کد مطلب: 402237
آموزش و پرورش روی خط تنبیه
بخش اجتماعی الف، ۲۴ مهر ۹۵
تاریخ انتشار : شنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۵۱
یک هفته پر از خبرهای جورواجور درباره تنبیه چند دانشآموز در بعضی مدارس ایران. آموزش و پرورش ایران در هفتهای که گذشت حال و روز خوبی نداشت؛ در روزهایی که هرچند تعطیل بود، اما تعداد زیادی از ایرانیها در چند روز گذشته تصاویر مربوط به چند دانشآموز را دستبهدست کردند که معلمانشان آنها را تنبیه و زخمی کرده بودند.
ماجرا، اول از همه با انتشار خبری درباره شلاق زدن و اخراج ١٠ دانشآموز مدرسه شهید چمران در روستای مختارآباد شهر «رودبار جنوب» کرمان شروع شد؛ وقتی گزارش شد که مدیر این مدرسه، ١٠ نفر از دانشآموزانش را به جرم نپرداختن ٣٠هزار تومان حق ثبتنام شلاق زده و از مدرسه اخراج کرده است. بعد از آن در شبکههای اجتماعی و سایتهای خبری فیلمی منتشر شد که در آن، این دانشآموزان با تأیید خبر شلاق خوردنشان بهدلیل نداشتن استطاعت مالی، ماجرا را توضیح میدادند اما بعد از آن «پهلوان» رئیس آموزش و پرورش شهرستان رودبار جنوب این خبر را تکذیب کرد و آن را کذب محض دانست. پس از او «محمد محسنبیگی»، رئیس آموزش و پرورش استان کرمان هم با تکذیب این خبر، رسانههایی که این خبر را منتشر کردند، به خیانت در حق افکار عمومی متهم کرد.بعد از آن هم اداره آموزش و پرورش کرمان در اطلاعیهای اعلام کرد که «فیلم و مصاحبه تنبیه بدنی و اخراج دانشآموزان شهرستان رودبار جنوب، منتشرشده در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، کذب محض و مغرضانه است.»
دانشآموزی که سرش شکست
اما همه ماجرای تنبیههای بدنی دانشآموزان در هفته گذشته این نبود. «محمدپارسا طاهری»، دانشآموز پایه نهم متوسطه در مدرسه «ن» منطقه ٩ تهران یکی دیگر از دانشآموزانی بود که آقای «ش»، معلم او یکشنبه هفته گذشته او را تنبیه بدنی کرد. «محمدپارسا» که به دلیل هل داده شدن توسط معلمش، سرش در برخورد با چارچوب در کلاس شکسته و سه بخیه خورده است، از ماجرای یکشنبه، ١٨ مهر امسال اینطور میگوید: «ساعت ٩ و ١٠ دقیقه صبح، سر کلاس بودیم. دانشآموز نیمکت جلویی من داشت از روی کتاب روخوانی میکرد که یک دفعه مدادهای بغلدستیاش روی زمین افتاد و او خم شد تا آنها را بر دارد. بعد از آن معلم فکر کرد که ما باعث شدیم کلاس بینظم شود و او که روخوانی میکرد، بخندد. قبل از آنکه به سراغ من بیاید، سراغ یک دانشآموز دیگر که نمیدانم چه کار میکرده، رفت و گفت از کلاس برو بیرون، بعد دستش را پیچاند، کمرش را فشار داد و بعد آمد سمت من و گفت برو بیرون کلاس؛ همان موقع سه بار محکم زد پشتسر من و سومین ضربهاش باعث شد که گوشم سوت بکشد. من بلند شدم که از کلاس بیرون بروم. او دم در کلاس از پشتسر زد به سرم و سرم از جلو خورد به چهارچوب و سرم از قسمت پیشانی شکست .» او ادامه میدهد: «دوربین روبهروی کلاس ما این اتفاق را ضبط کرده است، چون کلاس ما روبهروی دفتر ناظم مدرسه است. بعدش من پایین رفتم و ناظم گفت برو صورتت را بشور، رفتم دفتر مدیر و برایش تعریف کردم، بعدش معلم را آوردند، مدیر مدرسه از او پرسید شما زدی؟ گفت داشت میرفت بیرون زدم پشت سرش و سرش خورد به چهارچوب در.»
«محمدپارسا» میگوید که حالا سمت چپ پیشانیاش شکسته و سه بخیه خورده است: «وقتی پدر و مادرم به مدرسه آمدند و موضوع را فهمیدند، تصمیم گرفتند که این ماجرا را از طریق مراجع قضائی پیگیری کنند؛ به همین دلیل ما همان موقع از مدرسه به پزشکی قانونی، آموزش و پرورش منطقه ٩ و بعدش به بیمارستان رفتیم. مسئولان آموزش و پرورش منطقه ٩ حرفهای ما را بهطور کامل شنیدند و تقصیر معلم را قبول داشتند؛ دیروز هم به پدر و مادرم گفتهاند که معلممان ممنوعالتدریس شده است ولی تا الان برگه کتبی در اینباره به ما ندادهاند؛ البته این موضوع را از بچهها پرسیدم و آنها گفتند که معلم به مدرسه نیامده و یک معلم دیگر را به جایش آوردهاند.» او ادامه میدهد: «همان شب که آمدیم از آموزش و پرورش زنگ زدند و گفتند كه با مدیر و همان معلم میخواهند به خانه ما بیایند، تا اینکه فردایش قرار شد فقط از آموزش و پرورش بیایند؛ ولی با مدیر و معلم آمدند و ما هم به احترام آنها به خانهمان راهشان دادیم. آنها آمده بودند که از ما رضایت بگیرند و پدرم گفت رضایت نمیدهم. معلم دینی ما حتی یک بار هم از من عذرخواهی نکرد؛ فقط به من گفت کارم اشتباه بوده است.»
پدر «محمدپارسا طاهری» هم میگوید که امروز، شنبه قرار است شکایت او در اینباره در دادگاه بررسی شود: «ما در حوزه قضائی پیگیریهای خودمان را میکنیم. در حال حاضر مقام قضائی به کلانتری دستور داده که مأمور کلانتری بفرستد تا بیایند در اینباره تحقیق کنند و گفتهاند شنبه صبح بیایید دادسرا؛ بعدش هم معلم احضار میشود.» او ادامه میدهد: «در حال حاضر ما درباره وضع پسرمان در این مدرسه نگرانیم؛ نگران اینکه مشابه این معلم را در مدرسه داشته باشیم و بچههای دیگر را هم تنبیه کنند. ما همیشه پیگیر وضع روحی و جسمی فرزندمان هستیم اما خیلیها از این اتفاقات باخبر نمیشوند؛ ما هدفمان این است که در اینباره اطلاعرسانی شود، قانون جدیاي تصویب شود و برخورد جدیدی با این موضوع شود. این درست است که از طرف آموزش و پرورش منطقه ٩ همهجانبه با ما ابراز همدردی شد؛ ولی این موضوع، کار این معلم را توجیه نمیکند و امیدوارم دیگر شاهد تکرار این نوع حوادث نباشیم.» مدیر مدرسه، مدیر اداره آموزش و پرورش منطقه ٩ و مسئول روابط عمومی این اداره اما با وجود تماسهای مکرر با این مسئولان، پاسخی به تماسهایشان ندادند و مسئول روابط عمومی اداره آموزش و پرورش منطقه ٩ هم گفت که اجازه ندارد در اینباره صحبتی کند.
تنبیه بدنی دانشآموز بمپوری و استعفای مدیرکل آموزش و پرورش
«قصیر قادری»، دانشآموز دبستان ادیب روستای خیرآباد بمپور در ایرانشهر استان سیستانوبلوچستان یکی دیگر از دانشآموزانی بود که در ١١ مهر، معلمش او را کتک زد؛ از شدت جراحات در بیمارستان بستری شد و بعد تصویر چشمهای بادکرده و صورت کبود او موجی از ناراحتی را در میان ایرانیها به راه انداخت؛ شاید همین دست به دست چندصدباره تصاویر او در شبکههای اجتماعی بود که باعث شد مدیر آموزش و پرورش منطقه بمپور شهرستان ایرانشهر استعفا دهد.
«قصیر قادری»، دانشآموز پایه پنجم ابتدایی دبستان ادیب روستای خیرآباد منطقه بمپور ایرانشهر که حالا در بیمارستان ایران ایرانشهر بستری است، درباره ماجرای تنبیه شدنش گفته است: «مصدومشدن من یک حادثه بود؛ زیرا من و یکی از همکلاسیهایم با هم درگیر شدیم که معلم دخالت کرد و گفت چرا دعوا میکنید و بعد این اتفاق افتاد. معلم برای ترساندن من شیلنگی را در هوا تکان میداد که به صورت اتفاقی با حرکت سر من این شیلنگ به چشمم برخورد کرد و این حادثه رخ داد. من معلم خود را دوست دارم و میدانم هیچ عمدی در کار نبوده است.» اما هر چند این دانشآموز، این اتفاق را یک حادثه اعلام کرد، اما ابعاد این ماجرا آنقدر بود که «فریدون دامنی»، رئیس آموزش و پرورش منطقه بمپور از سمتش استعفا كند و در متن استعفایش خطاب به مدیرکل آموزش و پرورش سیستانوبلوچستان بنویسد: «با توجه به تنبیه بدنی دانشآموز در حوزه مسئولیت اینجانب و نظر به حساسیت موضوع و اینکه شاید قصوری از طرف اینجانب در امر نظارت و توجیه زیر مجموعه صورت گرفته باشد به احترام دانشآموز عزیز و خانوادهاش و همچنین به حرمت افکار عمومی که به حق در این قضیه جریحه دار شده استعفای خویش را از مسئولیت آموزش و پرورش بمپور تقدیم میدارد. باشد که دیگر شاهد اینگونه حوادث در مجموعه دستگاه مقدس تعلیم و تربیت نباشیم انشاءالله.»
باز هم اما این همه ماجرا نبود؛ هفته گذشته، هنوز یک روز از تکذیب خبر شلاقزدن دانشآموزان روستای مختارآباد استان کرمان به دلیل ناتوانی در پرداخت حق ثبتنام مدرسه نگذشته بود که اینبار «ایرنا» از کتک خوردن دانشآموزان مدرسهای در شهر «کلاله» استان گلستان توسط معلمشان خبر داد؛ «محمدرضا سنچولی»، سرپرست آموزش و پرورش کلاله هم با تأیید این خبر گفت که این ماجرا صبح روز دوشنبه ١٩ مهر در کلاس هشتم مدرسه پسرانه طالقانی این شهر رخ داده و درجریان آن، یکی از معلمان مدرسه، دانشآموزان را پای تخته خواسته و مورد ضرب و شتم قرار داده است.
به گفته او، «به دنبال این حادثه، پدر ٢نفر از دانشآموزان، فرزندان خود را به دکتر برده و تحت معاینات اولیه قرار دادهاند و گزارش ماجرا را هم به صورت کتبی دراختیار حراست مدیریت آموزش و پرورش کلاله گذاشتهاند.» سرپرست آموزش و پرورش «کلاله» با بیان اینکه «موضوع از طریق کانالهای مختلف و همچنین حراست آموزش و پرورش، تحت بررسی و رسیدگی قرار دارد» گفته است که «پس از پایان تحقیقات و جمعآوری مستندات درجهت رفع هرگونه شبهه، اطلاعرسانی خواهد شد.» سایت محلی «کلالهخبر» هم به نقل از پدر یکی از دانشآموزان مضروب دراینباره نوشته است: «در این ماجرا دونفر از دانشآموزان اقدام به فرار کردند که با تعقیب معلم و هل دادن آنها توسط این معلم، یکی از دو دانشآموز با برخورد به دیوار راهپله کنترل خود را حفظ میکند. دو دانشآموز هم که از جثه کوچکی برخوردار بودند، متحمل ضرباتی از سوی معلم شدند آثار ضرب و شتم روی گردن وی به وضوح دیده میشود.» یکی از دانشآموزان مضروب هم درباره جزییات این ماجرا گفته است: «زنگ سوم بود؛ کلاس «تفکر و سواد رسانهای» داشتیم. معلم ما هنوز نیامده بود. من و دوستانم تصمیم گرفتیم برای نوحهخوانی شب درمسجد محل تمرین کنیم و شروع کردیم به نوحهخوانی و سینهزنی. ناگهان معلم کلاس دیگری سر کلاس ما آمد و روی صندلی نشست و گفت: چه کسی نوحهخوانی میکرد و ما هم گفتیم: آقا اجازه ما. به سمت معلم رفتیم و آنجا ایستادیم اما ناگهان و درکمال ناباوری دیدیم که معلم با ما برخورد کرد.»
معاون حقوقی وزیر آموزش و پرورش: آییننامه انضباطی مشکلی ندارد
در سالهای گذشته اما هروقت تنبیه بدنی یا روانی در مدرسهای اتفاق افتاده، این کارشناسان حوزه آموزش و پرورش بودهاند که گفتهاند دیگر وقت آن است که آییننامه انضباطی مدارس تغییر کند و معلمان قبل از ورود به مدارس، تست روانشناسی شوند.
حالا دیگر مدتهاست که تقریبا ماهی نیست که خبری از تنبیه جسمی دانشآموزان درمدارس مناطق مختلف ایران به گوش نرسد؛ موضوعی که مسئولان آموزش و پرورش میگویند آن را جدی پیگیری میکنند و تلاششان را میکنند که کمتر شود، اما اینطور که به نظر میرسد حالا دیگر باید تنبیههای روحی و تبعیضآمیز را هم به فهرست دیگر تنبیهها اضافه کرد؛ اینها همه درحالی است که در آییننامه انضباطی مدرسه و شرایط تنبیه و تشویق، آمده است که هرنوع تنبیه اینچنین ممنوع است؛ مثلا در ماده ٧٧ این آییننامه آمده است: «اعمال هرگونه تنبیه دیگر از قبیل اهانت، تنبیه بدنی و تعیین تکالیف درسی جهت تنبیه ممنوع است و در اِعمال تنبیهات نباید بین دانشآموزان تبعیض و استثنایی قایل شد.»
«مصطفی ناصریزنجانی»، معاون حقوقی و امور مجلس وزیر آموزش و پرورش اما میگوید: درحال حاضر نیازی به تغییر آییننامه انضباطی مدارس وجود ندارد: «ما در آموزش و پرورش از دو مسیر این تنبیهها را پیگیری میکنیم، یکی از طریق آموزش است، ما بررسی کردیم که اصولا چرا تخلفات رخ میدهد که متوجه شدیم افراد نمیدانند تنبیه کردن دانشآموزان، خلاف است، برهمین اساس، ما سال گذشته با دفتر حقوقی آموزش و پرورش، دفتر هیأتهای رسیدگی به تخلفات و هیأت ارزیابی عملکرد در آموزش و پرورش دورههای آموزشی برای مدیران مدارس و روسای مناطق، برگزار کردیم و ٧٠هزار نفر را با هماهنگی دفتر منابع انسانی این وزارتخانه، آموزش ضمن خدمات دادیم.» او ادامه میدهد: «بررسیهای ما نشان داد که در برخی مناطق، معلمان نمیدانستند که تنبیه دانشآموز خلاف است، دربرخی مناطق هم این موضوع نیاز به یادآوری داشت. البته این دورههای آموزشی تنها درباره تنبیه دانشآموزان نبود، درباره کل تخلفات بود.» به گفته او، مرجع رسیدگی به تخلفها، هیأتهای رسیدگی به تخلفهاست: «افراد متخلف در مدارس هم به این هیأت فرستاده میشوند، به همکارانمان هم سپردیم که در این پروندهها به متخلفان، رحم نکنند، چراکه عاطفه خانوادهها مطرح است، با این افراد درهمان هیأتها برخورد میشود و مجازاتهایی هم برایشان درنظر گرفته شده است.» او درباره ضرورت اعمال تغییر و اصلاح آییننامه انضباطی مدارس، هم میگوید: «این آییننامه خیلی مشکلی ندارد، قدیمی، اما کامل است و میتوان براساس آن تنبیه دانشآموز را تخلف دانست. براساس بندهای قانون رسیدگی به تخلفات، هرکس دانشآموز را تنبیه کند، ما میتوانیم با او برخورد کنیم. در این زمینه ما قانون و آییننامه کم نداریم، به همین دلیل خیلی تغییر این آییننامه انضباطی را ضروری نمیدانیم.»
منبع: شهروند
کلمات کلیدی : کتک زدن در مدرسه+تنبیه دانش آموزان+کتک زدن
یادش به خیر ما دانش اموزان دهه شصتی چه کتک ها که نخوردیم ازترکه اناری گرفته تا کلاغ پر ............. (3973251) (alef-3)
چون معلمین، رییس مستقیم که عملکرد شان را روزانه زیر ذره بین بگذاره و دائم غر بزنه ندارند، نسبت به بقیه کارمندان طبعا در محل کارشون یک احساس آزادی دارند وقت آزادشون هم زیاده نتیجه اینها دو امره 1- دائم به حقوق اعتراض دارند با اینکه اکثرا خانم اند 2- در برخورد با دانش آموز در مدارس عادی برخلاف غیرانتفاعی ها از موضع برتری اقدام می کنند نه کارمندی که وظیفه اش خدمت به دانش آموز است در این میان هم آزادی عمل، عدم نیاز به تحمل فشارهای رییس و احساس ریاست در محل کار را دارند من فکر می کنم تنها راهش اینه که ابتدای استخدام ازشون تعهد گرفته بشه که
اولا اگر حقوق را کافی می دانند وارد این کار بشوند و اگرنه وارد نشوند اینگونه نباشد که ابتدا وارد شوند وقتی خیال شون راحت شد شروع به اعتراض در مورد دریافتی کنند
2- تعهد دهند که خود را نه رییس دانش آموزان بلکه خدوم آنها بدانند و همواره احترام آنها را رعایت کنند (3973548) (alef-13)
برداشت من اینه که منظور از ممنوعیت تنبیه بدنی تنبیه های بدنی خشنه نه هر نوع تنبیهی. کلیه مثال های زده شده هم نادر بوده و دلالت بر این موضوع داره. اگر این موارد نادر نبودن رسانه ای نمی شدن. وگرنه تنبیه به شکل سیلی و اردنگی و پیچوندن گوش یا خط کش خوردن در خیلی از مدارس به خصوص اونهایی که تعداد شاگردای بی انضباطشون بیشتر از حد معموله وجود داره و با در نظر گرفتن وجود دانش اموزان ناسازگار و مخل نظم کلاس و مدرسه به نظر حذف تنبیه در حد معمول اون در عمل ممکن نیست. مشاهدات من هم نشون داده وقتی تنبیه خشن و غیرمعقولی صورت می گیره اداره ناحیه معلم خاطی رو به حراست احضار و توجیهش می کنه. (3973670) (alef-11)
زمان ما تنبیه بیشتر بود ولی رسانه ای نمیشد. دانش آموزی از دهه شصت (3973260) (alef-3)
این مقالاتی که راجع به معلمها و پزشکها منتشر می کنید توسط این دو گروه انکار میشه من تا حالا ندیدم این دو قشر اصلا مساله ها رو قبول کنند که برسیم به راه حل. بنابراین تا زمانی که مساله انکار میشه به درمان نخواهیم رسید.
البته انکار در بسیاری از دیگر امور کشور هم وجود داره مثلا وقتی که به طرف میگیم درست رانندگی کن تخلفش رو انکار میکنه و گاهی هم تخلف رو حق مسلم خودش میدونه و مساله رو در حد" مشکل از جاده است "یا "پراید ایمنی نداره" تقلیل میده در حالی که خودم دارم مشاهده میکنم پشت سر هم تخلف میکنه ولی نمیپذیره. سوال هم میپرسیم که اگر جاده مشکل داره یا پراید نا امنه تو چرا بد رانندگی میکنی و ازش میپرسیم که وقتی جاده خوب نیست یا پراید مشکل داره عقل میگه با احتیاط رانندگی کن و...میزنه به انواع مغالطه یا به خود ادم حمله میکنه!!!
این انکار خودش یه مساله است که باید اول بهش پرداخته بشه ببینیم چرا انکار در جامعه ما رایج شده بعد برسیم به مساله اصلی مورد بحث
بنابراین بررسی "انکار" مقدم تره (3973278) (alef-13)
وقتی هیچ قانونی نیست که در استدام معلمین مورد نظر باشه، وقتی هرکسی رو بدون آموزش میفرستن سرکلاس، وقتی آموزش و پرورش از اولویت های دولت و نظام نیست، نتیجه همین است
تازه مشکلاتی هم هست که قابل بیان نیست (3973285) (alef-11)
بزرگنمايي موارد خلاف عده اي نامعلم ستم به معلمين دلسوزي است كه اكثريت اين قشر مظلوم را تشكيل مي دهد (3973297) (alef-3)
ببینید با مخفی کردن موضوعات و مشکلات به بهانه اینکه به بقیه ظلم میشه نمیتونیم کشور رو اداره کنیم هر چیزی جای خود. هر قشری اگر نمیخاد این چیزها به اسمش تموم بشه باید در پاکسازی حرفه خودش کمک کنه
با پاک کردن صورت مساله چیزی درست نمیشه ببم جان (3973359) (alef-11)
عزيزم اگر بزرگنمايي نكنيم و لاپوشاني كنيم و از موضوع بسادگي بگذريم ، احيانا شما راضي ميشويد ؟ و يا احيانا اين قشر مظلوم از مظلومي در خواهند آمد ؟
معلم گرامي
مشكل از آنجا آغاز شد كه هر كسي نتوانست شغل مناسبي پيدا كند معلم شد ولي نميدانست كه كلمه معلم چه معني دارد . نميدانست كه معلمي شغل انبيا بوده . فقط به اين فكر كرد كه شغلي دارم و ناني براي زنده ماندن . واز همه جالبتر اينكه روساي او هم دقيقا نميدانستند واقعا چكاره هستند . برايند اين ناداني ها اين شد كه ميبينيد . يعني كساني كه كارشان را بلد نيستند خود را قشر مظلوم مي نامند حال از چه منظري مظلومند خدا داند ! (3973372) (alef-13)
دوست گرامی... من دانش آموز دهه 60 هستم..والا 95درصد معملین کتک میزدن...یعنی الان معلمان با وجدانن اونزمان بی وجدان؟؟؟!!!
بخاطر5دقیقه دیررسیدن به صف اول صبح...همه رو به خط میکردن صبح زمستان میگفتن دست بزارین زیرشیر اب ...بعد با ترکه انار پشت دست رو میزدن...من و خیلی های دیگه گواه این ماجراهاییم ...حق مارو کی میخاد بگیره (3973435) (alef-3)
تبریزی
۱۳۹۵-۰۷-۲۴ ۱۵:۱۲:۳۹
من خودم دانش اموز دهه 60 هستم پس چرا تو هیچ کدوم از مدارسی که من توشون درس خوندم تنبیه بدنی وجود نداشت با اینکه همه مدارس دولتی بودن؟ می دونی چرا؟ چون این مدارس فقط دانش آموزایی رو ثبت نام می کردن که معدلشون بالای 17 و انضباطشون هم 20 بود. نتیجه می گیریم دانش آموز اگه منضبط باشه تنبیه نمی شه. بر خلاف ادعاها الان در مدارس تنبیه بدنی به شدت کم پیش میاد. دلیل بی تربیتی و پرورویی و تنبلی اکثر دانش آموزای امروزی هم دقیقا همینه. الان خودم معلم شدم و با دانش آموزایی باید سر و کله بزنم که کراهت داره اسمشون رو دانش آموز گذاشت. (3973579) (alef-3)
بله امین جان گذشته ها گذشته حالا من معلم کتک نخورم شانس آوردم ! الان می خواهیم یک خط کش برای اشاره وخط بر روی مطالب تابلو ببرم سر کلاس جرات نداریم ! (3973722) (alef-11)
اگر در اين حد باشد كه معلم بيچاره زياد هم مقصر نيست ولي اشكال كار آنجاست كه معلم درس ديني بوده كه بايد دانش آموزان را به زندگي خوب راهنمايي كند آنهم نه با زبان كه با عمل ( حسب حديث حضرت امام صادق (ع)) كه چنيت رخدادي بايد علاوه بر معلم و مدرسه حتي وزارت آموزش و پرورش هم بايد پاسخگو باشند (3973308) (alef-11)
امروز یه پسر بچه 8 ساله رو اورده بودن مطب روانپزشکی تست هوش بده، تست نشون داد هوشش خیلی بالاست اما بعد از گفتگو باهاش سابقش نشون داد که کتک های معلمش باعث شده تا از درس زده بشه و ترس تمام وجودشو فرا بگیره، متاسفم برای این نظام آموزشی... (3973352) (alef-11)
شهرام
۱۳۹۵-۰۷-۲۴ ۱۲:۴۴:۲۰
یادش بخیر دردهه پنجاه و شصت چیزی به عنوان حقوق بشر تو مدارس رعایت نمیشد خصوصا مدارس شهرستان های کوچک و کتک زدن و کتک خوردن جزئی از نظام آموزشی بود. تازه اگه تو مدرسه کتک می خوردی و خانواده متوجه میشدند یه کتک هم از خانواده می خوردی. یه شعری هم تو گوشمون کرده بودن که
چوب معلم گله
هر کی نخوره خله
ولی از این حرفا گذشته یادمون باشه ابزار های کنترل کلاس و دانش آموز در این دوران خیلی محدود شده و نیاز به همکاری و هماهنگی زیاد بین مدرسه و خانواده را میطلبه (3973373) (alef-13)
چه انتظاری داری از معلمی که اعصابش از هزار یک دلیل اقتصادی بهم ریخته است
چندمورد را نباید فراموش کرد ویکی از همه مهمتر
درهنگام استخدام
سلامت روانی
معلم
باید لحاظ شود
حتی
به نظر من
برای انتخاب رییس حمهور
ومدیران
هم
باید
لحاظ
شود
دوم توجه به اینکه معلمی رابه عنوان شغل پولی نگاه کردن ومحلی برای رفع بیکاری اشتباهی محض است
من هنوز بعد از 18سال هنوز یادم هست که دبیرمان برسرکلاس گریه می کرد از اقتصادش می نالید یامعلم دیگرمان مسافرکشی می کرد والخ (3973387) (alef-3)
سامان
۱۳۹۵-۰۷-۲۴ ۱۲:۵۷:۰۵
من معلم نیستم
ولی صبر و تحمل هم اندازه ای دارد
شما تا صد بار می توانی با نصیحت کردن و داد و هوار کلاس را ارام کنی ولی بعد از ان صبر و تحمل انسان تمام میشه
معلم که پیغمبر نیست ان هم یک انسان معمولی مثل ما است
این نسل جدید حتی به پدر و مادر خود هم احترام نمی گذارند فقط در فکر بی بندوباری و بی نظمی در جامعه هستند (3973401) (alef-11)
بجای کامپیوتر بازی و آزمون آنلاین و...به بچهدرس بدید تنبیه بدنی هم خوبه (3973423) (alef-3)
بسیجی بادرایت
۱۳۹۵-۰۷-۲۴ ۱۳:۱۵:۲۱
هشدار به اموزش و پرورش
بنظر میرسد یک موضوع سازمان یافته و برنامه ریزی شده جهت دین گریزی و اسلام ستیزی دانش اموزان در مدارس در حال شکل گیری میباشد .
طی چند فقره شکایت از معلمین دینی و نیز قران در سطح مدارس دوره های متوسطه از نحوه تدریس بسیار ضعیف و عدم توانایی جهت رفع شبه های عقیدتی و مذهبی و اضافه بفرمایید تنبیه بدنی میتواند در نسل اینده بسیار خطرناک باشد لذا میبایست در گزینش اولیه معلمین دینی و قران نهایت دقت گردد. (3973425) (alef-13)
اینکه از اموزش و پرورش هم حرفی زدید بسیار عالی ولی این اموزش و پرورش شاید هزاران درد داره که یکیش از یکی دیگه اش بدتر هیچ کس هم هیچ حرفی نمیزنه که هیچ اون رو از بیخ ردش می کنند حالا یکی یک اشتباهی کرده هرروز مقاله و نوشته های و.هوی که چی در روز توی این سیستم بی انظباط حق هزاران نفر توسط ادمهایی این سیستم خورده و ابروها ریخته که از تنبیه اشتباهی یک دانش اموز هزراران برابر بدتر و مخربتر هستند و هیچکی صداش هم در نمیاد برید اقایون یک نگاهی به سر تا پای خودتون و دور بریاتون بندازید بعد قلم دست بگیرید جناب قلم بدست بی وجدان (3973581) (alef-13)
قبل از استخدام باید از معلمین تست روانشاسی بگیرند (3973616) (alef-11)
یک معلمم الان که دارم این گزارش را می خوانم تمام فضای حلق وگلویم در حال سوزش است زبانم بی حس شده و نا در بدن ندارم دلیلش این است که بچه ها موقع تدریس وتفهیم درس آرام وقرار ندارند ! یک بند حرف می زنند این یکی را ساکت می کنی آن چند تای دیگر شروع می کنندنشستن یکجا ونوشتن تکلیف برایشان یک کابوس است ! خلاصه دانش آموزان امروزی کمترین ترسی نه از معلم دارند ونه از کادر مدرسه ونه توجه به درس ، یک دلیلش با سواد بودن مادران است در کلاس به تدریس گوش نمی دهند می روند خانه مادرها به آنها آموزش می دهند امروز دانش آموزم روی نیمکتش به حالت نیمه دراز کش نشسته بود به او تذکر دادم برگشت وبا پشت چشم نازک کرده گفت : خوب خسته ایم خانم چه کار کنیم بعد هم چند غر ولند زیر زبانی کرد که ترجیح دادم نفهمم چه می گوید !! وقتی هنگام تدریس جلسه گفتگو وخنده گروهی ترتیب می دهند بمب هم بیفتد متوجه نمی شوند تا نروی ویکی یکی تکانشان ندهی به خود نمی آیند ! خدا نکند اشتباها از دهانت بپرد و بگویی بی تربیت حرف نزن ! آنچنان وای و ویشان بالا می رود که گویی به یک الگوی ادب ومتانت به نا حق توهین شده ! خلاصه کم مانده معلم را کتک بزنند ! حالا مانده ام این معلم شمر صفت واین دانش آموزان مظلوم کتک خور !!!! مال کجای این مملکتند که شده اند تیتر اخبار سیایتها وخبرگزاریها هنوز نفهمیده ام واصولا در باورم هم نمی گنجد ! خدا کند شایعه باشد ودروغ باشد چون معلمی که بی احترامی نبیند وخسته وکوفته به خانه نیاید در نظام فعلی اصلا به معلمی قبولش ندارند ! (3973711) (alef-11)
من متولد 66 ام، الان هم دانشجوی دکترام، دبستان که بودیم شلنگ جزو وسایل کمک آموزشی محسوب می شد، یعنی هر معلمی داخل کمدش کنار دفتر کلاسی یه شلنگ هم داشت، معلم کلاس سوم ابتدایی ما که مهربون تر بود، سر شلنگ رو ریش کرده بود که کمتر درد بگیره. ناظم که سنگدل تر بود، یه کابل هم داخل شلنگ گذاشته بود. (3973759) (alef-11)
یکی از دلایل اصلی این مشکلات آ . پ هست که برای کم شدن هزینه ها حد نصاب دانش آموز رو 37نفر اعلام کرده و این ازدحام باعث افزایش استرس و درگیری میشه. (3973764) (alef-11)
چرا تست رواشناسی از دانش آموزان نمی گیرند ؟؟؟!!! چرا آیین نامه انصباطی دانش آموزان را تصحیح نکنیم ؟؟؟ من مدرس دانشگاهم . دانشجویان ما هم دیگر درس نمی خوانند . اخلاق در این جامعه فرو ریخته است و نمادها و نشانه های آن در مدارس و کلاس های درس رخ نموده است . خداوند باعث و بانی خصوصی سازی آموزس و پرورش و دانشگاهها را نیامرزد که باعث انهدام سیستم آموزسی شد . (3973831) (alef-11)
استعفای مدیرکل آموزش و پرورش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ (3973990) (alef-11)
همه این نمایش ها تکراریه. تو شهریور که میخواهند معلم را به کلاس بفرستند وعده می دهند که تا اول مهر همه طلب های معلمین را می دهیم. بعد که آب از آسیاب افتاد همه ی وعده ها فراموش میشه و دوباره جو سازی علیه معلم ها و کوبیدن معلم ها شروع میشه.بیچاره مردم هم بیخبر از این بازی ها. فکر میکنند که این معلم ها جنایتکار جنگیند.............. (3974120) (alef-11)
هیچ فردی در این کشور متناسب با شأن و منزلتش باهاش رفتار نمیشه همه چی قاطی شده!!! داخل هر محفل و جمعی که نشستی تا یک معلم حرفی می زند فلان بقال.!کارگر ساختمانی !.رفتگر شهرداری !و... میگن معلمان سه ماه بیکارند، تابستان حقوق مفت میگیرند، مرتب رسانه ها میگن حقوقتان اضافه شده،و...خلاصه اینکه معلمان شدن نقل محافل مشتی از هر جا درمانده !!جرا؟ بخاطر اینکه سرو کارش با فرزندان جماعتی است که شب تا صبح معلم را مفت خور معرفی می کنند. (3974203) (alef-13)
ايراني
۱۳۹۵-۰۷-۲۵ ۱۰:۲۱:۱۵
من خودم اوايل دهه 60 هستم تو مدرسه ما براي تنبيه از چوب و فلك استفاده مي كردند ولي الان همه ما، هم تحصيلات عاليه داريم و هم كار مناسب و هيچ كداممون هم هيچ مشكلي نداريم !!! بچه هاي امروزي لوس و بي تربيت شدن متاسفانه !!! (3974549) (alef-11)
من یادم هست در کارنامه پایان هر نیمسال تحصیلی به ما یک نمره انضباطی می دادند. این خودش کلی از شر و شور بچه ها کم می کرد. (3986790) (alef-11)