توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 227203
نه دلواپسیم، نه راحت خیال
بخش تعاملی الف - حسین خسروی پتکانی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : سه شنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۰۷:۱۷
این روزها باز شاهد تولد موسمی واژگانی جدید در گفتمان متقابلانه و جبهه ای جامعه سیاسی کشور هستیم که هر از چند گاهی با توجه به شرایط سلیقه ای و دعواهای سیاسی روز ظهور و بروز می کنند.

این واژگان و مولودهای ناخواسته که ناگزیر به تبع برخوردها و اصطکاک های بازیگران صحنه ی پوشیده ی سیاست، بصورت فصلی و مقطعی و زودرس پا به عرصه ی وجود می گذارند،حاصل زایش پولتیک های شکم گنده و بد قواره ای هستند که خواه ناخواه زندگی شهروندان یک اجتماع را در بطن خود فرا گرفته اند.و هیچ راه رهایی از آن نیست. شهروندانی که بند نافشان به چنین دنیای پیچیده و قابل تغییرات زود هنگامی وصل شده است،

هر روزه شاهد پدیداری مفهوم و واژه ای جدید در عرصه ی حیات اجتماعی خود هستند، که چند صباحی به بهانه های مختلفی آن ها را به خود مشغول داشته تا روزی دگر و دوری دیگر.

یکی از این واژگان که در این روزها نقل محافل است،واژه ی کم رنگ و کم پیدای تا الان در این میدان، یعنی دلواپس و دلواپسی است،که تازه علم شده و قد برافراشته است.

واژه ای که از دید روانشناسانه، بایسته و لازمه ی زندگی روزمره یک انسان است، اما در مقیاسی متعادل که معمولأ به آن دغدغه می گویند، نه در حد و اندازه ای که چنان برجسته شده و تبدیل به یک هیجانی آنی شود که خیلی زود فروکش کند و از بین برود.

گروهی فرموده اند دلواپسیم. باید گفت: دلواپسی خوب است، ولی نه به این حد و اندازه! دلواپسی خوب است به شرط آنکه دغدغه همیشگی باشد و به اندازه ی متعادلش که عرض شود.

گروهی دیگر عرضه داشتند دلواپس نیستیم، خیالمان راحت است! باید گفت: خیالتان هم آنچنان که می پندارید راحت نباشد! راحتی خوب است، ولی نه به اندازه ای که بعدأ قرار باشد به ناراحتی بینجامد. چون تجربه ثابت کرده است راحتی بیش از حد ناراحتی می آورد.

به راستی که چرا دلواپسی ها و راحت خیالی های ما آنگونه نیست که باید باشد؟ بصورت آنی و فورانی و مقطعی به خاطر مسائلی، منافعی، سلیقه ای، چه می دانم...

هیجانی می شویم و نامش را دلواپسی می گذاریم. دلواپس معمولأ نیاز به آرامش دارد. و باید کسانی باشند که او را آرام کنند. محیط و فضای پیرامونش را از هیجانات و احساسات و عوامل کاذب خلوت کنند، نه آنکه در حرارت اندک و خفته ی درونش بدمند تا شعله ورتر شود.

دلواپس معمولأ باید سعی کند به انحاء مختلف عوامل دلواپسی خود را با حفظ آرامش بر طرف کند. حتی المقدور سعی نماید از القاء آن به اطرافیان جلوگیری کند. و گرنه وقتی قرار است همه دلواپس شوند پس آرامش چه می شود و چه کسی باقی می ماند تا آنها را از دلواپسی برهاند.

علی ایحال حرف دلواپسی و راحت خیالی پیش آمد، چند نکته به ذهن متبادر شد که تمنایی از مسئولین عزیز بنماییم.

دلواپسان عزیز
چرا اینقدر بی تابی؟

آیا دولتی را که مردم به آن اعتماده کرده و انتخاب نموده اند. و رهبری با صلابت و آرامش مثل کوه در رأس آن قرار دارد و هیچ دلواپسی فعلأ در این رابطه ابراز نکرده و اشارتی نداشته، چه بسا که به انحایی تأیید هم نموده است، اینهمه یکه تازی دیگر رو به چه سو و چه حاجتی دارد؟

آیا در مقطع کنونی با اینهمه مشکلات ریز و درشت معیشتی مردم که دولت آنها برای سامان دادن اموراتشان بیش از هر چیز به آرامش و انسجام نیاز دارد، برپایی این همایش ها و به چالش کشیدن ها، به حاشیه راندن دولت و عامل حواس پرتی نیست؟

آیا برپایی اینگونه تجمعات و ایجاد اصطکاک در مقابل دیدگان گرسنه ی دگراندیشان فرصت طلب که ققنوس وار در خاکستر خود خفته اند، محرک فتنه جویی های کور چند ساله ی اخیر نیست؟

آیا دلسرد کردن مردم از طیف حاکم بر دولت که شیوه ی نخ نما و تکراری همه ی بازماندگان رقابت های انتخاباتی است، هنوز خیلی زود و عجولانه نیست؟

راحت خیالان نازنین:
خیالتان راحت باشد، ولی نه به اندازه ای که پنج شش تا سرباز وظیفه، بدون هیچگونه پشتیبانی و آموزش کافی در یک چادر، به حفاظت از تمامیت ارضی سرزمین آرش بگمارید.

خیالتان راحت باشد، ولی نه به اندازه ای که عده ای از بیخ گوشمان بلند شده و در صدد بازگرداندن و چسباندن آرم شیر و خورشید فرزندان رضا خان قلدر بر در و دیوارهای موطن مان باشند؟

چگونه خیالتان راحت است مادامی که شیطان بزرگ همچنان مستانه قهقهه می زند و درفش یاغی گری بدست دارد؟

عزیزان، آقایان، ایهاالرجال، بگذارید و بگذرید و مردم را به خود وا نهید. مردم خود تحت حمایت ولی خود، راه را تا به سر منزل مقصود خواهند پیمود.

مردم به آرامش، بیشتر نیاز دارند. دلواپسی و راحت خیالی خود را با هم لقاح دهید تا واژه ای بنام "دغدغه" متولد شود. که معمولأ همزاد و هم پندار انسان جهت پیشرفت در امور است.

ما نه دلواپسیم، نه راحت خیالیم. ما دغدغه داریم! دغدغه ی عزت، سرافرازی، آزادگی. دغدغه ی نان، آب و آبادانی.
 
کلمات کلیدی : حسین خسروی پتکانی