شب عيد غدير از يك نظر شبيه ليله القدر است. گاهي انسان به يكديگر تبريك مي گويد، يك شيريني توزيع مي كند؛ گاهي هم ممكن است چند ركعت نمازي كه در كتاب هاي دعا نوشته است، بخواند؛ اينها بهره ضعيفي از عيد ولايت است. اگرمقداري جلوتر رفتيم، مي بينيم راه بازتر است كه ما شب عيد غدير را شبيه ليله القدر بدانيم.
تجلّي همتائي قرآن و عترت (ع) در حديث ثقلين
توضيح مطلب اين است كه: در جريان غدير وجود مبارك رسول گرامي (ص) بعد از نصب وجود مبارك حضرت امير (ع) اين حديث معروف ثقلين را خواندند. اين حديث را مكرر حضرت به اطلاع عموم مسلمانها رساندند كه: انّي تارکم فيكم الثّقلين كتاب الله و عترتي.
بعد هم فرمود: اينها همتا وكفو همند. اگر خداي سبحان لم يكن له كفواً احد(1)است، اما كلام او بدون كفو نيست، چه اينكه وليّ او هم بدون كفو نيست. خدا حتماً بي همتاست؛ كتاب او حتماً با همتاست، وليّ او حتماً با همتاست. همتاي قرآن كريم، عترت طاهرين است. فرمود: اين دو ثقل از هم جدا نيستند و جدا نمي شوند. چه عدّه اي بگويند : حسبنا كتاب الله(2)، چه عدّه اي نگويند؛در هر حال اينها با همند. هم قرآن، جامعه را به عترت دعوت مي كند، و هم عترت،مبيّنان و مفسّران و حاميان و مدافعان و مجريان حدود قرآن كريمند. نه آنها از قرآن جدايند، نه قرآن از آنها جدا؛ انّي تارکم فيكم الثّقلين كتاب الله و عترتي لن يفتر قا حتّي ير دا عليّ الحوض (3)، اين اصل اوّل.
ابلاغ ولايت علي (ع) به عنوان همتاي قرآن و خلاصه عترت طاهرين (ع) در حادثه غدير
اگر عترت،همتاي قرآن است، و اگر طليعه عترت در غدير پايه گذاري مي شود، و اگر علي (ع) اوّلين عنصر طيّب و طاهر عترت است؛ و اگر اين 13 معصوم را بخواهيد خلاصه كنيد، يك جا به نام علي بن أبيطالب ظهور مي كند؛ درباره اين علي نيز وارد شده است:
يا أيّها الرّسول بلّغ ما انز ل اليك (4). آنچه درباره ولايت و خلافت و امامت و همتائي علي با قرآن صادر شده است را به مردم ابلاغ بكن. اين مي شود اصل دوّم.
در موردعموم منزله؛ شما مي بينيد در فقه وقتي گفتند: رضاع، كار نسب را مي كند؛ يك فقيه از عموم منزله بهره هاي فراواني مي برد. يك متكلّم، يك مفسّر، يك حكيم مجاز است كه از اين عموم منزله مطالب زيادي استفاده كند. آن عموم منزله فقهي به عهده فقيه است؛ اين عموم منزله به عهده متكلّم، حكيم و مفسّر.
اگر عترت، به منزله قرآن است، و اگر در غدير،جريان ولايت عترت نازل مي شود؛ و اگر شبي كه قرآن نازل مي شود، ليله القدر است و خير من ألف شهر(5)؛ چرا شب و روزي كه ولايت و آيه بلّغ ما انز ل اليك نازل مي شود؛ ليله قدر نباشد، روز قدر نباشد، خیر من ألف شهر نباشد ؟!
اندك بودن متاع دنيا و خير كثير
كلّ دنيا يك متاع اندك است ! آنكه دنيا را آفريد، نگفت: زمين يك چيز كوچكي است؛ نگفت: اين 7 طبقه آسمان كم است ! كلّ مجموعه دنيا را فرمود: قل متاع الدّنيا قليل (6). امّا معارف الهي، فقه الهي، تفقّه در دين، قرآن ياد گرفتن؛ اينها ( حكمت ) است. و من يؤت الحكمه فقد اوتي خيراً كثيراً (7). اين خداست كه كلّ دنيا را متاع اندك مي داند، و معارف الهي را « خير كثير » ! آن بزرگواران كه از خير كثير بهره بردند، مي گويند: اينها كه دنيا زده اند؛
چو آن كرمي كه در گندم نهان است
زمين و آسمان او همان است
اين گندم هائي كه گاهي در انبار يا غير انبار درآنها كرم مي افتد را ديده ايد؛ خود گندم مگر قطرش چقدر است ! صدر و ذيلش چقدر است ؟! خيلي باشد، 1 سانت؛ هرگز 1 سانت نمي شود. اين كرم كوچكي كه در درون اين گندم رشد كرده؛ يك آسماني دارد، يك زميني دارد كه زمين و آسمان او را خود آن دانه گندم تشكيل مي دهد. آن سقف زبرينش مي شود آسمان او، آن زيرينش مي شود زمين او؛
چه آن كرمي كه در گندم نهان است
زمين و آسمان او همان است
امّا وقتي كه به معارف الهي مي رسيد، مي بينيد رواياتي كه مربوط به بهشت است، مي فرمايد: اگر تمام مردم دنيا، نه مردم يك عصر ! مهمان يك انسان بهشتي بشوند، جا دارد. خانه يك بهشتي در بهشت آنقدر وسيع است كه اگر اهل الدّنيا مهمان او بشوند، مي تواند پذيرائي كند؛ يك چنين عالمي است. آنهائي كه نسبت به آن جهان، يك رائحه اي را استشمام كردند؛ اين شعرها را مي گويند، اين نثر و نظم را دارند: كه كلّ دنيا مثل يك حبّه گندم است، انسان دنيا زده درون اين حبّه گندم،آسمان و زمينش همين است !
باور كردن شباهت عيد غدير با شب قدر
پس ما چند جور مي توانيم از ليله غدير، از يوم غدير استفاده كنيم. يكي اينكه در مصافحات بگوئيم: الحمد للّه الّذ ي جعلنا من المتمسّكين بو لايه علي بن أبيطالب (8). اين جزء سنن ماست، دستورات ماست؛ بايد بگوئيم، مي گوئيم، ثواب هم مي بريم. تبريك هم مي گوئيم، احياناً اين چند ركعت نمازي هم كه گفتند، مي خوانيم؛ احياناً آن دعاي بعد از نماز هم مي خوانيم؛ امّا اينها ذرّه اي از ذرّات غدير است !! ما اگر بتوانيم يوم غدير را، ليله غدير را باور كنيم كه به منزله ليله القدر است؛ آنوقت چقدر از ولايت استفاده مي كنيم ؟ به چه دليل كمتر از ليله القدر باشد ؟! مگر نفرمود: اينها همتاي همند ؟ مگر نفرمود: اينها هرگز از هم جدا نيستند؟
عدم هيچ گونه تعارض ميان قرآن كريم و عترت طاهرين (ع)
اگر قرآن يك حقيقتي داشته باشد كه عترت طاهرين (معاذ الله) فاقد آن حقيقت باشند؛ فافترقا ! چه اينكه اگر عترت طاهرين يك مطلبي داشته باشند كه قرآن نداشته باشد، (معاذ الله) فافترقا ! اين اوّلين طليعه افتراق است. هر حقيقتي كه در قرآن است، اينها دارا هستند؛ هر چه را اينها دارا هستند، از قرآن گرفتند. اگر قرآن بخواهد به صورت يك انسان در بيايد، مي شود علي و اولاد علي. اگر علي و اولاد علي (عليهم السّلام) بخواهند به صورت يك كتاب تدويني ترسيم بشوند، مي شوند قرآن. كه فرمود: أنا كتاب الله النّاطق (9).
اگر اينچنين است؛ آنوقت اگر انّا انزلناه في ليله القدر(10) ما را به اهميّت شب نزول آگاه مي كند،چرا بلّغ ما انز ل اليك من ربّك ما را به اهميّت شب غدير و روز غدير آگاه نكند ؟! پس ما اين راه را هم داريم، اين راه هم جلوي ما باز است.
سخنراني آيت الله جوادي آملي (مدظلّه العالي) به مناسبت عيد سعيد غدير خم در مراسم عمامه گذاري جمعي از طلاب ـ قم ؛ 1383.11.8
(1) اخلاص / 4 (2) بحار الأنوار / 22 / 473
(3) بحار الأنوار / 37 / 137 / باب 52 ـأخبار الغدير ... ؛ با تلخيص
(4) مائده / 67 (5) قدر / 3 (6) نساء / 77 (7) بقره / 269
(8) اقبال الأعمال / 464 (9) وسائل الشيعه / 27 / 34 (10) قدر / 1