نظر منتشر شده
۳۱
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 314915
بررسی علل خشونت در مدارس از زبان یک معلم
بخش تعاملی الف - علی غیاث آبادی*، 15 آذر 94
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۱۹


صبح که بیدار شدم و سری به سایت ها زدم شوکه شدم. خبر خیلی سنگین و غیر قابل باور بود. "روز گذشته محسن خشخاشی، معلم فیزیک بروجردی سر کلاس بر اثر ضربات چاقو یکی از دانش آموزانش کشته شد". واقعا باورش سخت بود. بغض گلویم را فشرد چشمانم اشک بار شد. اول بار بود که با این درجه از خشونت در مدارس مواجه می شدم.

تا به حال در مدارسی(هنرستان ها) که خودم تدریس می کنم شاهد رفتار خشونت امیز برخی دانش اموزان با بعضی همکاران بوده ام. به طوری که گاهی اوقات سر و صورت آن ها خون آلود بود. ولی هیچ گاه با پدیده ی قتل با چاقو سر کلاس رو برو نشده بودم. به مدرسه که رفتم بعضی از همکاران از قضیه مطلع بودند. آن ها هم ناراحت و غم زده بودند. زنگ تفریح اول به بحث پیرامون این موضوع گذشت. مدیر را را در جریان قرار دادم. انتظار می رفت که حداقل مدیر در بین دبیران حضور پیدا کند و با همکاران همدردی نماید. ولی متاسفانه نه مدیر نه رییس اداره و نه هیچ مقام دیگری با جامعه معلمان ابراز همدردی نکرد. مدیران می توانستند بدون سرو صدا توی دفتر مدارس حضور پیدا کنند و پیام همدردی مدیران رده بالای آموزش و پرورش را به دبیران ابلاغ کنند. ولی هر چه بود معلمان دل شکسته و غم زده آن روز ها بر سر کلاس حاضر شدند. این روزها یک سال از آن اتفاق گذشته است حال در این جا به واکاوی این اتفاق و اتفاقات مشابه می پردازم:

خشونت با درجات مختلف در مدارس بین معلمان و اولیای مدرسه و دانش اموز و بالعکس از قدیم متاسفانه بوده است. این دعوا دو طرف دارد یک طرف آن دانش آموز است و طرف دیگر اولیای مدرسه و معلمان. حال چرا دانش اموزان به خشونت در مقابل معلم یا همکلاسی ها مبادرت می کنند؟

دلایل مختلف می توان برای آن برشمرد که در زیر به چند مورد از آن ها می پردازم:
۱-واکنش در مقابل رفتار خشونت آمیز معلم
۲- بچه ها از کودکی با فیلم های خشن و کارتون های خشن مانوس هستند و فرهنگ خشونت ورزی در آن ها شکل می گیرد
۳- نوع تغذیه و تنقلات ی که مصرف می کنند روی تند مزاجی آن ها تاثیر دارد.
۴- الگو های مورد پذیرش آن ها به جای شخصیت های علمی و صلح جو ،شخصیت های قدرت مند و زورمند است.
۵- رفتاری که در منزل با آن ها می شود توام با خشونت است.
۶- پایین آمدن جایگاه معلم و علم و دانش در جامعه
۷- عدم برنامه های شاد و متنوع در مدارس.

در این جا به دلایلی که باعث می شود برخی همکاران در مدرسه مبادرت به خشونت کنند می پردازیم:

۱- در جامعه ما که از دیر باز با فرهنگ پدرسالاری خو گرفته است. خشونت به نوعی یکی از لوازم امر آموزش به حساب می آید. این فرهنگ در فرایند اموزش و پرورش از قدیم در مکتب خانه ها تا مدارس جدید نیز وجود داشته است. هر چند در دهه های اخیر تا حدودی کاهش یافته است. طبق نظر روانشناسان، خشونت به نوعی اموزش داده می شود. یعنی وقتی والدین فرزندشان را به خاطر خطاها و نا فرمانیشان تنبیه می کنند و یا معلمان مدارس در رابطه با خطاهای دانش اموزان متوسل به خشونت می شوند٬ در واقع خشونت را آموزش می دهند. بچه ای که در هنگام خطا و نافرمانی با خشونت بزرگتر ها مواجه می شود یاد می گیرد اگر کسی در مقابل او نافرمانی کرد با او با خشونت رفتار کند.

۲- او نیز در بچگی یاد گرفته است که در مقابل خطاها خشونت بورزد.

۳- نا آگاهی او از تبعات منفی کارش است.

۴- او بیش از ظرفیت اعصابش دارد از خودش کار می کشد.

اعصاب انسان ظرفیت محدودی دارد. وقتی بیش از اندازه از آن کار بکشی دیگر ظرفیت ندارد و شروع به پرخاشگری و خشونت می کند. حال معلمی که مجبور باشد برای تامین مخارج زندگی اش بیشتر از ظرفیتش کار کند ؛ و یا بی عدالتی ها و ظلم ها در جامعه ببیند و نتواند کاری بکند، آستانه ی تحملش پایین می آید و ممکن است با خشونت بخواهد مسائل را حل کند.

برخی از دانش آموزان به دلیل نوع شخصیت و تربیتشان نسبت به خشونت معلم عکس العمل نشان می دهند و حداقلش این است که کینه و نفرت از معلم و مدرسه در دلشان پیدا می شود.

مقطع ابتدایی که سن تربیت پذیری دانش آموزان است بسیار حساس و باید بیش از این ها جدی گرفته شود. متاسفانه تراکم کلاس ها با آمار بیش از سی دانش آموز و نگرش سنتی برخی همکارن به تعلیم و تربیت باعث شده است بعضا با دانش آموزان با خشونت رفتار شود. (در حالی که در این سن مدرسه باید چنان جذاب باشد که کودکان از تعطیلی گریزان باشند نه بالعکس ) این نوع دانش آموزان در کلاس های بالاتر نیز عادت می کند تا با آن ها با خشونت رفتار شود تا دست از خطا بر دارد و با توجه به این که در کلاس های بالاتر از نظر جثه بزرگ و قوی می شود میل به تلافی در آن ها بیشتر می شود. این روحیه گاهی اوقات باعث اتفاقات ناگوار می شود.

در بسیاری از کلاس های با تراکم بیش از سی نفر واقعا فشار عصبی به معلمان زیاد است. علی الخصوص در دبیرستان و هنرستان ها که با توجه به تساهلی که در قبولی دانش اموزان در پایه های پایین صورت گرفته است؛ دانش آموزان ضعیف از لحاظ درسی در کلاس حضور دارند و به طور طبیعی از کلاس بهره ی چندانی نمی برند و هر از چندگاهی رفتاری منفی از خود بروز می دهند و این رفتارها اعصاب معلم را خراش می دهد و زمینه ی خشونت را فراهم می کند. در سال های اخیر نیز متاسفانه حضور مشاوران در مدارس کم رنگ شده است. در حالی که بسیاری از دانش اموزان احتیاج به مشاوره و راهنمایی دارند. حتی ما معلمین هم گاهی اوقات باید با مشاور مدرسه در مورد مسائل تربیتی جلسه داشته باشیم.

خلاصه کلام این که آموزش و پرورش باید در اولویت نظام قرار گیرد. رشد و تعالی فرزندان این خاک احتیاج به سرمایه گذاری دارد. اگر بخواهیم با حداقل ها جلو برویم حداکثر به حداقل ها خواهیم رسید.

در مدارس ابتدایی نباید کلاس ها بیش از بیست نفر دانش آموز داشته باشد. معلمان باید از صلاحیت حرفه ای لازم برخوردار شوند. در هر مدرسه ای باید مشاور کار آمد تمام وقت حضور داشته باشد، حتی برای والدین نیز جلسات مرتب اموزشی تربیتی گذاشته شود.

به امید روزی که در جوامع انسانی صلح و دوستی و مهربانی حاکم گردد.
* دبیر رشته ی ساخت و تولید -ساوه
 
کلمات کلیدی : علی غیاث آبادی فراهانی
 
محسن
۱۳۹۴-۰۹-۱۴ ۱۴:۵۵:۰۴
در دهه60 ما دانش اموزانی مثل ما سر بهانه های ناچیز در مدرسه سر صف یا داخل کلاس فلک می شدیم یا با ترکه انار یا شلنگ گازی از ناظم و بعضی معلم ها کتک می خوردیم و حالا بعضی دانش اموزان معلمهایشان را کتک می زنند که هردو غیر انسانی بوده و هست خدا کند چرخه خشونت ها شکسته شود و محبت و مدارا جایش را بگیرد (3366221) (alef-13)
 
حسین
۱۳۹۴-۰۹-۱۵ ۱۴:۰۰:۴۵
دقیقا" یادمه در دوران ابتدایی (حدود 30 سال پیش) یک ناظم داشتیم که گاهی اوقات زنگ های تفریح توی راهرو می ایستاد و هر کس رو که می دید بدون هیچ دلیلی با خط کش چوبی می زد. خدا از سر تقصیرات این افراد نگذره. (3368693) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۹-۱۵ ۱۵:۲۱:۱۶
چرا قدیم بچه ها بیشتر از پدر و مادرشان حرف شنوی داشتند؟ چرا سربزیرتر و موادب تر بودند؟ برای این بود که در آن زمانها بچه ها از معلم هایشان حساب می بردند چه با حرف و چه با خط کش و فلک.
الآن معلم ها دیگر آن شکل و شمایل معلم های گذشته را ندارند. از نظر درآمد جزو فقیرترین قشر جامعه هستند و زندگیشان تامین نیست. از نظر قوانین آموزش و پرورش هم دست و پایشان بسته شده. نتیجه این شده که دانش آموزان لوس و ننر از در مدرسه خارج می شوند. (3368917) (alef-13)
 
ايراني
۱۳۹۴-۰۹-۱۵ ۱۴:۲۱:۴۳
واقعا بايد دوباره اين بچه هاي بي ادب و لوس رو فلك كنند تا بلكه يكم تربيت بشن ! من واقعا موافق تنبيه دانش آموزان هستم تا جلوي گستاخي آنها گرفته شود و جامعه اصلاح شود ! ببينيد چقدر بچه هاي دهه 60 بهتر از دهه 70 و 80 و 90 بودن ! (3368749) (alef-13)
 
حسین
۱۳۹۴-۰۹-۱۵ ۱۶:۰۵:۳۱
برعکس. علت اصلی اینکه نسل میانسال اخیر عموما" تندخو و عصبی و پرخاشگر هستند به علت دستپخت معلمان آن دوره است. (3369019) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۹-۱۵ ۲۰:۵۸:۰۹
در مدارس کانادا هم با وجود آن که ملیت های مختلفی (به علت مهاجر پذیر بودن) حضور دارند برخورد حتی لفظی هم به ندرت رخ می دهد. اصولا برخورد فیزیکی به عنوان راه حل شناخته نشده که افراد بخواهند به آن متوسل شوند. یکی از مسائلی هم که در متن صرفا به آن اشاره شده موضوع کمبود شادی در مدارس است. در مدارس این کشور (کانادا) نمرات برخی درسها به کار گروهی داده می شود، روزهایی در سال با عنوان کمک به مستمندان دانش آموزان گروه تشکیل داده و با فروختن غذاهایی مختلفی که تهیه می کنند هم کار گروهی را تجربه می کنند و هم کار خیر می کنند و هم تفریح. برگزاری نمایش، احترام به شخصیت دانش آموز، آسان گرفتن دروس و ... موجب شده تا دانش آموزان به مدرسه علاقه داشته باشند نه آن که از آن بگریزند اما کدام مدرسه ما گروه نمایش دارند؟ کدام درس کار گروهی می شود؟ همه چیز صرفا در حفظ دروس خلاصه شده و دانش آموزی خوب است و الگو که بتواند بهتر حفظ کند و نمره بیست بگیرد برای همین هم خانواده ها فشارشان در نمره گرفتن خلاصه می شود و مدرسه هم هیپ انعطافی نشان نمی دهد، دانش آموزان هم به خصوص در مقطع دبیرستان به هر دست آویزی تمسک می کنند تا کلاس را به هم بریزند و از این رهگذر شادی کنند. (3369831) (alef-13)
 
Saman Moradi
۱۳۹۴-۱۱-۱۲ ۲۳:۴۹:۴۸
چند سالی در نیوفوندلند و لابرادور بوده ام ...

هنگامی که مدارس تعطیل میشد ، خود اساتید به همراه دانش آموزان به ساحل میرفتن و به تفریح میپرداختند ! ...

اما در ایران نه تنها به تفریح نمیپردازند بلکه شاهد کتک و اذیت معلم و در طرف مقابل دانش آموز هستیم ... (3515514) (alef-11)
 
اردشیر عابدیان ریزی
۱۳۹۴-۱۱-۰۶ ۱۹:۳۰:۲۴
نه عزیزم مشکل جای دیگر است ما معلمان آموزش های کافی برای برخود با رفتارهای دانش آموزان را نمی بینیم معلمی که دانش آموز را تنبیه می کند ضعف دارد واین آموزش و پرورش است که باید معلم را آموزش دهد،هر وقت یک معلم دانش آموزی را تنبیه کرد آموزش و پرورش باید از حضور این معلم در کلاس جلو گیری کند و مدتی این معلم را مشاوره در مانی کند و علت رفتار ایشان را در مان کند و آموزش های لازم را برای جلوگیر از تکرارآن به او بدهد ولی متاسفانه همه ی بار تعلیم و تر بیت روی دوش من و تو ی معلم است که آموزش های کافی و مستمر را نمی بینیم. (3499138) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۹-۱۵ ۱۵:۵۰:۴۱
مقصر پدرها و مادرها هستند نکه فرزندانشان را درست تربیت نمیکنند و اکثرشان یا لوس هستند یا اوباش !!!!!!!! (3368982) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۹-۱۵ ۱۷:۳۱:۵۱
ما هم که دانش آموز بودیم فلک شدیم اما وقتی معلم شدیم فلک نکردیم! فلک نکردن همان و حساب نبردن همان! خیلی کم دانش آموزی پیدا می شود که با تکریم و اعزاز درس بخواند و انضباط داشته باشد! این شاید لازمه ی فرهنگ ایرانی باشد! در سطح کلان هم همین طور است! اگر حکومت از قوه قهریه استفاده نکند مگر می توان مردم را آزاد گذاشت! نمونه اش رادر دوره اصلاحات دیدیم! چها که نکردند! (3369279) (alef-13)
 
معلم
۱۳۹۴-۰۹-۱۴ ۱۵:۳۱:۵۶
ریشه مشکلات را باید در خانواده ها جست و جو کرد . کثرت خشونت و تنوع مواد مصرفی از خوراکی تا مخدرها در خانواده ها و تبعات آن در رفتار دانش آموزان به وضوح دیده می شود .
معلم کمترین پشتیبان و حامی ندارد . بعد از بی نظمی در کلاس و فحاشی و تهدید معلمان ، اکنون ثمر دهی درخت خشونت فرا رسیده که میوه اش قتل است .
ضعف مدیریت در این وزارتخانه بیداد می کنه . از مدرک فروشی و سیستم ارزشیابی مضحک گرفته ، تا دست به دست شدن فیلم های مستهجن و مواد مخدر در بین دانش آموزان . تا فرصت چاره چویی هست ، مدیران ، جهت حفظ پست و مقام انکار می کنند . وقتی به اوج رسید ، تازه توی مدارس زنگش را به صدا در می آورند !!!
مثل ایدز . یادم میاد اولین بار تعداد کمتر از ده نفر بود و الان ... (3366340) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۹-۱۴ ۱۸:۱۱:۴۱
دلیل شماره 6 را باید اول می نوشتید. این کار را هم حکومت عمدا انجام می دهد تا معلم جایگاه اجتماعی خود را از دست بدهد. (3366678) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۹-۱۵ ۲۱:۳۷:۱۴
خدا خیرت بدهد که اصل مطلب را گفتی.

من در یک خانواده فرهنگی بدنیا آمدم و شاهد احترام دانش اموزان سابق مادر و پدربزرگم به آنها بودم.

حتی یکبار هم مورد تنبیه بدنی در خانه یا مدرسه قرار نگرفم گرچه کم خطا نکردم. ان زمان دستکم در مدارسی که من درس میخواندم با وجودی که با طیفی از آموزگاران سر و کار داشتم اما مدیران هرگز اجازه تنبیه بدنی را نمیدادند و بیشتر آموزگاران از شیوه هایی برای تنبیه استفاده میکردند که بوضوح در صدد اصلاح رفتار شاگرد بود.

یکی از درسها را از مادرم که برای اولین معلم من شده بود گرفتم که در مدرسه و جلوی سایرین به من آموخت که نمیتوانم از موقعیتم به عنوان فرزند معلم استفاده کنم و پاسخگو نباشم.

این داستان دهه چهل و پنجاه بود با زنده یاد فرخ رو پارسا. (3369938) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۹-۱۵ ۱۳:۳۹:۳۸
من دانشجوي دكتري هستم
دبستان كه بودم ناظم مدرسه براي كاري كه كرده بودم (تند دويدن در حياط مدرسه!)، يكباره گوش هاي من را با دستهايش گرفت و از زمين بلندم كرد!!!

هنوز بعد از گذشت چندين سال آن دردي كه كشيدم فراموش نكردم (3368643) (alef-13)
 
حامد
۱۳۹۴-۰۹-۱۵ ۱۴:۱۰:۱۸
مگر میشه.مگه داریم. ؟؟؟؟؟ انکار کردنه حقایق بخشی از زندگی ما شده. (3368716) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۹-۱۵ ۱۴:۲۴:۳۷
ببینید ژاپنی ها چه کار می کنند که نه مسلمانند ونه مدعی الگو ی اخلاقی جهان. شخصا به چشم خود دیدم وقتی زنگ مدرسه شان می خورد بچه های هر محله در صف مخصوص خود قرار می گیرند ویک نفر با پرچم صف را در پیاده رو هدایت می کند و هر دانش آموز هم اینکه به محل سکونت خود می رسد آرام از صف خارج وبه سوی خانه می رود !!! همین امروز بچه های مدرسه ما آنچنان موقع خروج از در مدرسه به هم فشار می آوردند وجیغ می زدند که نزدیک بود یک عده زیر دست وپا بروند تازه این در حالیست که بارها به طرق مختلف سعی کرده ایم نظم را به آنها بیاموزیم اما چرا آموزش پذیر نیستیم وچرا این همه بی نظمی را شاهدیم باید ریشه یابی شود . شاید ریشه اش در بی نظمی های حاکم بر کل جامعه است اصولا ما بی نظمی را در تمام زندگیمان شاهدیم از ساخت وساز شهری بگیر تا وضعیت ترافیک ورفت وآمد با وسایل نقلیه این بی نظمی ها خود بی نظمی می آورد وباعث اضطراب وخستگی وکسالتهای روحی ودر نتیجه خشونت می شود. باید به محیط پیرامونمان نظم دهیم تا کارها روی غلتک بیفتد وآرامش حاکم شود . (3368758) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۹-۱۵ ۱۵:۴۹:۰۷
متاسفانه اکثر مسلمانها، فقط نامشان مسلمان است و در عمل هیچکدام از اصول اسلامی در زمینه فرهنگ و بهداشت و سیاست و انسانیت را عمل نمیکنند، مطمئنا شخصی هم که مسلمان شناسنامه ای باشد، حتما مسلمان واقعی نیست. (3368978) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۹-۱۵ ۱۵:۴۹:۵۲
بی نظمی نتیجه بی فرهنگی و فرهنگ منفعت طلب و حریص !!!!!! (3368980) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۹-۱۵ ۲۰:۱۰:۰۰
و حالا جالب اين است كه دانش آموزان ما در مدارس ، با نواختن زنگ تعطيلي ، از توي كلاس
پا به دو مي گذارد تا كجا ؟ تا در ورودي مدرسه ! چه جوري ؟ مثل تيري كه از كمان رها مي شود!
پايش كه از حياط مدرسه بيرون گذاشت ،ديگه سلانه ،سلانه ! عين كسي كه رفته توي پارك قدم بزنه!
حالا چرا مثل پرنده از قفس رها شده اين جوري ميكنه ؟ ... براي اين كه قربونتم ، مدارس ما عين
قفسه !! دانش آموز در محدوديته !! كلاس ها عين زندان ! دانش آموز مثل بچه آدم بايد يك ساعت
خشك و رسمي بنشيند ، صدا ندهد !! و يك ساعت تمام ،فقط گوش بگيرد !! ودر بست قبول كند !!!
تو حياط ،زنگ تفريح ،اگر دويد ، گو شش پيچيده مي شود !!... ديگه حال و روز گار معلم ،بماند
طلبتون ! تا فرصتي ديگر !! فقط مي خواستم بگويم مقايسه كردن مدارس ما با ژاپن .... گفت كه
ميان ماه من تا ماه گردون ،تفاوت از زمين تا آسمان است !! (3369700) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۹-۱۵ ۱۵:۳۵:۲۰
خوشبختانه از گذشته درس گرفتیم و امروزه شاهد این خشونتها در کشورمون نیستیم و اگر موردی هم باشد با برخورد مسوولین روبرو خواهد شد. (3368951) (alef-13)
 
جانم فدای قرآن
۱۳۹۴-۰۹-۱۵ ۱۶:۳۱:۰۵
من به عنوان یک معلم پاکباخته اقرار می کنم که اگر پیش از این کسی را تنبیه بدنی کرده ام بسیار اشتباه کرده ام . و از تمام دانش آموزان عزیزم عذر می خواهم و حلالیت می طلبم .
چرا ؟؟؟؟
زیرا :
چند سال پیش یکی از همکاران دانش آموزی را خیلی جزئی تنبیه کرده بودند . وقتی اولیای ایشان برای اعتراض به مدرسه مراجعه نمودند ، برادر ایشان بدون توجه به حضور پدر و مادر محترمشان ، خیلی سر و صدا می کردند . همکاران به ایشان فرمودند : عزیز دل ، برادر شما تکالیف مدرسه شان را انجام نمی دهند که هیچ ؛ بی انضباطی و بی ادبی هم دارند که آن هم هیچ . سیگار هم در محیط مدرسه مصرف می کنند !!!!!!!! آقای معلم چند بار به برادر شما تذکر داده اند ولی برادر شما توجهی نکرده اند و حتی با تلفن به خانواده تان اطلاع داده اند ولی متاسفانه بی توجهی خانواده تان مشکل را حل نکرده است برای آخرین راه چاره : معلم دلش برای او سوخته و برای این که او را دوست داشته و سرنوشت برادرتان برای معلم مهم بوده است تنبیه شان نموده اند . شما ببخشید !!!!!! برادر ایشان که خودشان نیز قبلا دانش آموز ما بوده اند مسلسل وار فریاد برمی آوردند که : به معلم ربطی ندارد که برادر من چه کار می کند . او درسش را بدهد . برود پی کارش . از آن گذشته من هم آن معلم را دوست دارم و می خواهم دوست داشتن را به او نشان بدهم ( یعنی می خواهم او را کتک بزنم !!!!!!!!!!!!!! ) .
ـــ از آن تاریخ بنده و تمام همکاران تصمیم گرفتیم پا روی احساسات قلبی مان بگذاریم و هرگز دانش آموزی را تنبیه نکنیم . مبادا که دوست داشته شویم !
ـــ حالا دیگر اولیا خودشان می دانند چه طور فرزندانشان را تربیت کنند و بر خلاف علاقه قلبی مان : درسمان را می دهیم و می رویم پی کارمان . تا بشود آن چه که باید بشود . و تربیت کنند آنان که می خواهند .
ـــ اشتباه کردیم ، آقاجان ، اگر زمانی دلمان برای کسی سوخت !!!!!!!!!! و تنبیه شان نمودیم . حال بسازید آینده فرزندان و برادرانتان را !!!!!!!
زورمان به کسی نرسید اگر ؛ به خودمان که زورمان می رسد تا پا روی علاقه ی قلبی و احساسات درونی مان بگذاریم .
ـــ زنده باد فرزندان درسخوان و متعهد و متخصص این مرز و بوم کهن و پاینده و جاودان باد ایران باشکوه و دیرینه .
ــــــــــ عزت مزید و سایه ی عالی مستدام
ــــــــــ خاک پای ایرانیان ارجمند : یک معلم دردمند (3369104) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۹-۲۱ ۲۳:۳۷:۵۶
همیشه برای من سوال بوده که چرا معلم ها این همه در هر زمیته ای پر توقع هستند و طلب کار عالم و ادم (3383712) (alef-11)
 
دهه 50
۱۳۹۴-۰۹-۱۵ ۱۷:۳۸:۱۲
انقدر معلم در زمان یکه تحصیل میکردیم در دهه 50 مورداحترام بود که یکبار بعد از رفتن سر کلاس جهت اوردن دفتر حضور وغیاب به دفتر مدرسه مراجعه نمودم با دیدن خوردن چای معلمین تعجب کردم (3369298) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۹-۱۵ ۲۱:۳۵:۳۹
اتوبوس میخواست تو ایستگاه نگهداره ولی یه ماشین در محدوده ایستگاه پارک کرده بود.اتوبوس جلویی هم مجبور شده بود وسط خیابون نگه داره.بلبشویی شده بود.سواریا میخواستن از فضای باریک بین اتوبوس و بلوار وسط خیابون خودشون رو رد کنن (لابد همه شون هم پزشک جراح بودن و میخواستن به بیمارستان برسن).خلاصه از اتوبوس پیاده شدم با ترس و لرز که یه وقت یه موتوری یا ماشینی نیاد در حال حرکت از سمت راست اتوبوس به من بزنه.
رسیدم پیاده رو که دیدم راننده خودرو پارک شده درایستگاه اتوبوس در حال گذاشتن وسایل خریداری شده در داخل خودرو اش است.میدونم که تذکر فردی فایده نداره با این حال برگشتم و به ایشون گفتم شما نباید خودرو رو در محدوده ایستگاه پارک کنید.گفت شما ببخشید.توضیح دادم با این کار باعث شدید اتوبوس وسط خیابون نگه داره.تازه ترافیک ایجاد شد.دوباره گفت شما ببخشید.در حالیکه من مودبانه توضیح دادم و بنا رو بر این گذاشته بودم این اقای محترم از نتایج کار خودش بی اطلاع است.
وقتی دیدم مسخره بازی در میاره گفتم نه فقط از من باید عذرخواهی کنی که از تمام افرادی که با این کارت جونشونو به خطر انداختی و وقتشون رو گرفتی باید عذرخواهی کنی
جالبه که گاهی امثال همین فرد میان برات اندر تاریخ تمدن چند هزارساله ایران صحبت میکنندولی دریغ از کمی تعقل و خردورزی.نتیجه اش هرج و مرج و اشفتگی و خشونت و... (3369933) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۹-۱۵ ۲۲:۴۷:۱۹
دوران خشونت ديگه تموم شده. كي بايد ما به مرحله اي برسيم كه مشكلات رو با روش هاي ديگه اي حل كنيم.

به خدا وقتي از برادر زاده ام كه كلاس دوم دبستان هست ميشنوم كه هنوزم معلم ها بچه ها رو كتك ميزنند فقط تاسف ميخورم.

شايد بخشي از مشكلات امروز جامعه ما مربوط باشد به كتك هايي كه از معلم ها و والدين خورديم در حاليكه در كودكي خودمان حتي دليل اين كتك خوردن را هم نمي فهميديم. (3370075) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۹-۱۵ ۲۳:۰۶:۵۰
ای بابا اینکه دانش اموز ضعیف از سالهای گذشته به سالهای بالاتر برود از ان حرفها است خوب ممکن است دانش اموزی سالهای اول بسیار زرنگ باشد به تبع سن و البته درسهایی که احمقانه سخت است و تخصصی گاهی مثلا ما ادبیات فارسی داشتیم خو ب ادبیات فارسی بود اسان تر از این ادبیات و زبان فارسی تخصصی امروز و ما هنوز یادمان هست چه خواندیم اما بچه های حالا بخاطر درسهای بی جهت سخت امروزه بی جهت سخت یکی میخواهد دیپلم بگیرد باید مثل ریاضیات فرمول فارسی یاد بگیرد خوب درسها را عقلانی کنید طوری که دانش اموز بفهمد این درسها اصلا درست نیست گاهی نوشتار درسها انقدر بزرگ است که نمیتوان به دانش اموزان گفت خوب ما هم درس خواندیم مگر ان زمان دکتر نبود مگر مهندس نبود چرا درسها را انقدر سخت کردید که هم دانش اموز عصبی شود هم معلم و جامعه سردرگم شود در ضمن خشونت را شما رواج دادید با گشت ارشاد ووووو این ترویج خشونت است و جامعه را به سوی خشونت سوق میدهید از خشونت حرف نزنید به خودتان نگاه کنید (3370109) (alef-13)
 
رضا
۱۳۹۴-۰۹-۱۶ ۰۰:۲۹:۳۰
متاسفانه معلمان نحوه تنبیه را بلد نیستند تو اګر صورت فرزند خودت را سرخ و کبود کنی فقه اسلام برایش دیه قرار داده چرا به زور می خواهی دانش اموز انظبا ط داشته باشدیا از کلاس اخراجش کن و با مشاوره علت ان را بررسی کن یا استانه تحملت را بالا ببر تربیت دیکتاتوری قدیم خشونت و اجبار را در خانواده ها رسمیت داده و ما هم انرا به نسل اینده منتقل می کنیم (3370224) (alef-11)
 
معلمی دردمند
۱۳۹۴-۰۹-۲۰ ۱۷:۴۴:۵۱
استکبار و استعمار و استثمار و برنامه ریزان آن معتقدند :
برای انهدام یک تمدن سه چیز را باید منهدم کرد :
ـــ اول خانواده
ـــ دوم نظام آموزشی
ـــ سوم الگو ها
و متاسفانه راهکارهایشان هم این است که :
ــــــــــ برای اولی تدین و منزلت زن را باید شکست .
ــــــــــ برای دومی منزلت معلم را .
ــــــــــ برای سومی منزلت بزرگان و اسطوره ها را .

چقدر برایمان آشنا هستند این کار ها .

ـــــــــــــ آقای دکتر توکلی عزیز ( سایت الف ) :
1 ــ با چه منظوری این مقالات را انتشار می دهید ؟
2 ــ به نظر شما آنان در کدام مرحله از مراحل سه گانه هستند ؟
3 ــ ما چه وظیفه ی خطیری داریم برای حفظ کشور عزیز و متمدنمان ، برای حفظ بنیان خانواده مان و منزلت اساطیر و بزرگانمان در برابر دشمنان سراپا مسلحی که چراغ که نه نورافکن به دست دارد :
«« چو دزدی با چراغ آید ؛ گزیده تر برد کالا »»

بنده همان معلمی هستم که چند ساعت پیش با ذکر خاطره ای از مدرسه و همکاران از دانش آموزانم پوزش خواسته بودم و نظرم بررسی و تایید و
منتشر شده است . شما را به خدا قسم درد دل های دل دردمند مان را منتشر نمایید لطفا . (3381675) (alef-13)
 
ر
۱۳۹۴-۰۹-۳۰ ۰۹:۳۶:۱۴
دوستان چوب استاد به زمهرپدر من 25 سال پیش مدیر راهنمایی بودم روزی یکی از دانش اموزان زرنگ را بدلیل شوخی دستی اوردن دفتر من چون خانواده هردو را می شناختم دانش اموز مشکل دار راگفتم فردا با پدرت بیا دانش اموز زرنگ را شدیدا تنبیه بدنی کردم طوریکه خودم ناراحت شدم ولی بخانواده اش اطلاع ندادم الان دانش اموز زرنگ یک سردفتر محترم واون دانش اموز دیگه یک میکانیک موفق شدند هردو هم شدید بمن عشق می ورزند واحترامی برایم قایلند که من شرمنده میشوم شان معلم را پایین نیاورید چون ساختار مدارس ما معیوب است 99درصد مدارس ما مشکل زا وخانواده های ما اموزش ندیده دانش اموزی که مادرش با جوانی همسن پسرش ازدواج کرده بود پس از علت یابی خودش گفت مادرم با ناپدریم درب رو قفل میکنن فیلمهای ماهواره ای نگاه میکنن وماهم از پشت پنجره می بینیم این دانش اموز در کلاس بیقرار مزاحم و...بود من براش وقت گذاشتم کنترلش کردم ولی به بهای هزینه از وقت دیگران چرا ما بیرحمانه همه چیزو از روی ظاهر قضاوت میکنیم (3404277) (alef-11)
 
علی رحمتی
۱۳۹۴-۱۱-۰۶ ۱۹:۱۹:۰۷
معلمان باید در طول سالهای خدمت مرتب آموزش حرفه ای و مشاوره ای ببینند، معلمان باید برای آرامش اعصاب مرتب به مسافرت بروند نباید یک معلم برای تامین معیشت خود مجبور به گرفتن اضافه کار شود یا اینکه شغل دوم داشته باشد،معلم باید ساعاتی را در مدرسه وقت داشته باشد با اولیا دانش آموزان و یا خود دانش آموزان به صحبت بنشیند و با بحث و تبادل نظر و شناخت بیشتر دانش آموز بتواند مشکل دانش آموزان را حل کند. (3499106) (alef-11)
 
mr
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۶-۲۰ ۰۸:۵۸:۱۹
عکس فــلک کردن در تصویر بالا یادآور مدارس دهه شصت هست که در اکثر مدارس ابتدایی و راهنمایی، دانش آموزان تنبل یا بی انظباط را فلک می کردن! (3928451) (alef-11)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.