برخی از فعالین اصلاح طلب در تبلیغات انتخاباتی به نفع حسن روحانی، سرنوشت این انتخابات را نه برای ۴ سال بلکه برای ۴۰ سال آینده ایران در نظر می گرفتند.
جهان نیوز نوشت: به نظر می رسید که روحانی پس از انتخابات حاشیه ها را رها سازد و وارد مرحله عمل به وعده های اقتصادی و معیشتی شود ولی اینگونه نشده و او همچنان قصد دارد با دوقطبی کردن جامعه و حاشیه سازی از زیربار وعده ها شانه خالی کند.
حدود یک ماه به زمان پایان دولت یازدهم و شروع دوره دوازدهم ریاست جمهوری باقی مانده که حسن روحانی می بایست همچنان سکان هدایت کشور را در دست داشته باشد و به عنوان نفر دوم نظام جمهوری اسلامی اداره اجرایی ایران را به سرمنزل مقصود یعنی اهداف برنامه ششم و سند چشم انداز برساند.
همچنین روحانی در کارزار انتخاباتی وعده های اقتصادی جدیدی به لیست وعده های قبلی افزود.
او قول داد تا سال 1400 فقر مطلق در ایران را از بین ببرد، تحریم های غیر هسته ای را مرتفع سازد و حدود 5 میلیون شغل ایجاد کند.
هرچند در هفته های اخیر سعی شده تا عمل به وعده ها را به اما و اگرهایی سپرده شود ولی افکار عمومی انتظاری جزء عمل به شعارهای اقتصادی روحانی ندارند و هرگونه اقدامی غیر از آن، توجیه پذیر نیست. ولی رویه ای که از سوی حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور منتخب در پیش گرفته شده، هیچ رنگ و بویی با رئیس جمهوری ندارد که قصد دارد برای پیشرفت اقتصادی و توسعه کشور فعالیتی انجام دهد.
وی در روزهای گذشته در سخنرانی های خود به کرات زبان نیش و کنایه را انتخاب کرده و در این بین رسانه های ضدانقلاب و کانال های وابسته به معاندین در شبکه های اجتماعی از چنین اظهاراتی استقبال کرده اند.
روحانی با مثال زدن از دوره زمام داری امام علی (ع)؛ به تمامی ارکان نظام جمهوری اسلامی کنایه می زند و تخریب پایه های اصلی گفتمان و ایدئولوژی ولایت فقیه همت گمارده است. او قصد دارد زمین بازی را از مطالبه وعده های اقتصادی توسط مردم و پیگیری شعارهایش در انتخابات تغییر داده و با حاشیه های هیجانی و شکل گیری موج های دوقطبی در فضای رسانه ای و شبکه های اجتماعی، افکار عمومی را وارد این فضا کند.
بی دلیل نبود که رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارگزاران و مسئولان نظام جمهوری اسلامی تحولات سال 59 و تلاش ابوالحسن بنی صدر در دوقطبی کردن جامعه را مثال زد تا نسبت به تکرار چنین رویه مضری برای جامعه وامنیت و منافع ملی کشور هشدار دهند. اما به نظر می رسد این رویه به عنوان راهبردی از سوی برخی درآمده تا راه برای اقدامات افراطی باز شود.
برخی از فعالین اصلاح طلب در تبلیغات انتخاباتی به نفع حسن روحانی، سرنوشت این انتخابات را نه برای 4 سال بلکه برای 40 سال آینده ایران در نظر می گرفتند. به عنوان نمونه، سعید شریعتی، یکی از محکومان فتنه 88 و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت در گردهمایی اصلاح طلبان در یکی از استان ها گفته بود: "انتخابات 29 اردیبهشت ماه جاری انتخاب یک رئیس جمهور برای چهار سال نیست بلکه انتخاب یک راه برای 40 سال آینده است."
آنها با طرح چنین مسائل پوچی، سعی کردن تا آرای خاکستری و تحریمی را به سوی روحانی جذب کنند. معنای چنین سخنی به معنای آینده نظام جمهوری اسلامی و انتخاب نفر اول نظام در سال های پیش رو است که اصلاح طلبان و جریانی به نام اعتدالیون بر سر آن برنامه ریزی کرده اند و به جای آنکه به فکر اجرای برنامه های اقتصادی و اجرایی باشند، در فکر تصاحب و به انحصار درآوردن قدرت کشور هستند.
طرح وقیحانه این موضوع از سوی اصلاح طلبانی که در سال 88 نظام و امنیت و منافع کشور را به باد دادند، گویای اقدامات کاسبکارانه، طلبکارانه و انحصارطلبانه آنهاست. بی جهت نیست که رئیس جمهور هم راستا با چنین طرح هایی، اظهارات شاذی را بر زبان می راند تا خود را به عنوان نماد و رهبر اصلی جریان میانه رو اصلاح طلب معرفی کند.
بنابراین می توان دو هدف عمده را در طرح مطالب و اظهارات حاشیه ای از سوی حسن روحانی در نظر گرفت که وی از یکسو قصد دارد نفر نخست جریان های تجدیدنظرطلب جانمایی کند و در آینده سیاسی ایران به عنوان آلترناتیو اصلی نقش بازی کند و از سوی دیگر، با طرح مسائل هنجارشکنانه و عبور از برخی خطوط قرمز، زمین بازی را از مطالبات اقتصادی به سوی بازی های سیاسی سوق دهد و افکار عمومی را سرگرم چنین مسائلی کند.
بی جهت نیست که با به راه افتادن موج جدید تحریم های اقتصادی و مالی آمریکا علیه کشورمان، حاشیه سازی ها از سوی رئیس جمهور و مقامات دولتی نیز افزایش یافته است تا با انحراف افکار عمومی و رسانه ها، پرداختن به تحریم های جدید از دستور کار خارج شوند.
تحریم های جدید آمریکا بر خلاف تعهدات این کشور در برجام است و بدون تردید نقض فاحش برجام محسوب می شود. در کنار این دونالد ترامپ تمامی معاهدات اوباما با کوبا را ملغی اعلام کرد و در عین حال خط و نشان هایی برای برجام کشید. تمامی این تحولات در حالی در سیاست خارجی کشور صورت می پذیرد که ریئس جمهور و مقامات دولتی به جای واکنش صریح به این اقدامات، پای مسائل حاشیه ای را پیش کشیده اند و اختلافات داخلی را دامن می زنند.
از اینرو روحانی در سال های پیشرو می بایست برای صیانت از جایگاه ریاست جمهوری به عنوان مسئول امور اجرایی کشور، پا را از مسائل اصلی فراتر نگذاشته و دغدغه ای به جز پیشرفت و توسعه کشور و عمل به وعده های اقتصادی و معیشتی نداشته باشد؛چرا که اوضاع اقتصادی و بیکاری جوانان در وضع بحرانی به سر می برد و هرگونه مماشات و حاشیه آفرینی بی حاصلی منجر به فجایع اجتماعی و حتی امنیتی می شود