خبرگزاری مهر: حسینیه اعظم برغان بیش از ۶۰۰ سال است که شاهد عزاداری عاشقان حسین (ع) و اهل بیت عصمت و طهارت و ناله های آنان است.
این حسینیه با قدمت چند صدساله هنوز هم حال و هوای عزاداریهای ساده و خالصانه قدیم را در دل زنده می کند. حدود سه هزار عاشق در فضای حسینیه جا می شوند. مانند اغلب روستاهای ایران شمار زیادی از سکنه برغان که روستای هدف گردشگری و توریسمی است به شهرها مهاجرت کرده اند، اما اغلب در ایام محرم به عشق حسین و عزاداری در تکیه و اشک ریختن به پای تعزیه های معروف آن به روستا بازمی گردند.
در سده های گذشته در همین مکان که اکنون حسینیه واقع شده با چادرهای سیاه و تیرهای چوبی تکیه برپا می کردند و در وسط تکیه مانند امروز تعزیه اجرا می شد و البته زنها مانند اکنون از طبقه بالا نظاره گر و اشک ریز تعزیه بودند.
حسینیه اعظم برغان به دلیل فرسودگی و احتمال تخریب در سالهای اول انقلاب غیرفعال بود اما بعدها با سوله و شیشه و کاهگل به سبک سنتی ترمیم و بازسازی شد و فضایی حاصل آمد که امروز در آن تعزیه های پرشور و عزادارهای با شعور برگزار می شود.
در گذشته کمتر غریبه ای در میان جمعیت دیده می شد اما امروزه به لطف فناوری اطلاعات و راههای دسترسی علاوه بر برغانیهای مهاجر، سایر ایرانیان نیز در میان خیل عزاداران دیده می شود.
البته امروز خیل علاقه مندان آنقدر زیاد است که دیگر خانمها قادر به استفاده از پشت بام و طبقات بالا نیستندو فقط از پشت در حسینیه شنونده نواهای عزاداری یا صداهای تعزیه خوانان هستند.
در گذشته های دور از اسب در تعزیه های حسینیه اعظم برغان بهره گیری می شد اما امروزه به دلیل سنگفرش شدن کف حسینیه و ایجاد صدای نامناسب از برخورد سم اسب به سنگفرش دیگر از اسب استفاده نمی شود از سویی از تعزیه خوانان قدیمی و عاشق که بومی محل بودند، خبری نیست و مسئولان باید برای محرم گروهی را به مدت معین برای اجرای تعزیه فراخوان کنند و با آنان قرارداد مالی ببندند.
یکی از تعزیه خوانان حسینیه اعظم برغان در گفتگوی کوتاهی با مهر اظهار داشت: تغییراتی که تکنولوژی ایجاد کرده از معنویت کار اندکی کاسته است اما ما تمام تلاش خود را می کنیم و مردم نیز آنقدر عاشقند که همین را از ما می پذیرند.
وی افزود: به عنوان نمونه کم شدن اسب از تعزیه ها از معنویت کم کرده است و نیز در گذشته که بلندگو و اکو و این قبیل چیزها نبود و تعزیه خوانان صداهای رسایی داشتند معنویت بیشتری بر فضا حاکم شد.
مسئول امور مالی و عضو هیئت امنای حسینیه اعظم در گفتگو با مهر اظهار داشت: تعزیه از ۸۰ سال قبل در این مکان اجرا می شود و همواره مشتاقان زیادی داشته است.
داود کیا افزود: ملامحمد بکایی، ملاغلامحسین کیا، ملا یدالله کیا که امام خوان بود، علی رحیمی شهادت خوان، میرزا ابوالقاسم بکایی هم معمم بود و تعزیه خوان و البته از آن نسل قدیمی و بومی رحیم حق پرست که روزهای کهولت را می گذراند هنوز زنده است.
وی ادامه داد: تعزیه از اول محرم آغاز می شد و تا روز عاشورا ادامه داشت و اکنون نیز این روند هست و در این مدت تعزیه علی اکبر، علی اصغر، مسلم، حضرت عباس، حجه الوداع، قاسم، ابوالفضل و غیره اجرا می شود و یک بار نیز مختار اجرا شد.
کیا یادآور شد: امسال اولین تعزیه مربوط به موسی بن جعفر یا شاهچراغ بود بعد تعزیه های فتاح، مسلم بن عقیل، علی اکبر و حر ریاحی اجرا شدند، تعزیه حضرت عباس روز تاسوعا اجرا می شود، روز عاشورا تعزیه امام حسین (ع) و در شب شام غریبان نیز تغزیه بازار شام اجرا می شود.
وی تاکید کرد: از قزوین ، تهران و اغلب روستاهای اطراف برای دیدن تعزیه تکیه بزرگ برغان می آیند. گاهی نیز مسئولان بیننده این تعزیه هستند و اغلب برغانیها سعی می کنند در ایام محرم در اینجا حضور داشته باشند.
کیا ادامه داد: همه وسایل تعزیه را در قدیم داشتیم و میزرا ابوالقاسم خان که صدای رسایی داشت از تعزیه خوانان بود که صدای او بیرون حسینیه هم بدون بلندگو شنیده می شد. همچنین سکوی بزرگی وسط تکیه بود و مانند استادیوم خانمها دست راست و آقایان دست چپ می نشستند.
کیا تصریح کرد: حال و هوای این روزها عوض شده و ما تعزیه خوانان بومی نداریم و برای ایام خاص با گروههای اجرا قرار داد می بندیم و البته تمام هزینه های آنها توسط نذورات مردمی و کمکهای عزاداران تامین می شود.
وی تاکید کرد: امروز جوانان زیادی راغب هستند آموزش ببینند تا این کار زنده بماند و باید به گونه ای عمل کنیم که مانند گذشته در همین برغان تعزیه خوان داشته باشیم.
حاج حسین فروزنده که از قدیمیهای برغان است نیز به مهر گفت: حال و هوای قدیم چیز دیگری بود. سنگ به گریه درمی آمد از بس که تعزیه و عزاداریها روح معنوی داشتند.
وی افزود: از ۱۰ روز قبل محرم حال و هوای ده عوض می شد و همه جا و همه چیز رخت عزا برتن می کرد. اتاقهای اطراف حسینیه نیز هر کدام مال یک خانواده بود که خودشان می آمدند آنرا سیاهپوش می کردند و در آن می نشستند.
فروزنده ادامه داد: آن حال و هوا چیز دیگری بود. امروز هم بر صندلی می نشینند و از سقف پارچه ای و تیرچه ها خبری نیست.
حسینیه اعظم برغان از ۲۰ سال پیش به شکل کنونی دارای سوله شده زیرا در اثر بارش برف چادر پایین آمده و سقف شکسته بود. همچنین از ۱۲ سال قبل حسینیه صندلیهایی دارد که خیرین و عاشقان حسینی آن را تهیه کرده اند.
تکیه اعظم برغان در منطقه مزار قدیمی واقع است و دو طبقه دارد. طبقه همکف یا اول، دارای ۱۰ حجره است مخصوص عزاداران، شاهنشین (ضلع شمالی بنا نقطه مقابل در) فضای ورودی مردانه و زنانه، اتاق تعزیهخوانها، رخت کن، انبار، راهپلهها، تخت تعزیهخوانها و کف بنا. این طبقه ویژه مردان است.
طبقه دوم معجرها و راهروهایی دارد ویژه زنان. ساختمان حسینیه تیروچوبی است و دیوارها همه از خشت خام و کاهگل. سقف حسینیه از سال ۱۳۷۴ شمسی دارای یک پوشش دایمی با ستونها و خرپاهای سنگین آهنی و پیبتنی شده است اما سابقاً در ایام برگزاری تعزیه، سقف را با چادری چند تکه و بزرگ از جنس کرباس و بر روی سه تیرک، هر یک به ارتفاع ۱۵ متر میپوشاندند و با طنابهای بسیار آن را به سر تیرهای بیرون زده از سقف میبستند.
چادر را پس از دهه تعزیهخوانی جمع میکردند و در انبار میگذاشتند. درب قدیمی حسینیه در ضلع جنوبی بنا قرار دارد که عرض آن ۵/۲ متر و ارتفاعش به ۴۵/۲ متر میرسد و شامل دو لته است که هر لته از سه قسمت تشکیل شده است و توسط شاخی از چوب که بالای چارچوب در قرار دارد به دیوار تکیه داده شده است.
در بین دو لته، دماغه قرار دارد که به وسیله پنج گلمیخ که روی پولک قرار دارند به یک لته وصل شده است. روی هر لته ۱۴ گلمیخ قرار دارد. پاشنه، در پاشنه گردی که در زمین قرار دارد تعبیه شده در از پشت، دارای کلونی است (فکور، ص ۷۷) بر یک لنگهی در کوبهای حلقهای دیده میشود که حاجتمندان بر آن چنگ میزنند و نیاز خویش میطلبند.
سر در حسینیه سال ۱۳۶۷ شمسی بازسازی شده است و در کاشی آن عمر بنا تا همان تاریخ ۵۴۰ سال بیان شده است یعنی ساخت حسینیه به حدود سالهای ۸۶۰ ق (زمان فرمانروایی آخرین شاه رستمدار) نسبت داده شده و محتمل است پایهگذاری این بنا به عنوان تکیه مربوط به همان سالها باشد؛ زیرا ایجاد هر بنایی در یک مکان آن هم با این وسعت و دقت اغلب بدون سابقه و علت نیست.
در سر ستون شرقی بخش شاهنشین سال ساخت بنا ۹۳۱ ق ذکر شده است و در سر ستون غربی شاهنشین نام معمار یا بنای تکیه استاد باقر قزوینی آمده است. اما طبقه دوم حسینیه دیرتر و در زمان قاجاریه بنا شد و معمار آن استاد اسماعیل بنا بوده است.
برغانیها هر سال در این حسینیه تعزیهخوانی را برپا میکنند و در دههی اول ماه محرم، حداقل ۱۰ مجلس تعزیه می گیرند.
ناگفته نماند غیر از حسینیه اعظم در محله پایین برغان، تکیه دیگری با قدمتی بسیار وجود داشت که در سال ۱۳۷۶ تجدید بنا شد. اکنون در آن تکیه نیز تعزیهخوانی میشود. در سالهای گذشته تعزیهخوانها، اغلب محلی بودند و شهرتی بسیار در این هنر آیینی داشتند چنان که در تهران نیز شناخته شده بودند. پیران و بزرگانی محلی میگویند در عهد قاجاریه برخی تعزیهخوانهای برغانی دهه اول را در تهران (تکیه دولت) تعزیه میخواندند و دهه دوم را در برغان. نسخههای موجود محلی نیز با نسخ تهران یکی و مطابق است.
در کنار هر دو حسینیه مسجدی نیز هست. در کنار مسجدها در قرن سیزدهم قمری حوزه دینی و مکتبخانه وجود داشت حتی دکانهای ورّاقی و نسخهنویسی از کتابها دایر بود.
از برغان علمای بزرگی برخاسته که در تهران، قزوین، اصفهان، کربلا و ... شهرتی بسیار داشتند. از علمای قرن دوازدهم قمری ملامحمد ملائکه (متوفی ۱۲۰۰ق) بوده که اکنون آرامگاه وی در برغان است.
در قرن سیزدهم سه فرزند ملائکه، عالمانی خوشنام و نامدار، گاه در برغان حضور مییافتند و مجالس درس و بحث و منبر دایر میکردند. یکی ملامحمدتقی برغانی (شهید ثالث) که مدفنش در قزوین است، دیگری ملامحمدصالح برغانی (مفسر کبیر قرآن) و سومی ملامحمدعلی برغانی، هر دو مدفون در کربلا.
ابوطاهر تنکابنی دربارهی ملامحمدتقی برغانی (شهید ثالث) مینویسد: «شهید ثالث تشبیه و تعزیه را از مخترعات صفویه میدانست و از مجالس آن منع مینمود تا آن که در شبی از شبهای قدر خواب میدید که پیامبر(ص) خطاب به شهید میفرماید که آخوند غنا در مراثی فرزندم حسین منع مکن به هر نحو که میخواهند بخوانند، پس از آن شهید ثالث تعزیه و تشبیه را تجویز مینمود و خود هم در مجالس تعزیه مینشست.
کبری راسخی ماسوله