تخت جمشید در تاریخ معاصر پژوهش کنندگان: محمدحسین طالبیان، غلامحسین خجندی و مازیار کریمی
نشر نوید شیراز، چاپ اول ۱۳۹۳
شمارگان ۵۰۰۰ نسخه
۲۸۸ صفحه (گلاسه) ، ۲۵۰۰۰هزار تومان (همراه با دیویدی مستند پرواز بر فراز پارسه)
****
از اینکه ایرانیان از چه زمانی پی به اهمیت آثار باستانی و ضرورت حفظ و نگهداری آنها برده اند، اطلاع دقیقی در دست نیست، هرچند بعید به نظر میرسد که تاریخی چندان طولانی داشته باشد. در منابع تاریخی وطنی نیز رد و نشان خاصی در این زمینه نمیتوان یافت که از آگاهی تودهی مردم یا صاحبان قدرت در این باره حکایت کند. شاید بهعنوان یادگارانی از گذشته، همواره طرف احترام آنها بوده باشند، بیآنکه بدانند همین خرابهها میتواند کلید رهیافت برای درک زندگی و هنر و آداب و رسوم پدرانشان باشد.
اما از اهل فرنگ هرکه پایش به این دیار رسیده، بیاستثنا چنین آثاری که گواه تمدن غنی مردم ماست، چشمانشان را خیره کرده. نخستین گزارشها در این زمینه را میتوان در سفرنامههای جهانگردان سراغ گرفت که در دوران صفویه یا بعدازآن قدم به ایران گذاردهاند و در خلال روایت سرگذشت و مشاهداتشان هر جا که به این آثار برخوردهاند، بدانها اشاره داشتهاند.
در میان آثار بازمانده از گذشته، تخت جمشید بهعنوان نماد شکوه، توانمندی و اندیشهی ایرانِ دوران هخامنشی، بیش از دیگر آثار در جهان جلبتوجه کرده است. برخلاف قصر اغلب سلاطین که با استثمار بردگان و یا ظلم به مردم ستمدیده بنا شدهاند؛ تخت جمشید از یگانه بناهای باشکوهی ست که توسط معماران و کارگران حقوق بگیر ساخته شده است و از همین رو نه تنها نشانه ظلم سلاطین نیست که نماد شکوه و فرهنگ مردمی با تمدن غنیست.
حاصل کار معماران ایران باستان، چنان در اوج خلاقیت و هنر بوده که آنچه از تخت جمشید بعد از حمله اسکندر و به آتش کشیده شدن آن برجایمانده نیز کافیست تا عظمت شگفتانگیز هنر و معماری اش را نشان بدهد.
از همین روست که در همه ادوار بهخصوص قبل از ویرانی، موردتوجه و طمع بیگانگان بوده است. «چنانکه حتی دولتهای همسایه چه در دوران هخامنشیان و چه در دورههای دیگر سعی در پیدا کردن راهی برای چیرگی به این جایگاه تاریخی داشتهاند. نخستین دستاندازی به استناد روایت تاریخ نویسان، از سوی اسکندر مقدونی انجام گرفت، که سرانجام آن ویرانی و چپاول این پایتخت آیینی بود.»
نخستین گزارشهای رسمی از مجموعه تخت جمشید، بهصورت نقاشی و طراحی، به سفرنامههای قرن هفتم برمیگردد که توسط جهانگردان اروپایی انجامشده و نیز نخستین تصاویر سیاهوسفید این اثر باستانی به سدهی نوزدهم مربوط میشود که همه اسناد حاکی از وضعیت تأسفبار این اثر ارزشمند است. در دوران قاجار دستور نخستین عکسبرداریها از تخت جمشید توسط مقامات دولت ایران انجام میشود در کنار آنهم حفاری غیرقانونی به شکلی بیسابقه صورت میگیرد. هموطنان طماع و دلالان خارجی تکهتکه هر آنچه را که به دست میآورند فروخته و از کشور خارج میکنند.
تماشای فصل نهم کتابِ حاضر دل هر ایرانی وطندوستی را به درد آورده و از ته قلب او را آزردهخاطر میسازد. در این فصل شاهد تصویر تکه سنگ های گوناگونی از بقایای تخت جمشید هستیم که از پلکانهای مختلف کنده شده اند و اغلب دارای حکاکیهای بسیار زیبا هستند؛ تکه سنگ هایی که پس از خروج از ایران در موزههای گوناگونِ سراسر جهان پراکندهشده اند!
متأسفانه خروج قاچاق و غیرقانونی این قطعات باارزش تنها مربوط به زمان حفاریهای غیرمجاز نبوده، بلکه در ایامی هم که گروههای حفاری قانونی با مأموریت دولتی در آنجا مشغول به کار بودهاند، چنین اتفاقهایی بسیار افتاده است.
برای نمونه در دوران پهلوی اول و در راستای تبلیغ احساسات باستانگرایانه که بر دوران شکوه ایران پیش از اسلام تأکید داشت؛ توجه ویژهای به تخت جمشید شده و گروههایی برای کاوش و حفاری در آنجا دعوت به همکاری شدند.
سرپرست یکی از این گروها به نام هرتسفلد به هنگام سفر ولیعهد سوئد به ایران، تکهای از حجاریهای تخت جمشید را در چمدان گذاشته و به او هدیه میدهد تا بهواسطه مصونیت دیپلماتیک آن را از کشور خارج کند. اما بعدها معلوم میشود که ولیعهد علاقهمند به آثار باستانی، به این تحفه بسنده نکرده و با همکار هرتسفلد حسابی از خجالت تخت جمشید درآمدهاند!
کتاب تخت جمشید در تاریخ معاصر کتابیست خواندنی با تصاویر زیبا که خواندن آن لذتبخش و درعینحال دردناک است. این کتاب به شرح آنچه تخت جمشید در این سالها از سر گذرانده میپردازد، فراز و فرودهای بنایی باشکوه که گاه با مهر و گاه با بیمهری روبهرو شده و در همه حال نیز مورد طمع افراد سودجو بوده.
این کتاب در ده فصل نوشتهشده است که عناوین آن بهقرار زیر هستند:
تخت جمشید از نگاه برخی جهانگردان خارجی (کهنترین طراحیها و عکسهای تخت جمشید)؛ تخت جمشید در دورهی قاجاریه (حفاریهای غیرمجاز)؛ فعالیتهای علمی باستانشناسی موسسهی شرقشناسی دانشگاه شیکاگو سال ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۴ به سرپرستی پروفسور ارنست هرتسفلد (دوره نخست)؛ فعالیتهای علمی باستانشناسی موسسهی شرقشناسی دانشگاه شیکاگو سال ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۴ به سرپرستی دکتر اریک اشمیت (دوره دوم)؛ علی سامی (۱۳۴۲-۱۳۱۸)؛ موسسهی ایتالیایی خاورمیانه و خاور دور (ایزمئو)؛ تأسیس بنداد تحقیقات هخامنشی ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۷ ه.ش به سرپرستی پروفسور علیرضا شاهپور شهبازی؛ آثار هخامنشی در موزههای جهانی؛ تصاویری از نقش برجستههای هخامنشی در موزههای جهان و آلبوم تصاویر کهن تخت جمشید و مقایسهی آن با وضعیت کنونی.
محمدحسن طالبیان، غلامرضا خجندی و مازیار کاظمی این پژوهش ارزنده را به سامان رساندهاند. نویسندگان کتاب پس از فصول مقدماتی آن، اطلاعاتی تاریخی و برگرفته از سفرنامههای جهانگردان ارائه کردهاند و در هر فصل کوشیدهاند به یک مقطع تاریخی و کارنامه یکی از گروههایی که متولی امر حفاری و ترمیم تخت جمشید بودهاند، بپردازند. در انتها نیز با ارائه تصاویری از تخت جمشید در مقاطع زمانی مختلف، حال و روز آن را درگذشته و حال مورد مقایسه قرار دادهاند.
کتاب حاضر که به همت نشر نوید شیراز به بازار آمده، با استقبال خوبی از سوی مخاطبان روبهرو شده است. بهخصوص اینکه با قیمتی مناسب و با چاپی نفیس روی کاغذ گلاسه و همراه با عکسهای فراوانی منتشر شده است. همچنین ناشر به پیوست کتاب، دیویدی مستندِ قدیمی و کمیابِ «پرواز بر فراز پارسه» را که به سال ۱۳۱۲ جلوی دوربین رفته را در اختیار مخاطبان قرار داده است.