برزو نیکنژاد دربارهی علت ضعف سریالهای طنز تلویزیون معتقد است: متأسفانه در حال حاضر با موجودات زنده غیر از انسان هم نمیتوان شوخی کرد، پس با چه کسی شوخی کنیم؟! بنابراین هیچ راهی وجود ندارد. زمانی که شما این وسیله دفاعی را از کسی که کار طنز انجام میدهد میگیرید، آن کار هیچ جذابیت و بازخوردی ندارد.
برزو نیکنژاد که این روزها مجموعه «پنچری» را برای تلویزیون کارگردانی میکند، در گفتوگو با ایسنا با بیان این مطلب ادامه داد: اگر قرار باشد در هر برنامه تلویزیونی نقدی کنیم که به کسی بربخورد مثل جامعه پزشکان، پرستاران و... دیگر نمیشود به کسی اعتماد کرد.
او دربارهی مجموعه «پنچری» و محتوای آن معتقد است: من همان آدم هستم نه عمل کردم و نه چیزی تغییر دادهام، فقط سعی کردهام قصه این مجموعه به روزتر باشد و کمی دغدغهمندیمان را به جامعه نزدیکتر کردهایم. کارگردان «دردسرهای عظیم» با بیان اینکه کمدی یک نقد و انتقاد است،
این کارگردان درباره محتوای مجموعه «پنچری» توضیح داد: این مجموعه همان فرم سریالهای قبلیام است، اما در آن تلاش شده است همزادپنداری با مردم در کاراکترها بیشتر شکل بگیرد. در واقع زندگی آدمهایی که از جنس آدمهای پیرامون ما هستند را رعایت میکنیم و هیچ تغییر اساسی نکردیم، اما نسبت به کارهای قبلی به روزتر شدهایم که امیدواریم اتفاقات شادیآور و مفرح برای مردم در همه قسمتهای این مجموعه داشته باشیم.
نیکنژاد همچنین درباره تکهکلامهایی که در مجموعههای کمدی استفاده میشود، یادآور شد: همه آدمهایی که میشناسیم تکهکلامهایی دارند. حال در چنین کاری که قرار است شخصیتهای شیرینی داشته باشیم حیف است که از تواناییهای این بازیگران استفاده نکنیم. حتما برایمان مهم بوده است که یکسری بازیگرانی که مردم دوست داشتند اما حالا به هر دلیلی شرایط آن را نداشتند که در تلویزیون باشند و از قاب تلویزیون دور بودند را به این مجموعه بیاوریم.
این کارگردان در ادامه درباره علت ضعف سریالهای طنز تلویزیون اظهار کرد: در مورد سریالهای کمدی که پخش میشوند و ما هم میبینیم تنها مشکل این است که به امروز جامعه نمیپردازیم. به عنوان مثال سالها پیش تلویزیون را که روشن میکردیم اخبارها بیشتر مربوط به حوادث بود که در آن کودکی دستش را در چرخ گوشت کرده است. آنقدر بیکار بودیم که دستمان را داخل چرخ گوشت میکردیم اما حالا تفریح به قدری زیاد شده است که شما دیگر چنین اخباری را نمیشنوید و فرم زندگیها عوض شده است. بنابراین اگر با فرم امروز سریال بسازیم و شوخیهایمان به روزتر باشد جدا از اینکه کمدی یک وسیله دفاعی است موفق بودهایم.
کارگردان «دردسرهای عظیم» با بیان اینکه کمدی یک نقد و انتقاد است، اظهار کرد: اگر قرار باشد در هر برنامه تلویزیونی نقدی کنیم که به کسی بربخورد مثل جامعه پزشکان، پرستاران و... دیگر نمیشود به کسی اعتماد کرد. متأسفانه در حال حاضر با موجودات زنده غیر از انسان هم نمیتوان شوخی کرد پس با چه کسی شوخی کنیم؟! بنابراین هیچ راهی وجود ندارد. زمانی که شما این وسیله دفاعی را از کسی که کار طنز انجام میدهد میگیرید آن کار رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد.
نیکنژاد یکی دیگر از علتهای ضعف مجموعههای طنز در تلویزیون را به عدم شناخت سازندگان به کارهای کمدی نسبت داد و گفت: در حال حاضر هر کارگردانی با فرم خود کمدی کار میکند، به عنوان مثال مهران مدیری یک مدل، رضا عطاران یک مدل و من هم به شکلی دیگر. بنابراین این قیاسها اشتباه است که این مدلها را با یکدیگر مقایسه کنیم اما نکتهای که وجود دارد این است که در جامعه طنزپرداز ایران که طنازی در خون ماست خنداندن مردم دشوار است.
نیکنژاد همچنین اظهار کرد: ادبیات طنز کهن ما ریشه در طنازی ایرانیها دارد. ما به همه چیز میخندیم شاید ایرانیها یاد گرفتند با طنازی چیزهایی را فراموش کنند و این در خون همه ماست و این کمدی برای ما انگار یک آرامبخش است. بنابراین اگر امروز میخواهیم کمدی کار کنیم باید فرم آرامبخشی کار کنیم و در محتوای این کارهای کمدی ما نمیتوانیم بگوییم بهبه همه چیز خوب است.
او در ادامه تأکید کرد: خواهشم این است که کمدی و نوع طنزهای کارگردانان را با یکدیگر مقایسه نکنیم.
این کارگردان در بخش دیگری از گفتوگوی خود ضعف مجموعههای طنز را نبود بودجه مناسب دانست و گفت: زمانی که شما به من میگویید به جنگ برو اما نه شمشیر، نه زره و نه سپر میدهید با چه چیزی باید بجنگم. درحالیکه در ساخت کارهای طنز باید هوشمندانه پیش برویم. یک کار هوشمندانه هم فیلمنامه خوب میخواهد چرا که بستر یک کار کمدی فیلمنامه است و پس از آن نیز به روایت درست و اجرای کمدی هم نیاز داریم.
این کارگردان در پایان درباره فیلمنامه مجموعه «پنچری» نیز گفت: فیلمنامه این سریال با نظارت مهران مهام بازنویسی شده است و با توجه به پیشنهادی که شده است برخی قسمتهای فیلمنامه را تغییر دادهایم. در این مجموعه هیچ داستان فرعی نداریم و تقریبا با یک خط قصه را دنبال میکنیم. همه آدمها قصههای خودشان را دارند اما در خدمت داستان اصلی هستند.