نظر منتشر شده
۲
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 423141
آزادسازی حلب؛ پیروزی بزرگ جبهه مقاومت در پازل بحران سوریه/ آینده دمشق چگونه خواهد بود
د.ع. مصلحی، 22 آذر 95
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۰۰
شنبه ۱۰ نوامبر و با نزدیک‌شدن آزادی حلب به دست دولت سوریه و هم‌پیمانانش و در حالی که تنها بخش کوچکی از نواحی شرق حلب در کنترل تروریستهای حمایت‌شدهٔ غرب و اعراب قرار دارد، دستگاه دیپلماسی ایالات متحده و غرب به تکاپویی لحظهٔ‌آخری افتاد تا بلکه بتواند اعمال نفوذی هرچند اندک و حتی کلامی در تحولات منطقه بکند.

جان کری، وزیر امور خارجهٔ امریکا پس از نشست دولتهای حامی به‌اصطلاح مخالفان دمشق در پایتخت فرانسه از حکومت سوریه و پشتیبانان روس آن خواست که «کمی رحم و شفقت» نشان دهند و بگذارند که «مردم» از شهر خارج شوند.

نوع ادبیاتی که رسانه‌های اصلی غربی و عربی در بارهٔ آزادسازی شهر حلب به کار می‌برند نیز قابل‌تأمل است: همگی آن را با عنوان «سقوط حلب» یاد می‌کنند و نه «آزادسازی»؛ گویی شهر دارد به دست مهاجمان بیگانه می‌افتد و زمانی که نیمی از آن در دست تروریستهای دست‌پروردهٔ آنها بود، آن نیمه آزاد بود. استفاده از لفظ «مردم» و «غیرنظامیان» و ... برای یک‌کاسه کردن سرنوشت تروریستها و مردمان عادی و غیرنظامی نیز در راستای تلاش مستمر و مذبوحانهٔ همین دولتها برای نجات افراد مسلح تحت فرمان یا حمایت مستقیم و غیرمستقیم خودشان باید ارزیابی شود.
این در حالی‌ست که خروج مردم از نواحی تحت‌کنترل تروریستها در شرق حلب ادامه دارد و افزایش نیز یافته‌است.

یک سخن‌گوی وزارت دفاع روسیه گفته که حدود پنجاه‌هزار نفر در دو روز گذشته مناطق تحت‌امر افراد مسلح را ترک کرده‌اند و بیش از یک‌هزار تروریست نیز سلاحهای خود را زمین گذاشته و خود را تسلیم کرده‌اند. نیروهای روسیه می‌گویند اکنون ۹۳ درصد حلب در اختیار نیروهای دولت سوریه است.

بوریس جانسون، همتای بریتانیایی جان کری، نیز در سخنانی جالب گفت که «هر چند بدترشدن اوضاع حلب شکستی برای مخالفان [دولت] سوریه به‌شمار می‌رود، تغییری در بنیانهای این جنگ ایجاد نمی‌کند... هیچ راه‌حل نظامی‌ای برای سوریه وجود ندارد. ما باید کوششمان برگشت به یک فرایند سیاسی باشد که اطمینان لازم را به همهٔ طرفها برای ایجاد تعهد به پایان‌دادن به همهٔ درگیریها بدهد.»

این سخنان از زبان وزیر خارجهٔ کشوری که مدتها از حامیان براندازی بشار اسد، رئیس‌جمهور قانونی سوریه، حتی با توسل به زور و مداخلهٔ نظامی خارجی بوده تامل ‌برانگیز است.

البته، تغییرات سیاسی در فرانسه و احتمال روی‌کارآمدن سیاست‌مدارانی که مخالف جنگ در سوریه بوده‌اند، در کنار انتخاب دونالد ترامپ به ریاست‌جمهوری امریکا که بارها از لزوم مبارزه با همهٔ گروههای تروریستی در سوریه سخن گفته و همکاری با روسها و هر آن که با این گروهها مبارزه کند را محتمل دانسته، در فشار روانی حاکم بر روابط بین‌الملل برای شکل‌دهی دوباره و بازتعریف هرچند موقت معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی بی‌تأثیر نبوده‌است.

هم‌پیمانان عرب و غیرعرب امریکا در منطقه نیز به نظر می‌رسد که در حال بازنگری در مواضع خود باشند و هر چند ممکن است به این تغییر مواضع اذعان نکنند، در عمل به سمت سازگارسازی سیاستها و مواضع ضداسد خود – ولو برای مدتی – با واقعیات جدید جهان سیاست پیش می‌روند.
دولت سوریه نیز اخیراً و با وجود پیروزیهایی که به دست آورده گفته که آمادهٔ ازسرگیری گفتگوها با مخالفان موردحمایت خارجی‌ست ولی بدون «مداخلهٔ خارجی و پیش‌شرطها»یی که تاکنون این گروهها برای حضور در این مذاکرات تعیین می‌کرده‌اند؛ پیش‌شرطها و خواسته‌هایی که حامیان عمدتاً سعودی، ترک، و قطری‌شان به آنها دیکته می‌کردند و معمولاً هم امکان سرپیچی از این موارد برای اعضا و وابستگان این گروهها وجود نداشته‌است.

بیشتر نشستهای پیشین برای این گفتگوهای سیاسی بین مخالفان و دولت سوریه نیز به‌علت پافشاری بر همین مواضع به شکست یا درجازدن انجامیده بوده‌است.

ولی پهنهٔ سیاسی این جنگ همهٔ آن چیزی نیست که در سرنوشت آن اثرگذار است؛ پهنهٔ جدی‌تر همان رخ‌دادهایی‌ست که در خاک سوریه و علیه تمامیت ارضی و یکپارچگی این کشور گریبان مردم سوریه – و فراتر از آن، منطقه – را گرفته‌است.

اگر هم در عرصهٔ سیاسی توافقی میان دولت سوریه و معارضان به دست آید، مشخص نیست که این توافق در عمل تأثیری بر معادلات جنگی درون سوریه داشته باشد؛ بسیاری از گروههای تروریستی حاضر در سوریه از هیچ‌یک از گروههای سیاسی شناخته‌شدهٔ تشکیل‌دهندهٔ معارضان حساب نمی‌برند و نیروهایی خودخوانده و جدا از معارضان خارج‌نشین هستند. بنا بر این، چنین توافقهایی زمانی مفید و مؤثر خواهند بود که حساب و تکلیف این گروهها مشخص شود.

پافشاری روسیه بر این مهم که ایالات متحده و غرب و هم‌پیمانان منطقه‌ای‌شان باید گروههای تروریستی خودخواندهٔ معلوم و مجهول‌الحال را جزو گروههای تروریستی‌ای به حساب آورند که باید با آنها جنگید و کارشان را تمام کرد در همین راستا قابل‌بررسی‌ست؛ چه، اگر این گروهها از هر گونه عملیات ضدتروریستی‌ای مستثنا شوند، هیچ تضمینی برای جلوگیری از برهم‌زدن اوضاع پس از هر گونه توافق سیاسی‌ای وجود نخواهد داشت؛ بگذریم از این که تضمینی نیز وجود ندارد که خود گروههای شناسنامه‌دار موردحمایت اعراب و غیراعراب – که از نظر دولت سوریه همچنان تروریستی به شمار می‌روند ولی دولتهای غربی و عربی آنها را جزو معارضان و شاخهٔ نظامی آنها محسوب می‌کنند – به تعهدات خود بر پایهٔ این‌گونه توافقات سیاسی پای‌بند بمانند.

تا کنون نیز این درخواست روسیه برای مرزبندی روشن بین گروههای تروریستی و غیرتروریستی از دید دولتهای ضداسد بی‌پاسخ مانده‌است. این امر از سویی خود باعث شده که دست‌کم تاکنون روسیه و سوریه، بی‌اعتنا به فشارهای سیاسی بین‌المللی، به هدف‌قراردادن این گروهها ادامه دهند و همین نیز نگرانی بیشتر حامیان تروریستها را در پی داشته‌ باشد و، از سوی دیگر، بر تردیدها در بارهٔ صداقت غربیها، اعراب، و ترکیه در مبارزه با تروریستها و نیز تمایل آنان به دست‌یابی به راه‌حلی سیاسی و جامع و، مهم‌تر از آن، پایدار برای سوریه افزوده شود.

در کنار این مسائل، حمایت امریکا و هم‌پیمانانش از گروههای جدایی‌طلب محلی، به‌ویژه در مناطق کردنشین سوریه و در نزدیکی مرزهای ترکیه، نگرانیها را در بارهٔ برنامه‌ای پنهان برای تجزیهٔ سوریه تقویت کرده‌است. امریکا در این حمایتهایش تا آنجا پیش رفته که صدای اعتراض ترکیه – یکی از هم‌پیمانانش در غائلهٔ سوریه – را نیز در آورده‌ که خود نشان از جدیت واشینگتن در پی‌گیری چنین برنامه‌ای برای سوریه است.

حمایت به‌ظاهر جداگانهٔ برخی از اعراب از تشکیل دولتی سلفی و عرب به مرکزیت رقه در شرق سوریه نیز تلاشی موازی در همین راستا تلقی می‌شود. در این صورت، امکان قطع پیوستاری سرزمینی از ایران تا لبنان – که برخی رهبران‌شان با نگرانی و با رویکردی تفرقه‌افکنانه با نام هلال شیعی از آن یاد کرده‌اند – به زعم آنان با ایجاد یک خلافت در شرق سوریه پدید خواهد آمد.

تا زمانی نیز که همهٔ این مسائل و موارد دیگر همگی حل نشده‌اند و اراده‌ای نیز برای حل آنها وجود نداشته باشد، بحران سوریه به‌طور خاص و تروریستهای داعشی و وهابی به‌طور عام همچنان به‌شکل بحرانی دنباله‌دار برای سالیان متمادی حل‌ناشده باقی خواهند ماند. از همین روست که ایران بارها اعلام کرده که به غرب برای حل این مسائل اعتمادی ندارد و تاکنون نیز نیروهای سوری و عراقی را به‌طور مستقل برای رهایی از شرّ این گروههای تروریستی مورد حمایت مستشاری و تاکتیکی خود قرار داده‌است.

از طرف دیگر، هم‌پیمانان ایران همچون نیروهای مقاومت لبنان در سوریه و نیز نیروهای مردمی حشد الشعبی (شامل شیعیان و سنیها و مسیحیان عراقی) در عراق مشغول مبارزه علیه این گروهها در کنار نیروهای مسلح دولتهای قانونی سوریه و عراق هستند.

نقش حمایتی نظامی روسیه، که بیشتر در حملات هوایی و پوشش حمایتی از نیروهای روی زمین نمود یافته، تا کنون در سوریه از مهم‌ترین عوامل بازدارنده – در کنار نیروهای بومی – در برابر تروریستها بوده‌است. روسیه تا کنون به‌خوبی توانسته معادلات را ارزیابی کند و با پیش‌بینی درست نقشه‌های کشورهایی عربی و غیرعربی‌ای که خواهان سرنگونی دولت مرکزی سوریه هستند دست به ابتکارعملهای نظامی و سیاسی‌ای زده تا منافع کوتاه و بلندمدت خود را در منطقه که، فعلاً مهم‌ترینش، حفظ تنها پایگاه نظامی منطقه‌ای خود در کناره‌های غربی سوریه در دریای مدیترانه است، تأمین نماید.

از این نظر، باید در نظر داشت که روسیه یک متحد راهبردی و تاکتیکی در بحران سوریه است و نباید آن را با یک متحد طبیعی و واقعی اشتباه گرفت. مسکو بارها نشان داده که برای تأمین منافعش به هر گونه توافق سرّی و غیرسرّی، مقطعی و بلندمدت، ممکن است متوسل شود.

از این روی، آزادسازی حلب تنها تکه‌ای از جورچین یا پازل بحران سوریه است؛ ولی تکه‌ای بزرگ از آن. چیدن این تکه در جای درستش تصویر بهتری برای جورکردن بقیهٔ تکه‌ها پیش چشم «همه» می‌گذارد.
 
کلمات کلیدی : حلب، سوریه
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۹-۲۲ ۱۹:۳۳:۴۶
اینکه به خدا اعتماد ندارید از آمریکایی ها می پرسید چی کار بکنید ادامه بدین عقب نشینی کنید جال آدم به هم می خوره بیچاره شهدای مدافع حرم با شعار کلمه الله هی العلیا دل به دریا زدند و هیچ قدرت پوشالی نترسیدند درود بر شهید همدانی و همه شهدای مدافع حرم شکست و تقسیم قدرت خیانت به امنیت ایران خون شهدا و اهل بیت ع و خدا بود (4063895) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۹-۲۳ ۰۰:۵۱:۳۳
الحمدلله
به کوری چشم آمریکا،انگلیس،عربستان،ترکیه،قطر و اسرائیل (4064231) (alef-3)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.