روزنامه ایران نوشت: یکی از ویژگیهای دولت هشت ساله محمود احمدینژاد، فهرست بلندبالای وزیران، معاونان و منتسبانی بود که بواسطه تغییرهای پیدرپی کابینه، طولانیتر از فهرست وزرا و معاونان دولتهای قبل و بعد از خود بود.
احمدینژاد چنان بر تعویض مدیران ارشد خود اصرار داشت که در واپسین روزهای دولت اولش، بیم آن میرفت کابینهاش به دلیل کثرت دگرگونی وزیران نیازمند رأی اعتماد مجدد شود. چه نزدیک نیمی از وزیران کابینه اول او از جمله وزیران رفاه و تأمین اجتماعی، تعاون، صنایع و معادن، نفت، آموزش و پرورش، راه و شهرسازی، دادگستری، امور اقتصاد و دارایی، کشور، اطلاعات، و فرهنگ و ارشاد اسلامی با استعفا یا تصمیم احمدینژاد، از دولت جدا شده بودند.
این در حالی بود که فقط وزارت کشور در دولت اول، سه وزیر به خود دید. دولت دوم احمدینژاد نیز از دایره تغییرات مصون نماند و وزیران امور خارجه، راه و ترابری، تعاون، ورزش و جوانان، نفت، ارتباطات و فناوری اطلاعات، بهداشت و درمان و آموزش پزشکی یا استعفا داده یا برکنار شدند. این تغییرات، منحصر به وزیران نبود و معاونان ریاست جمهوری، ریاست سازمانها، استانداریها همچنین معاونت وزارتخانهها را نیز شامل میشد.
مجموعه این تحولات بود که سبب شد «احمدی نژادی»ها مشتمل بر مجموعه پرتعدادی شوند که از یاران غار محمود احمدینژاد تا مخالفان سرسختش را در بر بگیرد. چه شمار قابل توجهی از مدیران ارشد دو دولت وی، در اثنای کار با رئیس دولت زاویه جدی پیدا کردند و بعد از کنارهگیری خودخواسته یا برکناری، مقابل احمدینژاد قرار گرفتند.اگرچه امروز از این دایره تنها مصطفی پورمحمدی وزیر کشور و علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه دولت سابق، در دولت حسن روحانی حضور دارند، اما دیگر «احمدی نژادی»ها با وجود نداشتن مسئولیت دولتی رغبت زیادی برای ترک صحنه سیاست از خود نشان ندادند و با همه افتراق و اختلاف سلیقهشان با یکدیگر یا رئیس دولت، در پی فرصتی برای بازگشت به قدرت هستند.
چنانکه در دو انتخابات مجلس شورای اسلامی نهم و دهم، ردیفی از وزیران دو دولت احمدینژاد برای ورود به پارلمان نامنویسی و گاه توفیقاتی نیز کسب کردند. چنانکه امروز حمید رضا حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش، محمدمهدی زاهدی وزیر علوم، اسدالله عباسی وزیر کار، عبدالرضا مصری وزیر رفاه و محمود بهمنی، رئیس کل بانک مرکزی در کسوت نماینده در مجلس شورای اسلامی حضور دارند و اگر شکست 30 به صفر فهرست «شورای ائتلاف اصولگرایان» در تهران نبود، چه بسا شمار این وزیران در پارلمان افزوده میشد.
هر چند «احمدینژادی»ها در رقابتهای انتخاباتی مجلس شورای اسلامی چندان تباین و تضادی با یکدیگر نشان ندادند و تنها در دوری و نزدیکی به رئیس دولت قبل، با هم تفاوت داشتند، اما به نظر میرسد در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، نه تنها این تمایزات پررنگتر شود، بلکه این احتمال نیز وجود دارد که پیش از رقابت اصلی در صحنه انتخابات اردیبهشت 96، رقابتی داخلی در اردوگاه «احمدی نژادی»ها شکل بگیرد و پس لرزههای آن، آوردگاه 96 را تحتالشعاع قرار دهد.
احمدی نژادیترین عضو حلقه احمدینژادی ها
فعــــلاً احمـــــدینــژادیتـــریــــن احمدی نژادی حاضر در صحنه سیاست و رقابت، حمید بقایی معاون رئیس دولت سابق است؛ فردی که اگرچه در بدو ورود اعلام کرد مستقل از افراد و گروهها نامزد انتخابات ریاست جمهوری خواهد شد، اما به صراحت اعلام کرد آمده است تا راه احمدینژاد را ادامه بدهد. اسفندیار رحیم مشایی کاندیدای رد صلاحیت شده انتخابات ریاست جمهوری 92 هم بعد از چهار سال سکوت و تحفظ، در حمایت از بقایی کنفرانس مطبوعاتی گذاشت و با تأکید بر اینکه «بقایی، احمدینژاد است» او را بهعنوان نزدیکترین چهره به رئیس دولت سابق معرفی کرد.
همراهی و عکس یادگاری احمدینژاد با بقایی و مشایی در مراسم روز درختکاری، اشارات آشکاری به اردوگاههای انتخاباتی و بدنه اجتماعی فرستاد که به اعتقاد ناظران در تناقض آشکار با تصمیم پیشتر اعلام شده احمدینژاد بود که نه قرار بود نامزد شود و نه از نامزدی حمایت کند. اگرچه دایره این طیف از احمدی نژادیها محدودتر از دیگر طیف هاست، اما حضور رئیس دولت سابق در میان این گروه، این امیدواری را برایشان ایجاد کرده است که بخش عمدهای از سبد رأی احمدینژاد را به سمت خود هدایت کنند.
بزرگترین تشکیلات احمدینژادی
پر بیراه نیست اگر «جبهه یکتا» پرتعدادترین تشکل از بازماندگان دولتهای نهم و دهم نامیده شود؛ تشکلی که حمیدرضا حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش، سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمد مهدی زاهدی و کامران دانشجو وزیران علوم، محمد عباسی وزیر ورزش و جوانان، علیرضا علی احمدی وزیر آموزش و پرورش، اسدالله عباسی وزیر تعاون دولت سابق در کنار مسعود زریبافان و لطفالله فروزنده معاونان رئیس جمهوری در آن عضویت داشته یا دارند. اگرچه مؤسسان «جبهه یکتا» هنگام اعلام موجودیت، تأکید کرده بودند فعالیتشان «گفتمانی» است و نه «سیاسی»، اما این تشکل عزم جزم کرده است در انتخابات ریاست جمهوری نقش ویژهای داشته باشد.
در فهرست 21 نفرهای که اخیراً به رأی مجمع عمومی «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» گذاشته شد، 7 نامزد به «جبهه یکتا» منتسب بودند.حمید رضا حاجی بابایی، رستم قاسمی، مهرداد بذرپاش، مسعود زریبافان، محمد عباسی، ابراهیم عزیزی و محمد مهدی زاهدی 4 وزیر و 3 معاون محمود احمدینژاد، از نامزدهایی هستند که در «جبهه یکتا» عضویت دارند و یک سوم فهرست نامزدهای «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» را تشکیل میدهند. این طیف از احمدی نژادیها، تمایل بسیار کمی برای انتقاد از رئیس دولت قبل دارند؛ برخلاف وزیرانی که علیه احمدینژاد دست به افشاگری زدند. این گروه همواره انتقادات تند و تیزی علیه دولت حسن روحانی مطرح ساختهاند. یکتاییها اعلام کردهاند به سازوکار «جبهه مردمی» پایبند خواهند ماند و از نامزد نهایی این نهاد حمایت خواهند کرد.
احمدینژادیهای مخالف مشایی
دومین تشکیلات احمدی نژادی که از مدتها پیش خود را برای ورود به میدان گرم کرده است، «پایداری» است؛ تشکیلاتی که برای خود پسوند «جبهه» را میپسندد اما از وزارت کشور بهعنوان «حزب» مجوز فعالیت گرفته است. پدر معنوی و رئیس شورای فقاهتی این تشکل، آیتالله مصباح یزدی است و مرتضی آقا تهرانی معلم اخلاق کابینه اول احمدینژاد، دبیرکلی این مجموعه را به عهده دارد.
صادق محصولی، وزیر کشور دولت احمدینژاد یکی از اعضای ارشد این حزب است. حزبی که از ابتدای دولت اول احمدینژاد تمام هم و غمش را مصروف حمایت دولت کرد اما در انتهای دولت اول به خاطر پررنگ شدن نقش مشایی، از احمدینژاد فاصله گرفت.
اعضای این حزب نیز کمتر منتقد دولت قبل هستند و دولت فعلی و سیاستهایش را برنمیتابند. پایداریها در جریان انتخابات مجلس دهم، نقش اول بازی انتخاباتی اصولگرایان بودند اما در «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» که قرار است برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده برنامهریزی کند، به بازی گرفته نشدند. آقا تهرانی دبیر کل پایداری به کرات اعلام کرده است تشکل متبوعش الزامی به حمایت از نهاد انتخاباتی اصولگرایان نمیبیند اما اگر نامزد نهایی «جبهه مردمی» به اعتقاد آنها «اصلح» باشد، حمایت از او را برای خود «تکلیف» میدانند.
تنهاترین احمدینژادی
سعید جلیلی سر تیم مذاکرهکننده اتمی ایران در زمان احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال 92، نامزد تحت الحمایه حزب پایداری بود. اما هنوز هیچ نشانهای از اینکه این بار هم او نامزد این جریان باشد، دریافت نشده است. به گفته اعضای «جبهه مردمی» جلیلی دعوت این تشکل را نپذیرفته است و حاضر نیست به سازوکار انتخاب نامزد در این گعده تن بدهد. او از مدتها پیش سفرهای متعددی را در دستور کار قرار داده و چپ و راست از سیاست خارجی حسن روحانی همچنین «برجام» انتقاد میکند. برخی اخبار غیررسمی نیز حکایت از این دارد که جلیلی در پی ایجاد «جبهه» ای جدید است.
بااین اوصاف تاکنون دست کم 9 وزیر و مدیر ارشد دولتهای اول و دوم احمدینژاد برای انتخابات ریاست جمهوری تلویحاً و آشکار آماده شدهاند و آن گونه که از ظواهر امر برمیآید احتمال اینکه همه آنها با هم همپیمان شوند بعید است. حال باید منتظر ماند و دید احمدی نژادیها پیش از خروج از اردوگاه انتخاباتی و ورود به صحنه چه سیاستی را در مواجهه با هم پیش میگیرند. آیا رقیب مشترک، میتواند اختلافهای این چهار گروه «احمدینژادی» را کمرنگ کند؟