقتصادي ايران با آمريکا را کاهش داد اما تاثيري بر اقتصاد ايران نداشت چرا که روابط تجاري آنها با ديگر کشورها برقرار بود.

 - وقتي که اوباما در سال ۲۰۰۹ به کاخ سفيد آمد متوجه اين موضوع شد. به همين خاطر از متحدان ما خواست تا يک قطعنامه مناسب در سازمان ملل تصويب شود و سپس همه کشورها را متقاعد کند تا شبکه‌اي از تحريمهاي تجاري و مالي عليه ايران اجرا کنند. اين کار با همکاري همه اعضاي ۵+۱ انجام شد. تحريمها در چند فاز اعمال شد. سال ۲۰۱۰ کنگره تحريمهاي بانکي و بعد از آن تحريمهاي نفتي را اعمال کرد. در سال ۲۰۱۱ قانون NDAA، در سال ۲۰۱۲ قانون ITRSHRA و در سال ۲۰۱۳ قانون IFCPA توسط کنگره تصويب شد. اين تحريمهاي ثانويه تاثير بسيار زيادي بر اقتصاد ايران گذاشت. صادرات نفت خام ايران از رقم ۲.۵ ميليون بشکه در روز در سال ۲۰۱۱ به ميزان ۱.۱ ميليون بشکه سال ۲۰۱۳ کاهش يافت. روابط تجاري ايران و اروپا از ۳۲ ميليارد دلار سال ۲۰۰۵ به ۹ ميليارد دلار کنوني کاهش يافت. رئيس جمهور ايران در اين فضاي اقتصادي روي کار آمده است (نيازمند کاهش تحريمهاست). تحريمها ايران را پاي ميز مذاکره آورد. ايران اکنون حاضر است در قبال رفع تحريمهاي موثر متحدان ما، برنامه سلاح هسته‌اي خود را کنار بگذارد. اين پشت صحنه آن چيزي است که بين ديپلماتهاي ما و ايران در جريان است و من از آن مطلعم.

 - مذاکرات فقط حرف نيست. دو طرف بايد به تعهدات خود عمل کنند. در توافق ژنو ايران قبول کرد که برنامه هسته‌اي خود را در چند بخش حياتي متوقف کند: اول غني سازي در فردو، نطنز و راکتور آب سنگين اراک. دوم ارائه اطلاعات و دسترسيهاي بي سابقه به آژانس انرژي اتمي. سوم عدم غني سازي ۲۰ درصد و چهارم کاهش ذخائر ۲۰ درصد کنوني. اين مواردي که توضيح دادم نه تنها برنامه هسته‌اي ايران را در طول مذاکرات فريز کرد که باعث شد اطلاعاتي که تاکنون از برنامه هسته‌اي ايران نداشتيم را در اختيار بگيريم و بر اساس آن چارچوب توافق نهايي را طراحي کنيم.

 - ايران ۴ راه براي بمب هسته‌اي دارد. اول غني سازي فردوست که در زير کوه و در يکي از مواضع سپاه ساخته شده و در برابر قويترين بمبارانها مقاوم است. دوم تاسيسات غني سازي نطنز. سوم پلوتونيم حاصل از راکتور آب سنگين اراک است و چهارم عمليات پنهان غني سازي. در ۲ آپريل امسال (۱۳ فروردين) ايران و ۵+۱ چارچوبي براي توافق نهايي تعيين کردند که تمامي اين ۴ مسير را مي‌بندد.

 - ايران پذيرفته در فردو غني سازي نکند و دو سوم سانتريفيوژهاي آن را جمع کند و بقيه هم تحت مانيتورينگ آژانس باشد. در نطنز پذيرفته که ۱۰۰۰ سانتريفيوژ نسل دو را جمع کند و براي ده سال تحت مانيتورينگ آژانس قرار دهد. ايران پذيرفته که تحقيق و توسعه محدود و تحت برنامه‌اي توافقي با ۵+۱ داشته باشد. ايران پذيرفته که از سانتريفيوژهاي ناکارآمد نسل يک خود در نطنز براي غني سازي استفاده کند. ايران پذيرفته که پروتکل الحاقي را اجرا کند. اما در مورد مسير سوم يعني پلوتونيوم، پذيرفته که سوخت را به خارج منتقل کرده و تاسيسات بازفراوري نسازد. همچنين ايران راکتور اراک را بر اساس توافق با ۵+۱ بازطراحي ميکند. قلب راکتور تخريب يا از ايران خارج شده و ايران متعهد ميشود که ديگر راکتور نساد. مسير چهارم (به سمت بمب هسته‌اي) يعني فعاليتهاي پنهان نيز از طريق بازرسيهاي گسترده اژانس اتمي بر تمامي تاسيسات هسته‌اي، زنجيره تامين و معادن اورانيوم مسدود ميشود. ايران پذيرفته که در رابطه با برنامه هسته‌اي و ابعاد احتمالي نظامي آن (PMD) به تمامي نگرانيهاي آژانس پاسخ دهد و امکان مصاحبه با اشخاص را فراهم کند. در چارچوب لوزان اکثر اين محدوديتها ۱۰ ساله و برخي ۱۵، ۲۰ و ۲۵ ساله خواهد بود.

 - مذاکرات با چارچوب فوق بهترين شانس براي آمريکاست تا از خاورميانه هسته‌اي جلوگيري کند.

 - اما غير از مذاکرات دو گزينه ديگر نيز وجود دارد: تشديد تحريمها و گزينه نظامي.

 - راه ديگر اين است تشديد تحريمهاي چندجانبه را برگزينيم. اما دو ملاحظه وجود دارد: (۱) در اين صورت ايران برنامه هسته‌اي خود را که اکنون فريز شده دوباره به جريان خواهد انداخت و ديگر ابعاد آن قابل کنترل نيست. (۲) متحدان ما که اساس تحريمها به همراهي آنها وابسته است، حاضر به ادامه مسير تحريم نخواهند بود. اين يک حرف نيست. نمايندگان آلمان، فرانسه و انگليس به ما هشدار دادند که در صورت شکست مذاکرات تحريمها سست خواهد شد. در آن صورت ما چه کنيم؟ هم برنامه هسته‌اي ايران پيشرفت مي‌کند و هم اقتصادش.

 - گزينه نظامي يعني حمله به تاسيسات هسته‌اي و مشابه کاري که اسرائيل در سال ۱۹۸۱ عليه صدام و در سال ۲۰۰۷ عليه سوريه انجام داد. خوب ارزيابي طراحان نظامي اين است که برنامه هسته‌اي ايران ۳ تا ۵ سال بعد از حمله مجددا به حالت اول و بلکه بدتر برمي‌گردد! اما حمله نظامي به اين سادگي نيست. چون به يک درگيري محدود ختم نمي‌شود. موسسه مطالعات راهبردي (CSIS) ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۲ برآوردي از حمله نظامي تهيه کرده که خواندن آن را به سناتورها توصيه مي‌کنم. در گزينه نظامي هيچ دستاورد سريع و آساني وجود ندارد. ايران وارد فاز تلافي جويي ميشود و شيعيان عليه منافع آمريکا و متحدانش اقدام خواهند کرد. حمله نظامي به چرخه‌اي از اقدامات نظامي منجر مي‌شود که امنيت ملي آمريکا را به خطر مي‌اندازد. تجربه استفاده از گزينه نظامي هم نشان مي‌دهد نتايج کاملا ميتواند متفاوت باشد. مثلا چه کسي از مسئولان امريکا پيش بيني ميکرد که حمله به تروريستها در افغانستان به يک اشغال ۱۴ ساله با هزاران کشته و مجروح و هزينه ۱۰۰۰ ميليارد دلاري منجر شود!

 - هر دو راه ديگر غير از مذاکره موجب شکست ائتلاف جهاني و شکست تحريمهاي چند جانبه ميشود و علاوه بر آن نتايج ناگوار ديگري نيز به دنبال دارد. براي تقويت مذاکرات تصويب طرح بازنگري توافق در کنگره اقدام مناسبي است که باعث ميشود وفاق ملي در موضوع مذاکرات ايجاد شود.

 - بالاخره اين تحريمهاي کنگره آمريکا بوده که ايران را پاي ميز مذاکره کشانده و حق اين است که کنگره هم بايد درگير توافق شود تا مطمئن گردد که منافع امنيت آمريکا و متحدانش رعايت شده باشد.

 سناتور فينستين (FEINSTEIN):

- من با طرح کنگره موافقم. لازم است اشاره کنم که توافق نهايي با ايران يک معاهده بين المللي (treaty) نيست، بلکه يک توافق اجرايي (executive agreement) است. قبلا هم سابقه چنين توافقاتي در آمريکا وجود داشته است. نيکسون در ۱۹۷۲ با چين، فورد در ۱۹۷۵ با شوروي، ريگان در ۱۹۸۶ با شوروي. همه اين موارد معاهده نبود و نياز به تصويب در سنا نيز نداشت. اما من بخاطر ندارم که هيچ توافقي به اندازه موضوع مذاکرات هسته‌اي مهم و پيچيده باشد. حداقل در ۲۲ سال گذشته هيچ موضوعي با اين درجه از اهميت در ابعاد امنيتي وجود نداشته است. بنابر اين نقش نظارتي کنگره بر توافق لازم است و باعث مي‌شود رفتار سازنده‌اي شکل بگيرد.

 - من از چارچوبهاي توافق لوزان حمايت ميکنم. هيچکس در سنا مخالف توافق نيست و قطعا توافق باعث افزايش امنيت اسرائيل ميشود.

 سناتور کورکر (CORKER):


 - همه ما ميخواهيم که يک توافق خوب با ايران انجام شود و بايد در اين زمينه نقش ايفا کنيم.

 - ميخواهم چند محور اساسي اين قانون (بازنگري توافق) را شفاف توضيح دهم:

 - اولا ما با تصويب اين قانون اجازه نميدهم که در طول مدت بازنگري توافق در کنگره، هيچيک از تحريمهاي کنگره توسط دولت امريکا تعليق شود (به جز مواردي که در توافق ژنو تعليق شده) و در اين مدت هيچ مبلغ جديدي (به جز پولهاي مربوط به ژنو) نبايد به ايران پرداخت شود. ثانيا منظور از تحريمهاي ايران که امکان تعليق نخواهد داشت تحريمهاي اصلي يعني تحريمهاي کنگره از جمله قانون ISA، CISADA، NDAA۲۰۱۲، ITRSHRA و IFCPA است.

 سناتور روبيو (RUBIO):

 - من فکر ميکنم که جهت مذاکرات به سمت جنگ است. ايران دنبال صدور انقلاب خود به ديگر کشورهاست. ايران به دنبال تبديل شدن به يک قدرت هژمونيک در منطقه است. آنها به دنبال نابودي اسرائيل هستند. هر جمعه شعار مرگ بر اسرائيل سر ميدهند ما کم کم در حال عقب نشيني هستيم. اول اجازه غني سازي ۵ درصد هم نميداديم و بعد به غني سازي ۲۰ درصد براي تحقيقات راضي شديم. برخي مسائل شفاف نيست. بعد لوزان دولت ما يک فکت شيت منتشر کرد و آنها هم روايت ديگري ارائه کردند. دولت گفت تحريمها مرحله اي تعليق ميشود و آنها گفتند تحريمها يکباره لغو مي‌شود! در اين رابطه از دولت سوال کرديم و مبهم پاسخ داد. به همين خاطر است که معتقدم کنگره بايد ورود کند به مذاکرات و بايد به اين قانون راي دهيم. من معتقدم که بايد شرط به رسميت شناختن اسرائيل هم به عنوان بندي از توافق نهايي با ايران لحاظ شود.


کد مطلب: 273226

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcj8te8muqea8z.fsfu.html?273226

الف
  http://alef.ir