توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 507852
نگاه نگران اسرائیل به صفحه شطرنج سوریه
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۰۷:۳۹
اسرائیلی‌ها حالا نه‌تنها صدای پا بلکه صدای نفس‌های ایران را نیز می‌توانند بشنوند. نویسنده روزنامه نیویورک‌تایمز بر این باور است که اسرائیل، حضور و تسلط ایران بر سوریه را بر نمی‌تابد و احتمالاً دست به حمله‌ای علیه سوریه خواهد زد.

نشانه‌های پایان جنگ در سوریه از پس ویرانه‌های این کشور پدیدار شده‌اند و 6 سال نبرد بین نیروهای داخلی و بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی در سرزمین سوریه به مراحل سرنوشت‌ساز خود رسیده است. امروز، تحلیل نظم پس از جنگ و آینده سیاست داخلی و خارجی سوریه است که به تیتر یک مهم‌ترین رسانه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی تبدیل شده است. دستاوردهای ایران در سوریه، اغلب تحلیل‌ها را به این سمت سوق داده است که ایران، پیروز نهایی در جنگ سوریه است؛ نتیجه‌ای که بیش از همه اسرائیل را نگران ساخته است. اسرائیلی‌ها حالا نه‌تنها صدای پا بلکه صدای نفس‌های ایران را نیز می‌توانند بشنوند. نویسنده روزنامه نیویورک‌تایمز بر این باور است که اسرائیل، حضور و تسلط ایران بر سوریه را بر نمی‌تابد و احتمالاً دست به حمله‌ای علیه سوریه خواهد زد. متن زیر ترجمه مطلبی است به قلم دیوید دابلیولِش از روزنامه نیویورک تایمز با عنوان "ایران در حال تسلط بر سوریه است. آیا کسی توان توقف آن را دارد؟":

از پایان جنگ سرد تا سال 2010، سوریه که در ابتدا تحت حکومت حافظ اسد و سپس پسرش، بشار اسد بود، یک موقعیت ژئوپلیتیک انعطاف‌پذیر و منحصر به فرد در جهان عرب داشت: سوریه یکی از دشمنان علنی اسرائیل بود اما مستقیماً با آن مذاکره می‌کرد. ادعا می‌شد که سوریه، قلب شکسته ملی‌گرایی عربی است اما این کشور به ائتلاف ملل متحد برای بیرون راندن عراق از کویت در سال 1991 پیوست. ایالات‌متحده دولت اسد را "حامی تروریسم" نامید اما نهادهای اطلاعاتی این کشور با همتایان آمریکایی خود در جنگ علیه القاعده همکاری کردند.

آن روزهای انعطاف‌پذیری ممکن است به سر آمده باشد.

از آغاز جنگ در سال 2011، دولت بشار اسد بر ایران و نایبانش نظیر حزب‌الله تکیه کرد تا در قدرت بماند. با وجود اینکه، روسیه نیز نقش مهمی ایفا کرده است، اما تهران، حامی اصلی دولت سوریه بوده است. حالا با توجه به اینکه پایان جنگ، ظاهراً قریب‌الوقوع است، به نظر می‌رسد ایران برنده بزرگ این جنگ باشد و سیاست خارجی سوریه در آینده، تحت کنترل آن باشد. این نتایج می‌تواند به‌راستی [برای غرب و متحدانش] فاجعه‌بار باشد.

اتحاد ایران- سوریه در سال 1979 به دنبال انقلاب ایران و نیز امضای معاهده صلح بین اسرائیل و مصر که پیش از این شریک عربِ ملی‌گرای سوریه بود، متولد شد. حافظ اسد که احساس می‌کرد منزوی شده است، معتقد بود که سوریه نیازمند دوستان قدرتمند جدیدی است. ایران این نقش را با رساندن کمک نظامی و اقتصادی و نیز با حمایت از حزب‌الله لبنان ایفا کرد؛ و به خاطر کمک به دمشق، موقعیت استراتژیک خود را در آنجا حفظ کرد.

با این حال، این روابط همیشه روابطی آشفته بود. این آشفتگی تا حدودی به خاطر تفاوت‌ها بین دو کشور بود: سوریه کشوری با اکثریت عرب سنی و تحت حاکمیت حزب سکولار بعث (از اوایل دهه 1960) بوده است. از سویی دیگر، ایران کشوری با اکثریت فارس و شیعه است که از سال 1979 تبدیل به یک جمهوری اسلامی شد.

[تا پیش از جنگ در سال 2011] سوریه اغلب در مورد مسائل سیاسی از ایران فاصله گرفته بود که این امر تا حدود زیادی موجب تعجب ایران بود. در واقع، اسد بیشتر تمایل داشت اتحاد با ایران را به‌عنوان یک دارایی قابل معامله ببیند؛ چیزی که او می‌توانست در ازای یک معامله بزرگ در مورد بلندی‌های جولان (که از سال 1967 در اشغال اسرائیل است) یا بهبود روابط با ایالات‌متحده، آن را بفروشد. او همچنین با مذاکره با اسرائیل، حمایت از نیروهای سیاسی متفاوت [با نظر ایران] در عراقِ بعد از صدام حسین و در مواردی، تعقیب رابطه‌ای بهتر با غرب، مخالف ایران رفتار کرد.

سپس [اسد] درگیر جنگ سوریه شد. همچنان که صفوف نبرد بین دولت و مخالفان شورشی آن در داخل سوریه گسترش می‌یافت، سیاست خارجی دمشق نیز سخت‌تر می‌شد. ایران از آغاز به کمک اسد آمد تا دسترسی خود به لبنان را حفظ کند و عربستان سعودی را از گسترش نفوذ در شام بازدارد. این کمک، سرنوشت‌ساز بوده است. جنگ، ظاهراً و در نهایت، رو به پایان و اسد همچنان در قدرت است؛ با بدهی بزرگی به کشوری که او را قادر به بقا کرد.

ایران از قراردادهای کمک برای بازسازی گرفته تا سازمان‌دهی و پشتیبانی شبه‌نظامیان حامی دولت که اسد را سر پا نگه داشته‌اند، عمیقاً به سوریه نفوذ کرده است به‌گونه‌ای که اسد قادر به نادیده گرفتن آن نیست. رئیس‌جمهور سوریه، در 20 آگوست، سخنرانی جسورانه‌ای داشت که در آن از متحدانش تشکر کرد و اظهار داشت که «هیچ همکاری امنیتی یا هیچ بازگشایی سفارتخانه‌ای [بین سوریه] و کشورهایی که با او مخالف بوده‌اند متصور نیست.» او صراحتاً گفت که سوریه در آینده نگاه بیشتری به شرق دارد تا به غرب.

برخی چهره‌های حامی ایران در میان تصمیم‌گیرندگان سوری شاید در این مورد، سکوت رضایت بخشی را در پیش بگیرند؛ نه‌تنها به این خاطر که از کوشش‌های مکرر غرب برای تضعیف دولت سوریه عصبانی هستند بلکه به این خاطر که روابط نزدیک‌تر با ایران، وضعیت سیاسی و اقتصادی آن‌ها را تحکیم می‌بخشد.

اگر اسد راه را به‌عنوان یک موکل برای تهران به پایان برساند، این امر ممکن است به وضعیت بسیار خطرناکی منجر شود. به‌طور خاص، اسرائیل نگران این چشم‌انداز است. اسرائیل مکرراً به نیروهای حامی دولت سوریه در بلندی‌های جولان و اطراف آن حمله کرده است. این جنگ حتی منجر به این شده است که اسرائیل از برخی گروه‌های اپوزیسیون سوریه (از جمله جهادی‌ها) که در امتداد مرز سوریه- اسرائیل مستقر هستند، حمایت تاکتیکی کند تا مانع ایجاد حضور دائمی نایب ایران (حزب‌الله) در این منطقه شود. اگر چرخش سوریه به سمت ایران ادامه یابد، اسرائیل احساس می‌کند که وقتی به بلندی‌های جولان نظاره می‌کند، ایران را می‌بیند که به آن خیره شده است.

تا کنون به نظر رسیده است که دولت ترامپ می‌خواهد سوریه را تسلیم روسیه کند (به‌جز مسئله شکست داعش). اما واشنگتن بایستی درک کند که معنای واقعی این کار این است: تسلیم سوریه به ایران. روسیه چیزی بیش از حفظ پایگاه‌های نظامی خود در سوریه نمی‌خواهد. به‌محض این‌که جنگ تمام شود، روسیه به‌واقع عامل توازنی برای ایران محسوب نمی‌شود.

برای دهه‌ها، سوریه، ایالات‌متحده را اهرم فشاری بر اسرائیل در مسئله جولان و دور نگه داشتن آن در ازای چشم‌انداز یک صلح جامع عرب- اسرائیلی و نیز هموار ساختن راه برای سرمایه‌گذاری خارجی در این کشور، دیده است. اما اگر ایالات‌متحده، دیگر منافعی در سوریه نداشته باشد و اگر روسیه همچنان صرفاً بر مسائل امنیتی تمرکز کند و سیاست را نادیده بگیرد، آنگاه ایران بر دمشق مسلط خواهد شد.

در خلأ، این مسئله اهمیتی ندارد. اما امروز، خاورمیانه یک خلأ نیست. اسرائیل کنترل ایران بر سوریه را بر نمی‌تابد. نتیجه، ناگزیر، جنگ سوریه- اسرائیل خواهد بود که به‌واقع جنگ ایران- اسرائیل است؛ جنگی که به سوریه محدود نخواهد شد.

برای ممانعت از این امر، سیاست‌گذاران آمریکایی و روسی باید کار بیشتری برای خاتمه جنگ انجام دهند. آن‌ها بایستی به ایجاد "مناطق امن" و نظارت بر آن کمک کنند و برای تنظیم آینده سوریه پس از جنگ، بر دیپلماسی تکیه کنند. سایر بازیگران خارجی باید در سوریه فعال بمانند تا بر دولت این کشور نفوذ داشته باشند. اگر ایران تنها طرفی باشد که بر آینده سوریه سرمایه‌گذاری کند، نتیجه می‌تواند [برای غرب و متحدانش] فاجعه‌بار باشد.

29 آگوست

https://www.nytimes.com/2017/08/29/opinion/iran-syria.html

نویسنده:

دیوید دابلیولِش
 
کلمات کلیدی : اسرائیل، جنگ سوریه
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.