کیهان در ستون خبرهای ویژه خود نوشت؛
همکار سابق نشریات اصلاحطلب ضمن بررسی تحولات توأم با آشفتگی آمریکا پس از انتخابات خیابانی نوشت هیئت حاکمه آمریکا سعی خواهد کرد وی را در سیستم حل کند.
داریوش سجادی مینویسد: ترامپ صادقانه یا محیلانه توانسته در گلوبالیزیشن کدخدا سالار، با رویکرد وطنخواهانه خود را نزد تودههای آمریکایی حاشیهنشین و تنگدستان نحیف و محروم نگاه داشته شده مورد اقبال و اعتماد قرار دهد و از آن طریق بصورت میهمانی ناخوانده وارد کاخ سفیدی شود که تا پیش از این در انحصار امربرانی از هر دو جناح دموکرات و جمهوریخواه بود که به تداول در خدمت کاهنان آن «اتاق فکر جهانگرایانه» قرار داشتند.
اما این امر را نباید به معنای رستگاری یا ریختن آب توبه بر سر ترامپ و خوابنما شدن وی جهت پیوستناش به آرمان «آمریکا برای آمریکائیان» و نشستن در سنگر دفاع از حق محرومان و مستمندان آمریکایی قلمداد کرد.
ترامپ هر چه که هست قطعاً نه یک قهرمان است که عزم دفاع جان نثارانه از کشورش و محرومان کشورش را داشته باشد و نه یک رهبر ایدئولوژیک است تا بخواهد تا آخرین نفس بر سر دفاع از اصول و آرمانهای عقیدتیاش با خازنان و سردابه نشینان گلوبالیزیشن پول سالار، هماوردی کند.
ترامپ تنها یک تاجر و تجارت پیشهای زبردست است که تا اینجای کار با موفقیت توانسته با نشستن بر کانون اقبال تودههای فرودست سهم بزرگی از اتاق قدرت مهتران نظام سرمایهسالار جهان محور را از آن خود کند.
همین مشی تاجر پیشگی یحتمل تا آن اندازه به ترامپ هوشمندی میدهد که بداند چالش با «مهتران مزبور» میتواند تا نزدیکی نقطه جوش برسد اما نباید و نمیبایست از نقطه جوش بگذرد. ترامپ به وضوح میداند گذشتن از نقطه جوش و گذار از آستانه تحمل جبهه مقابل به حذف فیزیکی یا ترور سیاسی وی منجر خواهد شد!
مشی تجارت پیشه ترامپ نیز تا آن اندازه به وی آموزانده که یک بیزینسمن «خوب» بیزینسمن «زنده» است و به همین دلیل قطعاً دنبال قهرمانبازی و شهیدسازی از خودش نیست.
ترامپ بدنبال سهم و حقابه خودش از گلوبالیزیشن پول سالاری است که عرصه را برای «بیزینس خانواده محور» وی تنگ کرده و به این منظور یحتمل تا آنجا رقیب را زیر فشار میگذارد تا ایشان را مجاب به «انا شریک» کند. هم چنان که جبهه مقابل نیز قطعاً خواهد کوشید که عرصه را بر این میهمان ناخوانده تا آنجا تنگ کند تا نهایتاً طرفین در یک نقطه تعادل به راه حل و سهمینهای مرضیالطرفین برسند.
وی میافزاید: اعتراضات خیابانی سازماندهی شده از فردای پیروزی ترامپ را میتوان نخستین مسئلهسازی برای گرفتن مظنه توان ترامپ و تخمین استقامت وی در این زورآزمایی محتوم تلقی کرد.
گزینه پایمردی ترامپ و متعهد ماندنش به آرای متخذهاش در 8 نوامبر و «رابینهود» بازی وی در مصاف با «پرنس جان» را نمیبایست گزینه محتملی تلقی کرد.
نه ترامپ توان پنهان شدن و مصون ماندن از آفند رقیب در «جنگل شروود آراء متخذهاش» را دارد و نه «پرنس جان» این داستان تا آن اندازه احمق است که خود را مقابل ترامپ فاقد پدافند بگذارد.
ایرانیان نیز چندان دلنگران ترامپ و برجام و «حالا چی میشه» نباشند. دونالد ترامپ بهانه است و تا اطلاع ثانوی برای «کاهنان سردابه گلوبالیزیشن» اصل نظام نشانه است تا بیرون و مصون از گزند این میهمان ناخوانده بماند. دغدغه اصلی ترامپ «داخلی و شخصی» است و یحتمل 4 سال آینده اگر منجر به «کندی درمانی» نشود 4 سالی پرچالش در داخل آمریکا خواهد بود. هر چند قطعاً تبعاتش به خارج نیز سرریز خواهد کرد.
وقتی نایب رئیس مجلس در قبال اروپای مداخلهجو خواب است
علی مطهری میگوید نباید از گشایش دفتر اتحادیه اروپا در ایران ترسی داشته باشیم.
وی در مصاحبه با ایلنا و در پاسخ به این سوال که از هماکنون با این استدلال که «دفتر اتحادیه اروپا لانه جاسوسی در ایران خواهد شد» با این اقدام مخالفت میکنند، آیا چنین چیزی امکان دارد؟ گفت: باید ببینیم رفتار آنها چگونه است. پیش از بازگشایی دفتر اتحادیه اروپا در ایران، نمیتوانیم پیش داوری کنیم. اگر بازگشایی به معنی دخالت در کارهای اجرایی کشور باشد، طبیعی است که هیچ کشوری این مسئله را نمیپذیرد اما اگر قرار باشد در مسائل حقوق بشر اظهارنظر کنند، همان طور که تاکید کردم ما نیز باید این کار را در قبال کشورهای اروپایی انجام دهیم.
او با بیان اینکه نباید از بازگشایی دفتر اتحادیه اروپا در ایران ترسی داشته باشیم، تاکید کرد: حکومتی که پایگاه مردمی خوبی دارد، از ایجاد این دفترها نباید نگران باشد.
نایب رئیس مجلس این را هم گفته که «مذاکرات حقوق بشری فرصتی برای تبلیغ اسلام در غرب است»(!)
درباره این اظهارات گفتنی است که؛ اولا طرف اروپایی برای شنیدن حقیقت و مسلمان شدن مذاکره نمیکند تا مذاکرات فرصتی برای تبلیغ اسلام باشد. دیپلماتها و سیاستمداران اروپایی اگر دنبال حقطلبی بودند در کنار ظلمهای دیکتاتورهایی چون صدام و رژیم سعودی و بحرین و... یا رژیم مستکبر آمریکا قرار نمیگرفتند.
ثانیا پیامبر خدا(ص) پایگاه مردمی استوار در مدینه داشت اما اجازه نداد فتنهطلبان در پوشش مسجد (ضرار) لانه توطئه درست کنند.
ثالثا متن سند راهبردی اتحادیه اروپا درباره روابط با ایران صراحتا از موذیگری و مداخلهجویی و دشمنی حکایت میکند. از جمله؛ «موضع قوی و محکم اتحادیه اروپا، مخالفت با مجازات اعدام است و برداشته شدن آن، هدف کلیدی برای سیاست خارجی(!) اتحادیه است... این حکم باید در ایران لغو شود... ایران باید تدابیری برای عمل به توصیههای FATF جهت شفافیت مالی و توقف کمک مالی به سازمانهای تروریستی اتخاذ کند... از اتحادیه اروپا میخواهد امکان از سرگیری مذاکره درباره پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی را بررسی کند چرا که این عضویت موجب وادار کردن ایران به پاسخگویی درباره تعهدات بینالمللی و تغییرات اقتصادی در ایران خواهد شد... اروپا نگرانی عمیق خود را درباره بازداشت افراد دوتابعیتی اعلام میکند... ایران باید از اقدامات خصمانه و حمایت از گروههای مسلح مانند حزبالله پرهیز کند... اروپا نگران توسعه آزمایشهای موشکی ایران است که مغایر با روح قطعنامه 2231 است... امنیت اسرائیل باید تامین شود و شعار نابودی آن محکوم است... ایران باید به طور کامل امکان انتخابات آزاد براساس استانداردها را فراهم کند... ایران باید تمامی زندانیان سیاسی را آزاد کند و...».
رئیس جمهور بعدی فکر مسکن و اشتغال مردم باشد
یک سایت نزدیک به دولت ضمن نظرسنجی از مردم نوشت دغدغه مردم در انتخابات ریاست جمهوری 96، موضوعات اقتصادی نظیر اشتغال و مسکن است و انتظارات مردم از دولت روحانی برآورده نشده است.
خبر آن لاین ضمن نظرسنجی در نمایشگاه مطبوعات نوشت: یک خانم 28 ساله کار را مهمترین دغدغه مردم به ویژه جوانان میداند و میگوید: من در حال حاضر مشغول به کار هستم اما مسئله جدی که جوانان با آن رو به رو هستند، بیکاری است و حتماً باید تصمیم جدی برای حل این معضل گرفته شود.
مرد 38 سالهای است که خود را جوان میداند و البته چهرهاش هم خیلی جوانتر از 38 سال دیده میشود. او خواستهاش را به عنوان یک جوان مطرح میکند: اولین توقعی که ما جوانها از رئیس جمهور داریم این است که به فکر مسکن و شغل ما باشد که به دنبال آن سن ازدواج بالا رفته است.
او معتقد است که رسانهها و دولت، نرخ بالای بیکاری را اعلام نمیکنند و درباره تفاوت انتخابات 92 و 96 میگوید: «در انتخابات دوره قبل، مردم از شرایط پیش آمده خسته شده و به دنبال تحول بودند و تصورشان این بود که با آقای روحانی اتفاقات جدید در کشور رخ خواهد داد اما بعد چهار سال، ایشان تمامی انتظارات مردم را برآورده نکردند.
جوان 22 سالهای هم که به همراه دوستان خود به نمایشگاه آمده بود میگوید «رئیس جمهور باید به جای حرف زدن، عمل کند.» اگر کسی در سیستم دولتی کار خود را درست انجام نمیدهد، سخنرانی در این رابطه کارساز نیست. رئیس جمهور صرفاً سخنران نیست؛ ایشان این اختیار را دارند که فرد ناکارآمد را اخراج و فردی دیگر جایگزین کنند.
مرد جوان 26 سالهای است که نگران وعدههای کاندیداهاست. او میگوید: قوانین و برنامهها برای رؤسای جمهور نوشته شده و معین است. توقع من این است رئیس جمهور در این چارچوب از تمام توانش استفاده کند و به تمامی مسئولیتهایی که به وی محول میشود عمل کند و پیش از آنکه بخواهد به ریاست برسد وعدههایی ندهد که خودش هم میداند که این وعدهها عملی نمیشود، با این کار تنها ملت بیاعتماد میشوند.
هزینه جاری دولت 3 برابر شد اما اصلاحطلبان فقط سانسور میکنند!
هزینه دولت در 38 ماه به 500 هزار میلیارد تومان رسیده اما جریان مدعی اصلاحطلبی نسبت به بیانضباطی مالی دولت سکوت کرده و بیتفاوت است.
روزنامه جوان در گزارشی نوشت: دولت یازدهم در 38 ماه ابتدایی کار خود بیش از 500 هزار میلیارد تومان مخارج جاری داشته است. میانگین هزینه جاری ماهانه دولت یازدهم در شش ماهه ابتدایی سال 95 حدود 15 هزار و 833 میلیارد تومان بوده، این در حالی است که میانگین هزینه جاری ماهانه دولتهای نهم و دهم تنها 5 هزار میلیارد تومان بود. براساس گزارش رسمی بانک مرکزی، هزینههای جاری دولت یازدهم در شش ماهه اول امسال 95 هزار و 100 میلیارد تومان بوده، این در حالی است که دولت هدفگذاری 213 هزار میلیارد تومانی را برای هزینه جاری امسال در نظر گرفته و مخارج جاری سال 94 دولت یازدهم حدود170 هزار میلیارد تومان بود.
هزینههای جاری دولت طی سالهای اخیر در حالی به شدت در حال رشد بوده است که دولتمردان پیوسته از کمبود منابع سخن میگفتند، حال جا دارد رئیسجمهور توضیح دهد چگونه منابع 500 هزار میلیاردی را در 38 ماه به دست آورده است و این حجم منابع را در شرایطی که دولت صدها میلیارد تومان بدهی به بخشهای مختلف دارد، صرف مخارج جاری دولتش کرده است.
مطابق گزارش منتشر شده از جانب بانک مرکزی، از ابتدای مرداد ماه 1392 که دولت روحانی بر سر کارآمد تا پایان شهریور ماه 95، مجموع هزینههای جاری دولت بیش از 500 هزار میلیارد تومان بوده است. بدین ترتیب بخش قابل توجهی از درآمدهای ایران در دولت یازدهم صرف هزینههای جاری شده است.
در مجموع هشت سال دولت قبل، هزینههای جاری دولت 492 هزار میلیارد تومان بود. در حالی که دولت یازدهم فقط در سه سال و دو ماه به این رقم رسیده و اوج بیانضباطی مالی را به نمایش گذاشته است، حال مشخص نیست چرا رسانههای اقتصادی اصلاحطلب و همچنین چهرههای سیاسی این جریان بیانضباطی دولت را در صفحات خود سانسور میکنند. میانگین ماهانه هزینههای جاری دولتهای نهم و دهم 5 هزار میلیارد تومان بوده در حالی که این شاخص در دولت یازدهم به بیش از 13 هزار میلیارد تومان رسیده و رشد 160 درصدی را نشان میدهد.
دروغگوی فتنه هنوز هم عبرت نگرفته است
عضو حزب منحله مشارکت گفت روحانی قطعا رئیسجمهور میشود.
مصطفی تاجزاده به ایسنا گفته است: روحانی قطعا باید در انتخابات 96 نامزد شود قطعا رئیسجمهور میشود.
وی نگفته که اگر روحانی نتوانست رأی بیاورد، آن وقت با این پیشگویی متصلب چه باید کرد؟ آیا او و امثال وی میگویند اشتباه کردند یا مانند سال 88 که پیروزی قطعی موسوی را تلقین میکردند، باز هم مدعی تقلب خواهند شد؟
افراطیونی که تاجزاده جزو ابواب جمعی آنها بود در سال 88 مدعی تقلب 11 میلیونی شدند و موسوی را در حالی که 13 میلیون رأی آورده بود در مقابل 24/5 میلیون رأی احمدینژاد، پیروز انتخابات خواندند. اما هماکنون ویدئویی در اینترنت موجود است که در آن تاجزاده به دوستان خود میگوید من که در ستاد انتخابات بودهام میدانم 11 میلیون تقلب امکان ندارد.
یادآور میشود هاشمی رفسنجانی نیز اخیرا گفته بود روحانی حتما انتخاب خواهد شد.