یک عضو جبهه پایداری و وزیر کابینه دولت نهم، عدم کاندیداتوری سعید جلیلی در انتخابات ریاستجمهوری، تشکیل جمنا، برائت جبهه پایداری از آن و ... را روایت کرد.
کامران باقریلنکرانی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دولت نهم بوده و زمانی بیش از اینروزها در جبهه پایداری فعالیت میکرد. ساکن شیراز است و در این شهر تدریس و طبابت میکند. او در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم کاندیدا شد و به نفع سعید جلیلی کنار رفت. اکنون نیز میگوید که ثبتنام نکردن جلیلی در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم درس خوبی برای سیاستمداران است.
این عضو جبهه پایداری انقلاب اسلامی در عین حال تاکید دارد که این جبهه فقط به دنبال کسب قدرت نیست و میخواهد گفتمان پایداری را ترویج کند و برای آن اقبال عمومی فراهم آورد. او که روزی وزیر دولت احمدینژاد بوده، معتقد است ریشه برخی اختلافات منطقه که زمینه شکلگیری داعش و واگرایی در جهان اسلام را فراهم کرد به تحلیل غلط احمدینژاد از بیداری اسلامی مربوط است. همچنین ثبتنام او در انتخابات به پایگاه اجتماعیاش لطمه بزرگی زد و با این حضور خیلی از داشتههای سیاسی خود را از دست داد.
ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری نشانه وجود آزادی در کشور است
باقری لنکرانی در گفتوگوی تفصیلی با ایسنا، ابتدا در ارزیابی خود از حضور داوطلبین کاندیداتوری ریاستجمهوری در ستاد انتخابات کشور، گفت: ثبتنام کردنها و ثبت نام نکردنها، هر دو در این دوره حائز اهمیت است. طبق اعلام وزارت کشور نسبت به دور قبل ۹۵۶ نفر بیشتر ثبتنام کردند و تعداد کاندیداها به بالای ۱۶۳۰ نفر رسید. این موضوع دو وجه مثبت و منفی دارد. وجه مثبت این است که در کشور آزادی وجود دارد و افراد میتوانند خود را عرضه کنند، در عین حال این اعتماد به نفس در بعضی وجود دارد که در این عرصه گام بگذارند.
وی ادامه داد: وجه منفی آن نیز این است که بسیاری افراد ثبتنامکننده به این مقوله به یک کار جدی نگاه نکردند بلکه برایشان محفلی بوده برای مطرح شدن و حتی برای خنده و شوخی و شاد کردن خانواده، که این آسیبی جدی و نوعی تخفیف دموکراسی و مردمسالاری محسوب میشود که لازم است قانون انتخابات ریاست جمهوری با توجه به این گستردگی حضور، مورد تجدیدنظر قرار گیرد؛ چراکه قانون اساسی شرایط کلی را گفته اما سازوکار اجرایی آن را بر عهده قوانین عادی گذاشته است که باید در این زمینه نگاه جامعتر و وسیعتری داشت.
این فعال سیاسی خاطرنشان کرد: از نظر آرایش سیاسی نیز در ثبت نامها اتفاق خوبی رخ داد، اینکه تقریبا همه کسانی که در سپهر سیاست ایران جایگاهی داشتند نماینده یا سخنگویی در میان داوطلبین داشتند و فارغ از نتیجه نظر شورای نگهبان، نشان میدهد که همه سلایق سیاسی امکان حضور در عرصه را پیدا کردند.
ثبتنام نکردن جلیلی درس خوبی برای سیاستمداران است
باقری لنکرانی تاکید کرد: ثبتنام نکردن بعضی نیز باید مورد توجه قرار گیرد، مثلا اینکه آقای دکتر جلیلی در انتخابات ثبتنام نکردند درس خوبی برای سیاستمداران و فعالان عرصه سیاست است که علیرغم اینکه آقای دکتر جلیلی چهار سال کار پژوهش مداوم و میدانی در بحث مشکلات کشور به طور توامان داشتند و در عین حال که گروههای کارشناسی خوبی با ایشان همکاری کردند و برنامه نسبتا خوبی در رابطه با حل معضلات کشور بر اساس گفتمان انقلاب اسلامی تدوین کردند، اما با عدم حضور نشان دادند که در صحنه انتخابات حضور شخصی مهم نیست و مهم "آن گفتمان" است.
وی افزود: این موضوع درس مهمی برای جناحهای سیاسی است؛ چراکه بسیاری افراد در عرصه انتخابات و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی تا جایی حضور پیدا میکنند که اسم و محوریت خودشان باشد و در سرمایهگذاریها به نوعی این خودیت نمایان است. آموزههای دینی نیز به ما میگوید که هر جا این خودیت حضور داشته باشد با صلاح و پیشرفت و تعالی قابل جمع نیست و این درس خوبی بود که در این انتخابات میتوان از ثبت نام نکردن گرفت. به نظر من این درس حتی از برخی ثبت نام کردنها مهمتر بود و چیزی است که امروز در فضای سیاسی کشور بیشتر احتیاج داریم.
مشارکت مردم در انتخابات مهمتر از آن است که چه کسی رئیسجمهور شود
این عضو جبهه پایداری همچنین تصریح کرد: بسیاری از حواشی به این برمیگردد که ما میخواهیم مشکلات به دست خودمان حل شود و آن خودیت سایه اصلی را بر تحرکات اجتماعی بسیاری از افراد یا جناحهای سیاسی میاندازد اما در کل شاهد حرکت رو به جلویی در انتخابات هستیم و امیدواریم انشاءالله فضای این یک ماه باقیمانده به انتخابات با آرامش و عقلانیت و با حضور مبتنی بر قانون همراه باشد تا انتخابات این دوره نیز آرام، پرافتخار و با حضور حداکثری مردم همراه باشد. نکته اصلی این است که در این انتخابات مانند انتخاباتهای دیگر مردم احساس مشارکت کنند و حضور داشته باشند. شاید این موضوع مهمتر از این است که چه کسی انتخاب میشود البته انتخاب رییس جمهور نقطه عطفی در برنامههای اجرایی کشور است اما مهمتر از آن، وجود فضای آرام و مشارکت حداکثری مردم است.
تشکیل جمنا به معنای تجدیدنظر برخی در روند حضور اجتماعیشان است
باقری لنکرانی درخصوص رویکرد جبهه پایداری در این انتخابات و برائت جستن از جمنا، گفت: با این تفحظ که عرض بنده به عنوان موضعگیری رسمی جبهه پایداری نیست، باید بگویم فهم بنده این است که تشکیل جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی نقطه خوب و رو به جلویی است و نشان میدهد برخی از فعالان عرصه سیاسی و اجتماعی به نوعی در روند حضور اجتماعی خود تجدیدنظر داشتند، اینکه خارج از چارچوبهای مرسوم تشکلهای سنتی، فضایی به وجود آمده که نیروهای جوانتر که خود را در قالب احزاب محصور نمیکردند فرصت حضور پیدا کردند موضوع خوب و قابل تقدیری است اما اینکه خیال کنیم همه سلایق سیاسی و همه رفتارهای اجتماعی باید در یک قالب خاص باشد هم شاید خیلی کار صحیح و درستی نباشد.
وی یادآور شد: وجود تکثر در عرصه سیاسی و اجتماعی را باید یک فرصت تلقی کنیم که این خود باعث بلوغ بهتر نگاهها و افکار میشود و وجوه مختلف کار دیده میشود؛ بنابراین بنده جمنا را رقیب تشکلهای موجود نمیبینم بلکه حرکتی قابل تقدیر با وجود نقاط ضعف و قوت است که این نقاط در همه حرکتهای اجتماعی وجود دارد. در مجموع فکر میکنم کار جدیدی در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی کشور محسوب میشود.
جبهه پایداری فقط به دنبال کسب قدرت نیست
این عضو جبهه پایداری تاکید کرد: جبهه پایداری انقلاب اسلامی نیز در تشکیل و امتداد کار خود تاکنون این نکته را مورد توجه داشته که یک جبهه گفتمانی باشد و حضور اجتماعی و سیاسی خود را بیش از آنکه در قالب یک حرکت برای فراهم کردن قدرت برای یک عضو خود ببیند، تعریف کرده است و میخواهد گفتمان پایداری را ترویج دهد و برای آن اقبال عمومی فراهم آورد. بنابراین من رقابتی بین جبهه پایداری و جبهه مردمی نیروهای انقلاب یا سایر جریانهایی که مدافع گفتمان انقلاب اسلامی هستند نمیبینم بلکه بیشتر یک نوع همگرایی است البته تا جایی که این حرکتها برای ترویج فکر و گفتمان باشد.
باقری لنکرانی همچنین گفت: نکته قابل توجه این است که تشکل و تحزب در نگاه دینی حتما نباید به معنای کسب قدرت باشد و اگر این اتفاق افتاد و تشکلی به وجود آمد که مبنای آن کسب قدرت بود، این به نوعی انحراف از حرکت دینی محسوب میشود البته قدرت و حضور در انتخابات مسائلی نیست که ما نگاه حرام به آنها داشته باشیم اما اینکه تمام تلاشها برای آن باشد که به طور مثال کرسیهایمان در مجلس بیشتر شود یا تعداد اعضای ما در کابینه افزایش یابد یا رییسجمهور از خود ما باشد، اینها با نگاه دینی قابل تطبیق نیست و فرسنگها فاصله دارد.
تعدد سلایق و راهبردها خطری ندارد
وی با بیان اینکه «نگاه دینی این است که برای اعتلای کشور و ایجاد نظامی کارآمد بر مبنای باورهای مقبول جامعه و انقلاب اسلامی تلاش کنیم»، افزود: اگر خارج از این باشد با عنوان تشکل مذهبی متفاوت است. در عین حال قرار نبوده که همه با یک سلیقه، راهبرد و رویکرد در عرصه سیاسی و اجتماعی حضور پیدا کنند، موضوع این است که سلایق مختلف بتوانند برای پیشبرد کار اصلی، میدان حضور داشته باشند، اگر کار اصلی را گم نکنیم تعدد سلایق و راهبردها خطری نمیرساند.
این وزیر کابینه دولت نهم تاکید کرد: به نظر من کار اصلی ترویج فرهنگ و معارف دینی و برنامهریزی برای اینکه کارآمدی نظام بر اساس همان معرفت دینی شکل بگیرد، است که برای پیشبرد این کار اصلی ممکن است سلایق و راهبردهای مختلف وجود داشته باشد که اینها به خودی خود ضدیت ندارد و حتی میتواند همافزایی در قالب وجود تکثر در راهبردها و رویکرد نیز تعریف شود.
اصولگرایی و اصلاحطلبی بایگانی شدهاند
این فعال سیاسی سیاسی در تحلیل فعالیت جریانهای سیاسی کشور، گفت: ما با تغییر آرایش سیاسی در کشور روبرو هستیم. به نظر من عنوان اصولگرا و اصلاحطلب عنوانهایی است که باید در بایگانی به آنها رجوع کنیم؛ چراکه این عناوین در حال حاضر مبنای واقعی ندارند. امروز بسیاری افراد را میبینیم که عنوان اصولگرا دارند اما نظراتشان به اصلاحطلبان نزدیک است و برخی اصلاحطلبان را نیز میبینیم که با تاکید بر نگاه عدالت اجتماعی به برخی جریانات اصولگرایی نزدیک هستند؛ بنابراین به نظر میرسد که با تغییر مواضع و آرایش جدید روبرو هستیم و آن عناوین سابق امروز توان تحلیل رفتارهای اجتماعی و سیاسی را ندارند به طوریکه میبینیم برخی امروز با سبقه اصلاحطلبی مخالف حضور آقای روحانی هستند و برخی با سبقه اصولگرایی موافق و مدافع حضور آقای روحانی هستند؛ بنابراین این عناوین در ارائه تحلیلها باید تغییر کنند.
باقری لنکرانی تصریح کرد: باید قبول کنیم که سلایق مختلفی وجود دارد و آنچه محور تمایز میشود این است که مبنای برنامهریزی و نگاه به کارآمدی از کجا گرفته میشود.
وی با اشاره به عوامل ایجاد تمایز بین جریانهای سیاسی و اجتماعی اظهار کرد: امروز یک جریان طرفدار این موضوع است که برای دستیابی به کارآمدی باید بر اساس طراز بینالمللی و تجارب مطرح در دنیا حرکت کنیم که این جریان به نوعی پس از پایان جنگ تحمیلی در کشور ما رشد پیدا کرد و امروز نیز بسیار مستحکم شده و در دولت یازدهم نیز نمود بارزی داشته است. خلاصه این جریان این است که نوعی لیبرالیسم را در عرصههای مختلف با بیانهای مختلف ترویج میکند که شامل لیبرالیسم اقتصادی و رویکرد رونق اقتصادی بر اساس سرمایهگذاری خارجی میشود که همین رویکرد در دوران سازندگی باعث شد که بدهی خارجی درخور توجهی را در پایان این دولت داشته باشیم و مدتها طول کشید تا این بدهیها کاهش پیدا کند، البته در حال حاضر جزو دولتهایی در منطقه و جهان هستیم که کمترین بدهیها را به کشورهای خارجی دارد.
این عضو جبهه پایداری ادامه داد: رویکرد دیگر نیز این است که سعی کنیم این کارآمدی را از ارزشها و باورها و آنچه انقلاب اسلامی به خاطر آن شکل گرفته به دست آوریم. البته در همین رویکرد نیز سلایق مختلفی وجود دارد. سلایقی که به نوعی برخوردهای غیرمستند و غیرمبنایی را ترویج میکنند و سلایق دیگری هم که حقیقتا این درونزایی را مبتنی بر معرفتهای دینی و کارکردهای عالمانه شکل میدهند. بنابراین من فکر میکنم ادبیات امروز ما در شناخت و تمایز بخشی بین جریانات سیاسی باگذشته متفاوت شده است.
روحانی و رئیسی هر دو عضو جامعه روحانیت مبارز تهران هستند
باقری لنکرانی تصریح کرد: در جامعه روحانیت مبارز نیز شاهد شکل گیری تفکرات مختلفی هستیم و درحال حاضر نیز از این جامعه دو کاندیدا حضور دارد. آقای دکتر روحانی و آقای رئیسی هر دو عضو جامعه روحانیت مبارز تهران هستند. بنابراین فکر می کنم جامعه روحانیت مبارز تهران امروز بیشتر تالار گفتمانهای مختلف است تا اینکه پرچمدار یک گفتمان واحد باشد و این چیز بدی نیست چراکه نوعی امکان مشاوره و همگرایی را بین سلایق مختلف به وجود میآورد. این امکان به وجود می آید که ما بدون اینکه بخواهیم جامعه را دو قطبی یا دچار تشنج کنیم، نظرات مختلف را کنار هم ببینیم و نوعی دادوستد فکری وجود داشته باشد واین نقش خوبی است که امروز روحانیت مبارز تهران ایفا می کند.
این استاد دانشگاه یادآور شد: این تغییرات شاید از زمانی آغاز شد که در مجلس ششم حجمی از تخریب ها علیه آقای هاشمی شکل گرفت و نهایتا به انصراف ایشان از مجلس انجامید. درآن زمان آقای هاشمی عضو جامعه روحانیت مبارز و تقریبا موتور فکری آن بودند که مرور اتفاقاتی افتاد، به خصوص در دوره دوم ریاست جمهوری آقای خاتمی که نوعی دلجویی از ایشان شروع شد و ایشان نیز نقش متفاوتی نسبت به گذشته ایفا کردند و نهایتا از جامعه روحانیت مبارز کنار آمدند و نهایتا جامعه روحانیت مبارز به نوعی گفتمان ادبیات اصولگرایانه منتقد تبدیل شد. مجددا تغییراتی به وجود آمد و افرادی کم و زیاد شدند و نهایتا به اینجا رسیدیم که با وضعیت قبل از سال ۷۶، با سال ۸۰، ۸۴ و ۸۸ متفاوت است و وضعیت جدیدی است.
در کابینه دولت دهم پیشنهادهایی غیر از وزارت داشتم
وی درباره دلیل عدم حضور خود در کابینه دولت دهم، گفت: در آن زمان از من برای برخی همکاری ها غیر از حضور در کابینه دولت دهم دعوت شد که من با بررسی شرایط و امکان همکاری، به نتیجه نرسیدم و به کار اصلی خود، طبابت و معلمی دانشگاه پرداختم و دیدم که می توانم در این عرصه موثرتر باشم و آن مسئولیتها را قبول نکردم. البته پیشنهادی برای عضویت در کابینه به عنوان وزیر هم به من داده نشد. پست های دیگری بود که در کابینه محسوب می شد اما دیدم امکان همکاری وجود ندارد. بنابراین از من نخواستند وزیر شوم و من هم مسئولیت های دیگر را نپذیرفتم.
این وزیر دولت نهم در تحلیل خود از رفتار احمدی نژاد، اظهار کرد: فکر میکنم درباره ایشان با نوعی نگاههای غیرجامع روبرو هستیم. برخی با آقای دکتر احمدی نژاد به عنوان نماد یک جریان مخالف بودند، بعضی با شخص آقای احمدی نژاد مخالفت داشتند و برخی دیگر با بعضی ازکارهای او مخالف بودند. در حال حاضر همه این افراد اظهارنظر می کنند و باعث شده بعضی چیزها که مورد نقد عدهای است، از نظر عدهای دیگر نقاط قوت باشد و بالعکس.
باقری لنکرانی ادامه داد: اکنون شاهد این تفاوت نظر درباره آقای احمدی نژاد در میان جریانات و طیف های مختلف اصلاحطلب و اصولگرا هستیم. آنچه من میتوانم بگویم این است که آقای دکتر احمدی نژاد مانند تمام جریانات سیاسی نقاط قوت و ضعفی دارد که این نقاط قوت و ضعف در طول زمان به خصوص در زمان تصدی پست ریاست جمهوری فراز و نشیب داشته و مانند همه جریانات دیگر، با فردی روبرو هستیم که درمقاطع مختلف رفتارهای گوناگونی داشته است؛ بنابراین برای نقد او، عملکرد باید مورد ارزیابی قرار گیرد و نه نیت و جایگاه.
وی خاطر نشان کرد: بطور مثال در یکی از همین نقدها دیدم که یکی از معاونین رئیسجمهور فعلی در مصاحبه ای گفتند که من هیچ وقت آقای احمدی نژاد را به عنوان رئیسجمهور قبول نکردم. به هر حال این حرف خوبی نیست و حرف بدی است. چون این فرد در آن زمان آرای مردم را کسب کرده و رئیسجمهور شده است. کما اینکه بنده که روزی وزیر بودم نمی توانم بگویم که وزیر فعلی را به دلایلی قبول ندارم؛ چراکه وزیر بهداشت، آقای قاضی زاده هاشمی از سوی رئیسجمهور معرفی شده و مجلس به ایشان رای اعتماد داده و بر منصب کار است و من نمیتوانم بگویم که به خاطر تفاوت نظر سیاسی، ایشان وزیر نیست.
ریشه برخی اختلافات منطقه تحلیل غلط احمدینژاد از بیداری اسلامی است
این فعال سیاسی با اشاره به نقاط ضعف و قوت عملکرد احمدینژاد، گفت: در این رابطه میتوانم به موضوع بیداری اسلامی، حرکتی که در سال ۹۰ شکل گرفت اشاره کنم که منجر به تحولات عظیمی در دنیا شد. آقای احمدینژاد در آن زمان سفری به لبنان داشت که این سفر و به خصوص حضور در مرز با اسرائیل نقطه عطفی در آن حادثه محسوب میشد و بسیاری از تحلیل گران سفر و حضور آقای احمدی نژاد در لبنان را موجب تسریع مسیر بیداری اسلامی میدانند که این حضور مردمی و ملاحظه عامه مردم غرب آسیا و کشورهای عربی از رئیسجمهوری اسلامی ایران آن هم در مرز فلسطین اشغالی و اسرائیل غاصب بود اما بعد از وقوع بیداری اسلامی، آقای احمدی نژاد یک تحلیل اشتباه کردند، اینکه گفتند تمام این حرکت توطئه خود آمریکاییها است و با همین تحلیل از حرکت های بیداری اسلامی حمایتی نداشتند.
باقری لنکرانی افزود: این تحلیل اشتباه باعث شد پس از سقوط مبارک که همزمان با ۲۲ بهمن ما بود، خطبه ای که رهبری به زبان عربی خواندند و اتفاقاتی که در مصر افتاد، حضور ایران در این کشور با تاخیر باشد. آقای اردوغان اولین رئیسجمهوری بود که پس از بیداری اسلامی به مصر رفت در حالیکه مصری ها توقع حضور جمهوری اسلامی ایران را داشتند. زمانی هم که آقای احمدینژاد به مصر سفر کردند، زمانی بود که دیگر شاهد آن نوع حضور و استقبال نبودیم و حتی بخشی از سفر مصر پرتنش بود. نمونه آن سخنرانی رئیس دانشگاه الازهر بود که آقای احمدینژاد مجبور شد بگوید که اگر این نوع صحبت ادامه پیدا کند من هم مجبور به ترک جلسه هستم.
این وزیر دولت محمود احمدی نژاد یادآور شد: این موضوع نشان می دهد که تحلیل ابتدا درست بود اما بعد از آن، تحلیل غلط منجر به رفتارهای اشتباه شد که برخی مشکلات فعلی منطقه مربوط به همان تاخیر دستگاه دیپلماسی ما برای حضور و فعالیت در این موضوع بود. ریشه های برخی اختلافات موجود در منطقه که زمینه شکلگیری داعش و واگرایی در جهان اسلام را فراهم کرد به همین تحلیل اشتباه برمی گردد. بنابراین در نقد همین حرکت باید جای درست و غلط در نظر گرفته شود.
وی با اشاره به حضور احمدینژاد در عرصه انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، بیان کرد: نمیتوان گفت که کار غیرقانونی کردند اما در عین حال نمیتوان گفت که کار خوبی هم انجام شده است. من فکر میکنم اگر آقای احمدینژاد نقش خود را به عنوان یک مشاور دهنده به کشور ایفا میکرد خیلی بهتر بود اما ایشان می خواهند در وسط صحنه باشند که به نظر من این کار صحیح نیست و حتی برای خودشان هم نوعی خسران محسوب می شود.
باقری لنکرانی با تاکید براینکه "بهتر است از بعضی تجربه های موجود درس بگیریم"، افزود: این تجربه خوبی است که بعضی کشورها این محدودیت را دارند که رئیسجمهور بعد از دو دوره دیگر نمیتواند به این منصب بنشیند اما در کشور ما طبق قانون رئیسجمهور بعد از یک دوره تنفس می تواند به عرصه بازگردد که این خیلی خوب نیست، به خصوص برای کشور ما که کشور جوانی است و نیروهای زبده و پویایی دارد. بهتر است فرد پس از پایان دوران ریاست جمهوری، خیال ریاست را از ذهنش بیرون کند چون وقتی این خیال همراه او باشد، ممکن است رفتارهایی از او سر بزند که منجر به سقوط خودش شود و ما این تجربه را در بسیاری افراد میبینیم.
احمدینژاد با ثبتنام در انتخابات خیلی از داشتههای سیاسی خود را از دست داد
این فعال سیاسی همچنین گفت: آقای بقایی هم بدون آقای احمدینژاد مفهوم خاصی در سپهر سیاسی کشور ندارد. بهتر است همت افراد بر این باشد که نظام و کارآمدی آن پیش روند نه اینکه فقط در عرصه قدرت باشند. طبق نظر خواهیهایی که من شنیدم، ثبت نام آقای احمدی نژاد در انتخابات به پایگاه اجتماعی ایشان لطمه بزرگی زد و فکر میکنم ایشان با این حضور خیلی از داشتههای سیاسی خود را از دست دادند. حتی به ضرر ادامه حضور اجتماعی آقای بقایی تمام شد.
این عضو جبهه پایداری خاطرنشان کرد: بنده در همین منصب وظیفه خود می دانسته و میدانم که چه در دولت دهم و چه در دولت یازدهم آنچه فکر میکردم درست است را به وزرای محترم منتقل و کمک کنم ولو اینکه با هم اختلاف نظر داشته باشیم. البته این ضعفی در دولت یازدهم است که در پاسخ به دلیل وجود مشکلات تنها نگاه به گذشته دارد و میگوید که دولت آقای احمدینژاد منشا مشکلات است.
باقری لنکرانی تصریح کرد: هر کس با علم و آگاهی نسبت به شرایط مسئولیت را قبول می کند و میپذیرد که کار بهتری انجام دهد. هرچند ما به همین حرف ها هم انتقاد داریم و معتقدیم بسیاری از نقاط قوت فعلی مربوط به کارهایی است که در گذشته انجام شده، کما اینکه ۸۵ درصد سرمایهگذاری پروژه پارس جنوبی در دوره دولت نهم ودهم انجام گرفت و افتتاح آن امروز انجام شد. ما کشوری هستیم که کار در آن امتداد دارد و کسی نباید فکر کند کشور فقط در دوره چهار ساله یا ۸ ساله خودش پیش می رود و به نتیجه می رسد. شاید همین نوع برخوردها هم باعث شده که آقای احمدی نژاد بخواهد این نوع دفاعیات را از خود داشته باشد. اصولا نگاه ما به مسئولیت نباید نگاهی ماندگار باشد و قرار نیست ما همیشه در قدرت باشیم.
وی همچنین گفت: واقعیت این است که وضعیت کشور در دولت نهم و دهم تا سال ۹۱ رونق بود اما در سالهای ۹۱ و ۹۲ با تشدید تحریم ها روبرو شد و سیاستی که دولت برای تامین منابع مالی اتخاذ کرد، موجب کاهش ارزش پول ملی و بن بست اقتصادی شد و مردم می توانند به خوبی قضاوت کنند که این تفاوت واقعا از چه زمان شکل گرفت.
نقش دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی در این مقطع بسیار سنگین است
این فعال سیاسی با بیان اینکه "در انتخابات پیش رو با رقابت های متفاوتی روبرو هستیم"، اظهار کرد: البته نباید انکار کنیم که با دشمن قداری مواجهیم که از هر وسیله ای برای ضربه زدن به کشور ما استفاده می کند و هر کاری میکند تا ایران را دچار تنش کند. نباید تجربه سال ۸۸ را فراموش کنیم. از طرفی دیدیم که سرویسهای جاسوسی اسرائیلی برای کشتن رئیسجمهور دوره اصلاحات اقدام کردند که از درس های تلخ آن دوره است و نشان میدهد دشمن برای اینکه به منویات خود برسد به هیچکس رحم نمیکند. بنابراین به نظر من در این مقطع نقش دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی بسیار سنگین است تا جلوی اینگونه تنشآفرینیها را بگیرد، از سویی مردم نیز باید در برابر کوچک ترین واقعهای هشیار باشند.
باقری لنکرانی ادامه داد: نمونه های دیگری مانند ترور خانم ندا آقا سلطان وجود دارد که باید به این مسائل دقت کرد. چطور میشود که کسی را ترور کنند و سه دوربین روی آن زوم باشد تا لحظه تیرخوردن ثبت شود؛ بنابراین نشان میدهد که این دختر طعمه و قربانی یک توطئه تحریف شده است. ما نگران پیش آمدن چنین اتفاقاتی هستیم چراکه هم دشمن جدیتر شده و هم تجربه ترور دانشمندان هستهای را داشته است و نقاط ضعف و قوت سیسستم امنیتی ما را میداند.
اینکه تصویر کسی را نشان بدهند یا نه خیلی تفاوتی ندارد
این وزیر دولت نهم درخصوص ممنوع التصویری رئیس دولت اصلاحات نیز گفت: در رابطه با هر مسئلهای باید قانونی حرف زد، ممنوع التصویری نیز خوب یا بد، قانون است. اگر قرار بر تغییر است باید رفت آنجا که این قانون را مصوب کرده و آنطور که اعلام شده این موضوع مصوب شورای امنیت ملی است و رئیس این شورا، رئیسجمهور است. پس این مطالبه باید از رئیسجمهور سوال شود. این موضوع خیلی نکته مهم یا چالش اصلی در کشور نیست و مملکت ما آنقدر مشکلات بزرگتری دارد که اینکه تصویر کسی را نشان بدهند یا نه خیلی تفاوتی در کار ندارد.
وی تصریح کرد: کاش آقای خاتمی نیز در این مسیر برای حل معضلات کشور کمک بیشتری کنند و نقش خود را به حامی یک جریان خاص بودن تنزل ندهند که بعضاً خاطره خوبی در اذهان از ایشان وجود ندارد.
این فعال سیاسی درباره نقش و جایگاه آیتالله هاشمی رفسنجانی، بیان کرد: ابتدا باید گفت که جریان اصلاح طلب یک معذرت خواهی تاریخی بعد از تخریب هایی که علیه ایشان در سال ۷۷ و جریانات مجلس ششم رخ داد، به آقای هاشمی بدهکار هستند و دلیل بازگشت این جریان به ایشان، طبق تحلیل خودشان این بود که ما یک دشمن مشترک به اسم احمدی نژاد داریم و باید برای از بین بردن آن با آقای هاشمی تشریک مساعی کنیم. به همین دلیل بسیاری از آنها باورهای مرحوم آیتالله هاشمی را مورد توجه قرار ندادند. به طور مثال یکی از خطوط قرمز که مکرر در صحبت هایشان به آن اشاره میکردند، رهبری بود. علیرغم اختلاف نظرها و اختلاف سلیقه هایی که با ایشان داشتند.
باقری لنکرانی ادامه داد: بسیاری از کسانی که دور آقای هاشمی جمع شدند از فرط بیچارگی بود؛ چراکه ذات خود را در سال ۷۷ و در جریان مجلس ششم نشان داده بودند و زمانی که خیال می کردند قدرت دارند به سرعت از آقای هاشمی عبور کرده و تمام تلاش خود را برای لجنمال کردن ایشان انجام دادند.
این عضو جبهه پایداری خاطر نشان کرد: از سویی آقای هاشمی مانند هر فرد دیگری نقاط مثبت ومنفی در خور توجهی داشتند و بهترین تعابیر را رهبری برای ایشان به کار بردند، ما نیز همان نگاه را به ایشان داریم، هم قدردان زحمات ایشان در طی سالهای پیش از انقلاب و پس از انقلاب هستیم و هم نمیگوییم هرچه ایشان گفتند، عصمت است و باید در ایشان توقف کنیم. همانطور که رهبری هم درباره خود فرمودند که رهبری نیز ممکن است اشتباه کند، البته ما باید در چارچوب قانون کارهای خود را انجام دهیم. حتی ایشان بزرگواری کردند و فرمودند که اگر کسی به من انتقادی میکند، جرم نیست و من گوش شنوا دارم. ما این بزرگوای را در مسیر مسئولیت ها خیلی کم می بینیم و در برابر کوچکترین انتقاد طرف مقابل خود را یا به جهنم حواله میدهند یا به او میگویند که بیسواد است.
وی درباره تخریب های بخشی از جریان اصولگرایی علیه آیت الله هاشمی، اظهار کرد: ادبیات ها واقعا قابل مقایسه با تخریب های سال ۷۷ نیست. هرچند جریان اصولگرا هم همین است و بی انصافی توسط آنها نیز کار خوبی نیست.
یکی از انتقادهای من به آقای هاشمی حضور ایشان در انتخابات سال ۸۴ است
این فعال سیاسی یادآور شد: یکی از انتقادهای خود من به آقای هاشمی حضور ایشان در انتخابات سال ۸۴ است که ستاد ایشان با عنوان هاشمی ۲۰۰۵ از ایشان یاد کرد یا خانمهایی با ظواهری به صحنه آوردند که صحنه خوبی نبود، برازنده ایشان هم نبود که من همان مقطع و بعدا هم گفتم که این کار اشتباهی بوده، اما فهم من این نیست که آقای هاشمی دستور داده خانم های بی حجاب را بیاورید تا من رای بیاورم و فکر میکنم برخی اطرافیان ایشان این کار را کردند. عکس و فیلم آن علاوه بر محضر الهی، در تاریخ نیز ماندگار شده است. اما معنای انتقادات این نیست که نقاط قوت ایشان را نبینیم، از طرفی ایشان می توانستند نسبت به برخی وقایع همراهی بیشتری با سیاست های ابلاغی رهبری داشته باشند و بعضی از امور شاید بهتر و عمیقتر پیش میرفت. به هر حال یکی از بهترین خاطرات من در زمان مسئولیت، حضور در مجمع تشخیص مصلحت برای تبیین سیاست های کلی نظام سلامت بود.
باقری لنکرانی در پایان در پاسخ به این پرسش که آیا مسئولیتی در دولت های بعدی را می پذیرد یا خیر، گفت: باید بررسی کرد که آیا مفید فایده هستیم یا نه. کابینه مسئولیت جمعی دارد و همه وزرا در برابر تصمیمات کابینه مسئولیت دارند و باید دید اهداف و باورها در آن شاکله با او هم سویی دارد یا خیر. به هر حال همین الان هم من کارمند و نانخور دولت هستم و در دانشگاه دولتی کار میکنم.