کد مطلب: 453758
مشایی به رئیس دولت اصلاحات نامه نوشت+ متن نامه
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۴۸
متن کامل نامه مهندس اسفندیار رحیم مشایی به حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی منتشر شد.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
به نام خدای زیبا و مهربان
حجة الاسلام والمسلمین جناب آقای سید محمد خاتمی
ریاست محترم اسبق جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام
در آستانه انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری و در پی اعلام نامزدی برادر عزیزم جناب آقای حمید بقایی، برخی اظهارنظرها که بیشتر به واکنشی عجولانه شبیه بود، مرا بر آن داشت تا با تحریر این سطور، خاطر عالی را به نکاتی چند جلب نمایم و پیشاپیش از این تصدیع پوزش می خواهم.
اظهارنظرها که عمدتاً بر «برنتافتن» اعلام نامزدی ایشان معطوف بود موجب تعجب و ایضا ملال گردید؛ چه از سوی افرادی انجام شد که همگی از اهالی فن سیاست، دارای تحصیلات و مدارج عالیه دانشگاهی یا حوزوی، صاحب شان و جایگاه استادی و کرسی تدریس، صاحب نظر در تحلیل و تبیین شرایط و موصوف به راهبری فکری و شاید از همه مهم تر مدعی اصلاحات در حوزه های مختلف سیاسی، فرهنگی و ... بوده اند. اتخاذ مواضعی که در تعارض با روح و خلاف اصول اصلاح‌طلبی برآورد شده و می تواند به بروز دغدغه‌های جدی و احیاناً دلسردی جامعه علاقه‌مند به اصلاح امور بیانجامد.
همه ما از تمام سلیقه های فکری، زیر نگاه تیزبین مردمی که هر روز و بلکه هر ساعت بر آگاهی و هشیاری آنان افزوده می شود، در آزمون جدی قرار داریم که جز با ایمان حقیقی به آرمان ادعایی و صداقت در مواضع اعلامی، نمی توان از آن پیروز بیرون آمد و البته فراز و فرود در مقبولیت اجتماعی که در رقابت های انتخاباتی ظهور می کند، در این موضوع تاثیر چندانی ایجاد نمی‌کند.
آنچه معیار است انتظارات بر حق مردمی است که در تلاش برای تغییرات در راستای تحقق وضعیت مطلوب، از شعارها، مواضع، دیدگاه ها و برنامه های متناسب استقبال می کنند. از این رو می توان به روشنی تغییر در رویکرد مردم در گرایش به جریانات سیاسی را دلیل عدم اصالت ذاتی جریانات مذکور دانست و بر لزوم پایبندی آنها به معیار مورد اشاره تاکید کرد. لذا لازم می دانم مسئولیت عناصر موثر جناح‌های سیاسی در پایبندی بر پیمانِ -ولو نانوشته- خود با آحاد جامعه در دفاع از اصول و ارزش‌های آرمانی و «روشی» را یادآور شوم.
نزدیک بودن برخی از افراد مورد انتقاد به جنابعالی، البته به تنهایی نمی‌تواند دلیل آن باشد که شما را مسئول اظهارات آنان دانست و بر شما خرده گرفت. بنده نیز از نوشتن این نامه چنین مقصودی را دنبال نمی‌کنم و حتی از رنجش احتمالی نیز پوزش می خواهم. نیت حقیر پرده برداری از مشکل جدی در جریانی است که ادعای راهبری اصلاحات را دارد و این کار را نه به عنوان یک اقدام سیاسی متعارف، بلکه از روی خیرخواهی و به خاطر اهمیت این جریان بزرگ و تاثیر‌گذار در آینده کشور و وضعیت جامعه انجام می دهم.
«شوخی شمردن»، «فاجعه دانستن»، «ناپاک خواندن» و از همه عجیب تر، القای رد صلاحیت قطعی نامزد رقیب آنهم به گونه ای که میل و علاقه شدید به رد صلاحیت، آشکارا از آن استنباط شود، نه امری است که بتوان از آن گذشت و نه می‌توان به هیچ روی با آن سر کرد. تحمل چنین مواضعی و سکوت در برابر آن، مخالف هر میثاق مدنی در هر جای جهان است. آیا آقایان رد صلاحیت را در حق رقیب روا و در حق خود جفا می‌پندارند؟!! یا اینکه در تایید صلاحیت نامزد خود به اطمینان رسیده اند؟!!
شاید وجود غفلت در برخی نیروهای سیاسی در رده های پایین تر که معمولاً ناشی از غلیان هیجان است، مورد انتظار و درخور اغماض باشد، اما اینکه پرچمداران جریانی خود ناقض اصول مشی منتخب باشند، حتماً نه روا و حکماً که جفا است.
اینجانب قاطبه مردم را ملزم و پایبند به اصولی می دانم که اصلاحات را تضمین می کند. فلذا، اگر نقض کنندگان در غفلت باشند، هر آینه باید که زود هشیار شوند وگرنه از جریان تحولات شتابدار جامعه جا خواهند ماند و ممکن است فرصت جبران را نیز از دست بدهند. گروهی دیگر که بدون باور راستین به مواضع جبهه، می کوشند تا با «ویراژ سیاسی» پیشرو جلوه کنند، باید بدانند که ضریب هوشی ایرانیان قابل دور زدن نیست و نخبگان و فرهیختگان ایرانی در داخل و خارج از کشور از کلان شهرهای ایران و جهان تا دورافتاده‌ترین روستاهای این سرزمین، مواضع همه را به دقت رصد می کنند.
مشکل جریانات سیاسی آن است که انتخاب مردم را به نام خود می نویسند و به آن «کما هو حقه» ارج نمی نهند. جبهه موسوم به اصلاحات باید به این حقیقت آشکار، به طور جدی اعتنا کرده و از آن غفلت نکند که در اقبال عمومی انتخاباتی، سهمِ گریز مردم از جبهه یا جناح مخالف، چه بسا بزرگتر از سهم ظرفیت های جبهه متبوع باشد.
این حقیر اصراری ندارم که نظرم نزد برادران و خواهران اصلاح طلبم بکلی مقبول افتد، اما یادآوری میکنم که غفلت از این مساله، آنچنان که در دو انتخابات سال های 84 و 88 اتفاق افتاد، برای آن جبهه و کل کشور از جهت هرز رفتن نیروها و ایجاد کشش های بازدارنده، خسارت بار بوده است. اصرار دارم سخنی را که درست پس از انتخابات سال 88 عرض کردم و انتشار یافت، با ایمان و باور راسخ تر عرض کنم که اقبال عمومی به آقای دکتر احمدی نژاد در هر دو دوره مذکور، گرچه آشکارا کنار گذاشتن گزینه جبهه اصلاحات بود، اما این به معنای پذیرش مواضع جناح و جریان سنتی مقابل نبود.
مایلم با اصرار بر این حقیقت تاکید کنم که اکثریت قاطع مردم در این دو رویداد مهم، با نفی شرایط موجود و با رویکردی بسیار اصلاح طلبانه، از جناح موسوم به اصلاحات عبور کرده و با تایید فهم خویش در انتخابات 84 بر مطالبۀ اصلاح گرایانه خود در سال 88، پافشاری کردند.
هرچند که متاسفانه بخشی از برادران و خواهران اصولگرای ما، هرگز حاضر نشدند چشم بر این حقیقت بگشایند، مردم جناب آقای دکتر احمدی نژاد را نه به عنوان مظهر اصولگرایی بلکه برای انجام تغییرات بیشتر و اعمال جدی تر اصلاحات مورد نظر، مناسب تر تشخیص دادند. تحلیل اینجانب از آرای سال 88 این مساله را روشن می کند. تحلیل مذکور در دسترس علاقه مندان قرار دارد.
و اما سخن امروز این است که نباید شیرینی پیروزی قاطع اصلاح طلبان در انتخابات مجلس سال گذشته در تهران، آنان را از درک سهم رای منفی مردم به جناح مقابل (که با نهایت تاسف از گذشته تا امروز به طور پیوسته رو به افزایش بوده است) غافل کند. حقیر نیز با بسیاری از تحلیل گران سیاسی موافقم که عدم شرکت جناب آقای دکتر احمدی نژاد به عنوان نامزد در انتخابات آتی ریاست جمهوری، به جای آنکه فرصتی برای نامزد نهایی اصولگرایان بسازد، موقعیت ویژه ای را برای اصلاح طلبان فراهم می کرده است و از این جهت شاید بتوان عدم رضایتِ بخشی از نیروهای اصلاح طلب از نامزدی جناب آقای بقایی که می تواند از نظر عموم، از جنس جناب آقای احمدی نژاد و جانشینی مناسب برای ایشان فهمیده شود را درک کرد.
با آزمون بزرگ خواندن این صحنه و درخواست پایبندی همه جریانات سیاسی به اصول رقابت سالم که خود از مطالبات اصلی مردم است، مایلم بر مسئولیت خطیر همگان در احترام به درک و شعور بالای اقشار مختلف جامعه و به ویژه دختران و پسران جوانِ نوگرا در سراسر کشور تاکید میکنم. این یک تکلیف بزرگ فراگیر است و خالی کردن شانه از آن، مسئولیت بزرگی در آینده نزدیک بهمراه خواهد داشت.
در این میان بدون هرگونه تعریضی نسبت به دوستانی که در این نوشتار از آنها انتقاد شده است، به عنوان یک بحث کلی عرض می کنم که باید حساب نیروهای مخلص و فداکار از هر جناح و سلیقه سیاسی را از گروهی «کاسب سیاسی» که به هواداران جریان خود به چشم «مشتری» می نگرند جدا کرد.
نگرانی آنان از جابجایی طرفداران قابل درک است. در طرح کلی، کاسب سیاسی و کاسب اقتصادی در دستگاه قدرت و حاکمیت، در یک معادله پویا و فعال «جایگزین پذیر»اند. باید توجه داشت که اشرافی‌گری فقط جنبه اقتصادی ندارد و باید آن را در کنار «اشرافی گری سیاسی» دید و تحلیل کرد. پدیده اخیر که تاکنون کمتر و یا شاید هرگز مورد توجه و مداقه قرار نگرفته است، خطری است که ما مدعیان ساده زیستی را نیز به طور جدی تهدید می کند. لذاست که در بیان معیار ساده زیستی برای مسئولان اجرایی و حکومتی، علاوه بر ساده زیستی اقتصادی، باید ساده زیستی سیاسی آنان را نیز مورد توجه و بررسی قرار داد.
و اما جان کلام!
سخن به درازا کشیده، لکن تیزبینی جنابعالی مرا از تفصیل بی نیاز می کند که اگر در امتحان مسئولیت پذیری نسبت به جامعه، برخورد سخت نگیریم و بر ساده‌زیستی سیاسی اصرار نورزیم، در این صورت امر مشتبه شده و از «آشتی ملی»، توافق قدرت مداران جناح ها و نشست مشترک آنان به عنوان صاحبان انقلاب بر سر «سفره» اراده می شود. در این صورت معادله حاکمیت از تنها متغیر اصیل و حقیقی یعنی مردم، مستقل می شود. در این حال کاسبان سیاسی و اقتصادی جدید در سایه توجهات اشراف اقتصادی و سیاسی بر اریکه قدرت تکیه زده، «جوله» خواهند داد و یا «السابقون السابقون» روال موجود را برای خود «فضل خدا» خوانده و منوال را دوام دهند...
در پایان یادی می کنم از پیر طریق انقلاب که هرگز رشتۀ محبت و عنایتش از مردم نگسست که می فرمود چنین وضعیاتی دیر نخواهد پایید و اگر بموقع هشیار نشویم، در خزانۀ خدا یوم الله بسیار است.
سخنی بود از برادری کوچکتر به برادری بزرگتر که امید است شرط ادب بجا آورده و از حریم حرمت فرا نرفته باشد.
نیک معلوم است که: درد دل را لاجرم پاسخ نباشد، هرچند هرچه از دوست رسد نیکوست.
با تقدیم بهترین احترامات و با تبریک نوروز سراسر نورِ باستانی!
لطفاً تبریکات صمیمانه اینجانب را به خانواده ارجمند ابلاغ فرمائید.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
به نام خدای زیبا و مهربان
حجة الاسلام والمسلمین جناب آقای سید محمد خاتمی
ریاست محترم اسبق جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام
در آستانه انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری و در پی اعلام نامزدی برادر عزیزم جناب آقای حمید بقایی، برخی اظهارنظرها که بیشتر به واکنشی عجولانه شبیه بود، مرا بر آن داشت تا با تحریر این سطور، خاطر عالی را به نکاتی چند جلب نمایم و پیشاپیش از این تصدیع پوزش می خواهم.
اظهارنظرها که عمدتاً بر «برنتافتن» اعلام نامزدی ایشان معطوف بود موجب تعجب و ایضا ملال گردید؛ چه از سوی افرادی انجام شد که همگی از اهالی فن سیاست، دارای تحصیلات و مدارج عالیه دانشگاهی یا حوزوی، صاحب شان و جایگاه استادی و کرسی تدریس، صاحب نظر در تحلیل و تبیین شرایط و موصوف به راهبری فکری و شاید از همه مهم تر مدعی اصلاحات در حوزه های مختلف سیاسی، فرهنگی و ... بوده اند. اتخاذ مواضعی که در تعارض با روح و خلاف اصول اصلاح‌طلبی برآورد شده و می تواند به بروز دغدغه‌های جدی و احیاناً دلسردی جامعه علاقه‌مند به اصلاح امور بیانجامد.
همه ما از تمام سلیقه های فکری، زیر نگاه تیزبین مردمی که هر روز و بلکه هر ساعت بر آگاهی و هشیاری آنان افزوده می شود، در آزمون جدی قرار داریم که جز با ایمان حقیقی به آرمان ادعایی و صداقت در مواضع اعلامی، نمی توان از آن پیروز بیرون آمد و البته فراز و فرود در مقبولیت اجتماعی که در رقابت های انتخاباتی ظهور می کند، در این موضوع تاثیر چندانی ایجاد نمی‌کند.
آنچه معیار است انتظارات بر حق مردمی است که در تلاش برای تغییرات در راستای تحقق وضعیت مطلوب، از شعارها، مواضع، دیدگاه ها و برنامه های متناسب استقبال می کنند. از این رو می توان به روشنی تغییر در رویکرد مردم در گرایش به جریانات سیاسی را دلیل عدم اصالت ذاتی جریانات مذکور دانست و بر لزوم پایبندی آنها به معیار مورد اشاره تاکید کرد. لذا لازم می دانم مسئولیت عناصر موثر جناح‌های سیاسی در پایبندی بر پیمانِ -ولو نانوشته- خود با آحاد جامعه در دفاع از اصول و ارزش‌های آرمانی و «روشی» را یادآور شوم.
نزدیک بودن برخی از افراد مورد انتقاد به جنابعالی، البته به تنهایی نمی‌تواند دلیل آن باشد که شما را مسئول اظهارات آنان دانست و بر شما خرده گرفت. بنده نیز از نوشتن این نامه چنین مقصودی را دنبال نمی‌کنم و حتی از رنجش احتمالی نیز پوزش می خواهم. نیت حقیر پرده برداری از مشکل جدی در جریانی است که ادعای راهبری اصلاحات را دارد و این کار را نه به عنوان یک اقدام سیاسی متعارف، بلکه از روی خیرخواهی و به خاطر اهمیت این جریان بزرگ و تاثیر‌گذار در آینده کشور و وضعیت جامعه انجام می دهم.
«شوخی شمردن»، «فاجعه دانستن»، «ناپاک خواندن» و از همه عجیب تر، القای رد صلاحیت قطعی نامزد رقیب آنهم به گونه ای که میل و علاقه شدید به رد صلاحیت، آشکارا از آن استنباط شود، نه امری است که بتوان از آن گذشت و نه می‌توان به هیچ روی با آن سر کرد. تحمل چنین مواضعی و سکوت در برابر آن، مخالف هر میثاق مدنی در هر جای جهان است. آیا آقایان رد صلاحیت را در حق رقیب روا و در حق خود جفا می‌پندارند؟!! یا اینکه در تایید صلاحیت نامزد خود به اطمینان رسیده اند؟!!
شاید وجود غفلت در برخی نیروهای سیاسی در رده های پایین تر که معمولاً ناشی از غلیان هیجان است، مورد انتظار و درخور اغماض باشد، اما اینکه پرچمداران جریانی خود ناقض اصول مشی منتخب باشند، حتماً نه روا و حکماً که جفا است.
اینجانب قاطبه مردم را ملزم و پایبند به اصولی می دانم که اصلاحات را تضمین می کند. فلذا، اگر نقض کنندگان در غفلت باشند، هر آینه باید که زود هشیار شوند وگرنه از جریان تحولات شتابدار جامعه جا خواهند ماند و ممکن است فرصت جبران را نیز از دست بدهند. گروهی دیگر که بدون باور راستین به مواضع جبهه، می کوشند تا با «ویراژ سیاسی» پیشرو جلوه کنند، باید بدانند که ضریب هوشی ایرانیان قابل دور زدن نیست و نخبگان و فرهیختگان ایرانی در داخل و خارج از کشور از کلان شهرهای ایران و جهان تا دورافتاده‌ترین روستاهای این سرزمین، مواضع همه را به دقت رصد می کنند.
مشکل جریانات سیاسی آن است که انتخاب مردم را به نام خود می نویسند و به آن «کما هو حقه» ارج نمی نهند. جبهه موسوم به اصلاحات باید به این حقیقت آشکار، به طور جدی اعتنا کرده و از آن غفلت نکند که در اقبال عمومی انتخاباتی، سهمِ گریز مردم از جبهه یا جناح مخالف، چه بسا بزرگتر از سهم ظرفیت های جبهه متبوع باشد.
این حقیر اصراری ندارم که نظرم نزد برادران و خواهران اصلاح طلبم بکلی مقبول افتد، اما یادآوری میکنم که غفلت از این مساله، آنچنان که در دو انتخابات سال های 84 و 88 اتفاق افتاد، برای آن جبهه و کل کشور از جهت هرز رفتن نیروها و ایجاد کشش های بازدارنده، خسارت بار بوده است. اصرار دارم سخنی را که درست پس از انتخابات سال 88 عرض کردم و انتشار یافت، با ایمان و باور راسخ تر عرض کنم که اقبال عمومی به آقای دکتر احمدی نژاد در هر دو دوره مذکور، گرچه آشکارا کنار گذاشتن گزینه جبهه اصلاحات بود، اما این به معنای پذیرش مواضع جناح و جریان سنتی مقابل نبود.
مایلم با اصرار بر این حقیقت تاکید کنم که اکثریت قاطع مردم در این دو رویداد مهم، با نفی شرایط موجود و با رویکردی بسیار اصلاح طلبانه، از جناح موسوم به اصلاحات عبور کرده و با تایید فهم خویش در انتخابات 84 بر مطالبۀ اصلاح گرایانه خود در سال 88، پافشاری کردند.
هرچند که متاسفانه بخشی از برادران و خواهران اصولگرای ما، هرگز حاضر نشدند چشم بر این حقیقت بگشایند، مردم جناب آقای دکتر احمدی نژاد را نه به عنوان مظهر اصولگرایی بلکه برای انجام تغییرات بیشتر و اعمال جدی تر اصلاحات مورد نظر، مناسب تر تشخیص دادند. تحلیل اینجانب از آرای سال 88 این مساله را روشن می کند. تحلیل مذکور در دسترس علاقه مندان قرار دارد.
و اما سخن امروز این است که نباید شیرینی پیروزی قاطع اصلاح طلبان در انتخابات مجلس سال گذشته در تهران، آنان را از درک سهم رای منفی مردم به جناح مقابل (که با نهایت تاسف از گذشته تا امروز به طور پیوسته رو به افزایش بوده است) غافل کند. حقیر نیز با بسیاری از تحلیل گران سیاسی موافقم که عدم شرکت جناب آقای دکتر احمدی نژاد به عنوان نامزد در انتخابات آتی ریاست جمهوری، به جای آنکه فرصتی برای نامزد نهایی اصولگرایان بسازد، موقعیت ویژه ای را برای اصلاح طلبان فراهم می کرده است و از این جهت شاید بتوان عدم رضایتِ بخشی از نیروهای اصلاح طلب از نامزدی جناب آقای بقایی که می تواند از نظر عموم، از جنس جناب آقای احمدی نژاد و جانشینی مناسب برای ایشان فهمیده شود را درک کرد.
با آزمون بزرگ خواندن این صحنه و درخواست پایبندی همه جریانات سیاسی به اصول رقابت سالم که خود از مطالبات اصلی مردم است، مایلم بر مسئولیت خطیر همگان در احترام به درک و شعور بالای اقشار مختلف جامعه و به ویژه دختران و پسران جوانِ نوگرا در سراسر کشور تاکید میکنم. این یک تکلیف بزرگ فراگیر است و خالی کردن شانه از آن، مسئولیت بزرگی در آینده نزدیک بهمراه خواهد داشت.
در این میان بدون هرگونه تعریضی نسبت به دوستانی که در این نوشتار از آنها انتقاد شده است، به عنوان یک بحث کلی عرض می کنم که باید حساب نیروهای مخلص و فداکار از هر جناح و سلیقه سیاسی را از گروهی «کاسب سیاسی» که به هواداران جریان خود به چشم «مشتری» می نگرند جدا کرد.
نگرانی آنان از جابجایی طرفداران قابل درک است. در طرح کلی، کاسب سیاسی و کاسب اقتصادی در دستگاه قدرت و حاکمیت، در یک معادله پویا و فعال «جایگزین پذیر»اند. باید توجه داشت که اشرافی‌گری فقط جنبه اقتصادی ندارد و باید آن را در کنار «اشرافی گری سیاسی» دید و تحلیل کرد. پدیده اخیر که تاکنون کمتر و یا شاید هرگز مورد توجه و مداقه قرار نگرفته است، خطری است که ما مدعیان ساده زیستی را نیز به طور جدی تهدید می کند. لذاست که در بیان معیار ساده زیستی برای مسئولان اجرایی و حکومتی، علاوه بر ساده زیستی اقتصادی، باید ساده زیستی سیاسی آنان را نیز مورد توجه و بررسی قرار داد.
و اما جان کلام!
سخن به درازا کشیده، لکن تیزبینی جنابعالی مرا از تفصیل بی نیاز می کند که اگر در امتحان مسئولیت پذیری نسبت به جامعه، برخورد سخت نگیریم و بر ساده‌زیستی سیاسی اصرار نورزیم، در این صورت امر مشتبه شده و از «آشتی ملی»، توافق قدرت مداران جناح ها و نشست مشترک آنان به عنوان صاحبان انقلاب بر سر «سفره» اراده می شود. در این صورت معادله حاکمیت از تنها متغیر اصیل و حقیقی یعنی مردم، مستقل می شود. در این حال کاسبان سیاسی و اقتصادی جدید در سایه توجهات اشراف اقتصادی و سیاسی بر اریکه قدرت تکیه زده، «جوله» خواهند داد و یا «السابقون السابقون» روال موجود را برای خود «فضل خدا» خوانده و منوال را دوام دهند...
در پایان یادی می کنم از پیر طریق انقلاب که هرگز رشتۀ محبت و عنایتش از مردم نگسست که می فرمود چنین وضعیاتی دیر نخواهد پایید و اگر بموقع هشیار نشویم، در خزانۀ خدا یوم الله بسیار است.
سخنی بود از برادری کوچکتر به برادری بزرگتر که امید است شرط ادب بجا آورده و از حریم حرمت فرا نرفته باشد.
نیک معلوم است که: درد دل را لاجرم پاسخ نباشد، هرچند هرچه از دوست رسد نیکوست.
با تقدیم بهترین احترامات و با تبریک نوروز سراسر نورِ باستانی!
لطفاً تبریکات صمیمانه اینجانب را به خانواده ارجمند ابلاغ فرمائید.
پیشبینیحجاریان: احمدی‌نژاد و بقایی هردو ردصلاحیت میشوند/ با حضور احمدی‌نژاد، انتخابات دوقطبی نیست
۱۳۹۶/۰۱/۲۳ ۱۹:۰۳
۱۳۹۵/۰۶/۲۵ ۲۱:۳۱
کلمات کلیدی : احمدی نژاد+مشایی+انتخابات ۹۶+نامه به خاتمی
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۱۶:۲۶:۵۲
اگر صداقت داشتند بايد اين نامه را در سال ٨٨ مى نوشتند (4201789) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۱۶:۲۹:۱۴
یا خدا. یعنی احمدی‌نژاد اصلاح طلب بود و ما نمی‌دانستیم؟ (4201794) (alef-3)
شریف
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۱۶:۳۵:۴۴
احسنت به این شیوه. در کمال ادب و احترام حرفش را منتقل کرد. (4201810) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۱۶:۳۷:۵۵
تیتری که زده اید غیر منصفانه است گویا نامه برای پوزش خواهی نوشته شده است در حالی که اینگونه نیست (4201812) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۱۶:۳۸:۰۴
آخه تو خودش چی دیده که به سید نامه نوشته (4201813) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۱۶:۴۲:۳۲
رسانه های زنجیره ای اصلاحات ، که قبلا علیه رد صلاحیت موضع می گرفتند ، الان خواهان رد صلاحیت بقایی هستند. این نشان می دهد که شعار دموکراسی خواهی ان ها ، بیشتر ژست است . (4201824) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۱۶:۴۳:۰۹
انتخابات ۸۴ و ۸۸، یک نه بزرگ به اصلاح طلبی بود. (4201828) (alef-3)
العبد
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۲۰:۲۲:۰۰
قابل توجه السابقون السابقون :
اگر به موقع هوشیار نشوید در خزانه خدا ، یوم الله بسیار است. (4202230) (alef-3)
اگر به موقع هوشیار نشوید در خزانه خدا ، یوم الله بسیار است. (4202230) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۲۱:۰۵:۴۶
اگه همه بتونن نامزد بشن آقای احمدی نژاد هم باید بتونه اما وقتی خیلیها رد صلاحیت میشن، قطعا صلاحیت آقای احمدی نژاد و وابستگان سیاسی ایشون نمیتونه تایید بشه! (4202328) (alef-3)
بهمن
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۲۱:۰۷:۵۳
واین تعداد لایک (5 عدد) به فرمایشات شما یک نه بزرگ به شما و جناح مطلوبتان است.... (4202332) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۴ ۰۱:۲۹:۴۹
چقدر بده آدم حرفی بزنه که در وجدانش از کذب بودن اون اطمینان داره (4202711) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۴ ۰۲:۵۷:۱۲
این نامه نیازمند یک تحلیل هوشمندانه ای است و خبر از تصمیات و جهت گیری و احیانا اقدامات جریان انحرافی در انتخابات دارد که به برخی اشاره می کنم.
۱- برسمیت شناختن سران فتنه ، به جای مرزبندی و برائت از سران فتنه
۲ تهدید تلویحی شورای نگهبان، که اگر بخواهد روحانی را تایید کند بقایی را نیز باید تایید کند.
۳ - اشارات تلویحی به رئیس اصلاحات که اصول گرایان باید حذف شوند و میدان دار انتخابات باید مبدل شوند به جریان احرافی و اصلاحات به رهبری رئیس اصلاحات
۴- اصالت قائل شدن برای احمدی نژاد بدون پشتوانه اصول گرایان
این یک شروع بازی است از طرف مشایی
و اصلاح طلبها نیز تشنه این بازی هستند.
اینها هدف های خطرناکی را با هم و مشترکا دنبال می کنند
مردم و مومنان به انقلاب با بصیرت و تیزبینی و اقدام به موقع با استفاده از رهنود های حکیمانه رهبر معظم انقلاب، این خطر جریان مردود انحرافی و خطر جریان مردود فتنه را انشاء الله ناکام خواهند گذاشت (4202733) (alef-3)
۱- برسمیت شناختن سران فتنه ، به جای مرزبندی و برائت از سران فتنه
۲ تهدید تلویحی شورای نگهبان، که اگر بخواهد روحانی را تایید کند بقایی را نیز باید تایید کند.
۳ - اشارات تلویحی به رئیس اصلاحات که اصول گرایان باید حذف شوند و میدان دار انتخابات باید مبدل شوند به جریان احرافی و اصلاحات به رهبری رئیس اصلاحات
۴- اصالت قائل شدن برای احمدی نژاد بدون پشتوانه اصول گرایان
این یک شروع بازی است از طرف مشایی
و اصلاح طلبها نیز تشنه این بازی هستند.
اینها هدف های خطرناکی را با هم و مشترکا دنبال می کنند
مردم و مومنان به انقلاب با بصیرت و تیزبینی و اقدام به موقع با استفاده از رهنود های حکیمانه رهبر معظم انقلاب، این خطر جریان مردود انحرافی و خطر جریان مردود فتنه را انشاء الله ناکام خواهند گذاشت (4202733) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۱۶:۴۵:۲۴
مخاطبان نامه های احمدی نژاد و مشایی و .. به جای پاسخگویی ، شخصیت نگارنده را به تمسخر می گیرند. دستشان از پاسخ خالیست. (4201831) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۱۶:۴۹:۴۶
ماشین تخریب رسانه های زنجیری با همکاری شبکه رسانه ای خارجی , هر مخالف خود را ترور شخصیت می کنند و اگر بزرگان اصلاحات جلوی این رویه را نگیرند, مردم بیش از گذشته ، از این جریان رویگردان می شوند. منطق در این جریان ، در حال خاموشی است. (4201840) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۱۶:۵۲:۲۰
اصلاح طلبان از رقابت سالم و برابر می ترسند. به همین دلیل به دنبال تشنج و هیاهوی رسانه ای و دوقطبی سازی هستند. (4201849) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۱۷:۰۳:۲۷
بنظر بنده كانديداها
١- برنامه اقتصادى و عملى كوتاه مدت و ميان مدت و دراز مدت
كه شامل مهار تورم و جلوگيرى از گرانى و احيانا برنامه هايى براى ارزان سازى
٢-برنامه هاى اجتماعى و خانواده
٣-برنامه هاى سياست خارجي
٤- برنامه هاى عملى و واقعى براى حقوق شهروندى
٥-برنامه هاى مبارزه با انواع و اقسام مفاسد اقتصادى و رانت خوارى و قاچاق كالا و ارز
٦- برنامه جلوگيرى از بكار گيرى وزرا و مديران و حتى كارمندان ميانى و بدنه دولتى
كه تابعيت دوگانه دارند و ميتوانند بالقوه و بالعمل فسادهاى مختلف داشته باشند .
٧- معرفى معاون اول ، و وزراى احتمالى كليدى مانند اقتصاد - خارجه -كشور - اطلاعات
بهداشت - دفاع به مردم .
بايد برنامه ريزى اين انتخابات طورى باشد كه مردم فارغ از جناح بازيهاى سياسى ناشى
از قدرت طلبى ، و فارغ از تاثير شعارهاى بزرگ و معمولا بينتيجه ، به برنامه هاى منطقى و
عملى كانديداها راى دهند . (4201877) (alef-3)
١- برنامه اقتصادى و عملى كوتاه مدت و ميان مدت و دراز مدت
كه شامل مهار تورم و جلوگيرى از گرانى و احيانا برنامه هايى براى ارزان سازى
٢-برنامه هاى اجتماعى و خانواده
٣-برنامه هاى سياست خارجي
٤- برنامه هاى عملى و واقعى براى حقوق شهروندى
٥-برنامه هاى مبارزه با انواع و اقسام مفاسد اقتصادى و رانت خوارى و قاچاق كالا و ارز
٦- برنامه جلوگيرى از بكار گيرى وزرا و مديران و حتى كارمندان ميانى و بدنه دولتى
كه تابعيت دوگانه دارند و ميتوانند بالقوه و بالعمل فسادهاى مختلف داشته باشند .
٧- معرفى معاون اول ، و وزراى احتمالى كليدى مانند اقتصاد - خارجه -كشور - اطلاعات
بهداشت - دفاع به مردم .
بايد برنامه ريزى اين انتخابات طورى باشد كه مردم فارغ از جناح بازيهاى سياسى ناشى
از قدرت طلبى ، و فارغ از تاثير شعارهاى بزرگ و معمولا بينتيجه ، به برنامه هاى منطقى و
عملى كانديداها راى دهند . (4201877) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۱۷:۱۸:۰۱
یکی محمود ساده زیست یکی مشایی ! جمع کنید بابا ملت هنوز سفر خانوادگی شما رو به امریکا فراموش نکرده (4201917) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۲۱:۰۵:۲۴
جواب نامه فوق را حتی اگر مضمون آن کاملا نادرست باشد با چنین ادبیاتی نمی دهند. (4202327) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۲۲:۲۵:۴۹
من که چیزی متوجه نشدم!هیچ هدف و منظور مشخص نداشت! (4202488) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۱۷:۲۲:۱۶
شانتاژ سیاسی از نوع مشایی احمدی نژادی (4201927) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۱۸:۱۳:۱۰
متن را حتما خودش نوشته من باور ميكنم (4202007) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۲۱:۰۳:۲۳
من شدیدا با تفکرات آقای مشایی مخالفم و برخی از آنها را خطرناک هم می دانم. اما با شناختی که از او دارم اتفاقا این حتما نامه خود اوست چون بسیار مودب و در عین حال دارای کلام نافذی است. (4202321) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۱۸:۱۶:۵۵
آقای مشایی انسان بسیار مودبی است و وقتی که در قدرت بود هم همین ادب را داشت من البته اصلاح طلب ام اما هر انسان سالمی این ادب و فرهنگ بالا را می پسندد در قیاس با برخی افراد پررو و بی ادب و عربده کش
البته حرف اش را هم در عین ادب، خیلی جدی زده (4202012) (alef-3)
البته حرف اش را هم در عین ادب، خیلی جدی زده (4202012) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۲۰:۲۳:۰۱
بنده به عنوان اصلاح طلب ایشون را تا حدود زیادی قبول دارم
چرا که حداقل مثل بعضی ها چاپلوس نیست (4202233) (alef-3)
چرا که حداقل مثل بعضی ها چاپلوس نیست (4202233) (alef-3)
Ali
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۱۸:۳۱:۳۳
راستش رو بخوایین من مخالف جناب احمدی نژاد و اطرافیانشون هستم ولی بعضی از قسمت های این نامه کاملا درست بنظر میومد مثل جایی که گفت رد صلاحیت خودی های اصلاحات کار مذموم شمرده میشه ولی رد صلاحیت دیگران صحیح خوانده میشه البته به امید روزی که همه جریانها در انتخابات نیروهای خودشون رو داشته باشند حتی نیروهای لیبرال و سکولار ......با قسمتی از نامه که در مورد انتخابات 84 و 88 صحبت کردند کاملا مخالفم (4202044) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۱۹:۵۷:۳۷
انصافا نامه منطقى و مودبانه من طرفدار احمدى نژاد نيستم ولى إز مشايى تا امروز چندين حركتى ديدم بدون عيب و نقص بلگه نشان داد ادبش و علت دشمنى اصولگرايان و مداحان أدب ايشان است (4202182) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۲۱:۱۰:۲۸
واقعا حیفه که مردم ایران تو مشت افرادی چون نویسنده این نوشته گرفتارند. سطح مردم اینقدر پایین نیست اقای مشایی که حرفهای بی محتوا را قبول کنند. (4202340) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۲۱:۲۲:۲۱
به همین خاطر و البته به خاطر بعضی ایده های ایشون مثل فرهنگ ایرانی، من هم که طرفدار اصلاح طلبی ام، اگه آقای مشایی کاندید می شد، به ایشون رأی می دادم، به آقای احمدی نژاد هرگز، این آقا برعکس آقای مشایی خیلی شیشه خورده داره! (4202372) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۲۱:۳۲:۰۱
با نوشتن نامه به رییس دولت اصلاحات می خواهد بقایی را مطرح کند. ایشان در زمان قدرت چرا از این نامه ها نمیزد. (4202394) (alef-3)
علي
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۲۱:۳۴:۰۹
در مورد اين متن چند نكته را يادآور ميشوم:
١- جناب مشايي، چرا بعد از سال ٨٨ كه رئیس دولت اصلاحات ممنوع التصوير شد شما اين سخنان روشنفكرانه را اينبار در دفاع از ايشان نزديد؟
٢- چرا رييس جمهور محبوب شما كه همچنان از او دفاع جانانه مي كنيد اينگونه مودبانه رفتار نمي كرد و با چنان لحن زشت و شرم آوري در مناظره صحبت مي كرد... آن موقع چرا دست به قلم نشديد؟
٣- سواي آنكه نيت ايشان چيست اما سخنش در مورد آشتي ملي صحيح است نبايد فقط دو جناح قدرتمند در طرح آشتي باشند (4202399) (alef-3)
١- جناب مشايي، چرا بعد از سال ٨٨ كه رئیس دولت اصلاحات ممنوع التصوير شد شما اين سخنان روشنفكرانه را اينبار در دفاع از ايشان نزديد؟
٢- چرا رييس جمهور محبوب شما كه همچنان از او دفاع جانانه مي كنيد اينگونه مودبانه رفتار نمي كرد و با چنان لحن زشت و شرم آوري در مناظره صحبت مي كرد... آن موقع چرا دست به قلم نشديد؟
٣- سواي آنكه نيت ايشان چيست اما سخنش در مورد آشتي ملي صحيح است نبايد فقط دو جناح قدرتمند در طرح آشتي باشند (4202399) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۲۱:۳۴:۲۱
جز طیف احمدی نژاد هیچ کس در ایران جرات نداره اینقدر محترمانه و با بزرگ شمردن با رئیس دولت اصلاحات صحبت کنه
البته که سید بزرگوار واقعا بزرگ مرد هستند ولی به نظر بنده این نامه فقط برای جلب آرای دوستداران اصلاحات است
با تشکر از سانسورچی محترم که سانسور نمیکنه (4202400) (alef-3)
البته که سید بزرگوار واقعا بزرگ مرد هستند ولی به نظر بنده این نامه فقط برای جلب آرای دوستداران اصلاحات است
با تشکر از سانسورچی محترم که سانسور نمیکنه (4202400) (alef-3)
علی
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۲۱:۴۶:۲۶
اقای مشایی باادبه درست،ولی نامه نوشتن به کسی که خودشون اونو ممنوع التصویر،تدفین،تشییع،تدریس،تبلیغ،و هزاران ممنوعیت دیگر و احتمالا ممنوع الجواب است بسیار زشته که درشان اقای مشایی نیست اگر خاتمی محبوبیت ندارد ومردم به او یک نه بزرگ گفتند چرا اقایان اینقد ازش میترسن تاریخ نشان داده که بی تدبا هرگز پیروز نمیشه (4202425) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۲۲:۲۳:۲۶
اميدوارم بقايي تاييد صلاحيت شود تا خودش و رفقاش بفهمند راي ندارند و نتوانند مظلوم نمايي كنند (4202486) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۲۲:۴۱:۳۶
پیوند اصلاح طلب و جریان انحرافی مبارک. حضرات برای رای و قدرت چه ها که نمی کنند. دیروز دشمن بودند و امروز انتظار دوستی و رفاقت. (4202531) (alef-13)
سپهر
۱۳۹۵-۱۲-۲۴ ۰۳:۲۲:۱۳
پس بنظر جنابعالى با همين يه نامه اصلاح طلبها با انحرافى ها پيوند خوردند ؟! خدا شفات بده داداش ! (4202741) (alef-3)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۲۳:۰۰:۴۲
پس لطفا به آقاي بقايي ياد آوري كنيد طرح يارانه ٢٥٠٠٠٠ توماني مايه بدبختي مردم بوده واز اختيارات ايشان نمي باشد با مردم صادق باشد (4202565) (alef-13)
۱۳۹۵-۱۲-۲۳ ۲۳:۱۱:۵۶
اقا اگه کسی فهمید که ایشون چی می‌خواسته بگه و ربط مسایل گفته شده به رییس دولت اصلاحات چه بود، لطفا از ارایه طریق کوتاهی نکند و برای ما هم توضیح دهد. ممنون (4202577) (alef-13)
۱۳۹۵-۱۲-۲۴ ۰۰:۰۰:۴۱
بوی فتنه عظیمی به مشام میرسد.
رهبرا ، فقط تو میتونی از پس این فتنه بر آیی.
وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد، ای رهبر ازاده آماده ایم اماده (4202639) (alef-13)
رهبرا ، فقط تو میتونی از پس این فتنه بر آیی.
وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد، ای رهبر ازاده آماده ایم اماده (4202639) (alef-13)
از روستای سار کاشان
۱۳۹۵-۱۲-۲۴ ۰۰:۲۷:۳۳
درود بر رئیس‌جمهور اسبق ایران
درود بر سید عزیز و خردمند ایران (4202674) (alef-13)
درود بر سید عزیز و خردمند ایران (4202674) (alef-13)
ایرانی
۱۳۹۵-۱۲-۲۴ ۰۱:۱۸:۴۱
آقای مشایی با ادب خواهش میکنم با حمایت از آقای احمدی نژاد کشور را وارد قهقرا و گرداب سکندر نکنید. برادر ارجمند شما در آن 8 سال مملکت را به اندازه 80 سال عقب انداختید. دوست عزیز کشور در حال توسعه و تحریم ما نیاز به سکانداران با تجربه و دنیا دیده و صبور و زیرک دارد. اگر به خدا اعتقاد داشته باشید و اندکی وجدان می دانید مملکت داری کار دوستان شما نیست. دولت فعلی هم عاری از خطا نیست و همه دولتمردان ایده آل نیستند به نظر بنده چندین نفر از وزرای دولت روحانی و افراد دیگر اگر همراه ایشان نبودند وضع خیلی بهتر میشد اما در شرایظ فعلی دولت آقای روحانی بهترین انتخاب است... (4202706) (alef-3)
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
