توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 504074
ترامپ طغیان می کند؟
تاریخ انتشار : سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۰۷:۱۲
تحلیلگر روزنامه «نیویورک تایمز» در گزارشی ضمن بررسی رفتار سیاسی «دونالد ترامپ» رییس جمهوری آمریکا معتقد است: پس زمینه ای که ترامپ را به پیش می برد، محصول یک تفکر سیاسی نیست بلکه ناشی از هنر معامله گری است.

گزارش می افزاید: «راینس پرایباس» و «شین اسپایسر» افرادی بیش از رییس دفتر و دبیر مطبوعاتی بودند. آنها خط پیوند رییس جمهوری به ساختارهای سیاسی واشنگتن به شمار می رفتند. آنان حامیان مالی، نخبگان رسانه ای و افراد بلندپایه در هر دو حزب که بسیاری از هواداران ترامپ خواهان پایان نفوذ آنان بر سیاست و اقتصاد هستند.

«ماتیو کنتینتی» تحلیلگر نیویورک تایمز معتقد است: ترامپ با برکناری این دو و آوردن «جان کلی» بعنوان رییس ستاد کاخ سفید، این پیام را فرستاد که شش ماه تلاش وی برای رفتار کردن همچون یک رییس جمهوری عادی جمهوریخواه، به پایان رسیده است. اکنون مخالفانش تنها شامل دموکرات ها نیستند بلکه نخبگان هر دو حزب بزرگ سیاسی آمریکا را در بر می گیرند.

به گزارش ایرنا، وی ادامه می دهد: ترامپ که از همان دوران کارزار انتخاباتی، بی رغبتی اش نسبت به پایتخت را پنهان نمی کرد، هر روز که از ورودش به کاخ سفید گذشت، بی حرمتی نسبت به این شهر و مقام های آن، لابی گران، مشاوران، راهبردگران، حقوقدانان، روزنامه نگاران، کارچاق کن ها، نظامیان، بوروکرات ها، دانشگاهیان و پزشکان ساکن آن بیشتر و زننده تر شد.

ترامپ درخواست ها برای پایین کشیدن فتیله نوشته های توئیتری اش را نادیده می گیرد، علیه ناتوانی کنگره برای پیشبرد برنامه هایش بر می آشوبد، به رسانه ها می تازد، مدیران بدنه های دولتی را به پسرفت اداری متهم می کند و تقلا دارد آدم های تازه ای را به کار گیرد. به «قول روبرت مولر»، مشاور ویژه رییس جمهوری؛ «ترامپ با یک صف کامل از مقام هایی روبروست که سرگرم بازرسی و بررسی نه تنها کارزار انتخاباتی ترامپ بلکه چه بسا مسائل مالی او نیز هستند. وقتی او از 'خشکاندن مرداب' سخن می گوید، یعنی اعلان جنگ علیه همه آنهایی که ریاست جمهوری وی را تهدید می کنند.

آنچه را که شاهد آن هستیم، یک کشمکش فرهنگی است: تصادم دو رویه بسیار متفاوت زندگی، رفتار فردی یا ادامه تجارت».

گزارش می افزاید: اصولی که ترامپ بر پایه آنها زندگی می کند، توسط واشنگتن مردود شمرده می شود. وی از زمانبندی و برنامه ریزی، بیزار است. می خواهد رها و غیرقابل پیش بینی باشد. به منتقدانش مهلت نمی دهد و نسبت به همه افراد واکنشی تند و آتشین دارد.

از نظر ترامپ، وفاداری و اطاعت افراد از او بالاترین ارزش به حساب می آید و در همین چارچوب، خانواده را که پیوند خونی با هم دارند، برای اداره یک مجموعه بسیار کارساز می بیند.

ترامپ به هیچ وجه حوصله مشاوران و کارشناسان را ندارد، بویژه کارشناسان و مشاوران حزب جمهوریخواه را که پیش بینی ها و نظراتشان درباره ریاست جمهوری وی، غلط از آب در آمد. ناامنی، برای او یک ابزار مدیریتی است: برداشت وی این است که وقتی افراد را نسبت به جایگاهشان بلاتکلیف نگه دارد تا پیوسته نگران باشند که چه خواهد شد، موقعیت خودش محکم تر می شود.

نویسنده تاکید می کند: از نظر واشنگتن، گزافه گویی های ترامپ، شخصیت بی قواره و عدم خویشتنداری وی از حد و مرز گذشته است. عطش او به جدال و یقه کشی، نیاز همیشگی اش به اینکه خود را در برابر یک دشمن تعریف کند و بعد تا به آنجا این دشمن یا مخالف را برچسب زده، دست انداخته، تحقیر کرده و کوچک کند که چیزی از او باقی نگذارد، درست عکس آن راه و رسمی است که در باور واشنگتن از سیاست وجود دارد.

پس زمینه ای که ترامپ را به پیش می برد، محصول 'تفکر سیاسی' نیست بلکه 'هنر معامله گری' است.

گزارش ادامه می دهد: تفاوت میان سبک ترامپ و واشنگتن، روشن است: واشنگتن، مکانی سنتی کسالت آور است. واشنگتن از فرایندها و ساختارها پیروی می کند. از روسای جمهوری، سناتورها، اعضای کنگره و قضات همگی این انتظار می رود که مطابق الگو عمل کنند، در قالب کلیشه ها و عبارات الزامی سخن بگویند، در جای مناسب خودش به علامت همراهی و موافقت سر تکان دهند و فراتر از همه اینها، نظم مستقر را مختل نکنند.

ما هنگام صبحانه به برنامه های تلویزیونی نگاه می کنیم، به هنگام ناهار بر سر یک میز گرد که سیاق یک نظم بین المللی لیبرال را دارد حاضر می شویم و پس از بازی تابستانی کیکبال، شام می خوریم. هیچ زرق و برق، هیچ جلوه فریبنده و هیچ هیجانی در کار نیست. نیویورک تایمز می افزاید: واشنگتنی ها از جدال و نزاع میان خود پرهیز دارند. هنگامی که در مترو، کسی از کوره در می رود، ما با لرزش و حرکت پاها خودمان را آرام می کنیم، رویمان را بر می گردانیم و به سمت دیگری نگاه می کنیم. ما به عنوان شهروندان 'باسوادترین شهر آمریکا' صدایمان را بلند نمی کنیم، آرام مطالعه می کنیم. از باندبازی بیزاریم و حسرت روزهایی را داریم که دموکرات ها و جمهوریخواهان پس از یک روز طولانی در کنگره، برای صرف نوشیدنی بیرون می رفتند.

گستره یکپارچگی ما در نظرسنجی پولیتیکو برای 'داخلی های دو حزبی' نمود پیدا می کند که اکثریت نمایندگان، صرف نظر از حزب یا ایدئولوژی توافق نظر دارند که چه کسی بالا باشد، چه کسی پایین، کدام ببرد و کدام ببازد.

نویسنده ادامه می دهد: اینکه بگوییم ترامپ با این اجماع مدام در جالش است، گویای تمامی واقعیت نیست. نه تنها روش وی از جنبه سیاسی نادرست است بلکه روش، منش و زبانش علیه همه آن آموزه هایی است که حرفه ای های واشنگتن- بویژه تکنوکرات هایی چون «راینس پرایبوس»- بعنوان خوب و بد آموخته اند.

این همان روندی است که وی را از روسای جمهوری حزبی چون «بیل کلینتون» و «رونالد ریگان» متمایز می کند: هر دوی آنها در پیشینه شان، برای مدتی طولانی با سیاست سر وکار داشتند و می اندیشیدند که طبقه سیاسی واشنگتن می تواند نقشی در اصلاح امور داشته باشد. اما ترامپ چنین باوری ندارد.
گزارش می افزاید: ترامپ بیشتر شبیه «جیمی کارتر» است. هیچ یک از این دو رییس جمهوری، پیش از رسیدن به کاخ سفید، تجربه مدیریتی چندانی نداشتند.

ترامپ، همچون کارتر، به .اسطه تغییراتی وارد کاخ سفید شد که خودش هم درک درستی از آنها نداشت. اعضای حزب جمهوریخواه هم با بدگمانی به آنها می نگریستند و هر دو رییس جمهوری هم به خانواده های خودشان تکیه کردند. هیچیک از دو رییس جمهوری، و نیز حلقه های داخلی نزدیک، تلاش نکردند که ذائقه واشنگتن را بچشند و هر دو رییس جمهوری هم در برابر رخدادهایی که کنترلی بر آن نداشتند، منفعل و آسیب پذیر بودند.

نیویورک تایمز در پایان می افزاید: اگر ترامپ می خواهد که از سرنوشت کارتر پند بگیرد، باید دریابد که جنگ در همه جبهه ها، جنگی است که احتمالا بازنده اش خواهد شد و پیروزی در جنگ هم نیازمند داشتن متحدانی است که برخی شان حتی در مرداب زندگی می کنند.
 
کلمات کلیدی : ترامپ، جمهوری خواهان
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.