کد مطلب: 504976
ناگفته های پرونده قتل «آتنا»ی 7 ساله
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۰۸
شمارش معکوس برای آغاز محاکمه قاتل «آتنا»ی 7 ساله پارس آبادی درحالی آغاز شده است که مردم بیصبرانه منتظرفرجام زودهنگام این پرونده هولناک هستند تا شاید اندکی از زخمهای عمیقی که بواسطه این جنایت برپیکره جامعه وارد شد کاسته شود.
از روزی که خبر کشف جسد «آتنا» در شبکههای مجازی، سایتها و روزنامهها منتشر شد، هر لحظه خبری و گاهی شایعهای دست به دست میشد که برخی هایشان نمک بر زخم خانواده «آتنا» میپاشید و بعضی هایشان ابهامهایی به پرونده اضافه میکرد. در حالی که تحقیقات این پرونده تکمیل شده است و متهم با صدور کیفرخواست روز شنبه 4 شهریور پای میز محاکمه مینشیند، «اسماعیل» رنگرز در اظهاراتی تازه در سلول انفرادی زندان ادعا کرده که تحت فشار بازجوییها به قتل «آتنا» اعتراف کرده و برای اینکه خلاص شود قتل دو زن دیگر را نیز پذیرفته است.
در همین راستا حجتالاسلام قاصدی، رئیس کل دادگستری استان اردبیل در گفتوگو با «تسنیم» به تشریح جزئیات تحقیقات این پرونده و اعترافهای قاتل پرداخت.
از گم شدن «آتنا» تا دستگیری «اسماعیل»
وی گفت: «براساس اسناد پرونده «آتنا اصلانی» 28 خرداد ناپدید شده و 29 خرداد پروندهای در این باره دراداره آگاهی تشکیل و یک روز بعد نیز این پرونده قضایی به بازپرس شعبه اول بازپرسی پارسآباد ارجاع شد و بررسیهای قضایی صورت گرفت. با توجه به گزارش مفقودی، جست و جوها در اطراف محل گم شدن دختربچه در نزدیک محل دستفروشی پدرش تمرکز یافت و پلیس آگاهی در همان حوالی به شخصی مظنون شد. فیلم دوربین مداربسته مغازههای اطراف نشان میداد که آتنا از مقابل یک مغازه عبور کرد اما دوربین بعدی عبور آتنا را نشان نمیداد، ولی افراد دیگری که در تصاویر قبلی همراه آتنا بودند از دوربینهای بعدی عبور کردند. با توجه به اینکه متهم-اسماعیل- شخص خوشنامی در محل نبود ـ مأموران او را بهعنوان مظنون دستگیر کردند و چون نتوانست وثیقه تأمین کند بازداشت ماند. با توجه به اینکه تحقیقات نشان داد دوربین مغازه اسماعیل در یکی دو روز پیش از گم شدن دخترک خاموش بود، ظن پلیس به او بیشتر شد اما در بازرسی مغازه و خانهاش چیزی به دست نیامد. دو هفته از بازداشت او گذشته بود و چون متهم از بیرون زندان خبر نداشت، در یک تماس تلفنی از آنها خواسته بود ساک موادی را از پارکینگ مجاور خانه اش- که در اختیار برادرش بود- خارج کنند. وقتی همسر و برادر اسماعیل به محل میروند و جسد را میبینند به دادستانی مراجعه و کشف جسد را اعلام کردند. به این ترتیب 19 تیر جسد پیدا شد و پرونده وارد مرحله تازهای شد. بعد از آن متهم به قتل بچه و سرقت طلاهای او و محل جاسازی آنها اعتراف کرد. با اینکه این فرد هر بار در اعترافاتش، انگیزه و نوع قتل را تغییر میداد اما در کل، قتل و پنهان کردن و جابهجایی جسد را رد نکرد. گرچه هرگز او در بحث تجاوز اقرار نداشت و همچنان ندارد اما بررسیها و معاینات پزشکی قانونی تأیید میکند که تجاوز هم توسط این شخص جانی صورت گرفته و این هم بحث قابل توجهی است.»
نخستین دادگاه قاتل پارس آباد پشت درهای بسته
«این پرونده دو جنبه داشت؛ یکی قتل و سرقت اموال و بحث دیگر تجاوز به عنف بود. بحث قتل و سرقت اموال را باید بازپرس تحقیقات انجام میداد که 8 مرداد کیفرخواست صادر و به دادگاه کیفری یک استان ارسال شد اما تحقیقات در بخش مربوط به تجاوز به عنف باید در دادگاه انجام میشد و بازپرس نمیتوانست دخالت کند. آن بخش هم در دادگاه مورد بررسی قرار گرفت و زمان تشکیل جلسه محاکمه مشخص شد. بدون شک با توجه به اینکه بخشی از پرونده مربوط به تجاوز است، به احتمال فراوان جلسه دادگاه غیرعلنی باشد، هرچند چگونگی و کیفیت برگزاری محاکمه از اختیارات دادگاه است.»
انگیزه اصلی، تجاوز است
«متهم فرد حرفهای و بیعاطفهای است. او ابتدا مسائلی را مطرح کرده بود ولی در دادگاه در زمان تحقیقات درخصوص تجاوز، خیلی از آن اظهارات را تغییر داد. خودش مسائل دیگری را گفته اما آنچه برای دادگاه تا حدودی مشخص است، اینکه قتل توسط او محرز و دلایل تجاوز بهعنف توسط او هم مشخص است. بهنظر ما انگیزه اصلی تجاوز بوده که سرانجام چون این اتفاق افتاده و احتمال لو رفتن آن وجود داشته متهم اقدام به قتل کرده است. این رنگرز در تحقیقات گفته که پدر آتنا نزدیک مغازه او بساط پهن میکرده و آتنا هم همراه او بوده است. این فرد هم چون بیماری جنسی داشته و براساس اعترافات خودش از یکی دو روز قبلتر دخترک را زیرنظر داشته و در فرصتی که او برای پر کردن بطری آب به مغازه او آمده، در را روی او بسته و در اتاق مجاور مغازه قصدش را عملی کرده است.»
رسیدگی ویژه به پرونده
«اینکه این پرونده از ابتدا باعث تحریک احساسات و عواطف مذهبی مردم شد طبیعی بود. استان اردبیل یک استان مذهبی است. مردمی، مذهبی، ولایتمدار و محب اهلبیت(ع) دارد و این اتفاقات بسیار نادر است و مردم نمیتوانند آن را تحمل کنند. به همین دلیل بود که ابتدای قضیه یک التهاب جدی ناشی از تألماتی که از این مسأله به وجود آمد، باعث شد مردم تجمعاتی داشته باشند و مطالبات خود را اعلام کنند. ممکن بود حتی اقداماتی هم انجام شود که خوشبختانه با اقدامات دادستانی و پلیس مدیریت شد. دادستان با تجمعکنندگان صحبت کرد و قول داده شد که این پرونده بهصورت فوقالعاده رسیدگی شود. این اقدامات باعث اطمینان مردم به مسئولان و نهادهای رسیدگیکننده شد و چون مردم اطمینان خاطر و اعتماد داشتند این تجمعها فروکش کرد. انتظارات مردم همین است که حتماً با این قضیه بهصورت جدی برخورد شود، ما هم مصمم هستیم و حتی ریاست قوه قضائیه دستور اکید دادند که بهصورت فوقالعاده رسیدگی شود و مجموعه قضایی هم از ابتدا بهخاطر تبعات و آثار به جامانده در این پرونده تصمیم به رسیدگی فوری داشتند. این پرونده قتل، پرونده راحتی نبود چراکه کشف این موضوع دو سه هفته طول کشید و در ادامه مسائل دیگری وارد پرونده شد که تحقیقات را طولانی کرد.»
داستان قتل دو زن
«متهم همان هفته اول یا دوم تحقیقات موضوع دیگری را هم اقرار کرد. در سال 91 زنی به نام عصمت گم شد. او که به ظاهر مطلقه بود با متهم تماس تلفنی داشت و به همین خاطر پس از گم شدن او این فرد بهعنوان مظنون دستگیر شد، اما چون هیچ وقت جسدی پیدا و اطلاعی کسب نشد و همچنین بهدلیل اینکه احتمال داده میشد از طریق مرز به کشور آذربایجان رفته باشد و از سوی دیگر چون تنها اعلام مفقودی بود و علیه او شکایتی نشده و دلیلی هم بر اثبات ارتکاب قتل توسط «اسماعیل» نبود، او که متهم به آدمربایی بود بعد از دو هفته آزاد شد. از آن زمان هم خانواده آن خانم از کسی اعلام شکایت نکردند تا اینکه این متهم اقرار کرد که این زن را در جریان ارتباطاتی به قتل رسانده و محلهایی را درباره اختفای جسد معرفی کرد اما چون در حال حاضر آن زمینها تبدیل به بافت مسکونی شده و امکان جستوجو وجود نداشت ولی چون خودش اقرار کرده است که «این زن را من کشتهام»
این پرونده هم بهعنوان قتل مطرح شد. همچنین یک هفته بعد از این اعتراف، در بررسی اموال او یک برگ چک از خانمی کشف شد که در سال 93 به قتل رسیده و خوشبختانه جسدش هم کشف شده بود اما قاتل مشخص نبود. با توجه به اینکه چک این خانم در خودروی اسماعیل کشف شد، زمینه این شد که تحقیقاتی هم در این باره انجام شود ، ابتدا منکر ارتباط بود اما سرانجام به این قتل هم اقرار کرد. اسماعیل گفته که این خانم بیوه بوده و او را هم کشته است. او در تحقیقات آگاهی و بازپرسی به این دو قتل اعتراف کرد. این موارد باعث شد که تحقیقات این دو پرونده هم کنار پرونده آتنا ادامه یابد و همچنان ادامه دارد. جسد خانم عصمت پیدا نشد اما همان زمان یک جسد مجهولالهویه پیدا شد که از آن آزمایش دیانای گرفته شد و در حال حاضر از خانواده عصمت هم آزمایشهای مربوطه انجام شده تا نتیجه مشخص شود و منتظر اعلام جواب آزمایش از تهران هستیم. اینها باعث شد که پرونده آن دو نفر منتهی به کیفرخواست نشود اما پرونده آتنا از این دو مورد تفکیک شده و بهصورت مجزا به دادگاه کیفری ارجاع شده است.»
قاتل آتنا در گیلان قتل نکرده است
«ارتباط متهم با پرونده قتل دو زن در گیلان بهطور کامل منتفی و تحقیقات درباره آنها متوقف شده است.او در حال حاضر درباره قتل دو زنی که پیشتر اقرار کرده اعترافات خود را منکر شده است اما اقراری که مثل این موضوع منجر به کشف واقعیت بشود از مسلمات علیه او است. شاید اگر واقعیت کشف نمیشد، برخی از اعترافاتش محل شک و تأمل بود اما اعترافات او به طور کامل منجر به کشف واقعیت شده است، هرچند درباره آن دو نفر تحقیقات ادامه دارد.»
اعتقادات سست و سهلانگاریهای تربیتی
«این اتفاقات ناشی از آن است که انسان زمانی که هم از آموزههای دینی و هم از آموزههای اخلاقی فاصله میگیرد، به چنین جاهایی کشیده میشود. در حال حاضر خیلی چیزها در زندگیمان تأثیرگذار است. بخش اعظمی از جرایمی که متأسفانه در حال حاضر با آنها مرتبط هستیم ناشی از نبود آموزشهای لازم است، چه در بخش ارتباطات و بحث اجتماعی و بحثهای اخلاقی و دینی و بدون شک اینها مؤثر هستند. گاهی هم سهلانگاریهایی درباره بچههایمان داریم چه در حوزه مراقبتی، چه در بحث آموزشی و چه در بحث تربیتی. اینکه چطور یک فرد راحت به قتل اعتراف میکند؟ آن دو زن را که گفته مدتها با آنها ارتباط داشته به قتل میرساند و جسد را در فاضلاب و چاهی میاندازد؟ باید ریشهیابی شود.»
متهم تبرئه نشده است
گفته شده که در پرونده «عصمت» که او مظنون بود، متهم با ارتباط یکی از بستگانش تبرئه شده است. در حالی که واقعیت این گونه نیست. ما باید برای محکومیت شخص، دلیل داشته باشیم. اما ممکن است واقعاً مرتکب قتل هم شده باشد اما دلیلی علیه او نباشد. در پرونده آتنا هم اگر فرصت میکرد و دلایل را مخفی میکرد شاید چیزی کشف نمیشد. بیشک اگر این فرد ارتباطی با اخلاقیات و مسجد و نماز داشت، شاید آنقدر قسیالقلب و جانی و بیتفاوت نمی شد. این قساوت به حدی بود که همسرش در بازپرسی به اسماعیل گفته بود «تو چطور آدمی هستی که 8 شب بچه را به قتل رساندی، او را در بشکه گذاشتی و یک ساعت بعد خندان به خانه آمدی و بهراحتی شام خوردی، انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است؟»همه اینها نشان میدهد که در معرض هجوم فرهنگی شدیدی قرار گرفتهایم، بویژه در این شهرهای مرزی که رسانههای بیگانه پررونق هستند و بیشتر خانوادهها در معرض آنها قرار دارند تأثیرپذیری چند برابر است. آنها ما را از دین و اخلاق فاصله میدهند تا جایی که ما این جنایات را بهراحتی مرتکب میشویم. این فرد هم خودش گفته که «من چشمم به این بچه افتاد، چشمم او را گرفت تا جایی که این اتفاق افتاد». شاید خودش هم فکرش را نمیکرد که برای پوشاندن این جنایت، یک دختربچه را به قتل برساند و مرتکب این جنایت شود که نهتنها یک خانواده، که شاید دنیایی را متألم کند.
کلمات کلیدی : قتل + جنایت + قاتل + قتل آتنا اصلانی