نظر منتشر شده
۳
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 456257
چرا مبارزه با فساد در پاکستان شکست میخورد؟
مترجم: صابر فیضی*
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۳ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۰۰
اگرچه رتبه­ بندی بین­المللی شفافیت نشان­دهنده کاهش فساد در پاکستان است، شاخص کشورداری بانک­جهانی روند رو به پایین هر چهار گروه این شاخص را نشان می­دهد: اثرگذاری دولت، کیفیت مقررات، حکم­فرمایی قانون و کنترل فساد. بدون هیچ حاشیه­ای، حقیقت ماجرا این است که تقریبا هر کسی که بخواهد با یک کارمند دولتی ملاقات کند باید برای پرداخت کمی رشوه آماده باشد.

به نظر بسیاری از کارشناسان، فساد «فقرا را در فقر نگاه می­دارد». این مساله به ظاهر صحیح است اما گاهی اوقات کارشناسان از بیان اینکه فساد به طبقه متوسط جامعه کمک معنی­داری می­کند خجالت می­کشند: رشوه نه تنها باعث خارج کردن افراد فقیر از فقر می­شود بلکه آنان را توانگر نیز می­سازد. این مساله، ریشه اجتماعی فساد را گسترش می­دهد. در نتیجه این ترس وجود دارد که مبارزه علیه فساد موجب وخیم تر شدن اوضاع شود مگر اینکه ما هر دو سوی فساد و آثار آن را از لحاظ اجتماعی و سیاسی به طور کامل بشناسیم.

این را در نظر بگیرید: چند پلیس و حقوق بگیر شامل افسرها، مالیات بگیران، معلمان مدرسه، کارمندان، تکنسین­ها، مهندسان و کارمندان بخش بهداشت، در منطقه شما انتخاب شده و بر اساس شایستگی­شان به­کار گرفته می­شوند، و چند تن از آنان در فعالیت­های فاسد دست نداشته­اند؟ آیا فکر نمی­کنید که زمانی که آن­ها به استخدام این خدمات درمی­آیند، به نوعی به طبقه متوسط متصل می­شوند؟ به طور مشابه چند نفر از دریافت­کنندگان برنامه حمایت درآمدی «بینظیر» و بیت المال در همسایگی شما از روی شایستگی انتخاب شده و چند نفر از شایستگان دریافت این حمایت­ها از دریافت آن­ها کنار گذاشته شده­اند؟

 این میلیون­ها نفر، کسانی هستند که از فساد مفرط در سیستم و  سیستم نفوذ تودرتو منفعت کسب کرده و جایگاه­های مهم و حیاتی­ای را در موسسات عمومی ما اشغال کرده­اند. آن­ها با هم، نه تنها هیئت موسسان اربابان سیاسی فاسد را تشکیل می­دهند، بلکه حامی پروپاقرص آن­ها نیز هستند. زمانی که حرکت و جریانی علیه فساد در کشور بوجود آید، کسانی هستند که به سرعت و آسانی با آن مخالفت می­کنند. همچنین، این­ها افرادی سازماندهی شده­اند که با منابع مالی بسیار زیادی که در اختیار دارند مخالفین را ساکت کرده و آنچنان توانمندند که هر کسی را که نمی­توانند بخرند، از میان بردارند. در نتیجه، این افراد می­توانند با احتمال بسیار بالا هرگونه فعالیت ضد فساد را خنثی کنند.

دوم، بخشی ازجناح­ها و گروه­های مذهبی که می­بایست سیاست­هایشان بر محور عدل و انصاف باشد، با میل و اشتیاق جزئی از ساختار فساد شده­اند. هر کسی می­تواند با سید ابوالمودودی، بنیانگذار جماعت اسلامی، مخالفت کند اما کسی نمی­تواند او را به اتهام رفتار غیرمنصفانه برای به قدرت رسیدن یا اندوختن ثروت مواخذه کند. بیان این مساله در وصف مفتی محمد، پدر مولانا فاضل الرحمان، و همچنین در مورد شاه احمد نورانی صحیح است، اما در مورد پسران و جانشینان آنان، خیر. از زمان خروج آنان از «سرزمین پاکان»، احزابشان تمام ارزش­ها و ایدئولوژی­ها را برای بدست آوردن قدرت یا ثروت فروختند.

حمید گل آخر، یکی از روئسای پیشین ISI، در یکی از سخنرانی­هایش اظهار کرد که سیاستمداران، فاسد بودند، و وی جمهوری اتحاد اسلامی (IJI) را بنا نهاد. JI نیز بخشی از IJI بود و گفته می­شود که از ISI نیز منابع مالی دریافت میکرده است. جناح مقابل IJI نه تنها از ISI منابع مالی دریافت می­کرد، بلکه حمایت­های مسئولین آن­ها را نیز به همراه داشت. این مساله قطعا عملی فاسد در مقابل قانون، اخلاق و ارزش­های دموکراسی است. در نتیجه عدم تغییر شرایط فاسد کنونی برای باقی ماندن در جایگاهشان امری ضروری است.

سوم، بخش شرکتی، مادر تمام فسادها، نه تنها از نبود وظیفه­شناسی اجتماعی رنج می­برد، بلکه دلیل شیوع پیدا کردن حرص و طمع نیز می­باشد. و وقتی که دفاتر سیاسی در یک منبع سود، همپوشانی داشته باشند، فساد بیشتر خواهد شد. غیرنظامیان و نظامیان تراز اول پاکستان به راحتی در این مورد با هم رقابت می­کنند. بر اساس گزارش The Express Tribune، هزینه فساد در هر روز در سال 2014 معادل 133 میلیون دلار بود که نیمی از آن مربوط به فرار مالیاتی بوده است. دانیال کافمن، کارمند WB، اظهار کرد که گروه­های قدرتمند می­توانند قانون، مقررات، و سیاست­های ملی را بخرند: «رشوه­خواری جهانی به صنعتی یک تریلیون دلاری تبدل شده است». این مساله در مورد کشور ما نیز صادق است.

بیان این نکته ارزشمند است که سران تمام گروه­های مسلمان هندی و تمام کنگره هند متشکل از وکلا و عقلا است. در حال حاضر تمام سران پاکستان شامل دو گروه عمده­ی کسب و کارهای بزرگ و روئسای قبیله ای/فئودالی می­شود. این دو دسته باتفاق یکدیگر، دو سوم اعضای پارلمان را تشکیل می­دهند. علاوه براین، سابقا پسران، دختران و فرزندخوانده­های این سران در رهبری جناح­ها و مجامع کشور جایگاهی نداشتند. اما اکنون این اتفاق می­افتد. با بررسی اینکه چند تن از روسای اتاق­های بازرگانی و صنایع، عضو انجمن­های ما هستند می­توان این موضوع را درک کرد. این مدل افراطی از تضاد منافع، مادر اکثر بدی­ها از جمله فساد و حکومت­داری مفتضحانه است. عمر چیمه، روزنامه نگار تحلیلی مشهور ما اینگونه محاسبه کرد که نیمی از اعضای پارلمان ما مالیات می­پردازند اما مبلغ پرداختی آن­ها از دو رقم بیشتر نمی­شود. این مساله وحشتناک است اما مشکل اصلی این است که مسئولین دریافت مالیات شهامت مقابله با حامیان این افراد را ندارند.

چهارم، اربابان سیاسی به طرز ماهرانه­ای فرهنگ فساد را گسترانیده­اند، که در نهایت موجب بنا نهادن بنیان­های اجتماعی آن شده است. برای مثال، در انتخابات تمام شده محلی اخیر، صدور بلیت کرسی­های دهقانان و کارگران به نفع ثروتمندان و انتخاب آن­ها از طریق انتخابات غیرمستقیم، عمق فرهنگ فساد در هر گوشه از پنجاب را بیشتر کرده است. همانند معاون شهردار اسلام­آباد، شهردار فیصل­آباد نیز در ابتدا در دفاع از کرسی­های کارگران به مشاجره پرداخته بود، اما در نهایت به یکی از سمت­های بلندمرتبه دست یافت. وی یکی از ثروتمندترین افراد شهر است. این قضیه در تمامی شهرها صدق می­کند.

اثر تجمعی این مساله را بر روی جامعه و حکومت ما در نظر بگیرید. این افراد کوچکترین فعالیت ضد فساد را درک کرده و کمپین­هایی به بهانه تهدید علیه رفاه شکننده­شان ایجاد کرده و می­دانند که چگونه جنبش­های اصلاحی را تخریب کرده و حتی از آن­ها منفعت کسب کنند.

به همین صورت، افرادی که تمایل به پایان یافتن فساد دارند می­بایست خرد، پایگاه اجتماعی، اتحاد و شجاعت قیام علیه فساد را داشته باشند. ایسلندی­ها، کره­ای­ها و رومانیایی­ها با موفقیت اینگونه رهبرانشان را از کار برکنار کردند چرا که این توانمندی را دارا بودند. ما اما این توانمندی را نداریم. به هر حال، بسیاری از پاکستانیانی که اینجانب ملاقات کرده­ام، از زمان افشای اسناد پاناما مبنی بر فساد خانواده­ی سلطنتی، خواهان قضاوت عادلانه و توام با عمل به نیابت آن­ها هستند. من اطمینان دارم که اگر دادگستری ما بزرگان قدرتمند فاسد را مجازات کند، مردم به خیابان­ها خواهند آمد.

سخنرانی روز 11 آگوست قائد، در رابطه با برقراری عدالت برای اقلیت بسیار مشهور است اما ما همیشه جملات زیر از آن سخنرانی را فراموش می­کنیم: «یکی از بزرگترین بلاهایی که هند از آن رنج می­برد، رشوه و فساد است. این مساله واقعا سم است. ما باید با دستی آهنین آن را به پایین بکشیم». ما شهروندان مشتاقانه به دنبال مقابله قضایی با این موارد هستیم تا آرزوی قائد را برآورده کنیم.

جهشی اساسی در طرز تفکر مردم پاکستان به وقوع پیوسته است. در گذشته، تمام اقدامات ضد فساد به این دلیل که هدف­گذاری آن­ها تنها بر روی مخالفین بوده است، بحث­برانگیز می­شد. اما اکنون این جریان علیه خانواده سلطنتی فعلی است. در نتیجه جریانی کاملا متفاوت است. جامعه مدنی و جریان­های اجتماعی ما می­بایست برای خنثی­سازی پذیرش همگانی فساد، لااقل این توسعه مثبت را درک کرده و موضع ضد فساد خودشان را به صراحت اعلام کنند.
 
 
کلمات کلیدی : مبارزه با فساد + پاکستان
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۶-۰۱-۰۴ ۱۱:۰۹:۱۰
به همین دلایل به طور کلی در ایران با فساد اصلا مبارزه نمی شه! (4215803) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۶-۰۱-۰۵ ۱۱:۵۲:۲۴
مطلب خوب بود اما ای کاش از نظر نوشتاری روانتر بود تا برای همه قابل فهم باشد (4216870) (alef-13)
 
شفیق
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۶-۰۱-۰۶ ۱۵:۵۵:۰۷
چقدر وضعیتشون شبیه ایرانه. نه ؟! (4218417) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.