کد مطلب: 226831
«راسپوتین» نوشته:ادوارد راژینسکی، ترجمه: بیژن اشتری، نشر ثالث
تاریخ انتشار : شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۰۲
راسپوتین (ابلیس یا قدیس) /
نویسنده: ادوارد راژینسکی /
مترجم: بیژن اشتری /
انتشارات ثالث، چاپ اول ، ۱۳۹۲ /
شمارگان ۱۰۰۰ نسخه /
۸۱۰ صفحه، ۵۰۰۰۰ تومان/
****
راسپوتين چهرهاي كاريزماتيك و جذاب بود و زندگي فوقالعاده پرماجرایی داشت که اسرار آمیز و منبع شایعات گوناگون بود چنين سوژه ای براي مورخان، زندگينامهنويسان و فيلمسازان ميتواند بسیار جالب باشد، درطول صد سالی که از مرگ راسپوتین می گذرد، كتابهاي بسیار زيادي زندگی او را دستمایه خود قرار دادهاند و در كنار معدود كتابهاي خوبي كه درباره راسپوتين نوشته شده، انبوهي از كتابهاي كم مايه و مبتذل هم وجود دارد که اغلب اين كتابها به فارسي هم ترجمه شده است.
بنابراین در همان ابتدا این پرسش به ذهن می رسد که توجه دوباره به راسپوتین و ترجمه کتابی تقریبا نهصد صفحه ای درباره این چهره جنجالی و در عین حال دستمالی شده چقدر می تواند ضرورت داشته باشد؟ سوالی که با خواندن کتاب می توان جواب آن را به روشنی دریافت.
در نگاه نخست دیدن نام ادوارد راژينسكي تا حد زیادی دلگرم کننده است، نویسنده و روزنامه نگار روس که کتابی خواندنی و مستند درباره استالین نوشته که از بهترین کتابها درباره این شخصیت تاریخی به شمار می آید و توسط انتشارات روزنامه اطلاعات به فارسی منتشر است.
مهمترین ویژگی کتاب حاضر این است که پس از فروپاشي شوروي سابق نوشته شده؛ بنابراین نويسندهاش دسترسي كاملي به بايگانيهاي اسناد روسيه داشته است.
بايگانيهايي كه تا قبل از فروپاشي شوروي دسترسي به آنها ممنوع بود و علاوه بر اين نويسنده كتاب موفق به يافتن انبوهي از اسناد تازهياب شده و از این منظر تا حد زيادي توانسته آن نگاه قديمي و كليشهاي به راسپوتين را دگرگون کند.
به این ترتیب مخاطب این كتاب با يك راسپوتين واقعي و ملموس روبهرو ميشود كه تفاوت های محسوسی با راسپوتينهاي قبلي دارد. تا قبل از كتاب راژينسكي راسپوتين به عنوان يك چهره تاريخي صد درصد منفي شناخته میشد. تقريبا همه كتابهايي كه تاكنون درباره راسپوتين نوشته شده مبتني بر اسنادي بوده كه حكومت كمونيستي شوروي علني كرده بود.
راژينسكي براي مخاطب روشن ميكند كه بسياري از اين اسناد قلابي بوده است يا به صورت گزينشي انتخاب و عرضه شده است. كمونيستهاي شوروي اصرار داشتند راسپوتين را به عنوان نماد و مظهر فساد و تباهي نظام سلطنتي معرفي كنند و در این راستا از هيچ كلك و حقه ای از جمله سندسازي و جعل تاريخ پرهيز نداشتند و تقريبا تمامي اسناد و شواهدي كه كوچكترين نگاه مثبتی به راسپوتين داشته اند در بايگانيهاي اسناد شوروي ممنوعالانتشار اعلام شده بود.
راژينسكي پس از فروپاشي شوروي به اين اسناد دسترسي پيدا كرده است، بنابراین در کتابش براي نخستينبار به نظر دوستان و ياران راسپوتين پرداخته و هم دشمنان و مخالفانش؛ با اتخاذ این استراتژی در نگارش کتاب نتیجه کار او بسیار متفاوت از کار در آمده؛ بهطوري كه خواننده در پايان كتاب نميتواند مثل سابق مهر محكوميت را بر پيشاني راسپوتين بزند؛ چرا که يك با راسپوتين خاکستریِ كاملا متفاوت که آمیزه ای از خوبی ها و بدی هاست روبهرو می شود.