توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 205020
گوهر فراموش شده ای که باید قدر ببیند
بخش تعاملی الف - محمدحسین امینی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۰۷:۳۴
کارآمدی، نظم و برنامه ریزی، نگاه بلندمدت، رشد و توسعه اقتصادی... شاید همه ی اینها را همه ی انسان های روی این سیاره بخواهند و مطلوبشان باشد. بی شک پیشرفت و نظم و رشد را همه دوست دارند. فقط منابع سیاره ی ما محدود است و عطش ما آدمیان به این مسائل فراوان... عطشی که چون دنیا همه ی آبهای شیرینش هم شورند مدام افزوده و افزوده میشود...

سئوال: آیا توسعه و نظم و برنامه ریزی و نگاه بلندمدت واقعا دوست داشتنی ترین های دنیای ما هستند؟

من فکر میکنم در این دنیا چیز دوست داشتنی ای وجود دارد که اگر نگاه انسان به آن معطوف شود و همت او بر برقراری آن قرار گیرد، کارآمدی ها و نظم ها و برنامه ریزی ها و نگاه های بلندمدت و توسعه ها در نقاط مختلق دنیا هیچ تعارضی با هم نخواهند داشت... جنگها رخ نخواهند داد... عشق حاکم خواهد شد... دوستی حاکم خواهد شد... و همه ی انسانها با هم کامیاب می شوند، نه یک عده برخوردار و یک عده جامانده... در همین دنیایی که قطعه ای از پست ترین مخلوقات خداست، چیز گرانبهایی هست که میتواند همه ی افراد بشر را بر کشتی خود سوار کند و به ساحل کامروایی برساند... چیزی که وقتی در کسی ظهور میکند، هم دوستانش را زیاد میکند هم دشمنانش را افشا و مفتضح... چیزی که بیشک همه ی انبیای الهی واجدش بودند و از مهمترین رسالت هایشان بسط و توسعه ی آن چیز بود، نه لزوما توسعه های اقتصادی و اجتماعی و... توسعه های اینچنینی همگی از تبعات آن توسعه اند...

در همین دنیای پر از شور و شر ما، گوهری هست که جویندگان لایق زیادی ندارد، اما همان عده ی کمی که بدنبال آن گوهر می افتند و زندگی شان را خرج آن می کنند، انگار اکسیر جاودانگی را میچشند و ماندنی میشوند... زندگی های ما آدمیان میتواند با این افزونه ی جادویی طعم هایی داشته باشد که در وصف نمیگنجند... به پیشرفت هایی میتوانیم دست پیدا کنیم که در دوردست ترین افق های امروزی هم نمیبینیمشان...

در همین دنیای ما راه و روشی وجود دارد که میتواند دل یک نوجوان صد در صد مبتلا به سوء تغذیه کنیایی را که به سختی نفس میکشد را برای لحظاتی از همه ی رنج هایی که میبرد جدا کند و با شادی و خرسندی ای مواجهش کند که بسیاری از متمولین جهان تجربه نمیکنند...

ما آدمیان در این زمانه بیش از همه ی ابزارهایی که ساخته ایم، به یکی از قدیمی ترین هایشان نیازمند شده ایم(!): آینه... آینه ای که نشانمان دهد با همه ی توسعه ها و رشدها در واقع چه سیمایی داریم...

من عمیقا بر این باورم که اگر خودمان را در آینه هایی که در میان ابزارهای فراوانمان گم شده است نگاه کنیم، اگر به محضر خودمان برگردیم و به خودی که طلاقش داده ایم رجوع کنیم، خواهیم دید که گوهر یکتایی که اشرف مخلوقات خداوند برای اتمام و توسعه ی آن مبعوث شده بود در میان ما کاملا کمیاب شده است... ما بیش و پیش از همه چیز، همه ی توسعه ها، همه ی رشدها، همه ی برنامه ریزی ها، همه ی نگاه های بلندمدت، بیش از همه ی اینها و پیش از همه ی اینها نیازمند «اخلاق» هستیم...

اخلاق کریمه میتواند صبر تولید کند، میتواند استقامت بسازد، میتواند لشکرهای میلیونی از انسان های پولاین و خستگی ناپذیر بسازد، میتواند دغدغه های ناب خلق کند، میتواند عشق های حسینی و عاشورایی بسازد، میتواند بسیجی تربیت کند، میتواند در بدنه ی سپاه دشمن رخنه کند، میتواند جذب حداکثری به بار بیاورد، میتواند نظم را نهادینه کند، میتواند از عدالت و انصاف تا ایثار برساندمان، میتواند خودخواهی ها را تبدیل به خداخواهی و دیگرخواهی کند، میتواند افق ها را بیش از تصور ما باز کند، میتواند...

فقط خدا میداند که رسول الله ص با اخلاق عظیم خود با جاهلیت نهادینه شده ی زمانه اش چه کرد...

ما میتوانیم. من فکر میکنم رهبر ما که نمونه ی حقیقی اخلاق و ادب است نشان میدهد که میشود... میشود دنبال رشد و توسعه و پیشرفت و برنامه ریزی وایجاد نظم و برقراری نگاه بلندمدت بود اما نگذاشت بر جامه ی اخلاق و ادب لکه ای بیفتد... میتوان اخلاق توسعه، اخلاق برنامه ریزی، اخلاق نظم، اخلاق ارتباط با نیروی انسانی، اخلاق تشکیلات، اخلاق جنگ، اخلاق بندگی و... را به همه ی برنامه ریزی ها افزود... میشود برای اخلاق موضوعیت قائل بود و عقب هم نیفتاد... می شود برای اخلاق موضوعیت قائل بود و از مدار آن خارج نشد...

یک سیاست خارجی اخلاق محور میتواند مستکبرین بی انصاف و خودخواه جهان را طوری افشا و مفتضح کند که مدار استکبار برای حاضرانش یک مدار همیشه ناامن باشد: ما میتوانیم انرژی ای را که سهم خداداد ما از جهان است، در یک اقدام کاملا اخلاقی به مستضعفین و محرومین جهان به بهایی بسیار متفاوت از قیمت متداول جهانی بفروشیم... ما میتوانیم اخلاق را حاکم کنیم و در بازی ظالمان جهان شرکت نکنیم و نگذاریم محرومین جهان از گرسنگی بمیرند... و با این دست حرکت های به نظر من کاملا استراتژیک، لشکری از عاشقان و شیفتگان و پیروان به راه بیندازیم که در مراحل بعدی دین شان را هم با دین حنیف و مبین و والای ما یکی میکردند...

----

خاطرم هست در یکی از کتب عربی دوره ی دبیرستان بیت خیلی الهام بخشی بود:

احسن الی الناس، تستعبد قلوبهم... فطالما استعبد الانسان، الاحسان
به مردم احسان کن تا قلب هایشان را تسخیر کنی... که چه بسیار آدمیان «احسان» را پرستیده اند.
۱۳۹۳/۰۹/۰۹ ۰۷:۴۴
 
 
کلمات کلیدی : محمدحسین امینی
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.