با آنکه دهها نقد مستند در مورد برجام توسط دلسوزان کشور مطرح شده است، با آنکه مقامات دولتی رسماً و علناً دستاورد برجام را «تقریباً هیچ» اعلام کردهاند، اما رئیس جمهور محترم همچنان برجام را میستاید و دستاوردهایی برای آن قائل است که در عالم خارج دیده نمیشود.
رئیس جمهور محترم 23 تیرماه 94 صریحاً اعلام کرد؛ «به ملت شریف ایران اعلام میکنم که طبق این توافق در روز اجرا تمامی تحریمها حتی تحریمهای تسلیحاتی و موشکی هم به صورتی که در قطعنامه بوده لغو خواهد شد. تمام تحریمهای اقتصادی شامل مالی، بانکی، بیمه، حمل و نقل، پتروشیمی و فلزات گرانبها به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق و حتی تحریمهای تسلیحاتی هم کنار گذاشته میشود.»
امروز که کارنامه آقای روحانی در دست مردم برای نمره دهی است، خوب بود در هنگام ثبت نام نامزدی انتخابات ریاست جمهوری به مردم اعلام میکردند کدام یک از وعدههایی که در مورد توافق برجام اعلام کرده بودند تحقق یافته است؟
آقای روحانی در سالروز گرامیداشت دستاوردهای هستهای از برجام به عنوان «ابر بارانزا» یاد کردند، خب بگویند این باران کجا باریده است؟! پس از برجام اوباما هر روز برای ما شاخ و شانه میکشید و نه تنها تحریمها را لغو نکردند بلکه بر آن افزودند. ترامپ هم همین مسیر را طی میکند!
آنها نه تنها تحریمها را افزودند بلکه اموال بلوکه شده ما را به تاراج بردند. تاراج اموال بلوکه شده ما حتی اروپاییها را به طمع انداخت. آنها هم به همین غارتگری پرداختند. این در حالی است که دولت یازدهم به همه تعهدات خود در برجام عمل کرد و آمریکا و اروپا به آنچه که آقای روحانی گفته بود و وعده داده بود عمل نکرد.
دولت روحانی بر اساس این توافق 12 هزار سانتریفیوژ را از چرخش انداخت و آب سنگین اراک را با بتن نابود کرد. آن طرف به پاس این خدمات نه تنها تحریمها را لغو نکردند بلکه هر روز به بهانهای تحریم وضع کردند و با پررویی شروع به تحقیر دولت ایران نمودند.
آیا از دست دادهها را میشود دستاورد تلقی کرد؟!
چرا عمل به تعهدات در برجام از سوی دولت، نقد، همزمان و سخاوتمندانه صورت گرفت اما عمل به تعهدات طرف مقابل نه تنها نسیه بلکه خلاف آن عمل شد؟ آیا این را میشود دستاورد به مردم معرفی کرد؟ آیا این نوعی اهانت به شعور و داوری مردم نیست؟
آقای روحانی میگویند؛ امروز میتوانیم آب سنگین صادر کنیم! سؤال این است وقتی تاسیسات آب سنگین اراک را با بتن تخریب و تولید آن را متوقف کردیم، چطور میتوانیم آب سنگین صادر کنیم؟ چرا واقعیت را به مردم نمیگویید؟ واقعیت این است؛ آب سنگین تولید شده را بر اساس توافق برجام باید برای اطمینان آنها به خارج میفرستادیم! آیا این امتیاز داده شده دستاورد است یا خسارت؟!
بارها وزن و اعتبار برجام توسط منتقدین مشفق دولت گفته شده است. علاوه بر آن مقامات دولتی اعم از رئیس بانک مرکزی، وزیر خارجه، وزیر اقتصاد و دست اندرکاران قرارداد برجام این نقدها را پذیرفتهاند و اعلام کردهاند دستاورد برجام تقریباً هیچ است، اما پاسخ این نقدها از سوی رئیسجمهور متهم کردن منتقدین به «بیسوادی»، «مزدوری»، «کودک صفتی»، «بزدلی»، «متوهم»، «عقبمانده»، «تازه به دوران رسیده»، «هوچی باز»، «یک مشت لات» و بالاخره اینکه «باید بروند جهنم» بوده است.
در تمامی برخوردها وی یک دلیل و سند حقوقی و قانونی برای رد ادعاهای منتقدین ارائه نکرده است. چرا آقای روحانی بر خلاف اخلاق و حقوق شهروندی چنین جفایی را در حق منتقدین روا میدارد؟ آقای روحانی شفاف سازی را جزء دستاوردهای دولت خود میداند در حالی که بر کسی پوشیده نیست که دولت یازدهم دولت محرمانههاست.
مذاکرات و گفتگوهای برجام محرمانه بود و مردم ما از طریق رسانههای خارجی ابعاد گفتگوها را پی گیری میکردند. قراردادهای نفتی محرمانه است، قراردادهایی که با طرفهای خارجی بستهایم محرمانه است، بارها نمایندگان مردم در مجلس گلایههای خود را در این باره مطرح کردهاند. مفاسد اقتصادی در بانکها و بنگاههای اقتصادی در دولت یازدهم رکورد زد.
آیا این هم جزء دستاورد و شفاف سازی است؟
مدیریت اشرافی و حقوقهای نجومی صدای مردم را درآورد. پاسخ سخنگوی دولت در این باره این بود که این جماعت از ذخایر نظام هستند!
بیش از یکرسال از افتادن تشت رسوایی حقوقهای نجومی از بام عملکرد دولت میگذرد. حتی یک مدیر نجومی که بالای 50 میلیون تومان در ماه حقوق میگرفت و از میلیاردها تومان پاداش و وام با بهره کم برخوردار بود، نه معرفی، نه مجازات شد.
این درحالی است که صدها هزار نفر از کارمندان دولت صادقانه خدمت میکنند، حقوق اندک میگیرند و از شرافت و عزت دولت جمهوری اسلامی دفاع میکنند. آیا حقوقهای نجومی را که مصداق اشرافیگری در دولت یازدهم هستند، میشود دستاورد کارآمدی دولت دانست؟ برخی از این مدیران محصولی جز رکود، بیکاری، گرانی و ... در حوزه اقتصاد نداشتند. چطور از عملکرد آنها به عنوان دستاورد دفاع میشود؟
آیا تعطیلی 60 درصد از بنگاههای تولیدی را میتوان دستاورد تلقی کرد؟ صدای مردم را در هر رأیی که به صندوقها میریزند باید شنید. انتخابات 29 اردیبهشت فرصتی است برای شنیدن این صداها. مردم میگویند یک فرصت 4 ساله برای رسیدن به اهداف چشمانداز 20 ساله از دست رفت اما آقای روحانی از دست دادهها را دستاورد تلقی میکند و نمیخواهد آنچه را در خارج از ذهن خود به عنوان یک واقعیت حقیقی قابل مشاهده است رؤیت نماید. شکم مردم را نمیتوان با اعداد و ارقام و آمار کاغذی سیر کرد. مردم حساب جیب خود را دارند.
حجم نقدینگی بیش از 100 درصد افزایش یافته است. بدهی دولت به بانکها دو برابر شده است. اقتصاد ما در رکود تورمی میسوزد اما رئیس جمهور مدعی است از رکود خارج شدهایم و از بانک مرکزی برداشتی نکردهایم!
ابر و باد و مه و خورشید با دولت یازدهم همکاری کردند تا آنها شغلی برای جوانان این مرز و بوم تدارک کنند، اما اکنون در هر خانه دو سه جوان بیکار تحصیلکرده وجود دارد.
عقلانیت سیاسی حکم میکند آقای روحانی از وضعیت موجود در حالی که افکار عمومی نسبت به آن معترض است دفاع نکند. او باید بپذیرد در کارش نقص وجود دارد. اگر نقد مشفقانه منتقدین را قبول ندارد حداقل نقد دوستان خود در دولت و نیز شبکه رسانهای حامی خود را بپذیرد. آنها از دستاورد برجام و نیز دستاوردهای اقتصادی دولت با تأمل و احتیاط سخن میگویند. خوب است این تأملات و نیز احتیاطها را ایشان در مواضع خود به ویژه در مناظرات ملحوظ کند.