نظر منتشر شده
۳۱
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 264101
تحلیل تکمیلی دکتر سبحانی درباب توسعه یافتگی‎
بخش تعاملی الف - با شما
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۲۵

در ارتباط با اظهار نظر دوستان عزیز پس از انتشار تحلیل این بنده در خصوص «چگونگی طولانی شدن دوره توسعه یافتگی در کشور» ذکر مطالب زیر ضروری به نظر می رسند:

۱- تحلیل باید ناظر به پدیده و معطوف به دوره زمانی آن باشد. یعنی هم زمان طولانی گذار به توسعه یافتگی را در نظر داشته باشد و هم واقعیات متفاوت این دوره طولانی را هم توضیح دهد. یعنی هم واقعیات دوره قاجار و هم واقعیت های کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و هم تحولات انقلاب اسلامی و ... از آن بیرون نماند.

لذا در تحلیل نمی توان مصداقی و نکته ای سخن گفت، زیرا در صورت مصداقی گفتن که ممکن است برای دوره ای از زمان درست باشد، صدها مصداق نگفته باقی می ماند که گفته نشدن آن ها به جامعیت تحلیل لطمه می زند. لذا تلقی از اینکه علت منحصری عامل است و یا فرد مشخصی دلیل طولانی شدن گذار می باشد و یا اینکه فساد عامل عقب ماندگی است، تحلیل را به یک کنج و پستوی مشخص می راند و مانع از دیدن دوره طولانی بیش از یک قرن می شود. موردی دیدن ادله، به معنی ندیدن بسیاری از واقعیت هایی است که در کار اند ولی ما از توری ای استفاده کرده ایم که آن ها را شکار نمی کند. لذا تحلیلی که بخواهد دوره ای بیش از یک قرن را پوشش دهد، منطقاً باید جامع و کلی اما صحیح و مانع باشد.

به همین جهت من در تحلیل ارائه شده، تمامی متغیرهای موثر موردنظر دوستان را گنجانیده ام، فقط آن ها را ننوشته ام. ذهن تحلیلی و هوشمند شما با اندکی تأمل (و نه البته بعضاً با شتاب برای گفتن) عمده نکات مورد نظرتان را در پوشش «نشناختن واقعیت ها» و «جست و جوی دل مشغولی ها» پیدا می کند و می یابد.

۲- تحلیل توسعه نیافتگی کاری سخت و ابراز آن امری نیازمند احتیاط عملی است، همان طور که پدیده توسعه یافتگی کاری زمان مند و ادعای آن مقوله ای سخت است. نه چنین است که کشوری با تغییرات ظاهری، توسعه یافته تلقی شود و نه می توان بدون ایجاد تغییرات عمیق مبتنی بر آموزش و تأمل و تجربه و ... در بینش و نگرش به تغییر در رفتار و از آن طریق به تغییرات در ظواهر توسعه یافتگی همچون رعایت حقوق دیگران، دمکراسی، احزاب پیشرفته و... رسید. اصولاً «توسعه» مقوله ای سخت و فهم آن مشکل و تلقی از مظاهر آن پیچیده است؛ به نحوی که ورود ناشیانه به بحث می تواند در مواردی به منزله ی تعجیل در بیان امر قلمداد شود که حکایت از فقر در فهم موضوع بنماید.

۳- به نظر می رسد برخی از دوستان عزیز امید داشته اند از درون یک تحلیل در باب چگونگی طولانی شدن گذار به توسعه یافتگی، راه حل بیابند و انتظارات خود را برآورده شده بدانند. در حالی که واقعیت چنین نیست. هیچ فرد و یا نهادی را یارای ادعایی در این اندازه ها نیست؛ چرا که اصولاً چنین امری ممکن هم به نظر نمی رسد. باید تلاش کرد به لمس واقعیت ها نزدیک شد و در این مسیر از حضور دیدگاه ها و افکار متفاوتی که به روابط علت و معلولی بین پدیده ها قائل هستند، استقبال کرد و آنگاه امیدوار بود راهی را که انتخاب کرده ایم، صرفاً با هزینه ای کمتر در حال طی شدن است، نه اینکه هزینه ای ندارد. مطلق گویی در پدیده های بشری سر از استبداد در نظر برمی آورد که خود آفت توسعه است. باید در مسیر توسعه یافتگی یاد بگیریم که این راه هر قدر با مشارکت و حضور همگان توأم باشد، سالم تر و کم هزینه تر طی می شود.

۴- وقتی از ضرورت شناخت وضع موجود صحبت می شود، منظور مجموعه ی تمامی نقاط ضعف و قوتی است که در یک جامعه وجود دارد. چه آنها و یا بعضی از آن ها را بپسندیم و یا خوش نداشته باشیم. بر هر ملتی نوعی روانشناسی حاکم است که آنها در کار هستند و در پدیده توسعه یافتگی ذیمدخل هستند؛ بدون اینکه رسماً در مباحث برنامه ریزی دیده شوند. بر مذهبی بودن جامعه نمی توان با این قرینه که کشورهای توسعه یافته امروزی از طریق منزوی کردن آن به توسعه رسیده اند، چشم پوشید؛ زیرا چنین اقدامی خود مصداق نادیده انگاشتن واقعیتی است که به شدت در کار است و آثار وضعی از کارکرد خویش دارد. کم اهمیت دادن به نظریه پردازی واقعیتی است که درمتن عقب ماندگی رایج است؛ اما اگر نظریه پردازان با این نگرش غیرقابل دفاع که چون ساکن برج عاج هستند، منزوی شوند در واقع دیدگاه همه دوستانی که بر ضرورت سپردن امور به نخبگان و صاحبان صلاحیت و اهل علم تاکید داشتند نادیده و احتمالاً مورد بی احترامی قرار گرفته است.

در مجموع تمامی آنچه دوستان فقط به بعضی از آنها اشاره داشته اند (حتی تهمت ها و اهانت هایی که نثار کرده اند) جزء واقعیت های جامعه ایرانی است. احتمالاً و فقط با در نظر داشتن آثار و کارکردهای این واقعیت است که می توان برای حرکت از وضعی که در آن هستیم و رسیدن به وضعیتی در حاشیه آن که متعالی تر است برنامه ریزی کرد. برای ادراک راه حل لازم نیست خیلی بگوییم، فقط ضرورت دارد بسیار بدانیم و بازهم خود را نیازمند دانستن بخوانیم.
 
کلمات کلیدی : با شما
 
۱۳۹۳-۱۲-۲۷ ۱۴:۳۷:۵۵
با درود
روش تحقیق به کار رفته درست نبود و تحلیل ارائه شده هم اصلا مشخص نکرده بود که چگونه از نظرات مردم به این نتایج دست یافته بیشتر نظر فرد محقق بود که انهم بسیار بسیار محافظه کارانه و مبهم بیان شده بود و هیچ تناسبی بین نظرات و تحلیل ارائه شده وجود نداشت، عجیب ترین تحلیل علمی بود که بنده در طول عمرم دیدم
نظرات فوق هم به نظر من اصلا درست نیست و بیشتر توجیه بود تا دلیل علمی کاری که درست باشه هم توجیه نداره، به عبارت دیگر کار علمی توضیح و تفسیر ندارد و در خود مقاله به همه ابعاد باید پاسخ داده شده باشد.
بنده حتی 5 درصد نظرات ارائه شده را هم در تحلیل نهایی ندیدم و این خلاف پایه های اساسی تحقیق علمی به حساب میاد.
بسیاری از نظرات مردوم واضح و بسیار جالب بود که در تحلیل نهایی کلمه ای سخن راجع به انها نیامده بود
چنین تحلیلی به نظر من جمع کردن نظر مردم را نیاز ندارد و فرد میتواند نظر خود را مستقلا طی یک مقاله ارائه کند.
موفق باشید (2755790) (alef-13)
 
شهاب الدین بنائیان
۱۳۹۳-۱۲-۲۷ ۱۴:۵۲:۵۷
متاسفانه یکی از موانع جدی توسعه یافتگی ما ایرانی ها، قهرمان سازی و قهرمان پردازی ماست. یعنی به جای آنکه نقش خود را در نقشه راه پیشرفت کشور ترسیم کنیم، به دنبال فردی یا گردهی هستیم تا در قامت یک قهرمان، ایران را به توسعه برسانند. تا این تفکر کودکانه هست، توسعه ایران خواب و خیالی واهی است. اینکه دوستان از دکتر سبحانی انتظار ارائه راه حل برای معضلی صد ساله در چند سطر مکتوب دارند، این واقعیت که مشکل محوری ما، قهرمان سازی است را بیشتر نمایان می کند. (2755830) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۱۲-۲۷ ۱۵:۰۷:۱۵
مجددا از زحمتی که دکتر کشیده اند و وظیفه ایشان نبوده، تشکر میکنم.

اما مجددا هم باید بگویم، علت بزرگ عقب افتادن پروسه توسعه یافتگی در ایران همین موضوع است که دکتر سبحانی به آن اشاره کرده اند.
یعنی« به همین جهت من در تحلیل ارائه شده، تمامی متغیرهای موثر موردنظر دوستان را گنجانیده ام، فقط آن ها را ننوشته ام»

یعنی در طول 100 سال اخیر پس از شهادت امیرکبیر، کمتر فرد محققی یا اندیشمندی بوده که با صراحت لحجه و شفاف، معایب سیستم را برای بهبود آن بیان کند.
ولی همین اندیشمندان تاریخ نگاران خوبی هستند که ادوار گذشته را نقد کنند.
این عیب، اصلی ترین علت عدم توسعه یافتگی در ایران است.

نمونه واضح آن، سالهای ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد بر ایران است که کمتر شاهد نقد عملکرد دولت وی توسط اندیشمندان بودیم ولی حال که «آن مرد رفته»، نقادان حرفه ای او شده ایم.
نمونه کوچکتر آن بازار سرمایه کشور است که (بصورت علمی) بعنوان اصلی ترین پشتیبان تولید و صنعت تلقی میشود اما در عمل و در دوران ریاست آقای صالح آبادی و قالیباف اصل بر بورس، هرگز کسی به معایب سیستم مدیریتی بورس اشاره نکرد ولی حال که 2 ماهی است دکتر صالح آبادی «رفته» موضوع حباب سازی چندهزار میلیاردی وی و دکتر قالیباف اصل، نقل هر مجلس اقتصادی است.

باید یاد بگیریم که در پروسه زمان حال به نقد توسعه بپردازیم و نه اینکه همواره به نقد گذشته بپردازیم.
تشکر. (2755869) (alef-13)
 
حسین
۱۳۹۳-۱۲-۲۷ ۱۵:۱۱:۴۲
تحلیل بسیار انتزاعی و آکنده از کلی گویی است. با متودولوژی های علم توسعه ب راحتی میتوان ب تحلیل و ارزیابی وضعیت توسعه یافتگی ایران پرداخت و علت عقب گرد و یا کندی پیشرفت در بسیاری از حوزه ها رو مشخص کرد.. عمده ترین دلیل عقب ماندگی کشور باور نداشتن ب تمرکززدایی افتصادی و ثروت و نیز بیگانه بودن با فضای پررونق بین‌الملل هست که اینها هم خودش معلول عدم توسعه سیاسی کشوره (2755880) (alef-13)
 
بی‌منطق
۱۳۹۳-۱۲-۲۷ ۱۵:۵۶:۵۲
جناب دکتر سبحانی
مشکل شما و گروه بسیاری از "باسوادان" کشور اینست که صریح سخن نمیگوید (بخاطر مصلحت یا ترس یا ...) و عمدی یا غیر عمد، خدا میداند، موضوعات را پیچیده میکنید!!

احتراما عرض میکنم که نظر شما و دیگر دوستان مبنی بر:
"عدم شناخت واقع‌بینانه شرایط فعلی جامعه در زمان‌های مختلف تاریخ ایران است" برخاسته از همین مصلحت یا ترس یا ....... هر چیز دیگریست که صراحت در گفته شما را به سلاخی برده است و سعی در بهانه جویی دارد!

همانطور که در گوشه‌ای از توضیحات خود فرمودید: "مطلق گویی در پدیده های بشری سر از استبداد در نظر برمی آورد..... " و این استبداد در نظر، قرنهاست که موجب "استبدادپذیری" و عدم توسعه یافتگی ما شده.

متاسفانه در آخر، خواسته یا ناخواسته، سعی در مغلطه و سفسطه داشتید و مذهبی بودن جامعه را (به عنوان واقعیت جامعه ما) دال بر عدم همخوانی جامعه ما با دیگر جوامع توسعه یافته قلمداد کردید!! و فرموده‌ایت "بر مذهبی بودن جامعه نمی توان با این قرینه که کشورهای توسعه یافته امروزی از طریق منزوی کردن آن به توسعه رسیده اند، چشم پوشید؛ زیرا چنین اقدامی خود مصداق نادیده انگاشتن واقعیتی است که به شدت در کار است و آثار وضعی از کارکرد خویش دارد."

استاد محترم من
این چشم پوشیدن و نادیده ‌گرفتن دین و مذهب (به عنوان واقعیت جامعه ما) نیست که ما را در متن عقب افتادگی در "اندیشه‌گری" برای توسعه یافتگی برده، بلکه "استبدادپذیری" ماست که در تک تک ما ریشه دوانده و این بزرگترین عامل توسعه نیافتگی این جامعه است.

جوامع توسعه یافتن با انزوا دین به توسعه یافتگی نرسیدند، استاد عزیز. بلکه با از بین بردن "استبدادپذیری" مردم جامعه خود، راه را برای پیشرفت و توسعه جامعه، بدست خود مردم (نه بدست خواص مسبدالرأی) هموار کرند!

امیدوار الف حداقل به نقد تاریخی و علمی احترام بگذارد. (2755985) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۱۲-۲۷ ۱۷:۰۳:۲۵
شاید درست این باشد که نخست تعریف دقیقی از توسعه که مورد بحث است را ارایه دهیم بعد سر انگور و عنب و اوزوم دعوا کنیم.
اطمینان داشته باشید اگر چنین کنیم بسیاری از مجادلات رفع می شود. (2756162) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۱۲-۲۷ ۱۷:۲۸:۰۰
عذر می خوام اقای دکتر و گر چه مشکل شما را در بیان تحلیل هم درک می کنم ولی :

1- بیان علت توسعه نیافتگی بدون بررسی مصداق ها غیر ممکن و نهایت کلی گویی بی رنگ و بویی بیشتر نخواهد بود.

2- اگر بعد 36 سال بعد از انقلاب را مشکل دارید دوره قاجار و پهلوی را که می توانستید تحلیل کنید و درامدها و هزینه های اجتماعی ان را به بررسی بنشینید.

3-شما رعایت حقوق دیگران دمکراسی و احزاب را چرا ظواهر تقلی فرمودید ؟ عجیب است حداقل انقلاب ما حداقل در ادعا داعیه فرهنگی اخلاقی دارد چرا رعایت دیگران و مردم سالاری را ظاهری می دانید؟ منظور از ورود ناشیانه به مقوله یعنی چه ؟ مگر شما برای پاسخ تحلیلی این بحث را اغاز نفرمودید؟ اگر منظورتان انهایند که نظر نوشتند فرض کنیم حرفتان درست است اما خود حضرتعالی نمی توانید بگویید ناشی بوده ام ورود نکرده ام تحلیل عالمانه ای می دادید تا نظردهندگان به اشتباهشان واقف شوند حداقل خودتان را با اینهمه سابقه علمی و تقنینی با ما یکی نکنید.

4- اینکه مطلق گویی سر استبداد در می اورد به گمانم دقیق ترین سخن شماست که از همان هم به دلیل مشکل بیان مصداقها بدون تحلیل و مصداق سر سری گذر کردید در حالی که عله العلل مشکلات کشور ماست.

5- در یک قرن گذشته سه دوره مشخص داشتیم چرا چند شاخص توسعه را نباید مقایسه کنیم ؟ مگر قرار نبوده جواب سوال (چرا توسعه نیافته ایم ؟) را بدهیم ؟ خب 20 شاخص سیاسی اجتماعی اخلاقی جرم و جنایت رشد و تورم را مقایسه می کردید!

6- گویا توقع دوستان برای یافتن راه حل موجب نعجب جنابعالی شده است و انرا بیجا می کنید و می فرمایید اصلا غیر ممکن است !!
پس برای چه اینهمه زمان را صرف کردید و از دیگران وقت هدر دادید؟ اصلا این تفکر شما که از رجال صاحب نام کشور هستید ، که اتفاقا از باسوادان مجلس هم بودید نشان از توسعه نیافتگی ندارد؟

7- اقای دکتر قاجارها به ضری شمشیر حاکم شدند و پهلوی به ضرب کودتا .هیچکدام اینهمه هزینه در چهار دهه برای کشور نداشتند اصلا انها و ملت می دانستند که چی هستند و چه می خواهند حالا در مقابل سخنان کلی شما که نفعی برای مخاطبتان نداشت من هم سوال کلی از شما می پرسم:

ایا از 28 مرداد و 15 خرداد تا امروز اینهمه هزینه دادیم که همین که هستیم باشیم؟

اصلا صنعت نفت ملی چه کرد برای کشور که صنعت نفت ملی نشده عربستان نکرد؟

انقلاب اسلامی ما چه دستاورد اخلاقی عقیدتی برای ملت داشت که قبلا نداشت ؟

انقلاب اسلامی با 98 درصد طبق امار رسمی از ارای ملت بزرگ شده در عصر پهلوی روی کار امد نتیجه برای اسلام چه بود ؟ ان 98 درصد کو؟؟؟؟؟؟؟؟

انتظار از انقلاب فرهنگی چه بود و الان در کوچه و خیابان چه نتایج درخشانی می بینید؟

وووووو

اقای دکتر فرمودید تئوری پردازی لازم است درست .اما دوست عزیز مگر شما که از درون نظام هستید بدون بررسی مصداق می توانید تئوری بسازید ؟ مگر جراب بررسی ازاد فرایندهای اداره مملکت چه اقتصادی چه سیاسی چه قضایی و بخصوص نتایج مخرب فرهنگی و اخلاقی را دارید؟

شما 20 شاخص عمده کشورداری را لیست کنید و به قید قرعه هم یکی را انتخاب کنید و در همین الف به بررسی بگذارید تا علت توسعه نیافتگی را بدانیم .

امروز در کشور هیچ بخشی از تشکیلات به جرات می گویم هیچ بخشی وجود ندارد که کارکردی درست و بر اساس اجرای صحیح ماموریت سازمانی داشته باشد نظام اداری امنیتی قضایی اقتصادی و فرهنگی فقط و فقط برای صرف هزینه های جاری و تلف کردن هزینه های عمرانی روزمرگی می کنند و شمای نماینده ملت هم وظیفه را انجام ندادید نه در وضع قوانین و از ان بدتر نه در نظارت بر اجرا .

امیدوارم یک بخشی که کارکرد حداقل قابل دفاع توسط خودتان را دارد معرفی کنید موجب امتنان بسیار خواهد شد. (2756217) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۱-۱۳ ۱۰:۵۶:۱۶
ممنون، خواندنی بود (2779068) (alef-11)
 
سید هادی
۱۳۹۳-۱۲-۲۷ ۱۷:۳۹:۳۷
جناب دکتر: در تئوری حکومت اسلامی حضرت امام(ره ) وعلمای ماضی ، نحوه اداره کشور ومبانی اصلی آن از جمله حفظ وارتقاء ارزش های انسانی با حفظ کرامت وعزت مردم تبیین شده ودر بسیاری از مواد قانون اساسی ذکر گردیده ، اما مشکل اصلی کشور ساختارها وقوانینی است که بتواند اهداف را اعمال کند می باشد که به شدت خراب وفاسد است واین مربوط به 35 سال اخیر نیست ، بلکه از صد سال پیش با تقلید از اجانب شکل گرفته ومتاسفانه در قانون اساسی ما نظام مدیریتی کشور ضمن تداوم وضع قبلی ، راه کاری برای نجات از آن دیده نشده . اگر قبول کنیم که سه قوه باید مستقل باشد ، با واگذاری تصویب بودجه یک قوه به یک یا دوقوه دیگر چه استقلالی برای آن قوه مانند قضائیه متصوراست ؟ اگر بودجه متمرکز وتصویب اولویت ها با مجلس است ،آیا مدیریت کشورلوث نمی شود ؟ تصویب قوانین قضائی ، مطابق قانون اساسی ،توسط دولت ومجلسی که به تعداد انگشتان دودست مجتهد آگاه به مبانی قضائی اسلام وجود ندارد ، چه سنخیتی با عدالت دارد ؟ . طبق قانون اساسی شورای محترم نگهبان فقط موظف است که قوانین مغایر شرع تصویب نشود واین در حالی است که شارع برای آنها حکم دارد ، طبعا با کنار گذاشتن چند حکم خدا به کل احکام آسیب می رسد ووضع فعلی پدید می آید که نه اسلامی هستیم ونه غربی ونه شرقی . توسط سازمان ها ی معلول سیستم موجود نمی توان تحول را برنامه ریزی نمود حتی در قوانین جزئی . باید گروهی آگاه به مبانی حکومت اسلامی نسبت به تدوین نظام اداری جمهوری اسلامی وقوانین مادر اقدام وزمان بندی نحوه انتقال وضع موجود به وضع مطلوب را ارائه نمایند . ماهی که فقط حیات را درآب دیده نمی تواند تصور کند که بیرون از آب هم حیات هست واین قصه مسئولان برنامه ریز فعلی کشور است . (2756230) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۱۲-۲۹ ۱۰:۵۳:۵۶
خسته نباشید! (2759045) (alef-3)
 
۱۳۹۳-۱۲-۲۹ ۱۲:۳۱:۰۷
در پاسخ آقاسیدهادی:
برادر من، ما از درون و محتوا مشکل جدی داریم. ساختار کنونی هم وابسته به همین محتوا است. آن وقت شما پیچ کرده اید روی 100 سال قبل و «تقلید از اجانب»؟ ساختار معیوب فعلی که برآیند همین محتواست، چه ربطی به گذشته دارد؟ گیریم که اشکال در صد سال قبل و «تقلید از اجانب» است، خب برای چه انقلاب کردند؟ سیستمی که نتوانسته طی نزدیک به چهار دهه، ساختار صد سال قبل را به هم بزند و بنای جدیدی بسازد، به چه کاری می آید و چه امیدی به آن است؟ حداقل حرفی بزنید که نقض غرض نباشد. فرمایش شما هم «نقض غرض» است و هم «عذر بدتر از گناه». (2759205) (alef-13)
 
علی
۱۳۹۳-۱۲-۲۷ ۲۲:۰۶:۰۶
"فقط ضرورت دارد بسیار بدانیم و بازهم خود را نیازمند دانستن بخوانیم."این جمله پایانی عالی است اگر آقای دکتر وهمفکرانشان برای خودشان هم پایبند باشند نه فقط دستور برای منتقدان ودیگراندیشان. (2756723) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۱۲-۲۸ ۰۹:۲۳:۱۵
یکی از شروط توسعه دوری از پیش داوری و قضاوت های ناآگاهانه و چه بسا سیاست زده است.
قطعا دکتر سبحانی مستثنا نیستند از این جمله ای که گفته اند و خودشان هم مسلما چنین چیزی را راجع به خودشان صحیح نمی دانند، اما سوال این است که واقعا بر چه مبنایی و با چه شناختی چنین حرفی راجع به دکتر می زنید؟
ایشان در سوابقشان به عنوان چهره ای آزاداندیش و منتقد شناخته می شوند و علاوه بر این، اگر نظر منتقدان برای ایشان مهم نبود نیازی نمی دیدند که بخواهند این توضیحات را با توجه به نظرات دوستان آماده کنند مقداری منصف باشیم و رفتارها و گفتارهایمان از سر منطق و شناخت. (2757410) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۱۲-۲۸ ۱۰:۲۹:۴۵
موافقم من هر دو متن را فاقد نظرات مردم یافتم اصلا نطرات مردم داخلش منعکس نشده بود اگر یه نفر مقاله علمی اینجوری بفرسته برای یه ژورنال فک کنم تا اخر عمر دیگه مقاله هاش رو نخونن
مطالب باید نظرات نمونه های اماری باشه نه نظر خود محقق (2757523) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۱۲-۲۷ ۲۲:۳۰:۰۴
برای رشد و توسعه در ایران لازم است یگ گام مهم و اساسی از جانب حاکمان و مسئولان برداشته شود . صداقت و شفاف سازی در عملکرد حاکمیت که منجر به اعتماد عمومی خواهد شد . (2756790) (alef-3)
 
۱۳۹۳-۱۲-۲۸ ۰۱:۰۹:۴۰
چون اکثر نظرها باب میل شمانبوده شما هم رفتید بحث تاریخ برادر عزیز کره ژاپن وهمین بغل گوشمان ترکیه همزمان با ماشروع کردند ولی ما وفقط مدیران نالایق داریم وبس (2757119) (alef-13)
 
علی
۱۳۹۴-۰۱-۰۸ ۰۸:۴۷:۳۴
عمیق‌تر نگاه کنید! عاقبت ترکیه با ظهور دیکتاتور بی‌رحمی به نام اردوغان خیلی هم امیدوار کننده نیست!!! (2770009) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۱۲-۲۸ ۰۹:۱۲:۲۹
جای تشکر دارد این توضیح تکمیلی و توجهی که دکتر سبحانی به نظرات مخاطبین داشتند چه موافق توضیحات باشیم چه مخالف. (2757391) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۱۲-۲۸ ۱۰:۲۷:۴۸
گام اساسي را هيچگاه مسوولان كنوني بر نخواهند داشت چون خود ايشان مانع توسعه ايران هستند.

ان الله لا يغير بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم

ايران گرفتار گروهي خودخواه متعصب شده است كه مردم با ايشان رودربايستي دارند. مشكل ايران در ديدگاه هاي روحانيون حاكم بر كشور است نه نفت و تحريم و دشمنان خارجي و غيره. (2757517) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۱۲-۲۸ ۱۰:۲۸:۱۹
نه من اصلا قبول ندارم تحلیل نظرات مردم را در بر نداشت و نظر شخص نویسنده بود (2757520) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۱۲-۲۸ ۱۰:۳۵:۵۷
سلام

آقای دکتر، در 35 سال گذشته به خاطر اعمال سلیقه ی شورای محترم نگهبان، همواره طیف تفکر خاصی کلیه ی شئونات کشور را در اختیار داشته است و عملا راه انتخاب طرز تفکر دیگر برای مردم بسته است. فکر نمی کنید حالا که آن طیف فکری خاص عملا در پیشبرد کشور ناموفق بوده است ، لازم است تا شورای نگهبان، اجازه دهد افکار دیگر نیز در اداره ی کشور سهم داشته باشند ؟ شاید کسانی که هدفشان با شما یکی است (اعتلای کشور) اما از راه دیگر می خواهند این کار را انجام دهند، بتوانند بهتر عمل نمایند. (2757529) (alef-13)
 
محمدی/پورامینی/همدان
۱۳۹۳-۱۲-۲۸ ۱۲:۳۴:۳۴
جناب دکتر سبحانی خیلی خوب است که یکبار دقیق و عمیق تحلیل اقتصادی شما مورد مطا لعه قرار گیرد ولی کلاباید عرض کنم با نظرات کارشناسانه واقتصادی شما در دوران وکالت شما تاحدودی همچون دیگران اشنائی قبلی دارم نظرات سنجیده متین برمبنای علمی بانیت وعزم متعهدانه ای برخوردار می با شد ولی از جنبه چالشی بودن و تضارب ارا در مواجهه با دیکر نظرات باید مقداری تقویت شود تا اثر پذیری بیشتری داشته باشد (2757722) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۱۲-۲۸ ۱۴:۱۵:۴۲
الف از جهت مشارکت کاربران سایت خوب و خاصی است، اما اگر سازوکاری برای بالابردن کیفیت نظرات کاربران تمهید نبیند در نهایت این سایت وزین تبدیل به محلی برای لودگی های سیاسی و فحاشی های جناحی خواهد شد. متاسفانه روز به روز به این روند دامن زده می شود.
وقتی استادی گرانقدر تحلیلی علمی از موضوعی ارائه می دهد و قسمتی از مخاطبین صرفا به این واسطه که بنا به هر علتی تصور کرده اند ایشان در قبیله ی سیاسی آنها تعریف نمی شود بدون اینکه یک خط شناخت از ایشان داشته باشند به تندی و توهین و هتاکی روی می آورند یعنی مرگ عقل و اخلاق! بگذریم از نقاط افتخارآمیزی که به واقعیات سوابق دکتر سبحانی بر می گردد که اگر همین مخاطبین از آن موارد اطلاع داشتند به هیچ وجه به خود اجازه چنین اظهارنظرهایی نمی دادند.
بهتر است الف مقداری در خود و مخاطبینش تامل کند. مخاطبین هم مقداری در خود و علل توسعه نیافتگی کشور تامل کنند! (2757893) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۱۲-۲۸ ۲۱:۰۲:۴۱
انگیزه ای برای خواندن این متنهای سفارشی نیست. قرار بود تحلیل بر اساس نظرات خوانندگان سایت باشد، و گرنه جناب دکتر سحابی نظراتی را دارند که ما با آنها آشنا هستیم. (2758530) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۱۲-۲۹ ۲۰:۱۱:۲۲
بی سوادی مسئولین که نیاز به تحلیل ندارد! (2760115) (alef-3)
 
رضا
۱۳۹۳-۱۲-۲۹ ۲۱:۵۱:۳۳
نظرات خیلی زیادی درباره توسعه ایران و موانع آن ارائه شده که اگر بخواهیم یک محور مورد توافق در همه آنها را نام ببریم عبارت است از ساختار غلط مدیریتی و فرهنگ حاکم در آن
آنچه باعث تعجب است اینکه هیچ کار اساسی در این زمینه نه دولت کارشناس و نه مجلس قانونگذار انجام نداده و بنظر می رسد دنبال آنهم نیستند.
لذا نه خواننده را خسته کنید و نه چیز دیگری (2760281) (alef-13)
 
قلی
۱۳۹۳-۱۲-۲۹ ۲۳:۴۹:۱۰
ما ایرانی ها افکار مدرنی داریم اما شخصیت پرورش یافته ای نداریم. تا زمانی که شخصیت مدرنی در خود بوجود نیاوریم توسعه ای در کشور اتفاق نمی افتد
تا زمانی که فرق ساعت هفت و هفت ویک دقیقه را ندانیم ، تا زمانی که مسولیت پذیری و سخت کوشی مورد حسادت و تمسخر دیگران قرار بگیرد توسعه یافتگی یعنی یک آرزوی بزرگ دست نیافتنی (2760479) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۱-۰۵ ۱۴:۱۲:۲۰
آقاي دكتر خوب بود نظرات جمع آوري شده با توجه به جنس و تحصيلات تحليل آماري ميشد. (2766064) (alef-13)
 
علی کریمی
۱۳۹۴-۰۱-۰۷ ۱۳:۳۶:۴۴
جناب آقای دکتر سبحانی

زمانی که فرا خوان سایت الف را برای پاسخ به سوال طرح شده توسط جنایعالی دیدم به امید اینکه با جمع بندی نظرات مختلف راهکار یا راهکارهای عملی برای تسریع در فرآیند توسعه یافتگی کشورمان ارایه خواهید داد نظر خود را به عنوان یک شهروند عادی 56 نوشتم که منتشر هم شد.ولی متاسفانه تحلیل شما خیلی کلی و آکادمیک بود.آیا واقعا قبول ندارید که مهمترین مانع ای که ملت ایران نتوانسته از دوره قاجار تا به امروز فرآیند توسعه یافتگی را متناسب با ظرفیت خود پیش ببرد این است که که در هر سه دوره مورد اشاره به نوعی و با نیت های مختلف حاکمیت از اداره امور کشور با نظر اکثریت مردم جلوگیری کرده است؟

به اعتقاد اینجانب با نگاهی گذرا به تاریخ کشور های توسعه یافته راهکار تسریع توسعه یافتگی در کشورمان خیلی ساده است و آن اصلاح ساختار قدرت به گونه است که با انتخاب دولت ها اولا رئیس جمهور بتواند با اختیارات کامل تمامی برنامه های خود را به مرحله اجرا بگذارد و در ثانی عملکرد وی به عنوان عملکرد یک حزب سیاسی پایدار و شناسنامه دار در حافظه تاریخی مردم ثبت شود تا مردم بتوانند بر اساس ارزیابی عملکرد احزاب در هر انتخاباتی بهترین گزینه را انتخاب کنند . بدیهی است که در این فرایند احزاب نیز برای جلب نظر مردم و همراه کردن آنها تلاش خواهند کرد وضعیت موجود کشور را در تمامی حوزه ها به طور ملموس ارتقاء دهند و این چرخه قطعا به توسعه یافتگی منجر خواهد شد.

آقای دکتر سبحانی

برای من همیشه سوال بوده که چگونه یک ملتی در مقطعی فردی مثل آقای خاتمی را برای تصدی پست ریاست جمهوری انتخاب می کند و بعد از 8 سال با چرخشی عجیب فردی مثل آقای احمدی نژاد را انتخاب می کند؟اگر واقعا ساختار انتخاباتی ما بدون نقص است و رفتار سیاسی ما ملت ایران همین است آن وقت با شما هم عقیده هستم که رسیدن به توسعه ایی پایدار یک هدف دشوار است . (2769011) (alef-13)
 
مجید مقدسی
۱۳۹۴-۰۱-۰۸ ۲۳:۱۶:۲۱
با سلام و تشکر از جناب آقای دکتر سبحانی
تاکید بر واقعیات موجود البته خوب است اما متاسفانه نمیتواند موجبِ رفع عواملِ بیماری زای اجتماع حاضر ایران بشود. بطور مثال تاکید بر اینکه جامعه حاضر کشور پایه های علمی نداشته و فقط درصد بسیار کمی از آن اهمیت و لزوم توسعه را درک میکند؛ موجب افزایش و سرایت این علم به بدنه جامعه نمی شود. لذا تاکید مداوم شما به ارزشهایی اجتماعی در ایران مان که باعث عدم توسعه میشوند و اهمیت دادن بیش از حد شما به آنها و مهمتر شمردن آنها در مقابل رشد و توسعه در قیاس به رفتارهایی میماند که مسیحیت در قرون وسطا بروز دادند و در نهایت نتوانستند خودرا با بدنه جامعه همراه کنند و امروز میبینیم عاقبت به انزوا رانده شدند. (2771084) (alef-13)
 
منصور علمی
۱۳۹۴-۰۱-۱۰ ۱۴:۴۲:۵۵
با سلام و تشکر از زحمات محققانه جناب دکتر و مشارکت کنندگان در این تحلیل . بنده توفیق مطالعه دقیق تحلیل و توضیحات ( که میگویند کامنت !! ) دیگران را پیدا نکردم ، ولی در این چهار دهه که در کارهای اجرائی و مدیریتی مختلف مانند فولاد ، مس ، معادن ، .... درگیر بوده ام از دغدغه های اصلی بنده همین بوده ، نظراتی داشته ام و آن را با کارشناسان درگیر در مسائل فنی و تولیدی و مهندسین مشاور مطرح کرده ام و میتوانم بگویم خلاف آن را نشنیدم . قبل از ارائه خلاصه آن اقرار میکنم که این نظرات به علت کمبود زمان بررسی و اصلاح ، ممکن است تند و تیز و تا حدی بزرگنمایانه تلقی گردد :
1 – هر کسی هر نظری داشته باشد ، حاضر نیست نظرات انتقادی مخالف را بشنود . به این علت حاضر نیست در جلساتی که مخالفین حضور دارند نظر خود را مطرح کند . باین ترتیب به تدریج از حضور در جلساتی که مخالفین نظرش حضور دارند خودداری میکند که مبادا با نظر مخالف مواجه گردد .
2 – بیماری فوق باعث میشود هر حزب و جریان سیاسی به تدریج مخالفین خود را حذف و طرد کند و فقط با کسانی در تعامل باشد که نظراتش را تایید میکنند .
3 – عامل فوق باعث میشود هر گروه و جمعیتی به تدریج در مورد اعتقاداتش متصلب و متعصب شود و تصور کند که نظراتش درست است چرا که فرصت شندین نظر مخالف را از بین برده است .
4 – عامل فوق باعث افزایش شکاف بین افرادی که در ابتدا همنظر بوده اند و کم کم زاویه پیدا کرده اند میشود ، و جامعه دچار افزایش شکاف ، تضاد ، دشمنی ، کینه ورزی ، ... می گردد . و نتیجه آن ، جلوگیری از ایجاد نظریه های واقع بینانه ، رشد یافته تر ، خلاقانه ، ... است .
این خصوصیت در مدیران کشور باعث اتکا به نظرات فردی ، بی توجهی به نظرات دقیق تر دیگران ، تصمیم گیری های فردی و تنگ نظرانه ، ... و در نتیجه اشتباهات بزرگ می گردد . علامت آن هم این است که سراغ نداریم مدیران کشور ، غیر از رهبر انقلاب ، حاضر باشند در جلسه ای دو سه ساعت نظرات دیگران و حتی مخالفین را فقط بشنوند .
5-نظر باینکه در تماس دائمی با نخبگان جامعه فنی مهندسی بوده ام ، با تمام وجود دریافته ام که به علت بیماری فوق ، حتی مهندسین کشور که سر و کارشان با اعداد و ارقام ریاضی و فزیک است و می توانند به دور از حواشی سیاسی اجتماعی فرهنگی ... با دلیل روشن به نقد و بررسی نظریات مهندسی بپردازند ، نیز از هر گونه نقد پذیری بی بهره اند . کمتر مشاوری را سراغ دارید که طرح و محاسبات مهندس دیگ را بررسی و کنترل کند . همه بدون مطالعه مهر تایید پایش میزنند .
6 - به علت مشکل فوق ، می بینید که فاصله محصولات تولیدی کشور ما که پایه اش طراحی مهندسی است با کیفیت مطلوب فاصله زیادی دارد . حتی در صنعت ساخت و ساز ، و حتی اسفالت خیابان که از ساده ترین رشته های مهندسی است ، محصولات کشور از کمترین کیفیت برخور دار است .
7 – نتیجه اینکه در کشور ما روح دموکراسی بمعنی واقعی ( یعنی شنیدن نظرات ، نقد و بررسی و تکمیل و اصلاح آن ) حتی در رشته های مهندسی نیز وجود ندارد . آنوقت انتظار داریم در مسائل سیاسی فرهنگی اجتماعی و ... که از مسائل انسانی نیز تاثیر پذیر و بسیار مشکل تر از مسائل مهندسی قابل نقد دقیق و ریاضی وار است ، روح دموکراسی وجود داشه باشد ؟؟؟ . چنین چیزی اتفاق نمی افتد !!
8 – مگر نه اینکه ریشه هر نوع توسعه ( اقتصادی ) ای بر می گردد به تولید محصول با کیفیت و قابل رقابت ؟ با اینگونه تفکر مهندسی متصلبانه امکان رقابت وجود ندارد . و نتیجه اینکه مانع بزرگ توسعه یافتگی "مهندسین کشور" هستند !!! مهندسینی که اگر دارای اعتماد به داشتن و هوش ایرانی خود باشند فقط میگویند میتوانیم تولید کنیم ! اما با چه هزینه ای ؟
9 – اما ریشه این نوع تفکر متصلبانه در مهندسین کشور کجاست ؟؟ بنظر بنده " دانشگاه " !!! . گرچه اغلب فارغ التحصیلان رشته های مهندسی از دانش تئوریک بسیار بالا برخوردارند ولی روش بکار گرفتن دانش خود را نمیدانند ، چون در دانشگاه آن را یاد نگرفته اند . و دانشگاه هم نمی تواند این روش را به آنان بیاموزد چرا که بیشتر استادان دانشگاه با محیط کار و بازار و کار آفرینی و تجاری سازی بیگانه اند . آنان با برخورداری از هوش بالا ، توانسته اند درجات دانشگاهی را تا مدرک دکترا و با نمره عالی طی کنند و بدون وقفه و بدون حضور در محیط غیر دانشگاه ، استاد دانشگاه شده اند و این دور تا تربیت افرادی مانند خود ادامه داشته و دارد .
10 – بدون رها شدن از چرخه زندگی دانشگاهی ( از منزل به مدرسه بعد به دانشگاه ، بعد بعنوان استاد بازهم دانشگاه !!! ) و انتقال همین چرخه به نسل بعدی ، و بدون تماس با محیط واقعی کسب و کار ، انتظار کارافرینی و ثروت سازی نباید داشت . اگر معدودی از اساتید دانشگاه و بخش از فارغ التحصیلان آن ، توانسته اند ثروت آفرینی کنند ، همان کسانی بوده اند که به محیط کسب و کار وارد شده ، و پس از آژمون و خطا روش تبدیل دانش خود به محصول را یاد گرفته اند . بیشتر ثروت آفرینان کشور کسانی هستند که در محیط کسب و کار وارد شده و توانسته اند از فرصت ها( چه درست یا غلط ) برای کسب ثروت استفاده کنند .
متاسفانه تصمیم گیران سیستم مدیریت کشور ، همان کسانی هستند که با خارج شدن از دانشگاه ، و بدون داشتن تجربه کسب و کار ، به استخدام یک دستگاه دولتی درآمده اند و نه تنها روش ایجاد ثروت را نمیدانند بلکه با تنگ نظری ، مانع کارآفرینی و ایجاد ثروت دیگران نیز میشوند !!
منصور علمی (2774206) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.