28 خرداد امسال بود که خبر گم شدن دختربچه 7سالهای بهنام آتنا میان مردم شهرستان پارسآباد اردبیل پیچید؛ خبری که از همان روز اول بین مردم شهر پیچید و همه برای پیدا کردن آتنا بسیج شدند.نهایتاً جسد بیجان آتنا، 20 روز بعد از پرسوجوی مردم و پلیس، از منزل فردی که در پنجمین روز مفقودی دستگیر شده بود کشف شد و طبق نظریه اولیه پزشکی قانونی استان زمان فوت آتنا اصلانی به روز مفقود شدن او برمیگردد.
اما قاتل آتنا اصلانی در تازهترین سخنانش، تمام اعترافات قبلیاش را پس گرفت.
«اسماعیل» قاتل آتنا 6ساله پارسآبادی که پیش از این در مراجع انتظامی و قضایی به قتل این دختربچه اعتراف و حتی صحنه قتل را بازسازی کرده بود، پس از گذشت حدود 2 ماه از این حادثه تلخ، منکر تمام اعترافات قبلیاش شده و حتی نتایج آزمایشات پزشکی قانونی مبنی بر تجاوز به این دختر خردسال را انکار میکند.
«اسماعیل» که این روزها در سلول انفرادی یکی از زندانهای اردبیل است بعد از حدود ۲ ماه منکر تمام اعترافاتش شده و حرفهای جدیدی میزند. او درباره روز وقوع حادثه می گوید: « توی مغازه در حال رنگرزی بودم؛ عرق کرده بودم؛ جلوی مغازه نشستم تا عرقم خشک شه؛ وقتی بلند شدم و رفتم داخل مغازه دیدم دختر بهنام از داخل سرویس، داره بطری آب معدنی پر میکنه؛ بهش گفتم "دختر، داری چهکار میکنی؟" یهو دیدم افتاده جلو دستشویی؛ از پله افتاده و داره از بینی و دهانش خون میاد؛ نمیدونم سکته کرده بود یا هر چی؛ منم از ترس پدر و فامیلشون که قرهداغلیان و از ترس اینکه اگه میفهمیدن منو میکشتن، پا و دهانش رو گرفتم که خون زمین نریزه. چون مغازه باز بود و ما کار میکردیم، توی مغازه مشتری میومد و برای اینکه مشتری نفهمه بردمش اتاق پشتی قایمش کردم اونوقت دیدم مرده؛ نمیدونم از افتادن مرده یا سکته کرده یا تو دست من مرده به هر حال داخل مغازه من اتفاق افتاده بود».
قاتل آتنا اصلانی درباره اعترافات اولیه خود می گوید: «من توی فشار بودم؛ سرم باد کرده بود؛ همه بدنم سیاه بود؛ گفتم توی پارس آباد هرچی کشته شدن به گردن من بیاندازید و منو راحتم بذارید؛ اعدام بشم از این عذاب و شکنجه راحت میشم. دو ماهه خانوادهام رو ندیدم به خدا من هم آدمم؛ منم اشتباه کردم ولی اشتباهم فقط این بود که به پدرش نگفتم».
او در پاسخ به این سوال که «یکی از بستگانت که در سیستم قضایی پارسآباد سمت مهمی داشته توی پروندههای قبلیات کمکت میکرده» می گوید: نه به خدا اینها همه دروغ است؛ ما حدود 25 سال است که با او قهریم و رفت و آمدی هم نداریم و او هم تبریز است نه پارسآباد. هرچی میگن دروغه.
پدر آتنا: حرفهای قاتل آتنا دروغ است/آرزو داشتم آتنا معلم شود/خاطرههای دخترم نمیگذارد به خانه برگردیم
در پاسخ به صحبت های جدید قاتل، بهنام اصلانی پدر آتنا که در غم از دست دادن دخترش به سوگ نشسته می گوید که همه حرفهای قاتل آتنا دروغ است.
آتنا کنارم مشغول بازی بود که به یکباره ناپدید شد
ساعت 11 بود که آتنا پیش من آمد. ساعت 12:30 بود که پسر برادر زنم آمد و آتنا با پسر داییاش بازی می کرد و به من هم کمک میکرد. همانجا ناهارش را خورد و همان جا هم گوشیام را دادم بازی کرد. حول و حوش ساعت 4 بود که قاتل آتنا یک مقدار ترشی برایم آورد. من بالای سر بساط بودم و دخترم هم کنارم بود. ترشی را که آورد گفت این ترشیها را در ییلاق درست کردهایم. اگر خوشت آمد باز هم برایت میآورم.
ترشی را گرفتم و گذاشتم داخل وانت. دخترم گفت نیاز نبود بگیری، در خانه ترشی داریم. ما که ترشی نمیخوریم و آنهایی را هم که داخل خانه داشتیم به مادربزرگ دادیم. حدود یک ساعت بعد از این ماجرا، آتنا ناپدید شد. خانهمان نزدیک بود. فکر کردم خانه رفته است.
با خانه تقریبا 50 متر فاصله داشتیم. با خودم گفتم حتما خانه رفته است. یکی دو ساعت بعد دیدم خانه نرفته است. با خودم گفتم کجا میتواند رفته باشد. به خانه زنگ زدم. به خانه مادر زنم زنگ زدم. گفتند آنجا نیامده است. بساط را سریع جمع کردم و همه جا را گشتیم.
قاتل آتنا را وقتی شناختم که دوربینها را بررسی کردند
همه مردم پارس آباد به ما کمک میکردند و تمام پارسآباد را جستجو کردیم. ساعت 10 شب بود که به پلیس 110 اطلاع دادیم و فردای آن روز آگاهی در جریان قرار گرفت و آنها هم پیجویی خودشان را داشتند و ما هم پرسوجوهای خودمان را.
زمانی فهمیدم کار اسماعیل است که دوربین ها را بررسی کردند و متوجه شدند آتنا بین دو دوربین موجود در خیابان و جلوی مغازه اسماعیل ناپدید شده است.
میدانستم قاتل آتنا سابقه کودکآزاری دارد
فقط از دو تا از سابقههایش خبر داشتم و میدانستم کودک آزاری است ولی از همه اینها تبرئه شده بود. پروندههای زیادی داشت و همه به من میگفتند اما تبرئه شده بود. این را هم میدانستم که از میوه فروش نزدیک مغازه میوه میدزد ولی شک نکردم. بعد از دیدن دوربینها فهمیدم که کار این است.
قاتل آتنا نزولخوار بود
هشت سال است که در این مکان دستفرروشی میکنم و از همین جا هم میشناسمش و هر روز او را میدیدم. من اصلا این مسائل کاری نداشتم البته درگیریهای زیادی با سایرین داشت اما من اطلاع نداشتم. نزول خور بود و حتی میوههای میوه فروش را میدزدید. هفت ماه بود که میوهها را میدزدید. میوهفروش 5 فیلم داشت از میوه دزدیدهای این فرد اما باز هم محکوم نشد.
همه حرفهای قاتل آتنا دروغ است / در مغازهاش به خانمها تجاوز میکرد
گفته است به خاطر طلاهای آتنا، او را دزدیده و چک داشته اما حسابش را چک کردند و دیدن 8 میلیون پول دارد حتی اگر این هم دروغ باشد، 600 میلیون تومان به اهالی پارس آباد پول داده است. حتی به دو نفر از دستفروشها، 100 میلیون پول داده است. از حدود 10 روز پیش، همسرش راه افتاده و دارد طلب ها و نزول هایی که شوهرش داده را جمع میکند.
دروغ میگوید. جلوی مغازهاش یک آبسرد کن وقف بود که همه میآمدند و آنجا آب میخوردند. آتنا هم وقتی میخواست آب بخورد آنجا میرفت یا به چلوکبابی کیوان. همه حرف هایش دروغ است. اگر او دخترم را نکشته است چرا از خانه او جسد کشف شد. چندین مورد قتل از او کشف شده است. اولین بار که هشت سال قبل برای دادم پیراهنم به مغازهاش رفتم دیدم مغازهاش ترسناک است. هیچ کس به مغازهاش نمیرفت. ماهانه 100 هزار تومان هم در آن مغازه کار نمیکرد. همیشه خلاف میکرد. در آن مغازه به خانمها تجاوزه میکرده و الان هستند کسانی که به خاطر آبرویشان شکایت نمیکنند.
میخواست بعد از آتنا، مهدی را بکُشد
حتی اعتراف کرده که قصد داشته بعد از آتنا، مهدی پسر برادر زنم را بکشد. حتی این را هم گفته که در کوچه ما به فردی به نام جهان که فوت کرد، پیشنهاد داده بود و او از ترسش نزدیک این فرد نمیشد. فکر میکنم جهان را هم او کشته است. یعنی او قاتل حرفهای و از داعش هم بدتر است. علت اینکه دولت به این فرد که این همه پرونده دارد، پروانه کسب داده را نمیدانم.
آرزو داشتم دخترم معلم شود
همسرم بیمار شده و روانپزشکها برای درمانش میآیند. وزیرل بهداشت دستور داده بود و از نظر درمانی به ما کمک میکنند. حتی فرزند دیگر هم بیمار شده است. به او گفتهایم آتنا برای تحصیل به تهران رفته است. او هم میگوید من کِی بزرگ میشویم و برای درس خواندن پیش خواهرم میروم. آرزوم داشتم دخترم را بزرگ کنم، درس بخواند و معلم بشود.
همسر اولش به خاطر تجاوز به یک بچه 9 ساله طلاق گرفت
خانواده قاتل اصلا به ما احترام نگذاشتند و حداقل یک پارچه سیاه جلوی مغازهشان نزدند تا عزای ما را نگه دارند. کینه دارم و راضی نیستم خانواده او در این شهر زندگی کنند. خانواده قاتل هر چه میگویند دروغ است. راحت زندگیشان را میکنند. به راحتی خرید و فروششان را انجام میدهند و مغازهشان را هم باز کردهاند. همهاش دروغ است. فکر کنم حدود دو روز مغازهشان بسته بود اما بقیه دروغ است. آنها نمیدانستند که پسرشان قبلاً 7 پرونده داشته؟ حتی همسر اول اسماعیل به خاطر تجاوز او به یک بچه 9 ساله، طلاق گرفت. همه خانوادهشان خبر داشتند که اسماعیل چطور آدمی است.
فقط زمانی رضایت میدهم که مرده باشم
در صورتی میتواند از ما رضایت بگیرد که من، همسرم و دختر دیگرم مرده باشند. اصلاً امکان ندارد رضایت بدهیم. الان راضی هستم دختر دیگر بمیرد ولی رضایت ندهم. اصلاً امکان ندارد. در فضای مجازی پیشنهادهای زیادی دادهاند اما دروغ است.
خاطرههای آتنا نمیگذارد به خانه برگردیم
از دستگاه قضایی درخواست دارم این پرونده را هر چه سریعتر رسیدگی کنند و قاتل را به اشد مجازات برسانند تا ما هم راحت شویم. الان چند روز است که بلاتکلیفیم. نمیتوانیم به خانه خودمان برویم. خاطرههایی از او در خانه خودمان داریم که نمیتوانیم برگردیم و آنجا زندگی کنیم.
دریافت 100 میلیون تومان از علی دایی صحت ندارد
الان بیکارم. شایعه درباره ما خیلی زیاد است. مثلا میگویند علی دایی 100 میلیون به من پول داده یا فلان ماشین را دریافت کردهام. میگویند به همسرم طلا دادهاند. حتی از اداره صدایم کردند و گفتند شایعه است. شایعه پشت سر ما زیاد است و همه این حرفها دروغ است. الان فقط به این پرونده فکر میکنم. متاسفانه همه جا نوشتهاند که دخترم میرفته آنجا و آب میخورده که دروغ است. قاتل، این بچه را کشانده و گفته که پدرت از این ترشی خوشش میآید، بیا و بگیر.