توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 371373
نگاهی به حضور مربیان جوان در عرصه فوتبال
بخش تعاملی الف - محمود صباغی
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۲ تير ۱۳۹۵ ساعت ۰۷:۵۲


صرفنظر از حواشی متعّدد و جنجال سازی معمول بازیکنان درفصل نقل و اننقالات امسال، فوتبال حرفه ای کشور پدیده ای مبارک را تجربه می کند که مدت ها بود لزوم آن احساس می شد.

انتصاب مهدوی کیا بعنوان سرمربی تیم ملی نوجوانان و تجربه موفّق باشگاه هائی که به مربیان جوان، فهیم، کاربلد و آشنا به علم روز فوتبال مانند گل محّمدی و منصوریان اطمینان کردند، نقطه پایانی بر تردیدها شد تا بالاخره یکی از دو قطب فوتبال کشور علیرضا منصوریان را بعنوان سر مربی باشگاه استقلال برگزیند.

سال ها بود که پرچمداران فرهنگ حاکم بر فوتبال کشور را تعداد مشخصی مربی سنتّی تشکیل می داد که هر کدام با دارو دسته و بادیگارد و نوچه، ساز خود کوک می کردند و راه خود می رفتند (*) غافل از آنکه "عرض خود می برند و زحمت ما می دارند". تذکرات مکرّر کارشناسان و اعتراض هواداران هم با جابجا شدن این مربیان سنتّی از این تیم به آن تیم پاسخ داده می شد. این دور باطل تکرار و بن بست در جا زدن فوتبال کهنه و ناآشنا با علم روز و معماّی حاکمّیت بد اخلاقی ها و حرمت شکنی ها همچنان ناگشوده باقی ماند.

تعجبی هم نیست که خروجی دیپلماسی لبخند فدراسیون نشین ها چیزی جز ادبیات کوچه بازاری و لمپنیسم، فحاشی وکتک کاری و شاخ و شانه کشیدن حتی در برابر دوربینهای تلویزیونی و .. نخواهد بود، که نبود. روشن است که جوان فوتبالیستی هم که در سایه چنین فرهنگی مجال رشد پیدا کند از درک واجرای بدیهی ترین قواعد حرفه ای گری و پایبندی به اصول شهرت و حتی نحوه درست لباس پوشیدن هم ناتوان خواهد بود، که بود.

نتیجه چنین فرهنگی است که هراز گاهی دررسانه ها، خبرهنجارشکنی برخی از بازیکنان مثلآ طراز اول کشور منتشر می شود و تاسف بار آنکه جز بالا رفتن رقم دستمزدهای کلانشان اتفاقی نمی افتد. در حالیکه ناگفته پیداست که پایبندی به اصولی خدشه ناپذیر و غیر قابل اغماض است که متضمّن موفقیّت و پیشرفت در ورزش حرفه ای خواهد بود. کشورهای صاحب فوتبال هربازیکن و یا مربی که اصول را نادیده انگارد، فوق ستاره هم که باشد، واکنش شایسته صورت میگیرد. اما روال جاری فوتبال ما برآیند فرهنگ نازل وعملکرد ضعیف فنّی مربیانی است که ناتوانی و عدم آشنائی آنها با علم روزفوتبال جهان، با جنجال و نوچه و "علی" ها و بزن بهادرها لاپوشانی میشود. بهتر آن است که نگوئیم ورزش ما و بویژه فوتبال از فرهنگ کنونی حاکم بر فضای فوتبال و فقدان حاکمیّت اخلاق، چه آسیب ها که ندید و چه تصاویر ناشایستی که به سرتاسر جهان مخابره نشد.

سالهاست ضرورت خانه تکانی در فرهنگ و ادبیات حاکم بر فوتبال کشور احساس می شود تا جایگزین فرهنگی بر آمده از متانت و شخصیّت و ادب اجتماعی و سواد کلاسیک، این کیمیای نایاب سال های اخیر ورزش ما باشد. بعنوان اولیّن گام بدون شک اعتماد به مربیان جوان و کاربلد و متشخص به لحاظ ریسک پذیری بالا جسارتی خاّص می طلبید. انتخاب مربیانی مانند مهدوی کیا، هاشمیان، پیروانی، منصوریان که در دوران بازیگری ثابت کردند متخلّق به اخلاق و متعهّد به اصول تشّخص و متانت و ادب بوده و از این گوهر گرانبها بهره میبرند نماد بارز این جسارت خواهد بود. اگر چه با کارشکنی ها و سنگ اندازی های قابل پیش بینی در برابر مربیان جوان، کمر همت به عدم موفقیّت آن ها بسته خواهد شد وحتی اگر دستاورد آنها از لحاظ فنی و در ابتدای این راه چالش برانگیز چندان موفقیت آمیز نباشد، اما همین که سایه لمپنیسم و ادبیات لات مسلک و باند بازی و حرمت شکنی پیش کسوتان، از فضای فوتبال کشور رخت بربندد، دستاورد کوچکی نیست.

(*) – در چنین فضائی نیز بودند و هستند مربیانی مانند فرکی و جلالی و .. که بر عهد و پیمان خود مبنی بر رعایت ادب و اخلاق و متانت ماندند و این روزها از اعتبار و احترامی برخوردارند..
 
کلمات کلیدی : محمود صباغی
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.