کد مطلب: 436406
جوانان امروز به حال خود رها شدهاند
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۳۹
یک جامعه شناس گفت: میتوان گفت جوانان امروز به حال خود رها شدهاند.
مهدی نوری در گفت وگو با ایسنا توضیح داد: در اصل باید قبل از درمان به فکر پیشگیری بود اما متاسفانه باید اتفاقی بهوقوع بپیوندد تا به فکر درمان آن باشیم.
وی با بیان اینکه امروز رسانهها نقش موثری در زندگی جوانان دارند، یادآور شد: متاسفانه در رسانههای کشورمان الگوسازی درستی نشده و بسیاری از برنامهها برای کودکان و نوجوانان بدون نظارت کارشناسان دینی ساخته میشود که آثار آن نیز نامطلوب و مخرب است.بسیاری از مشکلات اعتقادی جوانان ریشه در خلل در آموزش دارد که مسئولیت آموزش و پرورش در این زمینه سنگین است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در بحث جوانان باید گفت که تاثیرپذیری آنها از خانواده متفاوت است اما دوستان تاثیر زیادی در نوع رفتار و حتی اعتقادات یک جوان دارند، ادامه داد: بعد از دوستان میتوان از دیگر معیارهای تاثیر گذار در اعتقاد و معنویت جوانان را رسانه و فضای مجازی برشمرد.
نوری با بیان اینکه وقتی وارد بحث جوانان میشویم، نقش خانواده کمرنگتر میشود، گفت: کنترل جوان به شرطی است که خانواده از دوران کودکی بهصورت کامل بر فرزند خود نظارت داشته و در دوران جوانی میتواند رابطهای با جوان خود برقرار کند، اما اگر در دوران کودکی این نظارت وجود نداشته باشد نتیجه آن برخوردهای فیزیکی و خشن در دوران جوانی است که باعث دوری بیشتر جوان از خانواده و گرایش او به روابط دوستی میشود.
این جامعه شناس خاطرنشان کرد: در حال حاضر فضای مجازی تاثیرگذارتر از تلویزیون است و باید فضا بازتر شود یعنی برای جوانان در مسائل فرهنگی و ورزشی، نهاد و فضاهای توسعه یافتهای احداث شود تا جوابگوی نیازهای جوانان و پر کردن وقت آزاد آنها باشد.
نوری معتقد است که جوانان به علت کنجکاویهایی که در برخی از مسائل دارند از جامعه طرد میشوند که پیشنهاد میشود کانالهایی با مدیریت مناسب ایجاد شوند تا جوانان بتوانند پاسخ سوالات خود را در آن بیابند.
کلمات کلیدی : بیکاری جوانان + آسیب های اجتماعی + بیکاری + اعتیاد
1- خانواده های جدید(هسته ای/ زن و شوهری) معمولا با یک یا در نهایت دو فرزند بیش تر همراه نیستند.
2- در خانواده های تک فرزندی، کودک پس از تولد با پدر و مادر تعاملات رفتاری داشته، به تدریج در مسیر اخلاق و رفتار آنان قرار گرفته دچار از دست دادن دوران کودکی و بازی شده، مجبور است از همان دوران در بسیاری رفتارها از پدر و مادر خود که بیش تر با آن ها در ارتباط است، تأثیر پذیرد.برخلاف خانواده های پرجمعیت گذشته که کودکان یک خانواده با هم بازی می کردند. پدر و مادر هم با در اختیار گذاشتن مثلا گوشی همراه خود فرزند را سرگرم ساخته، او را بی دلیل وارد دنیای بزرگ ترها می سازند(یعنی کودکان چندان حس و لذتی از دوران کودکی و کوچکی نمی برند).
3- بعد با رفتن به مهد و پیش دبستان، دبستان و... بلافاصله در مسیر انواع آموزش های ذهن پر کن قرار می گیرند. به یک باره پس از چند سال در فضایی وارد می شوند که دغدغه های تحصیلات عالی، کار و زندگی آینده خود، دنیای روشن آینده شان را تیره و تار می سازد.
4- در مدرسه هم سرو کله آموزشگاه های خصوصی پیدا شده، کودک دیروز یا بهتر بگوییم، دانش آموز امروز، تمام وقت زیر سیطره انواع فشارهای آموزشی له می شود.
5- به او می فهمانند که محصل است= باید فقط بخواند یعنی این که فقط درس بخواند= کتاب های درسی و کمک درسی آموزشگاهی را بخواند تا آینده تحصیلی و شغلی اش تضمین گردد.
6- آموزش و پرورش با جلسات انجمن پیوند خانه و مدرسه تلاش می کند، دغدغه های آموزشی را به پدر و مادرها وارد ساخته، آنان را به مسایل آموزشی حساس سازد.
7- ورود عادت واره های غلط در خانواده و مدرسه فرزندان(دانش آموزان) را وارد فضاهای اجتماعی ذهن گرایانه ای می سازد که نه در آن ها خودیابی، خود شناسی و خودآگاهی اتفاق می افتد.
8- فرزندان اصلا نمی دانند برای چه باید درس بخوانند، زندگی کنند، کار کنند. گویا برنامه ای مشخص پیش از تولد آنان تهیه و آنان باید فقط مجریان خوبی برای آن ها باشند.
9- در تمام دوران تحصیل هم کودکان نه با جامعه ارتباط مناسبی دارند مگر از طریق شبکه های اجتماعی. نه طعم ورزش و تفریح را می چشند و نه می توانند خود را سرگرم و یا برای خود برنامه ریزی داشته باشند.
10- تازه پس از دانشگاه تازه یاد رفتن باشگاه، ورزش و علایق خود می افتند. و به ن.عی استقلال طبی خود را به رخ بکشانند.
11- بدین سان خانه و مدرسه توان مندی های گوناگون فرزندان را نابود کرده، از چنین فرزندانی نه پژوهش گر، یا اهل مطالعه و نه اهل زندگی در نمی آید. چون در تجربه زیسته آنان خیلی از مهارت های لازم برای زندگی جمعی به خوبی وارد نشده است.
12- این است رموز بی هویت و بی قدرت سازی فرزندان ما. (4123221) (alef-11)