جرج بوش پسر در سال ٢٠٠٢ طي سخنراني ساليانه خود در كنگره، سه كشور ايران، عراق و كره شمالي را «محور شرارت» ناميد. پس از آن سه كشور سوريه، ليبي و كوبا نيز با اصطلاح «آنسوي محور شرارت» مورد اشاره قرار گرفتند!
از مجموعه اين شش كشور، خود جرج بوش فرصت يافت تنها عراق را به شكست بكشاند. پس از جابجايي در قدرت شرايطي فراهم شد تا باراك اوباما نيز ليبي را به دره سقوط بيندازد. در پروژه تسليم كردن محور شرارت و آنسوي آن، باراك اوباما كارنامه درخشاني ساخت و از ميان چهار كشور باقيمانده ايران را به بند برجام كشيد، سوريه را به سراشيبي آشوب انداخت و با كوبا از در دوستي درآمد!
كره شمالي اما توافقات هسته اي را دور انداخت و راه خود را پيش گرفت تا اكنون كه دونالد ترامپ رييس جمهور ايالات متحده امريكاست.
از ابتدا وجه اشتراك سياست اجماع سازي آمريكا و رهبري جامعه بين الملل عليه اين شش كشور، پرداختن به پرونده حقوق بشري بود. تحريم هاي فراگير اقتصادي وجهي از موفقيت ايشان بوده اما گزينه هاي ديگر همواره روي ميز اند!
محدوديت هاي نظامي در شمال و جنوب عراقِ صدام حسين متكي به قوانيني بود كه بر اثر نقض حقوق بشر عليه آن كشور وضع كرده بودند و قطعنامه شوراي امنيت عليه ليبي نيز كه دستاويز تهاجم نظامي و ساقط كردن دولت معمر قذافي شد، به بهانه نكراني هاي حقوق بشري براي حفاظت از غيرنظاميان صادر شده بود!
سرانجام ايالات متحده با اتهام سلاح كشتار جمعي جهان را عليه عراق بسيج كرد. پس از عراق اگر چه پرونده ليبي نيز همچون ايران و كره شمالي بُعد تسليحات كشتار جمعي (هسته اي) داشت، اما سرانجام ليبي به مسير ديگري رفت و در گريز از تن دادن به بازرسي هاي گسترده ترجيح داد تاسيسات خود را متلاشي كند كه البته آنچنان كه اتفاق افتاد چنين تدبيري نجات بخش نيفتاد!
دونالد ترامپ واقعيت تسليحات اتمي كره شمالي را به ارث برده و خود نيز معتقد است برجام براي مهار ايران كافي نيست! از سويي سوريه در شرايط معلقي قرار دارد و دخالت روسيه تاكنون مانع از آن شده كه رقم زدن سرنوشت دمشق در اختيار واشنگتن باشد.
دونالد ترامپ نيازمند يك اجماع سازي در جامعه بين الملل است تا بتواند كشورهاي هدف از جمله چهار كشور باقي مانده در اولويت را به تسليم بكشاند. تجربه شد كه دامن زدن به نگراني هاي حقوق بشري گام موثر استراتژي ايجاد اجماع مي باشد و بزرگنمايي تهديدات تسليحاتي در كنار آن مي تواند برنامه بازگشت امريكاي ناجي به مقام رهبري جامعه جهاني را به نتيجه برساند! مطابق وعده اي كه ترامپ به امريكايي ها داده كه امريكا را به شكوه گذشته باز مي گرداند...
- ترامپ با تحركات نظامي و تهديدات لفظي، توجهات را به شرق آسيا جلب كرد تا خطر كره شمالي را برجسته بنمايد.
- پرونده تسليحات شيميايي سوريه را بر ميز گذاشت و مبناي حمله موشكي پر هياهو به پايگاه شعيرات كرد.
- بدبينانه ترين خوانش از توافق هسته اي در كنار ناكارامدي الزامات برجام جهت مهار نفوذ منطقه اي ايران را موتيف اظهارات خود قرار داد.
- و در نهايت اخيرا توافقات دولت پيشين امريكا با كوبا را تا زمان تغيير رفتار حقوق بشري هاوانا تعليق نمود!
هم زمان با اينها ابراز نگراني هاي عميق از وضعيت حقوق بشري سه كشور ايران و سوريه و كره شمالي را نيز فراموش نكرده است.
اين مواضع و اقدامات ترامپ كاملا مرتبط با هم و به هدف سر و سامان دادن به استراتژي كلان امريكا جهت همسو كردن كشورهاي موثر اتخاذ شده اند.
روسيه كه بر مسير انسجام استراتژي امريكا و پيشرفت آن مانع وار ايستاده، با مجموعه اي از تحريم ها با بهانه هاي متعدد تحت فشار قرار دارد و برگه هاي ديگري نيز در اختيار امريكاست تا به ازاي كاهش فشار بر مسكو، معاملاتي صورت دهد و گام به گام به هدف خود نزديك تر شود.
اروپاي بي بريتانيا اروپايي ضعيفتر از پيش است كه خود با بحران سياسي، امنيتي و اقتصادي نيز دست و پنجه نرم مي كند. امروزه قانع كردن اروپا دشوارتر از ديروز نيست!
دولتمردان ترامپ بازيگران جدي و زيركي هستند. هرگز نبايد دچار خوش بيني كاذب شد يا بيش از اندازه بر تاثير روسيه تكيه كرد، لازم است متوجه سناريوي خطرناكي باشيم كه ايران را در مركز اهداف خود دارد.