پاسخ به سوال حکومت چگونه باید باشد چه بود؟

جمع بندی دکتر افروغ پس از مطالعه کل پاسخ ها

بخش تعاملی الف، باشما، 15 بهمن 93

15 بهمن 1393 ساعت 10:45


صفحه "باشما" در الف با هدف ایجاد ارزش افزوده برای نظرهای رسیده در الف ایجاد شده است. بطوریکه سائل (سوال کننده) سوال می پرسد، کاربران پاسخ می دهند، پاسخ ها در تحریریه الف آنالیز شده و برای وی فرستاده می شود، و در نهایت شخص سوال کننده تحلیل خود را از جواب هایی که دریافت کرده، ارائه می کند. مزایای این کار روشن است، الف ضرورتی در توضیح مزایای این کار نمی بیند.

کاربران گرامی الف در 27 دی ماه، با مشارکت قابل توجه در صفحه "باشما" به سوال دکتر عماد افروغ پاسخ گفتند. اینکه ایشان چه پرسیدند، و پاسخ ها در چه تعداد و چه کیفیتی بود در ادامه قابل مشاهده است:

عین سوالی که دکتر افروغ از کاربران صفحه باشما پرسیدند:
حکومت (نظام سیاسی) چگونه باید باشد که بتوان به آن اعتماد کرد و شرایط کنونی با آن امر بایسته  چه تفاوتی دارد؟

درطول 3 روز امکان پاسخ دهی به سوال فوق 490 پاسخ تفضیلی به الف رسید، از پاسخ دهندگان خواسته شده بود، جنسیت، سن، محل زندگی، تحصیلات یا شغل خود را قید کنند. (دسته ای از کاربران این کار را بطور کامل انجام ندادند)، نمودارهای زیر حاصل بررسی پاسخ دهندگان طبق معیارهای فوق است:




مقادیر حاصل شده حاصل بررسی کلیه پاسخ ها بدون هرگونه حذف می باشد.

کلیه پاسخ ها برای دکتر افروغ ارسال شد و ایشان پس از چندین روز مطالعه دقیق همه پاسخ های رسیده، متن زیر را جهت انتشار در الف آماده کردند:



بسم الله الرحمن الرحیم
از تمام عزیزانی که با صبر و حوصله و با اعتماد به بنده و سایت الف به یک سئوال مبنایی و کلیدی یعنی، «بایستگی های یک حکومت یا یک نظام سیاسی برای جلب اعتماد عمومی»، پاسخ از سر باور و اعتقاد دادند صمیمانه سپاسگزارم. برای روشن شدن بیشتر این داستان و رفع سوءتفاهمی که ممکن است برای برخی افراد بسیار معدود پیش آمده باشد توضیحی درباره نحوه شکل‌گیری و زمان طرح این سئوال احتمالا ره‌گشا خواهد بود.

در حال رفتن به کلاس یکی از درس‌هایم بودم که زنگ تلفن همراهم به صدا درآمد، آقایی که خود را از طرف سایت الف معرفی می کرد، بعد از یادآوری طرح چند سال پیش که کاربران محترم از بنده سئوال می کردند و بنده پاسخ می دادم، که به حدود سی سئوال و سی پاسخ ختم شد، این بار از بنده خواست تا سئوالی طرح کنم که کاربران عزیز پاسخ دهند. بنده هم که ذهن آماده ای برای این کار داشتم بلافاصله این سئوال را طرح کردم: «حکومت (نظام سیاسی) چگونه باید باشد که بتوان به آن اعتماد کرد و شرایط کنونی با امر بایسته چه تفاوتی دارد؟»

منشا الهام این سئوال مبنایی، یک سئوال اساسی است که رئالیسم انتقادی در فلسفه علم و در تقابل با اثبات‌گرایان خام و نسبی‌گرایان رادیکال طرح می کند، که جهان چگونه باید باشد که در ان علم امکان پذیر باشد‌؟ به هر حال از استقبالی که در پاسخ به این سؤال به عمل آمد و به رؤیت عمومی هم گذاشته شد، کلیدی و مبنایی بودنش کاملاً عیان شد. حال دقت بفرمائید اگر این شخص تماس نمی گرفت، سئوالی هم طرح نمی شد. بعلاوه می توانست سؤال دیگری طرح شود یا اصولاً از طرح سئوال امتناع ورزیده شود و من هم مثل برخی از کاربران، نومیدانه خواهش این برادر را «آب در هاون کوبیدن» تفسیر و تعبیر کنم و او را به فرد دیگری احاله دهم. اما چون اصولاً ناامید نیستم و ناامیدی را برای انسان با قابلیت های الهی و فطری سمّ مهلک می دانم، ضمن آنکه طرف حسابم هم مردم اند و نه حکومت و حاکمان یا دولت و دولتمردان، این سئوال را طرح کردم. بنابراین هیچ نقشه و طرح و پروژه و استراتژی طراحی شده از قبلی در این خصوص وجود نداشته است، داستان به همین سادگی بوده است.

اما هدفم از طرح این سئوال چند چیز بوده است:

۱- فرصتی برای طرح اندیشه ها و نظرات کاربران و تعامل و تبادل این اندیشه ها در قالب پاسخ به این سؤال. خودم که به شخصه بهره زیادی از این پاسخ ها بردم.
۲- فرصتی مغتنم و طلایی و بدون هزینه برای حکومت ، هم برای آشنایی با نظرات و پیشنهادات کاربران و هم آگاهی از ارزیابی و نوع نگاه مردم به جایگاه فعلی حکومت و مسئولان و بلاخره بالاتر از همه اینها، بهره مند شدن از نوعی آسیب شناسی بی مزد و منت و صادقانه که مردم در اختیار مسئولان و حکمرانان قرار می دهند که می تواند منشا اصلاحات و تغییر برخی سیاست ها و رفتارها شود.

هم مردم از سر دلسوزی و عشق به کشور نظرات خود را مطرح کرده اند و هم حقیر این کار را از سر عشق و دلسوزی به وطن و اصلاح برخی امور و بدون هیچ مزد و منتی انجام داده ام. مسأله برای بنده فقط طرح سئوال نبود، من می بایست ۴۹۰ پاسخ را یکی یکی می خواندم و رئوس آنها را یادداشت و متعاقباً مقوله بندی می کردم و در نهایت هم با استناد به فراوانی و دسته بندی کلان آنها به تحلیل آنها مبادرت ورزم. اهل فن می دانند که کار تحلیل و ارزیابی سؤال های باز و کیفی چه کار پیچیده و دشواری است. ما یک یا چند سؤال بسته طرح نکرده ایم که مردم تنها با یک علامت زدن به این سؤال ها پاسخ دهند و ما در نهایت فقط به این فراوانی‌ها و ارتباط بین آنها ها بسنده کنیم. به هر حال، بنده به تنهایی و با عشق به مردم، عشق به وطن، عشق به انقلاب و مبانی و اصل نظام و برخی از دستاوردهایش و خدا را شاهد می گیرم بدون هیچ قصد سیاسی که مدت ها از آن به دور هستم، بار این توفیق و مسئولیت را با افتخار به دوش کشیدم. و از یکایک کاربران هم که بر بنده منت نهادند و صادقانه به این سؤال پاسخ دادند، سپاسگزارم. البته اذعان دارید که اگر این کار به صورت تیمی انجام می شد، احتمالاً نتیجه بهتری در بر داشت، یعنی به این صورت که چند نفر کار یادداشت رئوس و مقوله بندی و قراردادن هر کدام از پاسخ ها، ذیل این مقولات و در نهایت دسته پبندی کلان را انجام می دادند و متعاقباً بر اشتراک ها تأکید می شد. آن وقت علاوه بر هزینه هنگفتی که باید صرف این کار می شد، کار به این سرعت هم آماده نمی شد. اما بنده تمام سعی خودم را کردم که با صبر و حوصله و با متانت و سعه صدر و رعایت انصاف و در حد امکان عدم دخالت پیش فرض ها و ذهنیت هایم این کار را پیش ببرم. ولی به هر حال، اشتراک و تداخل بین پاسخ های مرتبط با مقولات تا حدودی اجتناب ناپذیر است. البته سعی شده است تا به این تداخل ها هم توجه شود. برای مثال، در خصوص مفهوم عدالت، این مفهوم هم در ذیل قانون گرایی و هم در ذیل قوه قضاییه مستقل و هم در مقوله نیازهای اساسی و عدالت اجتماعی آمده است. و البته در جمع بندی نهایی به این تداخل توجه شده است.

کار مطالعه از سر حوصلة این پاسخ ها، یاداشت برداری و تعیین رئوس آنها یک هفته به طول انجامید- دوستان خودتان امتحان کنید، خواهید فهمید چه کار پر مرارت و دشواری است ده صفحه که می خواندم خسته می شدم، مجدداً بعد از ساعاتی استراحت سراغ پاسخ ها می رفتم. مجموع یادداشت برداری بنده ۲۴ صفحة A۴ با قلم بسیار ریز شد. سعی می کردم اولاً خستگی بر من غالب نشود، ثانیاً هیچ مطلبی از قلم نیفتد. اشتباه نشود، اگر فقط مطالعة این پاسخ ها بود، که این کار بسیار هم لذت‌بخش و شیرین بود. جواب های زیبا و عمیق شما بنده را به وجد می آورد و همین انگیزه ادامه کار را تقویت می کرد. اما کار فهرست بندی و مقوله بندی و ... به آسانی پیش نمی رفت، آن هم در شرایطی که این روزها بنده در حیات تنهایی و خلوت خود سخت مشغول مطالعات فلسفی و عرفانی هستم. تنها با مسئولیت پذیری و با ارائه تفسیری عرفانی از این قضیه کار برایم آسان جلوه می نمود. بماند، کاربران در نهایت با توجه به در دسترس بودن پاسخ ها و با عنایت به مقوله ای به عنوان وجدان جمعی داوری خواهند کرد که آیا بنده در انجام این کار موفق بوده ام یا خیر؟ آیا برخورد گزینشی و سلیقه ای کرده ام یا پیش داوری های خود را به عمد دخالت داده ام یا خیر؟ دلم به همین داوری نهایی خوش است.

به هر حال امیدوارم، همان طور که بنده با خواندن این پاسخ ها و حتی کوبنده ترین نقدها، احساس امید و نشاط کردم و آن را آینه شفافی از مشکلات واقعی و مشکلات متصوَر تفسیر کردم و بسیار خوشحال بودم که این عزیزان هر آن چه در دل دارند صادقانه بر زبان جاری می کنند، مسئولان و دست‌اندرکاران هم با همین احساس و به مثابه یک فرصت مغتنم به این پاسخ ها بنگرند. اگر موردی را درست می دانند به اصلاح سریع آن اقدام کنند و اگر درست نمی دانند، حداقل از منظر پاسخگویی مردم را قانع کنند. دست کم این را فرصتی برای دفاع روشنگرانه و اقناعی از خود تلقی کنند. نشان دهند که برخلاف نظر شمار قابل توجهی از پاسخ دهندگان، نقدپذیرند و بسیار هم پاسخگو هستند.

اما در خصوص مشخصات پاسخ دهندگان به این سؤال، این مشخصات را بنده از کاربران نخواسته ام، برای بنده بیش از هر چیز «پاسخ» مهم بوده است نه «پاسخ دهنده»،‌ برای این هم دلایلی دارم که در جای دیگر باید به آن پرداخت. حال که این مشخصات دریافت شده است، سایت الف می تواند خود، آماری از جنس و سن و میزان تحصیل پاسخ دهندگان و برای استفاده خود به دست دهد. برای من مهم نیست، برای من اصل پاسخ یک شهروند ایرانی ملاک بوده است.

نکته دیگر آن که، پاسخ دهندگان هر دو بخش، پاسخ را غالباً در هم ادغام کرده اند و یک جا پاسخ داده اند، به جز معدودی انگشت شمار که ابتدا بایسته ها را طرح کرده اند و سپس به ارزیابی پرداخته اند و نوعاً هم فاصله ها را بیان کرده اند،‌ قریب به اکثر پاسخ ها بایسته ها را همان فاصله ها دانسته اند، یعنی اگر گفته اند حکومت باید «چنین و چنان» باشد منظورشان این است که از «چنین و چنان» در شرایط فعلی فاصله داریم.

و نکته پایانی این که، این کار می تواند حکم پژوهشی اکتشافی برای تحقیقی دقیق تر و فراگیرتر باشد. از این پاسخ ها می توان مقولاتی استخراج کرد که مردم با شهود پدیدار شناختی و بی تکلف خود از حیات سیاسی خود به دست داده اند، حال می توان این شهودات را مبنای یک تحقیق عینی تر قرار داد. ما در این مسیر دو گام برداشته ایم یکی دریافت پاسخ ها و یکی ارائه یک مقوله بندی. البته می توان مقوله اکتشافی تحقیق را کامل تر کرد. هم می توان پاسخ های بیشتری دریافت کرد و هم مرحله «مقوله بندی» را بینا ذهنی تر و جمعی تر انجام داد.

به هر حال تمام سعی ام بر این بوده است که به رسم امانت تمام پاسخ ها را بدون هیچ حذف و اضافه ای ذیل مقولات قرار دهم. بدیهی است که ممکن است بنده با برخی از این پاسخ ها موافق نباشم، اما همان طور که یادآور شدم به رسم امانت همه آنها را بازتاب داده ام. عزیزانی که ممکن است نسبت به آگاهی از نظرات بنده کنجکاو شده باشند، می توانند به طور خاص به دو کتاب "حقوق شهروندی و عدالت" و "انقلاب اسلامی و مبانی بازتولید آن" رجوع کنند.

با این توضیح به مقوله بندی و فراوانی پاسخ ها اشاره می کنم:

۱. صداقت: ۱۷۱ مورد
(مواردی مانند پرهیز از دروغ، صداقت در گفتار و عمل و ... )

۲. پرهیز از تملق و چاپلوسی: ۱۵ مورد

۳. ملاحظات اخلاقی: ۴۳ مورد
(مواردی مثل، پاک دست بودن، انصاف، رأفت، به دور از تهمت و افترا بودن، ایمان و خدا ترسی، توکل، وجدان دینی، وجدان کاری، نداشتن حب قدرت، مقید به فرایض و احکام دینی، وفاداری درونی به انقلاب اسلامی، مهربانی، شفقت، معنویت گرایی، پرهیز از خود رأیی، خدمت صادقانه و ... )
اگر مورد صداقت و پرهیز از دروغ با پرهیز از تملق جمع بشود، کل این مقوله ۱۸۶ و اگر با ملاحظات اخلاقی هم جمع بشود در مجموع ۲۲۹ مورد خواهد شد.

۴. آزادی های اساسی: ۲۰۲ مورد
(مواردی مثل، حق آزادی، آزادی بیان، آزادی نظارت بر مسئولان، رسانه های آزاد، اطلاع رسانی آزاد، خبرگزاری آزاد، رسانه ملی مستقل یا آزاد، مطبوعات آزاد، ‌نظارت همگانی و ... )

۵. آزادی های اجتماعی: ۲۲ مورد
( مواردی مانند، آزادی ماهواره، جشن و عروسی و حجاب، گشت ارشاد و ... )
اگر این مورد با آزادی های اساسی جمع شود در مجموع ۲۲۴ مورد می شود.

۶. اتکا به رأی مردم: ۲۸۳ مورد
( مواردی مثل، دموکراسی، انتخاب آزاد، وکالت از طرف مردم،‌ احزاب آزاد و مستقل،‌احترام به شعور عمومی، مشارکت مدنی و عمومی، فقدان نظارت استصوابی، رد صلاحیت مستند به سوابق قضایی یا با استناد به منابع چهارگانه، احترام به فهم و شعور مردم، نظرسنجی عمومی، برخاستن از رأی مردم و ... )

۷. مبارزه با فساد و رانت اقتصادی: ۱۵۱ مورد
( موارد مشابهی مثل مبارزه با فساد و اختلاس و ارتشا و رانت اقتصادی، آقا زاده زدگی و ... )

۸. شفافیت در امور: ۶۴ مورد
( مواردی مثل، شفافیت مالی، اعتبارات بانکی، سابقه مسئولان، ضایطه مند کردن امور، اطلاعات، عملکرد مسئولان، فرایند امور، هزینه های نظام، نظام مالیاتی، چرخش قدرت، ... )
اگر دو مقوله مرتبط مبارزه با فساد و شفافیت در امور جمع شود ۲۱۵ مورد خواهد شد.

۹. مسئولیت پذیری و پاسخگویی: ۱۱۲ مورد
(مواردی مثل، نقدپذیری، امکان نقد ارکان حکومتی، عذرخواهی، استعفا، برکناری، سعه صدر و ... )

۱۰. قانون گرایی و تساوی در برابر قانون: ۳۵۵ مورد
الف: قانون گرایی: ۲۸۳ مورد
( مواردی مثل، رفتار بر مدار قانون، دور نزدن قانون، حقوق شهروندی مصرح در قانون، نبود مصلحت اندیشی های فرا قانونی، اجرای قاطع قانون، حاکمیت قانون، عمل به قانون، کرامت شهروندان، تفکیک قوا، پیروی از قانون، هزینه بردار بودن تخلف از قانون، حراست از قانون، احترام به قانون، قانون گرایی، عدالت و ... )
ب: تساوی در برابر قانون: ۷۲ مورد
( نبود تبعیض، عدم امتیاز ویژه برای افرادی خاص، خودی و غیر خودی نکردن، برابری در برابر قانون، عدم ارحجیت شهروندی بر شهروند دیگر، عدم برخورد دوگانه با مردم و ... )

۱۱. قوه قضائیه مستقل، عادل و مقتدر: ۱۴۶ مورد
( مواردی مثل، قوه قضاییه مستقل، امنیت، برخورد قاطع با متخلفین، استقرار عدالت، برقراری دادگاه های علنی برای متخلفین، رسیدگی به موقع و سریع به شکایات مردم از مسئولان، ایجاد حس امنیت قضایی در مردم، برقراری امنیت روحی و روانی، حمایت از مظلوم، دستگاه قضایی کارآمد، دادگاه علنی و دارای هیأت منصفه، نا امنی برای منخلفان، عدم تبعیض در قضا، رسیدگی به تخلفات بدنه خود، نبود جرم سیاسی و ... )

اگر مورد قوه قضاییه مستقل را با مقوله مرتبط یکسان بودن در برابر قانون جمع کنیم ۲۱۸ مورد و اگر با کل قانون گرایی و تساوی در برابر قانون، منهای موارد مشترکش با این مقوله جمع کنیم ۴۳۷ مورد، یعنی بیشترین آمار این نظر سنجی باز خواهد شد.

۱۲. شایسته گزینی (شایسته سالاری): ۴۶ مورد

۱۳. رفاه عمومی، رشد اقتصادی و تأمین نیازهای اساسی (اقتصادی اجتماعی و بهداشت): ۱۷۳ مورد

( مواردی مثل، عدالت اجتماعی، برابری اجتماعی، فقدان تبعیض اقتصادی، ورزش همگانی، مشارکت مردم در امور اقتصادی، فرصت سازی برابر اقتصادی، ... )

۱۴. فرصت های آموزشی و تربیتی: ۳۹ مورد
( مواردی مثل، مثل انتقال مبانی نظام از طریق کتب درسی، نظام آموزشی بومی، بسترسازی برای شکوفایی استعدادها و خلاقیت ها، هدایت،‌ رشد و تعالی مردم، تعامل بین اقوام، احترام به فرهنگ بومی، احیای ارزشهای دینی، توجه به هویت ملی، ارتقاء علم و فهم مردم، عقل گرایی و استدلال، توجه به عقل بشری، امیدواری به آینده، حس انسان دوستی و ... )

۱۵. منافع و مصالح ملی، ارزشهای مشترک، وفاق و همبستگی ملی: ۷۴ مورد
( مواردی مثل،ارجحیت منافع ملی بر منافع گروهی و جناحی و منافع بیگانگان، ارزشهای مشترک با مردم، منافع و مصلحت عامه، همبستگی ملی، دفاع از استقلال و کیان ملی، همزیستی اقشار و گروه های مختلف، توجه به تنوع قومی و ... )

۱۶. عدم دخالت نیروهای نظامی در عرصه های اقتصادی و سیاسی: ۱۱ مورد

۱۷. عدم استفاده ابزاری از دین: ۲۳ مورد
( مواردی مثل، از بین بردن دین زدایی در جامعه، عدم استفاده ابزاری از دین، قدسی و فرا نقد نبودن اشخاص و ارکان حکومتی و ... )

۱۸. حوزه روحانیت: ۱۱ مورد
( مواردی مثل، عدم فاصله‌گیری روحانیان از مردم، پرهیز از قشری گری، فاصله گیری از تصدی گری و قدرت، نظارت عالمان دین، عدم دخالت در عرصه های اجرایی و تخصصی، پرهیز از دخالت دین در سیاست و اجتناب از حکومت تئوکراتیک و ... )

۱۹. بازنگری در قانون اساسی: ۷ مورد

۲۰. داشتن برنامه و استراتژی: ۴۴ مورد
( مواردی مثل، منضبط بودن، مدیریت منابع، سیاست عقلانی، عقل گرایی، توجه به قابلیت های درونی، تمرکز زدایی، استفاده از تجارب داخلی و خارجی، وحدت رویه،‌ پرهیز از موازی کاری، عملیاتی بودن برنامه، دولت کوچک، تقسیم کار و مسئولیت، هماهنگی و نظارت، ارزیابی حین برنامه، فهم واقعیات جامعه، به روز بودن برنامه، مشی واحد و مطابق برنامه و ... )

۲۱. دولت کارآمد: ۵۳ مورد
( مواردی مثل، محدود بودن دوره مدیریت به رغم ثبات در ضوابط، پایبندی به تعهدات، برخورد با خطاهای زیرمجموعه، مدیریت نخبگان، عدم تسلط باندهای مدیریتی بر مراکز اقتصادی، نظارت و بازرسی دقیق، استقلال واحدهای حقوقی و نظارتی- حراستی از مدیران اجرایی، خود اصلاحی، داشتن شاخص ارزیابی، وعده توخالی ندادن و توجه به عمل، تأمین رضایت عمومی، اقناع عمومی، عدم تزلزل در تصمیم گیری، حفظ اصول، عدم دشمن تراشی، نگاه غیرابزاری به شهروندان، جمعیت بهینه، روشن بودن مرز بروکراتیک و مدیریت سیاسی و ... )

۲۲. مجلس کارآمد:۹ مورد
( مواردی مثل، تصویب قوانین شایسته، مجلس آگاه، کارآمد و سالم، محدودیت دوره نمایندگی مجلس (حداکثر دو دوره)، تعیین ضابطه برای پست های کلان مدیریتی، امکان نظارت بر همه امور، ساز و کار انتخاباتی شفاف و سالم و ... )

۲۳. حوزه سیاست خارجی: ۵ مورد
( مواردی مثل، همگرایی در منطقه و جهان، حسن همجواری با کشورهای همسایه، روابط مسالمت آمیز خارجی، رابطه با کشورهای توانمند و عدم دخالت در سیاست های داخلی کشورهای )

۲۴. حوزه پلیس ونیروی انتظامی: ۴ مورد
( مواردی مثل، پلیس مقتدر و مهربان، کمتر شدن فاصله بین پلیس و مردم، عدم دخالت پلیس در عرصه اجتماعی و ... )



البته مواردی هم بودند که به دلیل فرابخشی بودنشان نمی توانستم آنها را در مقولات تعریف شده فوق قرار دهم و چون یکی دو مورد هم بیشتر نبودند نمی شد برای آنها مقوله ای جدا درست کرد، لذا فهرست وار به آنها اشاره می کنم:

- محو یا تقلیل سیاست زدگی یا نگاه ابزاری به مردم در جامعه شامل ۵ مورد
- روشن نبودن مرز بروکراتیک و مدیریت سیاسی ۱ مورد
- زمینه سازی برای بروز تلاشهای مردم و به ثمر نشستن این تلاشها ۱ مورد
- دو تابعیتی نبودن حکمرانان
- آشنایی حکمرانان با شیوه مدیریت امام علی (ع) ۱ مورد
- امکان فرصت پاسخ یا شکایت از کسانی که تریبون عمومی در اختیار دارند و یک طرفه هتک حرمت افراد می کنند ۱ مورد
- قرار نگرفتن تریبون های عمومی در اختیار افراد خاص با تفکرات جناحی.

از صبر و حوصله همه شما سپاسگذارم.



سخن الف: آنچه که از نظر خوانندگان محترم و دوستان بسیار گرامی و هموطنان عزیز و عاشقان اعتلا و عزت گذشت، جمعبندی صادقانه و نتیجه زحمات مجموعه تحریریه الف و البته تلاش های دکتر افروغ است. این تجربه چند نکته بزرگ به ما آموخت:

- مردم عزیز ما نه به مفهوم عام که در این پرسش و پاسخ مشارکت کردند، با نگاهی کاملا پاک و صادقانه بدون هیچ بغض و بدخواهی و در فضایی کاملا روشن عقاید خود را مطرح ساختند، بی آنکه ذره ای احساس وجود ملاحظات گوناگون در بیان نظراتشان مشاهده شود و یا تاثیرگذار بوده باشد.

- جامعه خبری الف با انبوهی از دیدگاه های متنوع و گوناگون پیرامون یک موضوع واحد که در قواره و استعداد یک موضوع کاملا بزرگ ملی است مواجه شد. ارزیابی این دیدگاه ها همان گونه که در دسته بندی های موضوعی آشکار است، نشانه های مثبت و آموزه های بزرگی را برای ما و البته برای کارگزاران کشور عزیز و عزتمندمان ارائه نمود که این امر می تواند چراغ راهی برای دلسوزان نظام مقدس جمهوری اسلامی و دستور کاری برای برنامه ریزی های مدیران عالی کشور بشمار آید.

سوم: جامعه آماری مخاطبان الف، گروه های اجتماعی مختلفی را شامل شد که پاسخ های ارائه شده معنادار بودن فرآیند نگاه عمومی نسبت به مفهوم واقعی عنوان مطرح شده را به عنوان مهم ترین دستاورد طرح این سوال آشکار ساخت. یعنی پاسخ ها کاملا عالمانه، ساده، از سر دلسوزی و خیرخواهی، مشفقانه، هدایتگر و آشکارکننده دیدگاه و نظرات مجموعه ای از مردمان ساکن در سرزمینمان و نگاه آنان نسبت به حکومتی که زیرنظر و مدیریت آن زندگی می کنند بود. درنتیجه آنچه که در پایان نخستین آغاز این فصل از کارکردهای الف به عنوان یک دستاورد قابل اعتنا آشکار می گردد، وجود نیت های پاک و ناظر و مطلع از بایسته ها و مطلوب های نظام سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در ایران و نیز وجود مطالبات جدی و آگاهانه نسبت به کاستی ها و معضلات جامعه است.

الف از هموطنان عزیزی که در این تجربه مشارکت کردند خالصانه تشکر می کند و به عنوان یک پیمان دوسویه التزام خود را به عنوان یک امانت دار در مقابل رای و نظر مخاطبان خود و تکلیف بزرگ در انتقال آنچه که در این ارتباط دوسویه مبادله گردید را اعلام می دارد. امید داریم در فضای همفکری و استفاده از همه سلایق و آراء اهالی این سرزمین انعکاس هوشمند صدای ملت بزرگ و آگاه ایران باشیم.

در آخر اینکه: صفحه باشما، نظر غیرقابل انتشار نداشت!، چراکه همگی پاسخ ها مورد بررسی قرار گرفتند. منتظر دومین اتفاق جذاب در "صفحه با شما" باشید و برای آن پیشنهاد دهید...!


کد مطلب: 258901

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdccx4qis2bqpo8.ala2.html?258901

الف
  http://alef.ir