روزنامه ایران در گزارشی نوشت: از بین تمام انرژی درمانگران، معروفترینشان که توانست توجهها را به خود جلب کند، درسال 1376 برای نخستین بار با شکایت دانشگاه علوم پزشکی، به دادگاه انقلاب اسلامی تهران فراخوانده شد. جرماش این بود که از طریق انرژی درمانی و بدون داشتن صلاحیت پزشکی به درمان بیماران میپردازد.
در ادامه این گزارش در روزنامه ایران به قلم مریم طالشی می خوانیم: انرژی درمانگران کلاهبرداری که به دلیل تعقیب قضایی نمیتوانند در داخل کشور فعالیت کنند، در کشورهای همسایه کسب و کار سودآور را ادامه میدهند و با تبلیغات ماهوارهای مشتریان را جلب میکنند. مشتریان همان بیمارانی هستند که امیدشان را برای درمان از دست دادهاند.
در داخل کشور هنوز هم عدهای با ادعای انرژی درمانی به صورت زیرزمینی مشغول کارند. این، نکتهای است که مسئولان وزارت بهداشت آن را عنوان میکنند و تأکید دارند مردم فریب چنین افرادی را نخورند. طبق گفته دکتر محمود خدادوست، معاون طب سنتی وزارت بهداشت، انرژی درمانی هیچ مجوزی برای فعالیت در کشور ندارد.
زن گریه میکند و دستاش را به نشانه ارادت روی سینهاش میگذارد. زنی دیگر خم میشود تا دست استاد را ببوسد؛ همان مردی که میکروفون به دست بین جمعیت راه میرود و آوازی را زمزمه میکند. کنارش خانم نسبتاً مسنی به زور قدم برمیدارد. دو نفر از طرفین دستهایش را گرفتهاند تا تعادلاش حفظ شود. خانم مسن هر از گاهی با صدای بلند میگوید: «من روی ویلچیر بودم. نمیتونستم راه برم.» آثار رضایت در چهره مرد دیده میشود؛ همان که حاضران برای بوسیدن دست و پایاش از هم سبقت میگیرند.
حاضران بیشترشان مسن هستند. بعضیها هم جوان و حتی نوجوان؛ مثل دختر 14، 15 سالهای که او هم با کمک دو سه نفر به سختی چند قدم برمیدارد و دوربین روی پاهایش زوم میشود. حس خاصی در پاها مشاهده نمیشود. تنها نشان از حرکت، همان قدمهای اجباری است که به مدد کمک دهندهها برمیدارد. نمایشی بیکم و کاست برای آنهایی که بیماری مستأصلشان کرده؛ همانهایی که حاضرند هرکاری بکنند تا درد کهنه التیام پیدا کند.
برای دیدار با «انرژی درمانگر» معروف باید به استانبول سفر کنید. در همان کانال ماهوارهای که برنامه را پخش میکند و صاحبش همان انرژی درمانگر است، محل برگزاری جلسات انرژی درمانی مرتب اعلام و تأکید میشود که هزینه سفر و اقامت به عهده خود بیمار است. این، به اضافه هزینه شرکت در جلسات است که آن هم از طریق شبکه اعلام میشود. برای سه جلسه، 900 هزار تومان و 6 جلسه، یک میلیون و 800 هزار تومان. تجارتی خوب با ناامیدی مردم از بهبود وضع جسمیشان.
انرژی درمانگر را خیلیها میشناسند. نامش اواسط دهه 80 بود که مطرح شد. فردی که ادعا داشت قادر است تمام بیماریها به غیر از بیماریهای مادرزادی را درمان کند. او حتی مدعی شده بود میتواند با انرژی درمانی، بیماران سرطانی و فلج مغزی را بهبود بخشد. ادعاهای او در کنار تبلیغات گستردهای که آغاز کرد، سبب شد عدهای با خیال اینکه بیماریشان به این ترتیب درمان میشوند، به سمت او گرایش پیدا کنند.
شاید مواجهه با همین اقبال از سوی گروهی از مردم بود که سبب شد این فرد در سال 88 آمادگی خودش را بهعنوان کاندیدای اصولگرا برای ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری هم اعلام کند. افرادی که جذب شیوههای اینچنینی برای درمان میشوند، تعدادشان کم نیست. روشهای درمان نیز کم و بیش مثل هم است. کافی است بیماران در ساعت مشخصی از روز تمرکز کنند تا مثلاً مشکلاتشان به کل رفع و رجوع شود.
درمانگرها معمولاً توصیههای مشابهی دارند: «طرف باید دیدش باز باشد و گارد نگیرد. تفکرش هم نسبت به این شیوه درمان مثبت باشد و تلهپاتیها و کارهایی که به او گفته میشود انجام دهد.» با این احوال معلوم است که بیمار، تمام تواناش را اعم از جسمی و مالی به کار میگیرد تا به آنچه درمانگرش میگوید، عمل کند.
از بین تمام انرژی درمانگران، معروفترینشان که توانست توجهها را به خود جلب کند، درسال 1376 برای نخستین بار با شکایت دانشگاه علوم پزشکی، به دادگاه انقلاب اسلامی تهران فراخوانده شد. جرماش این بود که از طریق انرژی درمانی و بدون داشتن صلاحیت پزشکی به درمان بیماران میپردازد. این اتهام در مورد دیگر درمانگران هم مطرح بود. همانهایی که با شکایت بیماران به دادگاه فراخوانده میشدند. دادگاه انقلاب، پس از چند جلسه، به برائت او رأی داد اما در دی ماه 1382، او دوباره با شکایت 25 بیمار در مشهد، تحت تعقیبِ قضایی قرار گرفت.
بیماران مدعی بودند با وجود پرداخت حق ویزیتهای کلان، بیماری آنها بهبود نیافته است با این حال در سال 1384 او دوباره تبرئه شد و تا سال 1386، از فعالیتاش جلوگیری نشد. این درحالی بود که سال 1385 نیز تعدادی از بیماران از انرژی درمانگر معروف شکایت کرده و مدعی شده بودند مبالغ زیادی را بابت درمان به او پرداخت کرده و نتیجهای هم نگرفتهاند.
سال 1390 ریاست نظام پزشکی با اشاره به این فرد که نمونه بارزی از درمانگران به این شیوه بود، از سیستم قضایی کشور خواست با افراد غیر متخصص که در امور پزشکی دخالت میکنند مسامحه نکند و اشد مجازات قانونی را برای آنان در نظر گیرد. در همان زمان وی با اتهام کلاهبرداری و جعل مدارک پزشکی مواجه بود اما همچنان حکمی برای او صادر نشده بود.
در نهایت فروردین سال 1392 دادستان تهران از بازگشایی مجدد پرونده طی دو سال گذشته و محکومیت 33 ماهه و جزای نقدی برای مدعی انرژی درمانی با پرونده 10 ساله خبر داد. محاکمه مجدد برگزار و متهم محکوم شناخته شد. کلاهبرداری و جعل مدارک پزشکی، اتهام کمی نیست. با این حال این فرد که در حال حاضر نمیتواند در داخل کشور فعالیت کند، در کشورهای همسایه کسب و کار سودآورش را ادامه میدهد و با تبلیغات ماهوارهای و همچنین بازاریابی مشتریان را جلب میکند. مشتریان همان بیمارانی هستند که امیدشان را از دست دادهاند و حتی اگر کورسوی امیدی برای درمانشان باشد، حاضرند بهایاش را پرداخت کنند.
پروانه یکی از آنهاست؛ دختری جوان با بیماری لاعلاج. سال 82 از طریق رسانهها با انرژی درمانگر آشنا میشود به امید درمان سراغ انرژی درمانی میرود. هزینه جلسات را میپردازد و بعد از اینکه هیچ بهبودی در وضعیتاش حاصل نمیشود، امید خود را به کلی از دست میدهد و روحیهاش از قبل هم خرابتر میشود. فرخنده، زن میانسالی که با تیک سر و گردن به او مراجعه کرده بود هم بیهیچ بهبود و تغییری در وضعیت بیماری، تنها هزینهای گزاف به خانواده تحمیل میکند و سرخورده و دل شکسته دنبال شکایت از درمانگر میرود. امثال آنها البته کم نیستند. زخم خوردگانی که دردهایشان، راه را برای سوءاستفاده از آنها باز کرده است.
مدعیان انرژی درمانی و محکومان دادگاههای ایران، بعد از گذشت چند سال و احتمالاً با تصور اینکه آبها از آسیاب افتاده و شاید در شرایط فعلی، زمان خوبی برای شروع دوباره فعالیتهایشان باشد، کشورهای همسایه را مکان مناسبی برای ادامه فعالیتهای خود تشخیص دادهاند. در این میان ترکیه مقصد مناسبتری است. ویزا نمیخواهد، با توجه به ناآرامیهای اخیر این کشور، مقصد ارزانی است و نزدیک ایران هم هست.
اما در داخل کشور نیز عدهای با همین ادعا به صورت زیرزمینی مشغول به کارند. این، نکتهای است که مسئولان در وزارت بهداشت آن را عنوان میکنند و تأکید دارند مردم فریب چنین افرادی را نخورند. طبق گفته دکتر محمود خدادوست، معاون طب سنتی وزارت بهداشت، انرژی درمانی هیچ مجوزی برای فعالیت در کشور ندارد. معنیاش این است که وزارت بهداشت بهعنوان بالاترین مرجع پزشکی کشور، چنین روشی را برای درمان مورد قبول نمیداند.
اگر خیال میکنید با وجود محکومیت فرد و هشدارهایی که در مورد سوءاستفاده از بیماران داده شده، کسی به تبلیغات درمانگران جعلی توجه نمیکند، اشتباه میکنید. نمونهاش خانم م 52 ساله که با شمارهای که در آگهی درج شده، تماس گرفته و برای شرکت در جلسه جا رزرو کرده و خیلی هم امیدوار است. میگوید همه راهها را رفته و هیچ نتیجهای نگرفته و این، آخرین راه است. دریچهای از دروغ که به روی بیماران ناامید و مستأصل باز شده است.