نظر منتشر شده
۴۵
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 60330
قیام و عزاداری حسینی؛ علتها و آسیب‌ها
تاریخ انتشار : شنبه ۵ دی ۱۳۸۸ ساعت ۰۰:۵۸
حجت‌الاسلام عطاالله رفیعی آتانی، متولد 1345 در قزوین و دانش آموخته‌ی دوره‌ی خارج فقه و اصول در  محضر حضرات آیات: فاضل لنکرانی، مکارم شیرازی، جوادی آملی، شبیری زنجانی و مومن در حوزه‌ی علمیه‌ی قم است.



وی در کنار تحصیلات حوزوی، تحصیلات دانشگاهی خود را تا دوره‌ی دکتری اقتصاد در دانشگاه تهران پی گیری کرده است.



 مهمان ویژه الف از بنیان گذاران جنبش نرم افزاری در حوزه‌ی علمیه‌ی قم و سردبیر مجله‌ی «پژوهش و حوزه» است و مدیریت مراکز پژوهشی و دبیری همایش الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت را در سوابق خود دارد. وی عضو هیئت علمی دانشگاه بین المللی امام خمینی است و در موضوع ارتباط اسلام و علوم انسانی مطالعه و تحقیق می کند.

 
 
*****
 
قبل از ارسال سوال به نکات زیر توجه بفرمایید:

1. سوال تکراری ارسال نکنید.

2. سوالات خود را مختصر، و به صورت عبارت سوالی ارسال کنید.

3. برای حفظ فضای مباحثه از ارسال اظهار نظر به جای سوال بپرهیزید.

4. سوالات غیر تکراری که واجد شرایط مشارکت در بحث الف باشند به مرور به همراه پاسخ آنها منتشر خواهند شد.

5. مهلت ارسال سوال، یک هفته و تا روز بعد از عاشورای حسینی(هفتم دی) خواهد بود.
 
سوال 1
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۰۱:۱۴:۵۳
اتفاقی در 1400 سال پیش افتاده و عده‌ای که اتفاقا انسان‌های محترم و خوبی بودند به طرز فجیعی کشته شده‌اند. اما قبل و بعد از آن هم اتفاقات خیلی فجيع‌تری از این حادثه افتاده. هم به لحاظ تعداد کشته‌ها و هم به لحاظ فجیع بودن جنایت. پس چرا ما باید برای این حادثه خاص عزاداری و گریه کنیم؟ (264426)
 
پاسخ سوال 1
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۱۶:۴۱:۴۶
همه‌ی اهمیت حادثه‌ی عاشورا در کیفیت و کمیت فجایع جانسوز انسانی آن نیست. بلکه در عاشورا یکی از مصادیق انسان کامل که وجود او جلوه‌گاه تمام صفات الهی بوده در یک رویارویی با کسانی که وجود آنها جولانگاه تمام صفات شیطانی بوده به شهادت رسیده است. بنابراین عاشورا نه فقط به خاطر یک فاجعه‌ی بزرگ جنایت و کشتار و اسارت، عظیم و بزرگ است؛ بلکه از آن سو عظیم است که کشتگان و اسیران و حادثه دیدگان کاملترین انسان‌های ممکن چون امام حسین علیه‌السلام، حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام و زینب کبری بوده‌اند. انسان‌هایی در نقطه‌ی اوج انسانیت برای دفاع از ارزش‌های انسانی توسط انسان نماهایی در نقطه‌ی حضیض و پست حیوانی به فجیع‌ترین شکل ممکن کشته و اسیر شده‌اند. این حادثه با این خصوصیات قطعا بی‌سابقه است.

به نظر می‌رسد اگر عظمت شأن حادثه دیدگان در میزان فجایعی که شده و در خصوصیت حیوانی جانیان، در هم ضرب شود؛ آنگاه است که همه‌ی آنان که اندکی از ارزش‌های انسانی بهره برده‌اند ندای واحسرتاه و واسفاه سر خواهند داد.
(264466)
 
سوال 3
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۰۱:۱۶:۰۸
از سوی دستگاه‌های رسمی این همه بر عزاداری سنتی تاکید می‌شود. درصورتیکه عزاداری سنتی خلاصه می‌شود در سخنرانی روحانیون برای مردم در یک فضای احساسی و عاطفی، و گریاندن مردم با ذکر حوادث بسیار تلخ. فکر نمی‌کنید باید این روند یک روز تغییر کند و بجای آن مثلا اقدامات فرهنگی و علمی جای این شیوه سنتی را بگیرد؟ مثلا مسابقه کتابخوانی به مناسبت محرم برگزار کنند یا جلسات بحث بین مردم بگذارند؟ (264428)
 
پاسخ سوال 3
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۱۶:۵۲:۳۹
حادثه‌ی کربلا و حماسه‌ی عاشورا آیینه‌ی تمام نمای فضایل و رذایل انسانی است. در کربلا حقیقت اسلام با مبانی معرفتی و زیبایی اخلاقی و استحکام عملی آن به تمام قد نشان داده شده است. از سوی دیگر ماهیت کفر، نفاق، ظاهرسازی و تظاهر، جهل، دنیاپرستی و در یک کلمه پیروی از شیطان به واضح‌ترین شکل به نمایش گذاشته شده است. بنابراین کربلا نماد مبارزه همه خوبی‌ها با همه بدهی است.

ما ابتدا نیاز داریم آن‌را بشناسیم آنگاه به آن دل خواهیم بست و سپس بر اساس آن عمل خواهیم کرد. عده‌ای از ما ممکن است فقط در مرحله‌ی شناخت آن معطل شویم دیگرانی در مرحله‌ی اظهار احساسات و وابستگی توقف کنند.

البته ممکن است برخی ناشناخته اظهار دلبستگی کنند و برخی بشناسند و دلبسته نیز بشوند. اما در میدان عمل برای مبارزه با شمرها و یزیدهای امروز حاضر نباشند. همه این‌ها کربلایی نیستند بنابراین نه با فقط کتاب خواندن -که اگر جایش خالی است قطعا به عاشورا ظلم شده است- و نه فقط با اظهار احساسات -که اگر کم رنگ شود آثار انقلابی عاشورا نابود خواهد شد، همه‌ی عاشورا دریافت نشده است. عاشورا را باید شناخت و به آن دل بست و بر اساس آن در روزگار خود عمل کرد. به نظر می‌آید همانگونه که گفته‌اید باید جلسات فرهنگی برای معرفت افزایی پیرامون عاشورا بیشتر شود. سخنرانی وعاظ معمولا در این جهت است باید شور و البته باید احساسات عاشورایی با جان و جوهر حماسی و حرکت آفرینی آن روز افزون شود.

این وظیفه‌ای‌ است که معمولا بر عهده‌ی مادحین است. اما همه باید از عاشورا الگو بگیرند. عاشورا دریای مواج معارف دینی در عرصه‌ی زندگی فردی و اجتماعی و کانون مواج احساسات متعالی انسانی است و عاشورا یک الگوی تمام عیار است به هر طریق که می‌توانیم باید گامی برداریم. سنت‌های مجالس ما در این زمینه از ظرفیت‌های بالا برخوردار است و نباید تخطئه شوند و یا خدای نکرده تضعیف، اما حتما باید اصلاح و تکمیل شوند، برای تحقیق «همه‌ی عاشورا».
(264468)
 
حسام
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۰۲:۴۹:۵۲
گفت و گوها و اتفاقات نقل شده از حادثه کربلا تا به چه اندازه سندیت دارد؟ آیا درحالی که در صحت و سقم بسیاری از احادیث متواتر هم شک و شبهه فراوان وجود دارد استفاده از سخنان بدون سند مربوط به حادثه ای که صحنه های قتل جدال و... بعضا هیچ شاهدی جز افراد درگیران نداشته اند جز این است که ذکر دقیق! اتفاقات و سخنان منجر به رخداد مستحبی( گریاندن و نزدیک کردن روحی افراد با حادثه کربلا) در کنار حرامی (دروغگویی ) می شود؟ (264447)
 
ترانه ح
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۰۸:۲۳:۰۳
چرا وقتی روشنفکران یک انتقادی به علما می‌کنند و به زعم همین آقایان کاری می‌کنند که شاید برخلاف دین است سریع همه اعتراض می‌کنند و چه بسا حکم تکفیر هم برایش صادر کنند، اما مداحان هر ادعایی و هر عملی در هیئتها می‌کنند و کسی هم جلودارشان نیست؟ (264432)
 
پاسخ سوال 7
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۱۶:۵۵:۳۶
علماء نگهبان قلمرو اسلام و جامعه اسلامی هستند. اگربه مبانی معرفتی و نیز ظرفیت‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی اسلام و جامعه‌ی اسلامی آسیب برسد این نگهبانان بیدار خواهند شورید .

به راستی بیداری میرزایی شیرازی و فتوای حرمت تنباکو ،بیداری نواب صفوی وماجرای انحراف کسروی،بیداری میرزای جنگل و دفاع از مرز و بوم اسلامی و سرآمدهمه‌ی بیداران، امام(ره) یادمان نرفته و نخواهد رفت . دراین مسئله خاص هم همینگونه است.مراجع بزرگ معاصر و در راس همه رهبری حکیم انقلاب اسلامی به موازات مراقبت از تشکیک‌ها و ترویج‌های فکری و معرفتی که در مورد حماسه‌ی عاشورا و سایر حوزه‌های فرهنگ و معاف اسلامی داشته‌اند. که البته هیچگاه تکفیر نکرده اند!البته در مورد مداحان نه تنها اعتراض و تذکر و بلکه تحریم حتی تکفیر داشته‌اند! چقدر از مداحان و علاقمندان آنها گاه از این جهت ممکن است دلخور هم شده باشند، اما این اصلاح‌گری مرتب صورت گرفته است.

حتی برخی از مراجع که به این دیدگاه‌ها به تعییر شما روشنفکری نیز در عمل اعتراض نکردند اما تذکرات تندی به همین دسته از مداحی‌ها و مادحین داشته اند. (264501)
 
مردم آزاری؟
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۰۸:۲۴:۱۹
كار برخي از اين هيات ها كه دركوچه ها و معابر تنگ داربست مي زنند و دسته راه مي اندازند و باعث مردم آزاري مي شوند آيا با روح عزاداري عاشورا منطبق است؟ آيا امام حسين از اين كار راضي هستند؟ آيا عزاداري مردم آزار قبول است؟ (264433)
 
پاسخ سوال 8
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۱۶:۵۵:۴۲
آزار مردم به هر دلیل مورد پسند شرع مقدس و امام حسین علیه السلام نیست، حتی در سال‌های اخیر در مورد سر و صدای بلندگوها در اوقات نامناسب از سوی بزرگان روحانی کشور تذکراتی داده شد.

به نظر می‌رسد این موضوع دارای دو طرف است. طرف اول عزاداران حسینی هستند که باید به خاطر اعتقاد و عشق خود از اعمالی که باعث آزار مردم میشود دست بردارند.

چنان که شاهدیم در این روزها مردم نسبت به هم از همه‌ی ایام دیگر سال مهربان ترند. این مهربان تری اقتضاء میکند که از اعمال و رفتاری که باعث آزار دیگران میشود دست بردارند و بدیهی است اگر این اعمال به نام امام حسین علیه السلام انجام شود بدتر و ناپسندتر است.

از سوی دیگر سایر مردم نیز باید تا آنجا که ممکن است به دیده‌ی اغماص بنگرند چنان که اگر از ناحیه‌ی مراسمات مربوط به از دست رفتن عزیز یک همسایه خود اذیت میشوند به خاطر شرایط خاص همسایه‌ی مصیبت زده‌ی خود گذشت میکنند. انها عزاداران حسینی هستند حال بی دقتی می‌کنند آن چنان که شایسته است مراعات شما را نمیکنند شما به خاطر امام حسین علیه السلام از کوتاهی‌های آنها صرف نظر کنید.

ما برای گله مندی و نقد و انتقاد از هم مسائل زیادی داریم میتوانیم به آنها بپردازیم. (264503)
 
جواد - تهران
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۰۸:۲۴:۵۵
برخي سخنرانها در هياتها و عزاداري ها مطلقا كاري به مسايل روز ندارند. نه پارسال كه جنگ غزه در اوج بود چيزي از غزه نمي گفتند و نه امسال كه اين مسايل انتخابات پيش آمده، له يا عليه طرفين درگير و مساله پيش آمده هيچ حرفي نمي زنند. آيا اين درست است؟ مگر عزاداري فقط براي سينه زني و گريه كردن و پلو خوردن است؟ به نظر شما در كنار و متن عزاداري ها نبايد مردم را نسبت به مسايل روز مطلع كرد و بينش ها را بالا برد؟ (264439)
 
پاسخ سوال 12
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۱۶:۵۶:۲۷
آنان که نتوانند یا نخواهند شمر‌ها و یزید‌های روزگار خود را بشناسند نه امام حسین علیه السلام را شناخته‌اند و نه عاشورا را. آنان که نخواهند در مقابل شمرها و یزیدهای روزگار خود راهی را بروند که امام حسین علیه السلام رفت باید آنان را و اظهار عواطف آنان را برای امام حسین علیه السلام و عاشورا به هیچ انگاشت .

خوب است سخنان استاد شهید مطهری را یادآوری کنیم که شمر و یزید امروز رهبران کنونی اسرائیلند. رهبران امریکا یزیدهایی هستند که چون یزید زمان امام حسین علیه السلام به کمک زر و زور و تزویر به ظلم به همه بندگان خدا اشتغال ورزیده‌اند.

من هم مثل شما از همه‌ی مادحین و سخنورانی که از یزیدهای زمانه و ظلم‌های آنها سخن نمیگویند اما برای امام حسین علیه السلام گریه میکنند یا می‌گریانند با سخن می‌گویند تعجب میکنم.

عاشورا یک پدیده‌ی صد در صد سیاسی است. عاشورا قیام خونین علیه ظلم زمانه‌ی خود بوده است. عجیب است که گویی برخی بر انند فقط باید برای آن گفت و نیز سوخت اما نباید بر اساس آن عمل کرد.

ما باید عاشورا را بشناسیم و بشناسانیم و به آن به شدت دل بسته باشیم تا بر اساس آن عمل کنیم. چنان که برخی روشنفکر مآبانه فقط می‌خواهند عاشورا را بشناسند و بشناسانند برخی نیز محافل عاشورایی را برای اظهار و عواطف و اشتداد احساسات میخواهند. در حالی که اگر عاشورا به الگویی برای عمل تبدیل نشود اینها مقدمات بی نتیجه‌اند . واقعا ما در جنگ از آن جهت پیروز شدیم که به پیروی از الگوی عاشورا عمل کردیم و بس!

امام حسین علیه السلام نیز مثل رهبری عزیز و مقتدر اما مظلوم انقلاب اسلامی یاران وفاداری داشت و بی وفا یارانی. بسیاری بودند که در روز خوش دنیوی امام حسین(ع) با او بودند و اما در عاشورا با او نبودند. بسیاری‌اند که با امام می‌مانند تا آنجا که امام به زعم آنها با آنها است در حقیقت امام را ماموم خویش می‌خواهند.

رهبری در ماجرای انتخابات نشان داد که برای آرمان‌های دینی بدون توجه به ملامت هیچ ملامت گری عاشورایی در عرصه خواهد ماند و البته وفاداران زیادی نیز چنین عمل کردند و بسیاری نه! برای آن که عاشورا تکرار نشود باید در فضای عاشورا مسائل اسلام و مسلمین تبیین شود. (264509)
 
سوال مهم
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۰۸:۲۵:۲۱
با وجودي كه امام حسين(ع) از اول ميدانستند در اين سفر شهيد مي شوند، كارشان با آيه «لا تلقو بايديكم الي التهلكه» چطور قابل توجيه است؟ (264434)
 
پاسخ سوال 9
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۱۶:۲۹:۴۲
این سئوال یکی از سوالات همیشگی در مورد نه تنها علم امام حسین علیه السلام بلکه علم الهی، علم پیامبر صلوات الله علیه و علم ائمه علیهم السلام در باره وقایع اتفاقی آینده است.

با توجه به «ظرفیت» این امکان پاسخگویی عرض میکنم که:
آنچه که مهم است ما با درک شرایط تاریخی زمان امام(ع )می فهمیم که انحراف حکومت و جامعه‌ی اسلامی در آن زمان در حدی بود که امام(ع)باید جلوی این انحراف را به «هر قیمتی» می‌گرفت. زیرا مسیر جامعه و حکومت در حال انحراف صد در صدی از مسیر اصلی اسلامی بود.

بنابراین اصل قیام مسلحانه ضرورت داشت حال این قیام یا به جکومت منتهی میشد یا به شهادت. آنچه که مهم بود این دو نتیجه‌ی احتمالی نبود بلکه جلوگیری از آن انحراف اساسی بود. بنابراین نظام کلی عالم ، جامعه، تاریخ ، شرایط دوران امام(ع) به نقطه ای رسیده بود که نقش شهادت امام(ع)بیش از حیات امام(ع) در حالت فقدان حکومت سیاسی امام(ع)بود.

حال که ما معتقدیم امام از نتیجه‌ی شهادت با خبر بود این خبر را هم داشت که نقش شهادت او از حیات بدون حکومت سیاسی‌اش برای اصلاح جامعه و امت جدش بیشتر است. بنابراین علم او تاثیری در واقعیات جامعه نداشت.

واقعیت این بود که انحراف رو به گسترش جامعه‌ی اسلامی و جکومت آن به حدی رسیده بود که باید متوقف میشد . در غیر این صورت هویت اسلامی جامعه نابود می‌گردید و این توقف تنها با حکمرانی سیاسی یا شهادت امام(ع)که در هر صورت محصول قیام مسلحانه بود دست یافتنی بود.

علم او این واقعیت را تغییر نمی داد و ضمن آنکه اگر امام از علم ویژه‌ی امامت هم برخوردار نبود هم می‌دانست که جنگ 72نفر با یک حکومت، نتیجه ای جز شهادت نداشت. مهم آن است که بتوانیم بفهمیم این شهادت بیش از حیات بدون حکومت امام(ع)برای اسلام و جامعه ضرورت داشت. (264504)
 
ح
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۰۸:۲۵:۵۷
كار برخي از مداح ها كه به زور مي خواهند مردم را گريه بيندازند آيا درست و منطقي است؟ (264435)
 
پاسخ سوال 10
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۱۶:۵۶:۰۲
فراهم آوردن شرایط عاطفی با تبیین و توصیف وقایع عاشورا و یا تحریک زمینه‌های روانی و عاطفی افراد با استفاده از ابزارهای احساسی مثل شعر و صوت به معنای اجبار نیست.

اگر ما برای وابستگی عاطفی به امام حسین علیه السلام و عاشورا دلیل داریم که داریم(زیرا محبت باعث الگوگیری، اطاعت و پیروی می‌شود) باید از روش‌های پذیرفته شده برای اشتداد آن استفاده نمود. ما در سایر امور نیز برای تشدید دلبستگی‌های عاطفی همین گونه عمل میکنیم.

اما اگر این کار با تحریف و احیانا با ابزار غیر معقول و غیر مشروع صورت گیرد طبعا مصداق نکته‌ی شما خواهد بود. البته گاه به خاطر این که بیش از ظرفیت معرفتی یک اتفاق در عاشورا و بیش از اطلاعات موجود در مورد یک اتفاق به تحریک احساسات اقدام می‌شود نیز مصداق همین زورگیری عاطفی است و بدتر از آن گاه با اتکا به حوادثی که اساسا اتفاق نیفتاده و البته مادح محترم دوست دارد که اتفاق افتاده باشد این تلاش را انجام می‌دهد که باز در این مورد اعتراض شما به جاست. (264505)
 
کتک یا فکر؟
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۰۸:۲۶:۵۳
آيا صحت دارد كه در عزاداري عاشورا زدن خود خيلي ثواب دارد . مثل كاري كه شهيد حكيم روي منبر انجام ميداد و از تلويزيون نشان داد. اين كار با تفكر و تدبر درباره قيام حضرت چطور قابل جمع است؟ بهتر نيست بجاي زدن توي سر خود، درباره فلسفه قيام عاشورا فكر كنيم؟ (264437)
 
پاسخ سوال 11
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۱۶:۵۶:۱۲
ما هم باید در مورد فلسفه‌ی عاشورا فکر کنیم ، مطالعه کنیم ، پرس و جو کنیم و هم باید به آن احساس وابستگی کنیم و وابستگی و دل‌بستگی یکدیگر را نسبت به آن روزافزون سازیم . بنابراین تفکر و مطالعه نه تنها رقیب اظهار احساسات نیست بلکه پایه و اساس و مبنای آن است.

بدون شناخت ماهیت عاشورا و شخصیت حقیقی امام حسین علیه السلام آیا یک موضوع مجهول میتواند محبوب ما باشد؟ آن هم محبوبی که باید پیروی شود و الگو قرار گیرد. از سوی دیگر آیا به نظر شما بدون وابستگی عاطفی کاملترین الگو نیز پیروی خواهد شد؟

اما زدن در حدی که باعث آسیب زدن به خود یا دیگران باشد در همه‌ی عزاداری‌ها ممنوع است. ولی بر سر و سینه زدن‌های متعارف که در عموم مراسمات عزاداری ما رایج است جزء جلوه‌ها و مناسک برانگیزاننده احساسات است. ضمن آنکه آسیب‌های جسمانی و حیثیتی مورد اشاره در سوال را نیز ندارد.

اما آنگونه که شهید محراب حضرت آیت الله حکیم را در تلویزیون دیدیم از جمله این فوران‌های عاطفی و دل نشین بود که از یک عالم و عارف دینی که در متن تحولات جاری دنیای اسلام و مصائب عراق قرار داشت دیدیم.

به نظر اینجانب این یک رویداد زیبای عاشورایی بود. کسی که آن گونه شد که ما دیدیم یک جوان کم اطلاع و تحت تاثیر یک مداحی نبود. یک سیاستمدار و عالم بزرگ دینی و یک رهبر انقلابی بود که خود در یک فضای عاشورایی جان عزیزش را فدای اسلام نمود.

در اوج معرفت و عشق و نیز در اوج دردمندی برای مصائب مردم عراق. او امام حسین علیه السلام را شناخته بود . او به امام حسین دل بسته بود او در عمل از امام حسین علیه السلام پیروی کرده بود او در فضای فرهنگ عاشورا سوخت و شعله شد. و جالب این بود که در حال قرائت متن تاریخ کربلا و روز عاشورا یعنی در حال فهم مغز حوادث عاشورا وجود عزیزش شعله ور شد و تاب و طاقت از دست داده بود.البته هیچگاه او نیز خود را به نحو غیر مشروع مضروب نساخت. (264507)
 
مریم
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۰۸:۲۷:۴۲
آیا برانگیختن نفرت مستمعین از دشمنان امام حسین که در جای خود و بر اساس منافع خود تصمیم گرفته‌اند، موجب تربیت انسانهای عصبانی و لجوج و متعصب نمی‌شود؟ (264431)
 
پاسخ سوال 6
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۱۶:۵۴:۳۹
اتفاقا هدف این است که پیروان امام حسین(ع)همانگونه که به خوبیها و خوب‌های اردوگاه امام حسین(ع) از عاشورای 61 هجری تاکنون و الی‌الابد عشق می‌ورزند به بدی‌ها و بد‌های اردوگاه مقابل امام حسین(ع)از روز عاشورا تا ابد تنفر بورزند .

پیروان امام حسین(ع)باید به عدالت ،عبادت به فداکاری به عزت و ....و به کسانی که اینگونه‌اند عشق بورزند و به ظلم، به شرک، به منفعت‌طلبی دنیوی ، به ذلت و... و به کسانی که باعث و بانی و علمدار این خصوصیات پلیدند تنفر بورزند.

این عشق و تنفر باید در مراسم عزاداری امام حسین(ع)به اوج برسد به گونه‌ای که بعد از شرکت در کلاس محرم هیچ ظالمی احساس امنیت نکند و یا هیچ مظلومی احساس بی‌پناهی نکند.

آدمهایی که می‌خواهند زندگی خوشی و البته بی خاصیت در این دنیا مشغول باشند از این عشق و نفرت هراسانند .البته ما و شما حتما این‌گونه نیستیم. (264500)
 
حسن
۱۳۸۸-۱۰-۰۹ ۲۰:۲۹:۲۸
نه چون در کنار آن عشق به خوبی ها یاد داده می شود. (267550)
 
قاسم سوادکوهی
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۰۸:۲۹:۰۶
چرا ما تنها 4-5 روز برای عید نوروز، و حداکثر 10 روز دیگر که شامل اعیاد قربان و غدیر و فطر می‌شود به همراه سالروز تولد برخی از ائمه و پیامبر شادی می‌کنیم و در عوض تمام سال را باید گریه و عزاداری کنیم؟ آيا اين همه عزاداري باعث غمگين و كسل شدن افراد جامعه نمي شود. اصولا مذهب ما براي شادي و شادابي مردم برنامه اي ندارد؟ (264430)
 
پاسخ سوال 5
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۱۶:۵۴:۵۶
عزاداری در تمام طول سال نه درست است و نه شرع آن‌را می‌پسندد و مجاز می‌شمارد و نه واقعا در کشور ما این گونه است . البته می‌پذیرم که بیشتر عزاداری‌ها منتسب به دین است ولی شادی‌ها و شادکامی‌ها دارا‌ی منشا دینی و غیر دینی است(البته نه لزوما با چند دینی).

به نظر می‌رسد ادار امور عزداری‌ها در جامعه ما منحصرا به نهاد‌های دینی سپرده شد.ولی اداره‌ی امور شادی‌ها تقسیم شده است.البته باور کنید ما انسان‌ها به همان اندازه که متولد می‌شویم، میمیریم. همین الان تعداد مردگان ما بیشتراز زندگان ماست.

بنابراین غم و شادی جزو ماهیت زندگی این دنیاست برخی از ما به دلایلی دوست دارند فقط در محدوده‌ی شادی‌ها زندگی کنند و برخی دیگر در محدوده‌ی غم‌ها ای کاش میشد در طول یک سال به هیچ مجلس ختمی نمی‌رفتیم اما آیا ممکن است؟ از دست دادن‌ها مثل به دست آوردن‌ها جزو واقعیت زندگی دنیاست. همین اولیا دین که به خاطر از دست دادن‌ها ایشان عزاداری میکنیم به خاطر تولدهایشان شادمانی میکنیم و این شادمانی‌ها به شادمانی‌های اعیاد نوروز و فطر و قربان و ....اضافه می‌شود و اتفاقا مراجع رسمی فرهنگی کشور هم همینگونه عمل می‌کنند.

نباید سعی کنیم از فقدان‌ها و از دست دادن‌ها و از مردن‌ها فرار کنیم آن هم یک واقعیت دیگر زندگی است اگر فراموششان کنیم خودمان را فراموش میکنیم و البته آنگاه خدایمان را. (264498)
 
حسن
۱۳۸۸-۱۰-۰۹ ۲۰:۲۸:۴۷
اینکه ما درست در اعیاد شادی نمی کنیم را قبول دارم ولی این عیب ماست نه اسلام چون در اسلام جمعه ها هم عید محسوب می شود.
این که در جامعه در زمینه برخی مراسم ها افراط وجد دارد هم درست است.
اما اشک بر اهل بیت شادی اور سات چون قلب را از گناه پاک می کند.
باز تاکید می کنم با افراط و تفریط مخالفم در واقع اسلام مخالف است. (267549)
 
سوال یک بچه هیئتی
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۰۸:۲۹:۳۸
چه کسی گفته همه به همان روشی که آقایان علما می‌گویند باید عزاداری کرد؟ مگر کسی می‌تواند به شما بگوید که در غم از دست دادن عزیزانتان و یا مصائب پیش آمده برای شما مثلا چه لباسی بپوشید و چگونه بگریید؟ (264429)
 
پاسخ سوال 4
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۱۶:۵۴:۴۸
شما به شایستگی گفته‌اید که انسان ، عزاداری را نباید و نمیتواند تقلید کند. عزاداری جوشش و فوران غم در زمانه‌ی اصابت یک مصیبت است . به هیچ مادری آموزش نداده‌اند و نمی‌دهند که در غم فقدان فرزند عزیز و جوانش چگونه بر سر و سینه زند اما معمولا یکی از عزاداری‌های جانسوز در عالم از سوی مادران در چنین شرایطی شکل می‌گیرد.

عزاداری برای جانسوز ترین حادثه‌ی عالم یعنی عاشوراء از سوی مردمان عارف و عاشق نیز دارای همین خصوصیت است. عزاداری همانی است که در چنین شرایط اتفاق می‌افتد نه آنکه تقلید شود. اما واقعیت دیگری هم وجود دارد و آن این که مردم در طول تاریخ تحت تاثیر تجربیات و شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به یک نمودها و نمادهای در مورد عقاید و باورهای خود رسیده‌اند این نمادها و نمودها زبان مشترک برای بیان و اظهار ما فی‌الضمیرند.

مردم ما با این که ممکن است در غم از دست دادن عزیزانشان به نحو متفاوتی برخورد کنند اما در بستر یک خصوصیات مشترک برآمده از تاریخ و فرهنگ و تجربه مشترک، دارای مشترکاتی در این رفتارها هستند. آنچه هم اکنون ما در عزاداری‌ها شاهدیم برآمده از این مشترکات تاریخی است .به علاوه عزاداری‌ها مثل هر رفتار و عملکرد فرد مسلمان باید به تصویب شرع برسد از این جهت در شرع مقدس ممنوعیت هایی وجود دارد مثل حرمت قمه زنی و... و یا تشویق‌هایی که البته واجب نیست مثل پوشیدن لباس سیاه.

آنچه که ما موظف هستیم یدان پای بند باشیم عمل به مقتضای واجبات و محرمات است. بر این اساس گفتار و رفتار علما از آن جهت و تا آن حد پیروی می‌شوند که ما در «قاب» و «قالب» شرع ماندگار شویم. چنان که مادر جوان از دست داده در حالت جوشش سوز برآمده از فقدان عزیزش نیز حق ندارد بر سر و صورت خود آسیبی بزند و... . (264496)
 
حسن
۱۳۸۸-۱۰-۰۹ ۲۰:۲۵:۵۵
امام زمان (عج) گفته اند
وقتی در جامعه اتفاقی افتاد به راویان حدیث (علما) مراجعه کنید چرا که انها حجت من بر شما و من حجت خدا بر آنها هستم
برا تفسیر بیشتر این حدیث به کتاب ولایت فقیه امام (ره) مراجعه کنید (267547)
 
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۰۸:۳۱:۱۳
با سلام.
آيا پختن و پخش كردن غذا در ايام سوگواري، نظير شله زرد، (كه عموماً هم هيچ تلاشي نمي شود كه به دست گرسنگان و نيازمندان برسد)، آن هم با مختصاتي كه لابد اطلاع داريد (نظير چشم و هم چشمي ها و اعتقاد به باز كردن بخت و مسائل ديگر) انحراف محسوب نمي شود؟ اگر محسوب مي شود چرا رسانه هاي حكومتي هيچ تلاشي براي آگاهي رساني به مردم نكرده و نمي كنند؟ (264460)
 
ناشناس
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۰۸:۳۳:۵۶

در صورت امكان تاريخچه رفتارهايي را كه در مراسم عزاداري ايرانيان ديده مي شود (شامل روضه خواني، سينه زني، زنجير زني،‌ حمل كردن علم، و استفاده از قمه) را به طور خلاصه ذكر كنيد و بفرماييد كدام يك مورد تاييد اسلام نيست (264448)
 
سوال
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۱۰:۰۶:۰۲
چرا ابوحنیفه كه برادر امام حسين بود در كربلا به ياري برادرش نرفت و از مراجع فکری اهل سنت شد؟ (264427)
 
پاسخ سوال 2
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۱۶:۴۳:۰۶
سئوال کننده محترم بین محمد حنفیه و ابوحنیفه اشتباه کرده است. ابوحنیفه یکی از چهار امام فقهی برادران اهل سنت است که در زمان امام صادق(ع) می‌زیسته و از شاگردان آن حضرت بوده است. محمد حنفیه برادر امام حسین(ع) بود ولی به نام قبیله‌ی مادرش شناخته می‌شده است و در زمان حماسه کربلا نیز می‌زیسته است.

در مورد عدم حضور وی در حادثه کربلا تحلیل‌های مختلفی وجود دارد. یکی از واقع نماترین تحلیل‌ها این است که با توجه به شرائط خاص خود از جمله بیماری در کربلا حضور نیافت و آنگاه امام(ع) انجام وظائفی را در مرکز جامعه اسلامی برعهده وی گذاشت.
(264467)
 
۱۳۸۸-۱۰-۰۵ ۱۱:۴۶:۵۸
با سلام و احتراما

گاها دیده می شود در بعضی از مراسم ایام سوگواری اباعبدالله مداح اهل البیت اعلام می کند همه دستهایتان را بلند کنید و بگویید یا حسین و یا یا مهدی. باوجودیکه که همچنین اتفاقی یکبار در نزد مقام معظم رهبری از سوی یکی از مداحان رخ داد و ایشان آن مداح را بابت این کار سرزنش کردند و فرمودند بلند کردند دستها به سوی آسمان باید همراه با گفتن یا الله باشد و بس.

حال نظر آن جناب محترم را در این باره جویا می شوم. (264474)
 
۱۳۸۸-۱۰-۰۶ ۱۵:۱۱:۳۴
1)آیا این حدیث هرکس برای امام حسین گریه کند از آتش دوزخ به دور است صحت دارد، که اخیرا روی آن هم خیلی تاکید میکنند ولی اگر به این حدیث باشد همه الان توی بهشت هستند. یعنی بهشت و جهنم به گریه برای حسین است؟
2)اگر صحیح است، کسی که اشکش نمیآید چه میشود؟
3)چرا اینقدر ما یه گریه تاکید داریم، و لباس مردم ما هم برای همین بیشتر تیره است، در حالیکه در اسلام لباس تیره مکروه است. آیا نمیتوانیم به جای گریه ، جشن های مذهبی را به همین با شکوهی برگذار کنیم (264478)
 
خانمی از شمال تهران
۱۳۸۸-۱۰-۰۶ ۱۵:۲۶:۴۴
سلام
یک سوال من روز تاسوعا در مسجد محلمان در شمال تهران بودم. خانم هایی با آرایش غلیظ میامدند برای گرفتن غذای امام حسین. از قدمت لاک ناخن های پای یکی شان معلوم بود مدتهاست نماز نخوانده و حتی غسل واجب برای طهارت حضور در مسجد هم نکرده و یا حداقل درست نکرده اند. من دو دل بودم که به اینها چه بگویم. آیا آنها را از مسجد و عزای حسینی به بیرون هدایت کنم یک دلم هم می گفت اینها به عشق امام حسین آمده اند و نباید آنها را دورکرد چه بسا امام حسین به آنها بیشتر از ما روسیاه های گنه کار نظر کند.
من در آن موقع چه باید میکردم با اینها؟ برخورد یا بیتفاوتی نسبت به حضورشان در مسجد؟. (264721)
 
لاله تهرانی - ونکوور کانادا
۱۳۸۸-۱۰-۰۶ ۱۵:۲۷:۵۰
سلام و تشکر از حضور شما و تسلیت ایام
این مطالب محیر العقول و ماورایی که از عاشورا نقل می کنند، چقدر صحت دارد و چطور قابل توجیه است؟ مانند قد حضرت عیاس یا طلوع دو خورشید در روز عاشورا یا اینکه امام حسین در دل حضرت زهرا با آن حضرت حرف میزدند و می کفتند انا المظلوم و (264716)
 
محمد
۱۳۸۸-۱۰-۰۷ ۱۱:۳۵:۳۳
با سلام اسلام همواره تاکید بر سلامت جسم وروح انسانها دارد و اسیب رساندن به بدن خود را حرام دانسته ایا عمل قمه زدن کاری عقلایی و منطقی است و از نظر اسلام حلال است ؟ (265148)
 
نمادگرایی
۱۳۸۸-۱۰-۰۷ ۱۳:۲۶:۵۳
نظر شما درباره نمادگرايي روز افزون در عزاداري‌ها چيست؟ مثلا هرسال بيشتر نمادهاي عاشورا را درست مي كنند و نمايش ميدهند. مثل نماد گهواره اصغر، نماد اسب امام حسين، نماد آتش زدن خيمه ها و... آيا اين همه ترويج نمادها به اصل كار صدمه نمي زند و توجه ها را از فلسفه ظلم ستيزي و دليل جان فشاني امام حسين منحرف نمي‌كند؟ (265245)
 
۱۳۸۸-۱۰-۰۸ ۱۵:۰۸:۱۸
نماد مثل زبان است و زبان یکی از مهمترین نماد هاست. گسترش نماد ها مثل گسترش کمی یا کیفی کلمات، اصطلاحات و ترکیبات است.نمادهای غیر زبانی مثل نمادهای زبانی اظهار کننده ما فی الضمیر آدمی است.بنابراین اگر در یک زبان به صورت زنده و پویا «کلمه» تولید می‌شود یعنی یک ظرف و ظرفیت جدید برای اظهار مافی الضمیر فراهم امده است .و نمادهای غیر زبانی هم همین گونه است . عاشورا یک حقیقت و واقعیت بس بزرگ ، تو به تو ،پیچیده و دارای چند و چند لایه و چندین و چند تفسیر است و دارای بطون مختلف که «توتی اکلها کل حین».

در هر زمانه و هر زمینه میتوان میوه دیگری و تازه تری از آن چید.برای مبارزه ،برای معاشرت خانوادگی ،برای عبادت ،برای امامت ،برای ماموم بودن، برای برادری، برای خواهری ،برای تبیین نقش زن در جامعه وبرای همه چیز با توجه به زمینه و زمانه ای که درآن قرار داریم میتوانیم کربلا و عاشورا را به زبان آوریم .البته برای بیان واقعیات چند بعدی و چند لایه ای آن ،اساسا نمادها با گنگی و ناتوانی روبه رو میشوند !چقدر شعرخوب، متن خوب ،متن ادبی خوب و این اواخر ، هنرهای نمایشی خوبی برای بیان عاشورا تولید شده اند. اما همه ما و همه پدید آورنده های آن از ضعف ها و ناتوانی ها و نقص های آنها رنج میبریم. همه ی این زبان ها را ناتوان و معیوب و گاه ترویج انحراف و گاه انحراف از عاشورا میبینیم.

مابرای دیدن و نشان دادن حقیقت عاشورا ، چاره‌ای جز استفاده روز افزون از نمادهای زبانی و غیر زبانی نوپدید نداریم .اما می‌دانیم بلند مرتبگی حقیقت عاشورا در ظرفهای ناتوان نمادین ما به خوبی جلوه نمیکند. بنابراین به اصل نماد سازی ها نیابد و نمیتوان انتقاد داشت مثل این است که به اصل استفاده از صناعات ادبی و هنری در این مورد و سایر موارد نباید و نمیتوان انتقاد داشت؛ مشکل شما و ما سخیف بودن و ناتوانی و گنگی این نمادهاست.

بسیاری از این نمادها به جای آنکه بیانگر حقیقت نهضت امام (ع)باشد آنرا به صورت غیر واقعی و تحریف شده نشان میدهند . بنابراین نباید جلو نماد سازی را گرفت بلکه باید جلوی نمادسازی های ناتوان و ناگویا و گنگ و احیانا تحریف کننده واقعیات و حقایق عاشورا گرفته شود. مثلا در این نماد سازی ها جای «حماسه» حسینی در عاشورا بیش از هر چیزی خالی است. بنابراین جلوی نماد سازی ها را نگیریم بلکه نمادهایی بسازیم که عاشورا را مثل یک شعر خوب یک متن خوب به خوبی بیان کنند و نشان دهند. (266427)
 
چقدر ریاکاری
۱۳۸۸-۱۰-۰۷ ۱۳:۲۷:۳۴
به نظر شما آيا تلويزيون كار دستي مي كند كه در نمايش روضه ها، روي چهره آدم ها - حالا زن يا مرد- زوم ميكند و اشك هاي آدمها را نشان ميدهد؟ اين كار رياكاري را در جامعه رواج نمي دهد؟ (265246)
 
رفیعی
۱۳۸۸-۱۰-۰۸ ۱۵:۰۳:۰۰
کار مورد اشاره اساسا و به خودی خود نادرست نیست بلکه باید منافع و مضار این کار با هم مقایسه شود؛ اگر منافع آن بیشتر از مضار آن است بالطبع پسندیده است و در غیر این صورت نه.

به نظر می‌رسد با توجه به احتمال بسیار پایین انتشار و پخش یک حالت معنوی یک فرد در میان این جمعیت‌های میلیونی از تلویزیون ،برای آن فرد حالت ریا پیدا نخواهد شد. اما ما انسان‌ها به صورت طبیعی از یکدیگر تاثیر می‌پذیریم . دیدن یک خصوصیت ـ چه بد و چه خوب- اشتیاق نیل به آن را در ما فراهم میکند. بنابراین حالات معنوی هم همین گونه‌اند. (266429)
 
۱۳۸۸-۱۰-۰۷ ۱۴:۵۶:۲۰
آيا اجبار پليس به هياتها براي بكار نبردن علم و تمثال از نظر شرعي درست است؟ آيا پليس حق دارد جلوي قمه زدن مردم در خانه هايشان را بگيرد؟ اين چيزها شخصي نيست؟ (265338)
 
رفیعی
۱۳۸۸-۱۰-۰۸ ۱۵:۰۳:۴۷
پلیس موظف است که از هر عمل دارای آثار اجتماعی ناپسند و در حد جرم و خلاف قانون و مقررات جلوگیری کند. اما اعمال و رفتار فردی در یک منزل شخصی که البته حالت یک محفل اجتماعی مثل عزاداری های جمعی را نگرفته از این موضوع خارج است.

شخصی است در صورتی که شخص باشد اما اگر در یک منزل شخصی هزار نفر جمع شوند در آن صورت دیگر شخص مطرح نیست هر چند منزل، شخصی است. اما در این منزل شخصی می تواند هزار شخص گرد هم آیند و اعمال و رفتار خلاف مقررات و قوانین انجام دهند.

در این صورت انجام خلاف قانون در متن زندگی اجتماعی خواهد بود.به علاوه اگر پلیس بشنود که یک یا چندین نفر در یک منزل شخصی می خواهند خودشان را بکشند آیا هیچ وظیفه ای ندارد؟! (266431)
 
ایرانی
۱۳۸۸-۱۰-۰۷ ۱۴:۵۶:۴۹
در روايتها هست كه امام حسين از برخي ها با پيك كمك خواستند و حتي شخصا در حين سفر بطرف كوفه پيش آنها رفتند و آنها را در رودربايستي قراردادند كه كمكشان كند. در عين حال شب عاشورا چراغ را خاموش كردند و گفتند هركس مي خواهد برود، اين رفتار متناقض چطور قابل جمع است؟ (265339)
 
رفیعی
۱۳۸۸-۱۰-۰۸ ۱۵:۰۵:۲۴
امام حسین علیه السلام دو کار را هم زمان انجام داد. نخست از همه آنانی که می‌توانست و صدایش رسید دعوت به همراهی کرد. از هر فرصتی برای سخن گفتن و دعوت کردن استفاده کرد، داستان زیبای زهیر در این زمینه شنیدنی است.

امام به یک قیام محدود و مسلحانه نمی اندیشید به یک تحول فرهنگی و اجتماعی فراگیر می اندیشید. بسیار سخن گفت، پیام داد، پیعام داد، نماینده فرستاد، استنصار کرد تا مردمان را به راه حق بکشاند.

اما کار دومی هم می‌کرد و آن اینکه هیچ کس را مجبور نکرد و همه‌ی الزامات محدود کننده از قبیل الزامات خانوادگی را برداشت. او دوست داشت همه با او همراه شوند او دوست داشت تا همه‌ی مردم کره‌ی زمین با او همراه شوند اما دوست نداشت حتی یک نفر جز با انتخاب آزادانه و آگاهانه با او همراهی کنند.

این که از همه دعوت کرد از همه خواست به دلیل نخست بود و این که حتی در شب عاشورا فرموده باشد هر کسی می‌خواهد، برود به خاطر دلیل دوم بود. (266434)
 
گنه کرد در بلخ آهنگری
۱۳۸۸-۱۰-۰۷ ۱۵:۱۶:۰۳
اين كه ميگويند اهالي كوفه بخاطر تنها گذاشتن علي و بي وفايي با امام حسين، هميشه و تا قيامت بايد عذاب بكشند، از نظر عقلي و نقلي درست و منطقي است؟ پدران اين عذراقي ها يك غلطي كردند، چه دليلي دارد كه اينها هرروز گرفتار صدام و اشغالگران و بمبگذاران القاعده شوند؟ (265346)
 
رفیعی
۱۳۸۸-۱۰-۰۸ ۱۵:۰۶:۴۰
واقعیت این است که ما بر شانه‌ی تحولات تاریخی و اجتماعی زندگی و رفتار می کنیم . به درستی گفته اند بخشی از شخصیت ما مصنوع جامعه و تاریخ است.

بنابراین رفتار فردی و اجتماعی کنونی ما نمی‌تواند مستقل از هویت تاریخی و اجتماعی ما باشد مگر آنکه با خصوصیات اجتماعی و تاریخی خود به مبارزه برخیزیم.هم اکنون همه‌ی ما برای جامعه و تاریخ کشور خود خصوصیاتی قائلیم که برآنیم به صورت مثبت یا منفی بر ما تاثیر می‌گذارد. ضرورت تحولات اجتماعی و فرهنگی مدیریت شده و جهت دار از همین منظر است .

تحولات تاریخی به خوبی در متن تاریخ و جامعه، ذخیره میشوند و مثل سبب درسامان دهی شخصیت و رفتار ما عمل میکند به همین دلیل است که بر تاریخ و جامعه منطق و نظم حاکم است و میتوان بین پدیده ها و اتفاقات تاریخی در یک زمان طولانی رابطه سبب و مسببی برقرار نمود. اگر گفته میشود یک جامعه دارای یک خصوصیت تاریخی است یعنی آن خصوصیت از آن رخت بر نبسته است البته معنای این حرف این نیست که فرد، اسیر جامعه است بلکه افراد باید باشناخت واقعیات اجتماعی و تاریخی خود با عوامل منفی اجتماعی و تاریخی خود مبارزه کنند تحولات و انقلاب‌های فرهنگی از این دسته‌اند .

مردم کوفه و عراق در آن دوران دارای خصوصیات روشنی بودند : بی وفایی و ناپایداری در مسیر حق ، ترسو بودن از قدرت و سلطنت ، دنیا طلبی ، تغییرات لحظه ای و غیر مترقبه و ...... خصوصیاتی هستند که حادثه تلخ عاشورا را آفرید. در صورتی مردمان امروز عراق مثل آنروز عراق، با تسلط حاکمی یزید گونه مثل صدام مجازات میشوند که دارای همان خصوصیات اجتماعی به ارث رسیده از آن دوران باشند نه اینکه اگر با آن خصوصیات خدا حافظی کرده باشند باز همانگونه مجازات خواهند شد.چنان که قرآن کریم فرمود:

ان الله لا یغیروا ما بقوم الا یغیرو ما بانفسهم
« خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغیی ر نمی دهد مگر آنان خودشان را تغییر دهند.» (266436)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.