توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 273729
چرا چین استراتژی نظامی خود را تغییر داد؟
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۷:۰۰
به دنبال روسیه، چین نیز در سیاست خارجی و نظامی خود رویکرد عمل‌گرایانه‌تری را برای مقابله با چالش‌های امنیتی و سیاسی و تامین منافع در نظام بین‌الملل در پیش گرفته است.

به گزارش فارس، دولت چین در اولین سند استراتژی نظامی خود که به تازگی منتشر شده است تغییرات بزرگی را در رویکرد نظامی خود در سطح منطقه‌ای و بین المللی به وجود آورده است که با توجه به چالش‌ها و مسائل امنیتی و نظامی منطقه آسیا-اقیانوسیه باعث تغییرات زیادی در معادلات امنیتی و نظامی در منطقه و در میان رقبا خواهد شد.

در این سند که در چند بخش جداگانه بخش تنظیم شده است چین استراتژی خود را در قبال شرایط امنیت ملی، ماموریت‌های نیروهای مسلح، راهنمای دفاع فعال، ساخت و توسعه نیروهای مسلح، آمادگی برای مبارزه نظامی و همکاری‌های امنیتی و نظامی، تشریح کرده است. در این میان مهم‌ترین بخش این سند «راهنمای دفاع فعال» است که باعث می‌شود تغییرات زیادی در استراتژی نظامی پکن ایجاد شود.

رویکرد چین طی دهه‌های گذشته به ویژه از زمان پایان جنگ سرد «خیزش آرام» بوده است. بدین معنی که چین در همه زمینه‌ها به دنبال ایجاد تنش و تقابل با هیچ کشوری نیست اما برای رشد همه جانبه با دیگر قدرت‌های جهان به رقابت مسالمت‌آمیز خواهد پرداخت.

در حوزه سیاست خارجی و سیاست نظامی نیز تا‌کنون موضوعات و اید‌ه‌های مختلفی در این کشور مطرح و پیگیری شده‌اند. از مبارزه با امپریالیسم و نظریه سه جهان گرفته تا هم‌زیستی مسالمت‌آمیز، مصالحه‌گرایی، درهای باز و چندجانبه‌گرایی که نشان می‌دهد چین به مرور زمان از سیاست‌های ایدئولوژیک فاصله گرفته و رویکردهای عملگرایانه‌تری را در پیش گرفته است. با این وجود سیاست اعلامی و اعمالی چین همواره دفاعی بوده است.

این در حالیست که چین در سند تازه استراتژی نظامی خود به صراحت از موضوع «دفاع فعال» سخن گفته است. پکن اعلام کرده قصد دارد حضور نظامی خود را به‌منظور حفاظت از منافع اقتصادی‌اش در جهان گسترش دهد.

بر این اساس، این کشور همچنین قصد دارد در مقابل «اقدامات تحریک‌آمیز» همسایگان و در برابر «دخالت‌های» بیگانگان بر دامنه حضور نظامی خود در خارج از مرزهایش بیفزاید. این سند همچنین، بر گسترش نیازهای دفاعی چین به‌خصوص در حوزه امنیت دریایی در پی رشد اقتصادی این کشور تأکید کرده است.

در تحلیل تغییرات اساسی در رویکرد نظامی چین باید ابتدا چالش‌های امنیتی منطقه‌ای و جهانی این کشور را بشناسیم. چین در دریای چین جنوبی و دریای چین شرقی با همه همسایگان خود دارای تنش و اختلافات ارضی است. این اختلافات طی سال‌های گذشته به اوج خود رسیده است و باعث شده است که پای آمریکا نیز به آن کشیده شود. هرچند پکن نسبت به این موضوع هشدار جدی داده و واشنگتن نیز بارها اعلام کرده است که قصد دخالت در مسائل ارضی منطقه را ندارد اما حمایت‌های ایالات متحده از متحدان خود در شرق و جنوب شرق آسیا نگرانی جدی چین را به دنبال داشته است. اختلافات ارضی چین به ویژه با ژاپن بر سر جزایر دیائویو یا سنکاکو در دریای چین شرقی و همچنین جزایر هانگ یانگ با فیلیپین در دریای چین جنوبی از مهمترین چالش‌های ارضی پکن است که در برابر آن کوتاه نخواهد آمد.

موضوع تایوان از جمله مسائلی است که پکن حساسیت ویژه‌ای روی آن دارد. مسئله تایوان از زمان پایان جنگ سرد به اساسی‌ترین معضل امنیتی، حاکمیتی و حیثیتی چین تبدیل شده است. چین برای حل این معضل از ابزارهای مختلفی بهره گرفته و می‌گیرد. یکی از مهم‌ترین ابزارها در این جهت، افزایش هرچه بیشتر توان نظامی است تا در مواقعی که استفاده از زور برای الحاق تایوان یا جلوگیری از استقلال رسمی آن، ضروری گردد، این کشور بتواند از این ابزار بهره گیرد و اکنون تغییر رویکرد نظامی به دفاع فعال راه را برای این آرزوی چین طی سال‌های آینده باز خواهد کرد.

یکی دیگر از دلایلی که تغییر رویکرد نظامی چین را توجیه می‌کند تلاش ژاپن برای ایفای نقش نظامی بیشتر در معادلات منطقه‌ای و نظامی است. دشمن دیرینه چین که از زمان شکست در جنگ جهانی دوم از داشتن نیروی نظامی گسترده محروم بوده و همواره زیر چتر امنیتی و نظامی ایالات متحده قرار داشته اخیرا خواستار آن شده است که نقش و ماموریت‌های ارتش ژاپن در نقاط مختلف جهان افزایش یابد؛ این درخواست با چراغ سبز واشنگتن نیز همراه بوده است.

بازنگری و اصلاح دستورالعمل همکاری نظامی آمریکا-ژاپن برای نخستین بار از سال ۱۹۹۷ تاکنون که در سفر شینزو آبه نخست وزیر این کشور به واشنگتن محقق شد به منزله تغییری بزرگ در سیاست امنیتی ژاپن پس از چندین دهه است. دستورالعمل‌های قبلی معطوف به دفاع ژاپن و «اوضاع موجود در مناطق اطراف این کشور» بود.

از جمله اولویتهای مهم سیاستگذاری در چین باید به نقش آمریکا در منطقه و جهان و رقابت شدید اقتصادی، سیاسی و نظامی این کشور با ایالات متحده اشاره کرد. علاوه بر آن آمریکا از سال ۲۰۱۱ با تغییر مرکز ثقل استراتژی نظامی خود از خاورمیانه به آسیا-اقیانوسیه که با هدف مهار چین صورت گرفته پکن را بیش از پیش نگران کرده است. اگر چه واشنگتن همچنان در منطقه خاورمیانه گرفتار است اما در اولین فرصت و به محض رهایی از باتلاق خاورمیانه به سمت آسیا-اقیانوسیه هجوم خواهد برد. چین طی سال‌های گذشته با هدف افزایش توان نظامی و همچنین نوسازی تجهیزات نظامی خود بودجه دفاعی را هر ساله افزایش داده است. بخش زیادی از بودجه دفاعی چین صرف توسعه نیروی دریایی این کشور شده است. چین درحال حاضر یک ناو هواپیمابر پیشرفته خود را به آب انداخته است و بر روی آن جنگنده‌های بومی ‌مستقر کرده است. از نظر چینی‌ها اکنون بعد از چند دهه سرمایه‌گذاری و نوسازی ارتش زمان آن رسیده است که از این ابزار برای تامین و حفظ منافع اقتصادی و امنیتی این کشور استفاده بیشتری شود.

طی دهه گذشته نظام بین‌الملل دستخوش تغییرات گسترده‌ای بوده است. شکست آمریکا در جنگ افغانستان و عراق، ناتوانی این کشور در فیصله دادن به بحران سوریه و برکناری بشار اسد از قدرت، وقوع بهار عربی و خارج شدن کنترل آن از دست واشنگتن، الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه و ناتوانی آمریکا در واکنش مناسب به آن همه و همه باعث شکل‌گیری روندهای جدید در عرصه بین المللی شده است.

روسیه با‌ روی کار آمدن مجدد ولادیمیر پوتین و اتخاذ سیاست‌های عمل گرایانه توانسته قدرت آمریکا را به چالش بکشد. چین که از متحدان روسیه در مقابل آمریکا محسوب می‌شود نیز پس از روی کار آمدن شی جینپینگ ( که نسلی جدید از رهبران حزب کمونیست چین محسوب می‌شوند) با اتخاذ سیاست‌های متفاوت نسبت به رهبران قبلی در حال خارج شدن از لاک دفاعی خود برای مقابله با سیاست‌های تهاجمی ایالات متحده است. به این اتحاد فرا منطقه‌ای باید به اتحادهای منطقه‌ای در زمینه موضوعات مختلف نیز اشاره کنیم. به عنوان مثال می‌توان به سیاست‌های همسوی روسیه، چین و ایران درباره بحران سوریه و همچنین موضوع هسته‌ای ایران در مقابل غرب اشاره کرد.
 
کلمات کلیدی : چین+استراتژی نظامی
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.