کد مطلب: 239872
داعش گروه امنیتی ـ رسانه ای بااهداف پشت پرده
بخش تعاملی الف - اکبر رفاهی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : يکشنبه ۹ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۰۶
طي ماه هاي گذشته، بحث گروه داعش يا همان دولت اسلامي در رسانه هاي جهان برجسته نمايي شده است و خبرگزاري هاي دولتي و غير دولتي و به دنبال آن رسانه هاي خبري نوشتاري و ديداري و شنيداري به آن پرداخته اند و هر روز هزاران سطر خبر درباره داعش به مصرف، مصرف کنندگان آن مي رسد.
وقتي شوروي سابق براي رسيدن به مقاصد خود به افغانستان لشگر کشيد، آمريکا به دنبال يک هدف پايدار و همچنين تاثير گذار در تحولات خاورميانه اقدام به تجهيز مجاهدان افغان کرده و بالاخره گروه القاعده از بطن جامعه سنتي افغانستان متولد شد.
اين گروه بعد از شکست و عقب نشيني ارتش شوروي، اقدام به باز توليد تفکرات جديدي داخل شده و نهايتا به اندازه اي رشد کرد که بر عليه مادر خود شورش کرد. طالبان و القاعده دست ساخته سازمان هاي امنيتي غرب بعد از تصرف افغانستان و تشکيل حکومت، نهايتا چنان کرد که بهانه کافي براي متلاشي شدن خودش را به دست آمريکا بدهد و آمريکا با بهره گرفتن از رسانه هاي بين المللي که در اختيار داشت اقدام به حذف اين گروه کرد. گروهي که قرائت جديدي از اسلام تعريف مي کردند و براي کمترين بهانه اي مردم را به باد شلاق گرفته و يا قطع عضو و اعدام مي کردند.
هم اکنون القاعده از گذشته خود بسيار ناتوان تر است و گروه هاي موازي که از خاورميانه سر برمي آورند رقباي سرسختي براي آن ها است.
طي دو سالي که از جنگ در سوريه مي گذرد، گروهي ديگر متولد شده است که اختصارا داعش خوانده مي شود. اين گروه عليرغم اينکه از چند هزار نفر فراتر نمي روند اما با اعمالي که انجام مي دهند به شدت براي افکار عمومي ترسناک جلوه گر شده اند. اين گروه با ارعاب و اعمالي که مرتکب مي شوند مردم عادي را بشدت ترسانده اند.
طي اين دو سال تحليل هاي گوناگوني درباره اين گروه انجام گرفته و مفسران سياسي تفسيرهاي بسيار زيادي درباره آنها نوشته و گفته اند. اما بحثي که مي خواهم در اين باره بگويم اين است که داعش يک گروهي است که دنبال آن يک برنامه کوتاه مدت "مذهبي، سياسي و رسانه اي" خوابيده است.
داعش متولد لابراتوارهاي سازمان هاي غربي به خصوص انگليسي ـ اسرائيلي است که وظيفه اين طفل اين است که رفتار خودشان را به دين اسلام ارتباط داده و چنين القا نمايند که ما هر چه مي کنيم عصاره اسلام است. اين رفتار زماني مي تواند بر مخاطب خبري خود تاثير بگذارد که با انعکاس رسانه اي همگام شود. به جرات مي توان مدعي شد که اين گروه از بروزترين گروه هاي مذهبي هستند که هر کاري انجام مي دهند را رسانه اي مي کنند. اين گروه داراي رسانه هاي نوشتاري، راديو، تلويزيون و پايگاه اطلاع رساني اينترنتي مي باشد. تا حالا کسي از خودش پرسيده است چرا؟
اعضاي آن افراطيون مذهبي مي باشند که کاملا شستشوي مغزي شده اند و جانياني هستندکه براي رسيدن به غنيمتي مادي به اين ميدان وارد شده اند.
در اختيار داشتن رسانه براي انتقال اعتقادات و رفتارهاي اين گروه دقيقا همان چيزي است که دستگاه هاي امنيتي غرب دنبال آن هستند. اسلام ستيزان هر چقدر کتاب چاپ نمايند و سخنراني کنند نمي توانند اثري را که يک کليپ فراهم مي سازد را بگذارد. اکنون اگر در موتورهاي جستجو بگرديم با هزاران فايل تصويري و صدها هزار عکس مواجه خواهيم بود که رفتارهاي داعش را منعکس مي کند. آيا داعش نمي داند که افکار عمومي جهاني از سربريدن و گلوله باران افراد يک جامعه متالم مي شود؟ آيا داعش نمي داند که تير خلاص زدن به زن و مرد و کودک موجب انزجار از آن ها خواهد شد؟ کسي که بعد از قتل و اعدام مردم کوچه و بازار بلافاصله لپ تاب خودش را روي کاپوت خودرو روشن کرده و در شبکه هاي اجتماعي به اشتراک مي گذارد آنقدر فهم و علم و سواد دارد که آن ها را بداند پس چه عمدي در پس اين رفتارها وجود دارد؟
اينجا است که به تاريک خانه اين گروه مي رسيم. آنها عمدا اين تصاوير را پخش مي کنند تا افکار عمومي غرب و جهان ببينند که اسلام چيست؟ چه مي کند؟ و وقتي با همفکران و هم کيش هاي خود چنين مي کنند اگر غير مسلمانان را بدست بياورند چه خواهند کرد؟
در يک کلام داعش آمده است که تعريفي از اسلامي باشد که غرب مي خواهد و باز در زمان لازم وقتي افکار عمومي به حد کافي اقنا شد توسط همان گردانندگان پشت پرده خود حذف خواهد گرديد.
فقط نکته اي که از ديد سياسيون و مذهبيون دور مانده است اين مي باشد که نگويند در جغرافياي سياسي کشور داعش ما را تهديد نمي کند. داعش گلوله شليک مي کند اما ابزار آن ها تعريف هاي جديد از اسلام و شناساندن آن به جهانيان به عنوان اسلام محمدي است و نتيجه اين رفتار مستقيما دين اسلام مي باشد و نهايتا افقي که از فعاليت هاي گروه داعش مي توان ديد تغيير در مرزهاي خاورميانه است.
وقتي شوروي سابق براي رسيدن به مقاصد خود به افغانستان لشگر کشيد، آمريکا به دنبال يک هدف پايدار و همچنين تاثير گذار در تحولات خاورميانه اقدام به تجهيز مجاهدان افغان کرده و بالاخره گروه القاعده از بطن جامعه سنتي افغانستان متولد شد.
اين گروه بعد از شکست و عقب نشيني ارتش شوروي، اقدام به باز توليد تفکرات جديدي داخل شده و نهايتا به اندازه اي رشد کرد که بر عليه مادر خود شورش کرد. طالبان و القاعده دست ساخته سازمان هاي امنيتي غرب بعد از تصرف افغانستان و تشکيل حکومت، نهايتا چنان کرد که بهانه کافي براي متلاشي شدن خودش را به دست آمريکا بدهد و آمريکا با بهره گرفتن از رسانه هاي بين المللي که در اختيار داشت اقدام به حذف اين گروه کرد. گروهي که قرائت جديدي از اسلام تعريف مي کردند و براي کمترين بهانه اي مردم را به باد شلاق گرفته و يا قطع عضو و اعدام مي کردند.
هم اکنون القاعده از گذشته خود بسيار ناتوان تر است و گروه هاي موازي که از خاورميانه سر برمي آورند رقباي سرسختي براي آن ها است.
طي دو سالي که از جنگ در سوريه مي گذرد، گروهي ديگر متولد شده است که اختصارا داعش خوانده مي شود. اين گروه عليرغم اينکه از چند هزار نفر فراتر نمي روند اما با اعمالي که انجام مي دهند به شدت براي افکار عمومي ترسناک جلوه گر شده اند. اين گروه با ارعاب و اعمالي که مرتکب مي شوند مردم عادي را بشدت ترسانده اند.
طي اين دو سال تحليل هاي گوناگوني درباره اين گروه انجام گرفته و مفسران سياسي تفسيرهاي بسيار زيادي درباره آنها نوشته و گفته اند. اما بحثي که مي خواهم در اين باره بگويم اين است که داعش يک گروهي است که دنبال آن يک برنامه کوتاه مدت "مذهبي، سياسي و رسانه اي" خوابيده است.
داعش متولد لابراتوارهاي سازمان هاي غربي به خصوص انگليسي ـ اسرائيلي است که وظيفه اين طفل اين است که رفتار خودشان را به دين اسلام ارتباط داده و چنين القا نمايند که ما هر چه مي کنيم عصاره اسلام است. اين رفتار زماني مي تواند بر مخاطب خبري خود تاثير بگذارد که با انعکاس رسانه اي همگام شود. به جرات مي توان مدعي شد که اين گروه از بروزترين گروه هاي مذهبي هستند که هر کاري انجام مي دهند را رسانه اي مي کنند. اين گروه داراي رسانه هاي نوشتاري، راديو، تلويزيون و پايگاه اطلاع رساني اينترنتي مي باشد. تا حالا کسي از خودش پرسيده است چرا؟
اعضاي آن افراطيون مذهبي مي باشند که کاملا شستشوي مغزي شده اند و جانياني هستندکه براي رسيدن به غنيمتي مادي به اين ميدان وارد شده اند.
در اختيار داشتن رسانه براي انتقال اعتقادات و رفتارهاي اين گروه دقيقا همان چيزي است که دستگاه هاي امنيتي غرب دنبال آن هستند. اسلام ستيزان هر چقدر کتاب چاپ نمايند و سخنراني کنند نمي توانند اثري را که يک کليپ فراهم مي سازد را بگذارد. اکنون اگر در موتورهاي جستجو بگرديم با هزاران فايل تصويري و صدها هزار عکس مواجه خواهيم بود که رفتارهاي داعش را منعکس مي کند. آيا داعش نمي داند که افکار عمومي جهاني از سربريدن و گلوله باران افراد يک جامعه متالم مي شود؟ آيا داعش نمي داند که تير خلاص زدن به زن و مرد و کودک موجب انزجار از آن ها خواهد شد؟ کسي که بعد از قتل و اعدام مردم کوچه و بازار بلافاصله لپ تاب خودش را روي کاپوت خودرو روشن کرده و در شبکه هاي اجتماعي به اشتراک مي گذارد آنقدر فهم و علم و سواد دارد که آن ها را بداند پس چه عمدي در پس اين رفتارها وجود دارد؟
اينجا است که به تاريک خانه اين گروه مي رسيم. آنها عمدا اين تصاوير را پخش مي کنند تا افکار عمومي غرب و جهان ببينند که اسلام چيست؟ چه مي کند؟ و وقتي با همفکران و هم کيش هاي خود چنين مي کنند اگر غير مسلمانان را بدست بياورند چه خواهند کرد؟
در يک کلام داعش آمده است که تعريفي از اسلامي باشد که غرب مي خواهد و باز در زمان لازم وقتي افکار عمومي به حد کافي اقنا شد توسط همان گردانندگان پشت پرده خود حذف خواهد گرديد.
فقط نکته اي که از ديد سياسيون و مذهبيون دور مانده است اين مي باشد که نگويند در جغرافياي سياسي کشور داعش ما را تهديد نمي کند. داعش گلوله شليک مي کند اما ابزار آن ها تعريف هاي جديد از اسلام و شناساندن آن به جهانيان به عنوان اسلام محمدي است و نتيجه اين رفتار مستقيما دين اسلام مي باشد و نهايتا افقي که از فعاليت هاي گروه داعش مي توان ديد تغيير در مرزهاي خاورميانه است.
کلمات کلیدی : اکبر رفاهی
