کد مطلب: 492740
مهمترین چالشهای مؤثر در کاهش روابط ایران و تاجیکستان
فرزاد رمضانی بونش، 26 تیر 96
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۶ تير ۱۳۹۶ ساعت ۰۸:۲۰
با اعلام موجودیت تاجیکستان بهعنوان کشور نوظهور پارسیزبان در آسیای مرکزی ایران بهعنوان نخستین کشور در شناسایی این کشور و گشودن سفارت در شهر دوشنبه در سال 1370 همت گماشت و در کنار آن نیز نقش ایران در خلال سالها برای پایان دادن به درگیریهای داخلی و ایفای نقش مهم در انعقاد قرارداد صلح و آشتی ملی در این کشور موجب شد که تاجیکستان نیز ایران را بهعنوان کشوری دوست، برادر و همزبان باقابلیت همبستگی سیاسی قلمداد کند. اما بااینحال در دو سال گذشته روند روابط ایران و تاجیکستان شیب کندی داشته است.
نوشتار زیر به بررسی مهمترین چالشهای مؤثر در کاهش روابط ایران و تاجیکستان توجه کرده است.
نگاهها و خواستههای گوناگون از روابط و چالش نگاه به نهضت اسلامی: حزب نهضت اسلامی تاجیکستان بهعنوان تنها حزب اسلامی قانونی ثبتشده در آسیای میانه در سال 1991 میلادی بنیان شد و در انتخابات اسفند 93 عملاً نتوانست حدنصاب ورود به مجلس را به دست آورد. سپس در پس رخدادها و اتهامهایی فعالیت این حزب از سوی دولت ممنوع شد. درحالیکه حزب معتقد است روند پیوستن نهضتیها به گروههای تکفیری چندان قابل دید نیست و سرکوب شدن صف ناامید گشتگان در جامعه بسیاریها را بهطرف تکفیریها میکشاند و بنا به گفته رهبر آن حزب تحت هیچ شرایطی رو به رویکردهای مسلحانه نخواهد آورد. اما نگاه دوشنبه به این مسئله متفاوت است. در این میان حضور محیالدین کبیری در تهران موجب برداشت نادرست رسانههای تاجیکی در چرایی ملاقات کبیری با رهبری ایران، و اعتراض وزارت خارجه تاجیکستان و کمیته امور مذهبی این کشور شد و موجی از انتقاد و حملات رسانههای تاجیکستان نسبت به چرایی دعوت از کبیری به تهران به راه انداخت و با احضار سفیر ایران در تاجیکستان، واکنش رئیس شورای علمای مرکز اسلامی تاجیکستان انتقادها از رویکردهای جمهوری اسلامی ایران نسبت به حزب نهضت اسلامی (خائنان ملت تاجیک) را افزون کرد.
این رویکرد سرآغازی برای چالشهای گسترده در روابط دوسویه شد. در این میان رویکرد تهران در مقابل خواستههای نهضت اسلامی و دولت دوشنبه موجب شد از یکسو روند آرام و تدریجی جلوگیری از فعالیتهای ایران در جمهوری تاجیکستان در دو سال گذشته و کاهش یا توقف فعالیت دهها مرکز خیریه و سازمان و گروه وابسته به جمهوری اسلامی وجود داشته باشد. این در شرایطی است که به نظر میرسد برخی در دوشنبه بر این نظرند که بسیاری از سازمانهای خیریه و گروههای فرهنگی ایرانی در خارج از کشور پوششی برای فعالیتهای غیرقانونی و همسو با نهضت اسلامی بوده و تهدید و هراسهای امنیتی تلقی میشود. در مقابل در بعد دیگری درحالیکه نهضت اسلامی معتقد است جریان فکری سیاسی-مذهبی معتدل است و سخن حکومت تاجیکستان دربارهٔ افراطی بودن حزب نهضت اسلامی تاجیکستان نادرست است. در همین روند آنها معتقدند که سازمانهای بینالمللی حقوق بشر و ازجمله اتحادیهٔ اروپا، سازمان عفو بینالملل، گزارشگران بخش حقوق بشر سازمان ملل متحد نیز این امر را نمیپذیرد. در همین راستا نهضت معتقد است کشورها و سازمانهای تأثیرگذار جهانی در برابر شکست سازشنامهٔ صلح تاجیکان و کشورهای کفیل این صلح به عهد و پیمان و قول خود چون ایران وفا نکردند و به کلام برخی از هواداران آن به نهضت و پیمان صلح تاجیکان خیانت کردند.
درواقع چالش نگاههای مختلف به نهضت اسلامی در شرایطی است که درگذشته نیز تفاوت دیدگاه مقامات دو کشور در سازماندهی به روابط مشترک و تمایل مقامات تاجیک بر توسعه روابط سیاسی و اقتصادی با محوریت پیوندهای زبانی و تاریخی با ایران و در مقابل اولویت نگرش مذهبی در زاویه دید مقامات ایرانی در ساماندهی روابط با تاجیکستان روابط تهران و دوشنبه را با چالشهایی مواجه کرده است. در این شرایط باید توجه داشت که برای حل این چالش و نگاهها و خواستههای گوناگون از روابط باید فرمولهایی را به کار بست و بیش از توجه به دامنه تفاوتهای و چالشهای موجود به حل آن اقدام کرد. دراینبین تهران و دوشنبه میتوانند به رایزنی بیشتر و شناخت دقیقتر از مواضع مسالمتجویانه تهران و غیردخالت آمیز (وجهه مذهبی نظام جمهوری اسلامی ایران و طرح ادعایی که ایران قصد اعمالنفوذ و روی کار آمدن دولتهای اسلامی را دارد.) بر نقش پیشین و مهم ایران در روند صلح تاجیکان توجه و اکنون نیز از این پتانسیل در جهت حل چالش دوشنبه- نهضت و دوشنبه- تهران گام بردارند.
روابط اقتصادی کم: تاجیکستان از فقیرترین کشورهای آسیای میانه و از ثروتهای منابع هیدروکربنی بهرهای نبرده است. دراینبین هرچند عدم سهم مناسب تجاری در اقتصاد تاجیکستان بهمنزله نبود روابط سیاسی دو کشور نیست، اما حضور کمرنگ اقتصادی ایران در بازار تاجیکستان و افول آن بر کاهش روابط تأثیرگذار بوده است. در همین راستا در سال 2013 ایران از جمع شرکای اصلی تجاری تاجیکستان یعنی روسیه، قزاقستان، چین و ترکیه حذف و به شرکای رده دوم تنزل یافت. بهعلاوه تبادل کالا بین دو کشور از 292 میلیون دلار در سال 2013 به 114 میلیون در سال 2016 رسید. در این حال در دو سال گذشته بعد دیپلماتیک سردی موجود در روابط تهران و دوشنبه تحت بر کمیت و کیفیت روابط اقتصادی در ابعاد اقتصادی چون اعمال سختگیریهای بیشتر برای رفتوآمد و فعالیت بازرگانان و شهروندان ایرانی در تاجیکستان، ورود مواد غذایی و کالا از ایران، امکان دریافت آسان گذرنامه برای ایرانیان را تحت تأثیر قرارداد. این امر بهگونهای شد که در سال 2017 ایران عملاً سرمایهگذاری در اقتصاد تاجیکستان را قطع کرد.
آنچه مشخص است در دو سال گذشته پرونده فساد مالی بابک زنجانی و ارتباطات مالی و اقتصادی وی با تاجیکستان، خودداری تاجیکستان از عمل به تعهدات مالی خود در پروژه سد و نیروگاه سنگ توده، چالشهای بدهیهای دو طرف به یکدیگر در حوزه تکمیل زیرساختهای اقتصادی تاجیکستان، بهعلاوه گزینه اقتصادی مهم عربستان به جای ایران عملاً دامنه روابط اقتصادی دو کشور را پایین آورده است. در این میان نگاههای بدبینانه، تردیدها و گمانهزنی دولت تاجیکستان نسبت به شرکتهای خصوصی و کالاهای ایرانی نیز همچنان وجود دارد. در این شرایط باید با بررسی و آسیبشناسی حضور اقتصادی ایران در این کشور در جستجوی راهکارهایی نوین برای افزایش همکاریهای اقتصادی و خروج از سردی روابط شد.
رقابتهای ژئوپلیتیک و بازی بازیگران خارجی مؤثر در کاهش روابط از سوی دوشنبه: در دو سال گذشته جمهوری تاجیکستان در عرصه بینالمللی، کوششهایی را با اعلام سیاست درهای باز برای معرفی تاجیکستان در جهان و جلب سرمایه خارجی برای بازسازی کشور آغاز نموده و روابط چندین جانبه ای را در بخشهای مختلف با سازمانهای اقتصادی و نهادهای مالی بینالمللی، مانند سازمان همکاری اقتصادی (اکو)، اتحادیه اقتصادی اوراسیا، بانک جهانی، بانک اروپایی تجدید و توسعه، بانک توسعه آسیایی، بانک توسعه اسلامی، بانک توسعه اوراسیا و بانک تازه بنیان آسیایی سرمایهگذاری زیرساختی و.. بیشتر کرده است. همین امر در کنار کاهش دامنه تنش این کشور با ازبکستان بهعنوان همسایه چالش زا دامنه نیاز این کشور به ایران را کمتر کرده است.
دراینبین از یکسو حساسیت قدرتهای منطقهای و فرا منطقهای نسبت به توسعه روابط ایران و تاجیکستان بهگونهای است که دیدگاه مثبتی نسبت به افزایش فعالیت ایران در تاجیکستان وجود نداشته است. همین دامنه نفوذ بازیگران مختلف را بیشتر کرده و فضای و روند کلی روابط ایران و تاجیکستان را عملاً در حالتی از سردی رو به افزایش قرارداده است. چنانچه در اجلاس امسال سازمان همکاری شانگهای، مخالفت دوشنبه با عضویت ایران سبب شد این موضوع در دستور کار اجلاس قرار نگیرد. درواقع علیرغم اظهارات تکراری مقامات ارشد روسیه و اخیراً چین در حمایت از عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای، مخالفت تاجیکستان با پذیرش رسمی ایران و بلاتکلیف باقی گذاشتن موضوع عضویت ایران با بازیگری تاجیکستان در شرایطی شد که درگذشته تاجیکستان جدیترین پشتیبان عضویت ایران در شانگهای به شمار میرفت.
در بعد دیگری سردی موجود در روابط تهران و دوشنبه موجب جهت گیریهای جدیدی و پیدایش شریکانی نوین بین رقبای منطقهای ایران شده است. در همین راستا با کاهش سطح روابط تهران و دوشنبه، عربستان سعودی روند توسعه روابط با تاجیکستان را آغاز کرده و سعودیها کوشش میکنند که با وعده کمکی چون 108 میلیون دلاری به مقامات تاجیک با حداکثر بهرهبرداری از در روابط ایران و تاجیکستان روند یارگیری کامل روابط تهران و دوشنبه را در حوزههای امنیتی و ژئوپلتیکی چون ائتلاف ناتوی اسلامی و ... را فراهم کنند. چنانچه عربستان با رویکردهایی چون بنیان کمیته مشترک دوستی پارلمانی تاجیکستان و عربستان، همکاریهای گسترده در زمینههای اقتصادی، تجاری، سرمایهگذاری، فنی، علمی و فرهنگی، توجه به حوزههای مشترک مسائل منطقهای و جهانی مانند تروریسم بینالملل، جذب شرکتهای بزرگ عربستان برای اجرای پروژههای انرژی تاجیکستان، از کمرنگی روابط تهران و دوشنبه بیشترین استفاده را کرده است.
عدم بهره گیری مناسب از پتانسیلهای و پیوندهای فرهنگی و تمدنی از سوی تهران: از یکسو در رویکرد منطقهای ایران، سیاست خارجی ایران در منطقه آسیای مرکزی هیچگاه از وزن و جایگاه لازم در سیاست خارجی ایران برخوردار نبوده و در رویکردهای کلان ایران به آسیای مرکزی نگاه به حوزه نفوذ روسیه (در اثر روابط چالشی ایران با غرب) با ملاحظاتی به نفع مسکو همراه بوده است. در بعد دیگری عدم بهره گیری مناسب از پتانسیلهای و پیوندهای فرهنگی و تمدنی از سوی تهران در کنار نداشتن هدفگذاری و برنامهریزی دقیق برای تحقق اهداف درگذشته سبب شده تا ایدههای چون بنیان اتحادیه کشورهای فارسی زبان، بنیان رادیو تلویزیون مشترک به دلیل اختلاف نظرهای سیاسی و فرهنگی ناکام گردد.
اکنون نیز همچنان نیز چالشهایی چون چندگانگی نهادهای تصمیمساز و اجرایی ایرانی، نبود همگرایی و هماهنگی مناسب بین نهادهای دیپلماتیک و فرهنگی در ایران، چگونگی حمایت از جریانهای اسلام گرایی آسیای یا جریان سکولار و جلوگیری از قدرت گیری و نفوذ جریاناتی مانند داعش، نداشتن مرز مشترک گاه آغازگر ابهامات و مشکلاتی در روابط بوده است.
* پژوهشگر مسائل منطقهای
کلمات کلیدی : ایران، تاجیکستان، فرزاد رمضانی بونش، آسیای مرکزی، حزب نهضت اسلامی تاجیکستان
دوستی ایران و تاجیکستان و مراودات تجاری فی مانین فرصتی بود که سوخت واز بین رفت امکان دوستی بین دو ملت و دولت بدون اخترام متقابل به یکذیگر ممکن نیست و این چیزی است که ما آنرا مراعات نکرده و نخواهیم کرد. (4478521) (alef-3)