به گزارش الف؛ در روز جمعه هفته جاری، مردم ایران به پای صندوقهای رای می روند و دوازدهمین رئیس جمهور را برای سکانداری 4 سال آینده دولت انتخاب میکنند. امروز مشکلات مردم از جنس اقتصاد است. بیکاری جوانان، متناسب نبود درآمد مردم با هزینهها، تورم و... از مشکلات اقتصاد ایران است.
کارشناسان و صاحب نظران اقتصادی، اقتصاد ایران را بیمار میدانند، با این حال 6 نامزد انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهور، نگاه اصلی شان به مشکلات اقتصاد است.
تا کنون سه مناظره زنده تلویزیونی بین نامزدها برگزار شد تا مردم بتوانند به جمع بندی در این خصوص برسند و بتوانند نامزد مورد نظر خود را انتخاب کنند و نام او را روی برگه رای در روز جمعه 29 اردیبهشت بنویسند.
در خصوص بررسی مناظرهای انتخاباتی و همیچنین موضوع اقتصادی که نامزدها بیان کردند، با محمد خوشچهر کارشناس مسائل اقتصادی (اقتصاد سیاسی) در مورد برگزاری مناظرهها و شعارهایی که نامزدها دادند گفتگو کردیم که در ذیل مشاهده میکنید.
نامزدها در مناظرهها تخریبی و سلبی صحبت کردند
الف- سه مناظره برگزار شد، نظر شما در مورد این سه مناظره چیست؟
خوش چهره: فضایی ایجاد کردند که در شأن جمهوری اسلامی نیست؛ جمهور اسلامی کلاس و حقاش نیست که مناظرات به این صورت باشد؛ چرا که مردم را دو قطبی میکند و در مناظرهها به صورت تخریبی و در حقیقت سلبی صحبت میشود؛ فقط نامزدها همدیگر نفی میکنند؛ اسم آن رقابت انتخاباتی نیست؛ بلکه باید نگاه ملی را مورد توجه قرار داد.
الف- نامزدها شعارهای خود را بیان میکنند و در مناظرهها تلاش دارند که نقطه ضعفهای یکدیگر را نشان دهند؛ با این صحبتهایی که نامزدها تاکنون انجام دادند، آیا میتوان مشکلات اقتصادی حل کرد؟
خوش چهره: قطعاً این مناظرهها انتخاباتی هم از نظر شکلی و هم از نظر محتوایی قابل تأمل است؛ از نظر شکلی به این صورت است که با تأسف باید بگویم دستاندرکاران ایجاد مناظره شکل خوبی را بوجود نیاورند؛ یعنی اولاً، از نظر تعداد، نوع تعداد و اینکه روی جناحی که بعد از جنگ تحت عنوان راست و چپ معروف بودند و در سالهای اخیر تحت عنوان اصولگرایان و اصلاحطلبان مطرح شدند؛ این انتخابات یک فضای کاملاً دوقطبی با انتخاب افرادی که تحت عنوان نامزد هستند، پیش آورده است؛ یعنی اگر بنا بود در این کار ظرافتی باشد هدفهایی مانند انتخاب اصلح در کنار افزایش بینش، آگاهی، رشد و آموزش عمومی باشد و تعقل و تفکر بر احساسات حاکم شود و به جای روشهای قلبی و نفی دیگران یا اثبات خود از طریق نفی دیگران که روش کار بعضی از سیاست مداران در دنیا است؛ از طریق اثباتی و ایجابی شرایط مطرح میشود.
میخواهند انتخابات ریاست جمهور مثل انتخابات مجلس شود/نامزدها مانند تیم فوتبال هستند
الف- مانند انتخابات مجلس دهم، منظور شما این است؟
خوشچهره: در انتخابات مجلس شاهد بودیم بخصوصاً در کلانشهرهایی مثل تهران که آن چنان فضا اثباتی و سلبی شد؛ یعنی بخش زیادی از مردم عصبانی شدند، مردم را عصبانی کردند و اینها حاضر شدند به افراد و کسانی رأی دهند و تمام تلاششان بر این بود، چه جریانات و اشخاصی وارد مجلس نشوند. این که چه اشخاصی وارد مجلس میشد؛ مهم نبود؛ به طوری که وقتی به لیست رای دادند که خیلی از این افراد را نمیشناختند. یک بار به شوخی اشاره کردم؛ اگر آدولف هیتلر و افراد این چنین در لیست نامزدهای مجلس بودند، مردم به آنها هم رأی میدادند.
بنابراین در چنین فضایی که قرار است انتخابات مجلس انجام شود و در آن انتخابات که در حقیقت هر 250 هزار نفر تنفیذ اراده و اختیار به یک نفر میکند که مصالح، منافع و مقدرات کشور در بخشهای اقتصادی و اجتماعی را رقم بزنند؛ مشاهده کردیم به خاطر دلایلی که ریشه در نحوه کارکرد مجلس نهم داشت و با بعضی از فضاسازیهایی که فراتر از مجلس بود به روش سلبی (نفی دیگران) رأی دادند که بعدها برخی پشیمان شدند و در فضای مجازی اشاره کردند از برخی از نامزدها شناخت نداشتند.
الف- یعنی این فضا الان برای انتخابات ریاست جمهور شکل گرفته است؟
خوش چهره: الان در بین دستاندرکاران انتخابات دولت دوازدهم در حال ایجاد آن هستند که انجام شده؛ یعنی دو جناح از هر کدام سه نفر انتخاب شدند؛ به مزاح در ابتدا میگفتند نفرات به مانند تیم فوتبال است، یک نفر حمله و یک نفر دفاع، دو نفر هم عنوان یار کمکی و تماشاچی به میان آمدهاند.
اگر این مزاح را بپذیریم نشان میدهد که تقابل ایجاد میشود و رقابت انتخاباتی نیست. در رقابت انتخاباتی باید رقابت باشد که یکی از اصول شناخته شده در حوزههای سیاست و حتی در اقتصاد است. هر نامزدی سعی میکند کالای خود را بفروشد و هر شخصی و تفکر او، کالا است و کالای خود را مطرح و فواید آن را ذکر کند؛ مثلا با تبلیغاتی که برای کالاهای فیزیکی انجام میشود مانند اینکه فروشنده میگوید سیب من تازه است، برای فلان محل، شاداب، تمیز و با قیمت مناسب عرضه میشود و در مورد فواید سیب خودش سخن میگوید؛ ولی اگر رقابت تبدیل به حسادت انتخاباتی شود یا تقابل و تعارض انتخاباتی در میان باشد؛ حسادت یعنی نفی زوال نعمت دیگری است یا زوال نعمت دیگران را خواستن، به جای اینکه نعمت خود را بخواهد عرضه کند و در زوال اشاره میکند که این سیب با اینکه در بسته و مصرف نشده، کرم دارد و آلوده است؛ قیمت آن چرا بالاست.
الف- ارزیابی شما از سخن کاندیداها چیست؟
خوشچهره: هر کسی در درجه اول باید کالای خودش را مطرح کند. با این روش، فضای انتخابات را احساسی میکنند و در فضای مجازی هر حرف شایسته یا ناشایست، هر سره یا ناسرهای می زنند و به جای قضاوت عقلی معیار، منطقی و اخلاقی داشته باشد؛ صرف اینکه چه کسی توانسته است یک حرف درشتی بزند؛ این امتیاز محسوب میشود. چند بار نیز تا کنون اشاره کردم، صدا و سیما وظیفه دارد و فضای انتخاباتی به مسابقه فوتبال انتخاباتی تبدیل شده است، حتما میتواند یک برنامه نود انتخاباتی داشت؛ البته منظورم تایید این گونه برنامهها نیست، ولی صدا و سیما مثل فوتبال یک برنامه نود انتخاباتی برگزار کند؛ یعنی سخنان نامزدها را در تکرار برای مردم پخش کند و بر اساس آن یک نود انتخاباتی در نظر بگیرد که ادبیات، واژهها، اهداف و شعارهایی که نامزدها میگویند و یا مطرح کردند؛ بررسی شود که از اینها چه میزان شدنی و چقدر صحیح است؛ آیا این ادعاها و اظهار نظرها مبتنی بر آگاهی، علم است و چه میزان براساس شعارزدگی است و تلاشی برای انتخاب آگاهانه و افزایش آگاهی و بینش مردم باشد تا انتخاب کنند.
صدا و سیما ارزش خود را آن قدر پایین آورده که علیرغم دادن چنین پیشنهاداتی از امثال بنده متأسفانه، هیچ واکنشی را نه به صورت نفی و نه اثباتی یا رد یا قبول آن نداشته که یک فضای کماکان دوقطبی، سیاسی انتخاباتی که در شأن نظام جمهوری اسلامی ایران نیست، ایجاد شده که اخلاق در آن به شدت نزول میکند.
بنابراین سخنهایی در این روزها شاهد هستیم؛ اگر چه بنده تمام مناظرهها را ندیدم و در مقام این که بگویم کامل دیدم نمیتوانم قضاوت مطلق کنم؛ ولی آن بخش قابل توجهی که مشاهده کردم، نشان داد در مناظره خیلی از بحثها سلبی بود؛ یعنی نامزدها با نفی دیگری به دنبال اثبات خود بودند و در این چنین فضایی گاهی اوقات تهمت، صحبتهای غیر واقعی، مباحث این گونه هم حالا آگاهانه یا ناآگاهانه میتواند مطرح می شود. تصحیح این مطالب هنوز جا دارد و در این مدت محدودی که برای انتخابات باقی مانده است، حداقل میشود فضایی را ایجاد کرد که به سمت شعارزدگی نرویم. درکل باید گفت که خروجی مناظرهها بداخلاقی بود و اخلاق مداری رعایت نشد؛ هر چند یک، دو نفر از کاندیداها بودند که اخلاق را رعایت کردند و کظم غیب کردند و از اطلاعات خود عیله نامزد دیگر استفاده نکردند.
برنامه ششم، قانون بودجه و... داریم/ نامزدها فقط عارضه ها را گفتند که همه میدانند
الف- ارزیابی شما در مورد برنامه و شعارهای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری برای حل مشکلات چگونه است؟
خوش چهره: برنامه و برنامه ریزی در بحثهای اقتصادی و اجتماعی یعنی چند هدف مشخص است. مثلاً در حوزه اقتصادی تولید ناخالص ملی که با نرخ رشد اقتصادی نشان داده میشود، چگونگی این نرخ رشد که از چه مجاری و حوزه ای، درونزا و برونزا بودن آن حاصل خواهد شد. متعاقباً اهدافی مثل اشتغال، تورم، کاهش سطح عمومی قیمتها و افزایش صادرات و... در واقع سطحی از متغیرهای کلان اقتصادی مربوط به اقتصاد است مطرح میشود. در حوزههای اجتماعی هم به همین صورت است. اینکه نامزدی اعلام کند من حدود 600 یا 700 صفحه برنامه دارم؛ اینها مربوط به انتخابات به این مفهوم نیست، زیرا در خیلی از کشورها، اهداف است که انتخابات را میبرد، آنها برنامه ارائه میدهند؛ برای مثال برنامه حزب ما در حوزههای مختلف اینگونه است.
بنابراین الان ما برنامه داریم، برنامه ششم توسعه، قانون بودجه سال 96 و... که خیلی از اینها الزاماتی است و دولت نمیتواند از آن خارج شود و یا بحث اقتصاد مقاومتی و سیاستهای ابلاغی آن وجود دارد، بنابراین در مورد شرایط انتخابات، عموما در این چند دوره شاهد بودیم که افراد میآیند و عارضههایی که در حوزههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و سیاسی با وجود دارد، را بیان میکنند؛ مانند معضلاتی مثل بیکاری، اعتیاد، عقب افتادن ازدواجها و… که این موارد عمدتاً عارضهها هستند. با روش پزشکی اگر بررسی کنیم و آسیبشناسی داشته باشیم؛ صرف عارضه مهم است، زیرا عارضه را افراد عادی هم میتوانند درک کنند؛ حتی به مزاح و یا واقعی مادربزرگ بنده که الان مرحوم شدند؛ ایشان هم میتواند عارضهای از مسائلی بگوید که مربوط به تورم، گرانی و … با ادبیات خودش بیان کند. سوار تاکسی که می شوید و این عارضهها با ادبیات همان شغل شنیده میشود و یا در فضای عمومی به همین صورت است. عارضه مهم نیست، صرف اینکه این حرف گفته شود یا نه مهم نیست. فرق یک پزشک حاذق با کسی که فقط عارضه را میبیند این است که به دلایل ایجاد، ریشهها و عوامل که آن پیش میرود که اصطلاحاً با یک شناخت، معرفت و بصیرت این عارضهها را بیان میکند؛ برای همین یک پزشک حاذق آزمایشهای متعددی مثل آزمایش خون، امآرآی، سونوگرافی و… که آزمایشهای تکمیلی است، را انجام می دهد که بتواند به سطحی از معرفت برسد. تازه اگر عنوان کند دلایل ایجابی را، یعنی مشکل را متوجه شده و نظرش باید مورد تأیید چند متخصص دیگر قرار گیرد تا بعد از آن درمان آغاز شود؛ که آیا ریشهها اینگونه است یا ریشه در موارد دیگری است؟
ما در این انتخابات شاهد هستیم که خیلیها مشکلات را برونزا میدانند یعنی حل مشکلات را با دنیای بیرون از کشور مخصوصا آمریکا و مسائل دیگر… که به صورت صریح یا غیرصریح در صحبتها است بیان میکنند. اگر برونزا فعالیت و مسائل را برطرف کنیم؛ محیط داخل در همه حوزهها اصلاح میشود که این یک نوع تشخیص است و تأیید کارشناسی و به اصطلاح حکم حکیمانه را هنوز ندارد؛ نمیخواهیم نفی کنیم و بگوییم بیتأثیر است اما اینکه ریشه و دلایل آن این باشد؛ نه، درست نیست.
در مقابل نظریه رقیبی وجود دارد که ضد این نگاه سخن میگوید؛ باز هم آن از یک جامعیت استدلال هنوز برخوردار نیست، اگر چه این حرف ممکن است با استناداتی متصل باشد؛ ولی در مجموع نظرم این است که انتخابات اینگونه و به این صورت است. ترامپ هم به این صورت عمل کرد و بیشتر مطالبات مردم را احصا و مطرح کرد؛ در آنجا سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی به او کمک کردند که مجموعهای از مسائل را مطرح کرد که بین آنها تناقض هم وجود داشت؛ مثلاً برای راضی کردند نژادپرستان و میلیتاریستا در امریکا، حتی ادعای قوی کردن آمریکا از طریق اعمال زور و بمب اتم را نیز مطرح کرد و در مقابل آن بحث فقر و بیکاری، آلودگی حوزههای سیاسی و سیاستمداران را مطرح و اشاره کرد که تجمع افرادی که در واشنگتن است من به آنجا میروم و سیفون را میکشم چه بلایی سرشان بیاورم.
ترامپ فقط جهت کسب رأی وارد شد/باید اولویت آن را هم بگویند
ترامپ در ادبیات خوب عرضه و بیان کرد؛ در یک محیط اخلاق حاکم نیست و فزون های قدرت وجود دارد، ناراحت نمی شود که در نظام جمهوری اسلامی ایران که مبانی باید اخلاقی شود، حوزه های قانون مشخص و ریل گذاری ها تا حدود زیادی مشخص است. مشاهده کردیم زمانی که ترامپ آمد؛ فقط جهت کسب رأی وارد شد و بعد از انتخاب شدن، برخلاف خیلی از گفتههایش عمل می کند. بنابراین در ایران صرف گفتن عوارض که این موارد است و بدون استدلال های عالمانه مورد تأیید نخبگی و صاحبنظران، کافی نیست و این موضوع را باید صداوسیما و جریانات انتخاباتی ایجاد میکردند، که نمونه آن برنامه نقد مثل نود انتخاباتی است و... که مردم به دقت نظرات افراد مختلف را که برای نقد میآیند، که فرض بر مصلح بودن آن است ولی میتوانند گرایشهای سیاسی متفاوتی داشته باشند، به شرطی که مسائل و منافع ملی هدف اصلی آنها باشد و مردم این نظرات را دنبال کنند.
تازه اگر موارد انجام شد و نامزدها عارضهها را بیان کردند، باید اولویت آن را هم بگویند؛ زیرا نمی توان همزمان همه عارضهها را برطرف کرد؛ باید گفته شود با کدام شروع میشود و در اینجا اولویت معیار ارزیابی یک مدیر استراتژیک و توانا است، نه اینکه صرف گفتن مشکلات و هدفهای را مطرح کند، بلکه با کدام هدف با توجه به محدودیتها و امکانات، منابع و محدودیت زمان با کدام اولویتها باید شروع کرد.
متعاقباً بعد از مشخص شدن اولویتها؛ که خیلی از راهکارها از دل ریشهها و دلایل ایجابی خود را نشان میدهد یعنی اگر شناخت درستی نسبت به پدیدههای اجتماعی- اقتصادی داشته باشیم؛ بخشی از راهحلها در آن آن است؛ بنابراین درمان، راه حل یا برنامه بعد از این مسائل ایجاد میشود و در این نسخه نویسی که درمان است، و اجرای برنامه که معادل مرحله درمان است؛ کاندیدی پیروز میشود، .باید قبل از اجرا عنوان کند که متناسب با شرایط بیمار، نسخه اجرایی را مینویسد؛ یعنی جنسیت، سن، شرایط مالی بیمار مهم است، اگر به سن بیمار دقت نشود که با دوز دارو آن دنبال میکنند، ممکن است دارو و روش ما برای بیمار مرگآور باشد؛ بنابراین دارویی که به یک نوجوان و کودک میدهند با دارویی که به سن بالاتر میدهند از نظر میزان و نوع اثرگذاری کاملاً متفاوت است. شاید برای درمان حرفهایی بزنید که با شرایط بیمار از نظر مالی اصلاً تناسب نداشته باشد؛ مثلاً گفته شود راه حل شما این است که به فلان انستیتو در سوییس سریعاً مراجعه کنید و مراتب درمان را پیش بگیرید؛ بیماری که محتاج نان شب است، با این راه حل بی ربط گفته شده، گاهی درمانها و شعارهایی که داده میشود، با شرایط بیمار تناسب ندارد و با شرایط، واقعیتها و منابع مالی کشور همسان نیست.
متأسف میشویم که در یک فضایی به این گونه است؛ جسارت نمیکنم که همه افراد عزیزانی که در صحنهاند، مصداق کامل این حرفها هستند، ولی چنین فضایی را ایجاد نکردیم، نامزدها بیشتر به تقابل شخصی و تقابل جناحی و در حقیقت بیاخلاقی و کاهش جایگاه والایی که نظام جمهوری اسلامی در ادبیات حضرت امام، قانون اساسی و فرمایشات مقام معظم رهبری دارد و این انتظارات مردم که از کشور وجود دارد، حرکت شود.
الف- مردم چگون بتوانند ارزیابی کنند و فرد مورد نظر خود را انتخاب کنند؟
خوش چهره: اولاً ادبیات به کار رفته در سخنان کاندیداها و صداقت برای فردی که هوشیار باشد، میتواند در صحبتهای نامزدها پیدا کند؛ متعاقباً گفتم راهحلها باید ریشه در شناخت پدیده و شناخت صحیح و عالمانه دلایلی را ایجادی داشته باشد؛ برای مثال این اشکال دارد و اشکالات را ببینند و اگر در مورد شناخت کمتری دارند، باید راهحل ارائه دهند. انتظارات این است صدا سیما یک فضای علمی در جهت نقد سخنان کاندیداها مثل برنامه نود فوتبالی اما انتخاباتی برگزار کند.
میخواهند کاری را انجام ندهند، میگویند ساختاری است
الف- امروز موضوع اقتصاد، موضوع نخست کشور است، و معیشت مردم با مشکل مواجه است، برخی مشکل اقتصاد ایران را ساختار میدانند و اعتقاد دارند تا ساختارها اصلاح نشود، نمی تواند اقدامی برای اقتصاد ایران انجام داد؟
خوش چهره: یکی از مسائل و مشکلات اقتصاد ایران، ساختاری است و 10 مسئله و مشکل دیگر هم دارد؛ مسائل دیگری هم دخیل است، اگر کسی در مورد ساختار صحبت میش.د، فقط دولتمردان آن را مطرح میکنند؛ البته نه اینکه ساختار اشکال اقتصاد ایران نباشد. درست است، اما ساختار یعنی اقدام پرهزینه، زمانبر و مخاطرهانگیز است؛ میخواهند کاری را انجام ندهند، میگویند، ساختاری است.
مشکلات ساختاری، مگر انقلاب جمهوری اسلامی پیروز شد، ساختار سیاسی و حکومتی رژیم را تغییر داده بودیم؟، نه با همان ساختار شروع و اقدامات عملیاتی اجرا کردیم. در نظام آموزش و پرورش مسئلهدار، امور تربیتی را در کنار آن گذاشتیم. در نظام دفاعی که وابسته به رژیم شاه و آمریکا بود، تشکیلات مردمی را در دفاع ملی ایجاد کردیم و این تشکیلات ملی با آن ساختار نظامی کلاسیک اصلاح شد و روحیه شهادتطلبی به را پیدا کرده و در میان مدت جواب داد و هشت سال جنگ تحمیلی را دنبال کردیم؛ بنابراین صرف ساختار دلیل نمیشود که دستانمان را بالا ببریم.
الف- مناظره سوم با موضوع اقتصادی برگزار شد؛ دولت یازدهم به رشد اقتصادی اشاره میکند؛ نامزدها هم اشاراتی داشتند؛ نظر شما در این مورد چیست؟
خوشچهره: متاسفانه همه نامزدها به کلی گویی بسنده کردند و وارد جزئیات نشدند؛ نامزدها از کنار موضوع نرخ رشد اقتصادی که مورد توجه همه است، گذشتند. نرخ مثبت و بالای رشد اقتصادی حتما تضمین کننده وضعیت خوب اقتصادی نیست؛ و باید در زندگی مردم دیده شود. نرخ رشد اقتصادی زمانی خوب است که باعث ایجاد اشتغال شود و اعداد نشاند دهند وضعیت خوب یا بد نخواهد بود؛ البته نرخ مثبت رشد اقتصادی یک شرط لازم است؛ ولی کافی نیست. باید در رشد اقتصادی شیوه های تولید مدنظر قرار گیرد، اینکه آیا در زندگی مردم و نیروی کار تاثیر ایجاد میکند یانه.
ممکن است نحوه تولید رباتیک باشد که در این مورد اشتغال و ایجاد شغل نقشی ندارد یا اینکه افزایش تولید و فروش نفت که خام فروشی محسوب میشود، باعث ایجاد رشد اقتصادی شده است که ارزش و کیفیت رشد اقتصادی را بالا نمیبرد. با توجه به شرایط کشور نرخ رشد اقتصادی باید در نحوه توزیع ثروت و درآمد تغییر ویژهای داشته باشد بعد از آن باید رشد را مورد ارزیابی قرار داد.