نظر منتشر شده
۶
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 241580
دور باطل بحران در فوتبال ایران
بخش تعاملی الف - محمود صباغی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۳ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۵۲
بالاخره پس از نمایش بسیار ضعیف تیم پر طرفدار پرسپولیس، همانطور که انتظار میرفت تغییرات مدیریتی و مربیگری، این تیم را وارد بحران دیگری کرده است.

دور باطل تیم های پر طرفدار تهران که هر کدام به نوبت طی می کنند، تاکنون کلیّت فوتبال ما را درسطح منطقه ای و بین المللـی دستخوش تآثیرات منفــی کرده ونهایتآ دچار ضربات جبران ناپذیر خواهد کرد. آمار و ارقام کمیته های فوتبال و تشکیلات معتبـر بین المللی و سیر حرکتی دو، سه دهه اخیــر فوتبال ما در آسیا و جهان، بخوبی گویای نزول کیفی و کمی فوتبال ماست.

وقتی آسیب شناسی این دور باطل و بلای بزرگ ورزشی، با تاثیرمستقیم از همان عواملی باشد که فوتبال ما را به بیراهه کشانده، طبیعی است که انتظار هرگونه بهبود و روند مثبتی بیهوده و عـبث خواهد بود.بزبان ساده تر، چگونه میتوان به عوامل درونی فوتبال که خود زائیده یک سیستم نادرست هستند، برای بهبود و ترمیم همان سیستم دل بست؟ همین خطای راهبـــردی در آسیب شناسی فوتبال، حلقه گمشده در ترمیم، بازسازی و بهسازی مبانی اصلی فوتبال است. نگاهی گذرا به تاریخچه سی سال اخیــر و مروری براسامی سرمربیان ومربیان شاعل در لیگ برتر فوتبال ایران، بخوبی نشان می دهد که عملکرد درست یا خطا، سطح بالا یا پائین توانائیهای فنّی، دستمزد کم یا زیاد، حرکت صعودی یا نزولی دانش روز فوتبال و انتقال آن به بازیکنان و عواملی از این دست، هیچکدام بعنوان شاخص در ادامه فعالیّت یک مربی باشگاهی مورد توجه قرار ندارد.

سال ها است این سؤال بی پاسخ براذهان عمومی سنگینی می کند که وقتی یک مربی هـرقدر هم صاحب نام در دوره بازیگری، توان اداره و موفقیّـــت در یک باشگاه راندارد، چگونه با دستمزدی بالاتر در باشگاه دیگر مورد استفاده قرار می گیرد؟ به زبان ساده تر، چــرا تعدادی مربی با توانائیهای مشخص و ثابت و تکنیکی وطنی، فارغ از سطح موفقیتــی که بدست میآورند، در سی و دو تیم لیگ برتر جابجا می شوند؟ به این ترتیب تعجبــی ندارد که چرا در برابر یک مربی خارجی طراز اول، همگی موضعگیری کرده و بر اساس یک قانون نانوشته ، نسبت به ایجاد زمینه های شکست و حذفـش، همـــراه می شوند.

ریشه بحران اخیر پرسپولیس درهمین آسیب شناسی نادرست است. با این سیستم ساختاری معیوب و این حلقه مفـقـوده در کلـیـّـت فوتبال ما ،چگونه میتوان بر ترمیــم و بازسازی مشکلات باشگاه بزرگ پرسپولیس امیـد داشت؟ تجویز نسخه هایی که بصورت مقطعی، آتش تنش های بزرگ امـروز را بزیــر خاکستر بـبـرد بی تردید در آینده ای نزدیک با یک باخت، یا اخراج یک بازیکن و یا یک مصاحبه وکوچکترین مسئله حاشیه ای دوباره شعلـه ور خواهــد شد. این دایره بسته و دور باطل نباید شایسته تیم های بزرگی باشد که از پشتوانه طرفداران میلیونی سود می برند و افسوس که چنین شده است.

هـرچه گفتیم وهـرچه بگوئیم، تکـرارمکـرراتی است که بارها و بارها از سوی کارشناسان ورزشی و منتقدان فوتبال و اصحاب رسانه گفتــه و نوشته شده و افسوس که هنـوز در برهمان پاشنه میچرخد. در تجزیه و تحلیل آسیب شناسی این فوتبال بیمار، همان بس که به ریخت و پاش پول های کلان دولتی و ورود سیاستمداران به عرصه فوتبال اشاره کنیم که نقطـــه آغاز ورود فوتبال ایران به بیــراهه هاست. این که میگویم بیراهه "هـا" از آنروست که ارقام کلان، تمام زوایای مختلف را مستقیم یا غیر مستقیم درگیر کرده است.ازسوی دیگر نیز سیستم های مدیریتی فوتبال – سفیران دنیای سیاست به فوتبال - نیزخارج از عرف شناخته شده عمل می کنند. هیئت مدیره ای با تجارب سیاسی ،در حیطه مسولیـّـت مدیرعامل دخالت می کند و چنانچه لازم بدانند (!) بجای او تصمیم گیری هم می کنند. بارها اثبات شده که ورزش ،مردان ورزشی می طلبد. معلوم نیست چه اصراری بر ادامـه این سیستم معیوب است.

برآینــد فوتبال ما ازاین مجموعــه مدیریتی، ازاین مربیگری، از این عوامل جانبی و بالاخره از این بازیکن – که حکایت آن اظهر من الشمس است – چه خواهد بود؟ هر چه باشد می دانیم باشگاه های ما رئال مادرید و تیم ملی ما، آلمان و بازیکن ما لیونل مسی و عوامل جانبی بیکن باؤر نخواهد شد." خشت اول چون نهد معمار کــج تا ثریا میرود دیوار کـــج"

بی تردید فوتبال ایران با اصرار براین سیستم معیوب، ره به ناکجا آباد خواهد برد. امروز داستان پرسپولیس و فــردا استقلال و دوباره .... ادامه این دور باطل. از مقامات طراز اول ورزش کشور انتظار می رود برای ترمیم این زخم ناسور شده و بازسازی و بهسازی فوتبالی شایسته نام ایران، هرچه زودتر آستین همت بالا زده و فوتبال را نه به سیاسیون، بلکه به اهلش و به اصطلاح به استخوان خرد کرده های فوتبال بسپارند.
 
کلمات کلیدی : محمود صباغی
 
۱۳۹۳-۰۶-۲۳ ۱۳:۵۶:۲۲
پس نتیجه میگیریم که اگه این مدیران سیاسی در فوتبال این گندها رو زدند و رسانه ای و دیده میشه جاهای دیگه که از دید مردم پنهانه دیگه چه خبره اوه اوه ;)))) (2373716) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۶-۲۳ ۱۴:۰۷:۲۳
"بارها اثبات شده که ورزش ،مردان ورزشی می طلبد"

نخیر عزیز. این یکی از همان دورهای باطلی هست که خود بیان کردید. ورزش ما احیاج به مدیر خوب دارد. شما یک نگاه به باشگاه های موفق دنیا بکن (بایرن مونیخ) ببین مدیران, این مجموعه را چگونه بعنوان یک شرکت تجاری می بینند و مدیریت می کنند. فقط در اینصورت است که کادر فنی بدون در نظر گرفتن منافع باشگاه دعوت به همکاری نخواهد شد.

حتی ورزشکارانی که بخاطر محبوبیت شان در میان طرفداران به مدیریت باشگاه دعوت شده اند بعد از گذراندن کلاسهای مدیریتی, یا در حد دستیار سالیان سال در کنار مدیران خوب کار کرده اند و بعد راهی جرگه تصمیم گیری شده اند (رومنینگه) و یا جایگاهی استراژیک در هیات مدیره یک باشگاه دارند (بیکن باؤر) و در کارهای اجرایی دخالت نمی کنند.

البته در کنار اینها, دخالت دولتها و یا ارکان دیگر حکومتی در ورزش باید از بین بره (خصوصی سازی ۱۰۰٪ باشگاهای ورزشی). برای مثال دخالت شواری امنیت ملی در رابطه با حق پخش فوتبال اوج دخالت حکومت در ورزش را نشان میدهد. در حالی که صدا و سیما به عنوان تنها رسانه تصویری "باید" حق پخش را به باشگاها یا فدراسیون بدهد و در صورت اختلاف در "قیمت", با شکایت فدراسیون, یک دادگاه حقوقی باید در این مورد تصمیم بگیرد. ولی چون همه چیزمان باید به همه چیزمان بخورد, شواری ملی امنیت در این مورد اطلاعیه می دهد. (2373744) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۶-۲۳ ۱۴:۵۹:۳۵
تعداد تیمهای لیگ برتر ایران 16 تیم است و 32 تیم که نویسنده فرموده اند نیست ، شاید نویسنده محترم از صنف همان مدیران غیر فوتبالی است که می خواهند نسخه فوتبال را بپیچند! (2373823) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۶-۲۳ ۲۱:۵۲:۱۰
تازه یکی دو دوره هست که لیگ برتر 16 تیمی شده و گرنه سالها بود که با 32 تیم لیگ برتر برگزار میشد و بجران فوتبال ما هم مربوط به دو - سه دهه هست نه این یکسال که لیگ 16 تیمی شده. ضمن آنکه نویسنده مانند شما از دوستداران فوتبال است و پشیزی از این خوان یغما به جیب نمیزند . با این تفاوت که نویسنده سعی دارد به دور از تعصبات بی منطق و خشک به بحران فوتبال نگاه کند.نه با چشمان بسته نسبت به فلان بازیکن یا فلان مربی و یا فلان مدیر تعصب داشته باشه و تحت هر شرائطی سنگ یکنفر را به سینه بزنه. همین. (2374359) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۶-۲۳ ۱۶:۳۸:۳۰
پولهاي يامفتي را که بيجهت به اين فوتباليست هاي نالايق ميدهند بدون هيچ نتيجه اي , بايد به واليباليست ها بدهند که بدون چشمداشت دارند براي کشورشان افتخار ميافرينند. لبّ (2373968) (alef-10)
 
ایرانی
۱۳۹۳-۰۶-۲۴ ۰۰:۳۵:۴۵
دقیقآ نکته همین است .این یعنی ضعف مدیریت در نگاه کلان به ورزش.چندی پیش که تلویزیون ورود کشتی گیران را نشان میداد حتی یک کارمند ساده هم از دستگاه عریض و طویل ورزش به استقبالشان نیومد.یاد فوتبالیستها افتادم که شانس کمک کنه و با اختلاف کم شکست بخورن و یا مساوی کنن و همانجا در جا به دلار بهشون پاداش میدن تا برای عزیزانشون (!؟) سوغاتی بخرن. وقتی هم به تهران میرسن وای ی ی ی ی یبا و تماشا کن. دوربین و خبرنگار و تاجهای گل وروی دوش هوادار و ... که چی؟ آقایان شق القمر کردن. این وسط کو مدیری که با نگاه یکسان به ورزشکاران توجه کنه؟؟ و به نسبت افتخاری که کسب میکنن باهاشون روبرو بشن. آره عزیز دل برادر، این مشکل ورزش ماست و همان مدیرانی که از دنیای سیاست میان.و کار بلدن (نه مدیر سیاسی کار .با هم فرق دارن این دو تا)چه ریخت و پاشی برای فوتبالیستها و چه بی اعتنائی برای قهرمانان واقعی. دست والیبالیستها هم درد نکنه. خدا قوتشان بده. یک مشت بچه های با ادب، باشعور، کم توقع، با غیرت و وطن دوست. ادعائی هم ندارن. اگه ورزشیها بهشون نمیرسن لااقل مردم قدرشون را میدونن. راستی که دست مریزاد. پاینده باشن والیبالیستها و کشتی گیران و تکواندو کاران و ...... ورزشکارانی که افتخار کسب میکنن . نه فقط و فقط اونهایی که میخوان پول میلیاردی به جیب بزنن و ......قلیان و .... باقیش خدا داند. (2374603) (alef-10)