یک شنبه شب و با پایان بازی فوتبال فرانسه و پرتغال پرونده یکی دیگر از مسابقات جام ملت های اروپا آن هم با کیلومترها فاصله جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی از ایران بسته شد. با این حال رفتار برخی از فوتبال دوستان ایرانی در حمله مجازی به صفحه اینستاگرام یکی از بازیکنان فرانسوی را شاید بتوان آغاز دور جدیدی از نگرانی های اجتماعی و فرهنگی در ایران دانست.
به گزارش «تابناک» اینکه ۳۰۰هزار فوتبال دوست ایرانی هنگام برگزاری مسابقه فینال جام ملت های اروپا به صفحه مجازی یک بازیکن فرانسوی حمله کنند و در این عمل از زشت ترین واژه و دشنام ها نیز خطاب به او دریغ نکنند، بی شک نشانه موج جدیدی از مصائب فرهنگی و اجتماعی در ایران است که نیاز به بررسی های دقیق کارشناسانه دارد.
در رابطه با حمله ایرانی ها به اینستاگرام «پایت» بازیکن فرانسوی و بازتاب های رسانه ای آن در سطح جهان آنچیزی که نیاز به بررسی و تحلیل دقیق دارد، چرایی اینگونه رفتار اجتماعی از سوی ما ایرانی هاست. اصولاً سئوال مورد طرح در این رابطه آن است که چرا برخی از فوتبال دوستان ایرانی هر از گاهی پس از برگزاری مسابقات فوتبال مغلوب هیجانات احساسی و لحظه ای خود می شوند و اینچنین رفتار ناشایستی را از خود بروز می دهند؟
مورد دیگری که در رابطه با این خبر قابل توجه است، این است که در موارد مشابه قبلی این رویداد که ایرانی ها به صفحات مجازی افرادی نظیر «لیونل مسی»، «ایوان زایتسف»، «فرناند الیما» و... حمله کردند، هر چند آن رفتار نیز ناشایست بود ولی رفتار و عملکرد این افراد به صورت مستقیم با علایق هر ایرانی مرتبط بود.
برای مثال گل «مسی» در دقیقه آخر به تیم ملی فوتبال ایران یا حجاب منشوری «فرناند الیما» مجری برنامه تلویزیونی قرعه کشی جام جهانی ۲۰۱۶ که مانع از نمایش کامل این برنامه در رسانه ملی ایران شد به صورت مستقیم با ایران و ایرانی مرتبط بود. اما در پرده جدید این رفتار ناشایست یک بازیکن فرانسوی آن هم بخاطر خطا بر روی یک بازیکن پرتغالی با فرسنگ ها فاصله جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی از ایران مورد حمله برخی کاربران فعال ایرانی در شبکه های مجازی قرار گرفت.
در رابطه با پدیده حمله برخی ایرانی ها به صفحه مجازی بازیکنان فوتبال و برخی چهره های دیگر «دکتر مژگان نیکنام» استاد دانشگاه و متخصص روانشناس بالینی به «تابناک» گفت: «موضوع اول به این بر می گردد که افراد در زمان برخورد با یک ناکامی مشخص دو گونه متفاوت رفتاری را از خود بروز می دهند. در برخورد با مسائل و ناکامی ها یک نوع رفتار مسئله مدار و نوع دیگر آن هیجان مدار است.
در شیوه اول برخورد با مسائل یعنی مسئله مدار فرد بر اساس عقل و منطق رفتار می کند و پیش از انجام هر کنشی به ابعاد مختلف آن فکر می کند. در نوع دوم یعنی واکنش هیجان مدار فرد از برخورد منطقی با ناکامی ها پرهیز می کند. در این حالت هیچ فکر و منطقی در رابطه با کنش ها وجود ندارد و فرد از هیجان و احساسات خود استفاده می کند که یک نمونه بارز آن می تواند پرخاشگری و دشنام به عاملین ایجاد آن ناکامی باشد.
در جامعه ما الگوی پرخاشگری تحت تأثیر رویکرد هیجان مدار بسیار زیاد است
در همین رابطه ذکر دو نکته ضروری است. نخست اینکه در جامعه ما الگوی پرخاشگری تحت تأثیر رویکرد هیجان مدار بسیار زیاد است و معنای آن این است که افراد تا با ناکامی مواجه می شوند برای حل آن مسئله و ناکامی از رفتار پرخاشگری استفاده می کنند.
نکته دیگر اینکه دنیای مجازی که رخدادهای مورد اشاره در آن اتفاق افتاده است، شرایط مختص به خود را دارد. شما در این فضا مقابل فردی که عامل ناکامی است، نیستید و معذورات دنیای واقعی را هم ندارید. بر اساس اینکه بعضاً در این فضاها افراد شخصیت مجهول و غیر واقعی دارند نیز مسئله دیگری است که مجموعاً باعث می شود فرد هرطور که می خواهد هیجانات خود را آزادنه بروز دهد.»با عوامل اصلی حمله ایرانی به صفحات مجازی چهره های بین المللی آشنا شوید
این متخصص مسائل روانشناسی در بخش دیگری از سخنان خود ادامه داد: « در جامعه ما الگوهای هیجان مدار زیادی وجود دارد که نمونه مشخص آن را می توان در تصادفات رانندگی مشاهده کرد. این رفتار هیجان مدار یک الگوی رفتاری و یک عادت تبدیل شده است که باید در برابر آن فرهنگ سازی صورت بگیرد. این موضوع نیاز به حساس شدن و اقدامات مناسب از سوی جامعه و خانواده به صورت متقابل دارد.»
این الگوها در ادبیات و رفتار جامعه نهادینه شده است و اکنون به صورت یک عادت بر روی رفتار افراد اثر مستقیم دارد
دکتر مژگان نیکنام در ادامه گفت: «بحث دیگری که در رابطه با چرایی وقوع چنین مسائلی وجود دارد این است که افراد جدا از مسائل روانشناختی این الگوهای پرخاشگری را از هم یاد می گیرند. مهم این است که این الگوهای اجتماعی که پرخاشگری در آن غالب است باید تغییر کند. چرا که این الگوها در ادبیات و رفتار جامعه نهادینه شده است و اکنون به صورت یک عادت بر روی رفتار افراد اثر مستقیم دارد.»
نیکنام افزود: «بنابر این باید گفت، بروز چنین رفتاری در جامعه هم ریشه روانشناختی و هم ریشه جامعه شناختی دارد که باید به دقت بررسی شوند. در این میان نباید از نقش الگوهای فرهنگی آموزشی خانواده و جامعه در این رابطه غافل شد.»
شعار اخلاقی همیشه ضامن رفتار اخلاقی نیست و رفتار اخلاقی را باید در عمل مورد سنجش قرار داد
مژگان نیکنام در رابطه با این سئوال که چرا با وجودی که ما خود را مدعی اخلاق می دانیم در عمل به اصول اخلاقی بعضاً دچار مشکل هستیم، ادامه داد: «شعار اخلاقی همیشه ضامن رفتار اخلاقی نیست و رفتار اخلاقی را باید در عمل مورد سنجش قرار داد. این گونه رفتارها یک عمل جمعی و هیجانی هستند که با توجه به برخی رفتار خوب جمعی ما ایرانی ها مانند نهادینه شدن بستن کمربند ایمنی در یک عزم جمعی، باید نسبت به اصلاح آن اقدام شود.»
در رابطه با ابعاد جامعه شناختی پدیده حمله برخی ایرانی ها به صفحات مجازی برخی ورزشکاران و هنرمندان، «دکتر امان الله قرایی مقدم» جامعه شناس و استاد دانشگاه نیز به «تابناک» گفت: «اولاً این نکته را دقت کنید که رفتار این افراد بازتاب الگوی رفتاری همه ایرانی ها نیست و اساساً اینگونه رفتار جزء فرهنگ ایرانی نیست. این موضوع منتسب به گروهی کوچکی از مردم ایران است که فوتبال را دنبال می کنند و ضمناً همه آنها نیز نیستند.
این افراد از نوع تحصیلات، نوع پرورش و عقاید دینی مناسب بهره نمی برند
اگر بررسی موردی و دقیق انجام دهید خواهید دید که این افراد از نوع تحصیلات، نوع پرورش و عقاید دینی مناسب بهره نمی برند. از سوی دیگر در میان برخی ورزشکاران نیز که الگوی آنها هستند، شرایط مشابه وجود دارد و چنین نا هنجاری هایی در آنها نیز دیده می شود و برخی از این ورزشکاران نیز در شرایط مناسب شخصیتی رشد نکرده اند.
با این حساب می توان گفت، این افراد گروهی از افراد جامه هستند که با تربیت نادرست بزرگ شده اند. این افراد را می توان تحت عنوان جماعت مجذوب نام گذاری کرد. شما دقت کنید که این موضوع در میان هواداران اروپایی نیز چه بسا بدتر از این رخ می دهد. اگر در ایران برخی هواداران فوتبال در فضای مجازی به بی اخلاقی دامن می زنند در کشورهای اروپایی بعضاً بی اخلاقی ها به درگیری فیزیکی و کشته شدن افراد منجر می شود.»با عوامل اصلی حمله ایرانی به صفحات مجازی چهره های بین المللی آشنا شوید
قرایی مقدم ادامه داد: « این افراد که فکر و عملشان احساسی است و بر اساس عقل و منطق عمل نمی کنند را می توان جماعت نامجاور نام گذاشت. آنها لمپن هایی هستند که باید از بدنه اصلی جامعه جدا کرد. چرا که بر این افراد عقل و منطق حاکم نیست و رفتار آنها خود به خودی است.»
وقتی برخی از ورزشکاران و قهرمانان ایرانی که الگوی جوانان ایرانی هستند، در میادین ورزشی رفتار ناشایست انجام می دهند چه انتظاری می توان از طرفداران آنها داشت؟
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود اضافه کرد: « نیاز است در میان افرادی که چنین عملی را انجام می دهند، چه ورزشکاران بی اخلاق و چه هواداران بی اخلاق یک بررسی جامع انجام شود و پایگاه اجتماعی و شرایط پرورش یافتن آنها شناسایی و مورد ارزیابی قرار گیرد. وقتی برخی از ورزشکاران و قهرمانان ایرانی که الگوی جوانان ایرانی هستند، در میادین ورزشی رفتار ناشایست انجام می دهند چه انتظاری می توان از طرفداران آنها داشت؟»
امان الله قرایی ادامه داد: «من تأکید دارم این افراد از اقشار پایین جامعه هستند. البته منظور من از اقشار پایین آن است که هر فردی که از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، دینی، تربیتی و... دارای کمبود باشد می تواند در این قشر قرار گیرد و لزوماً قشر پایین جامعه را نمی توان تک عاملی دید.»
این استاد دانشگاه در پایان ادامه داد: « دقت کنید که چنین افرادی در همه نقاط جهان وجود دارند ولی اینکه چرا در ایران چنین رفتار ی در فضای مجازی رخ می دهد، علت آن است که جوامعی مانند اروپا از نظر استفاده از تکنوژی نسبت به ما پخته تر هستند و کابرد دقیق و منطقی از تکنولوژی را بهتر از ما می دانند.»
بر اساس آنچه در رابطه با چرایی حملات متعدد برخی کاربران فضای مجازی ایرانی و هواداران فوتبال به صفحات مجازی ورزشکاران و هنرمندان که آخرین آن در حمله به صفحه اینستاگرام بازیکن تیم ملی فوتبال فرانسه «پایت» آمد، می توان گفت اگرچه افراد توهین کننده بخشی از جامعه ایرانی و برخواسته از بطن جامعه هستند ولی تحت هیچ شرایطی نمی توان آنها را نمونه ای از کل جامعه و فرهنگ جامعه ایرانی تلقی کرد.
به عبارتی با توجه به اینکه این افراد در برابر یک ناکامی کوچک و بی ربط (خطای یک بازیکن فرانسوی بر روی یک بازیکن پرتغالی در فینال جام ملتهای اروپا) اینگونه بر آشفته می شوند و بدون فکر و منطق و به صورت کاملاٌ احساسی و با ادبیات زشت آن هم در فضای مجازی اقدام به توهین می کنند را می توان بیمار نام گذاشت.
این افراد نسبت به کلیت جامعه جماعت نامجاوری هستند که به شدت جذب در فضای مجازی و سرگرمی های حاشیه زندگی شده اند و لذا رفتار آنها را نمی توان به کلیت جامعه تعمیم داد. با این حال این تحلیل بدین معنا نیست که جامعه و فضای حاکم بر آن نیاز به اصلاح نقص های حاکم در سیستم آموزشی، رسانه و خانواده ندارد. اتفاقاً بر عکس بروز چنین حوادثی خود زنگ هشداری است که باید به آن توجه کرد. بر اساس این هشدار دو اقدام عاجل از سوی مسئولین و متولان امر باید در اولویت ها قرار گیرد.
الف- شناسایی پایگاه اجتماعی و شخصیتی عاملان این حوادث و مطالعه دقیق بر روی آنها و نهایتاً تلاش برای تنظیم برنامه هایی جداگانه در جهت بهبود وضعیت رفتاری این افراد از طریق سیاست های تشویقی و تنبیهی
ب-آسیب شناسی شناسی تغییرات ایجاد شده در الگوهای فرهنگی و رفتاری جامعه بر اثر افزایش استفاده از تکنولوژی و تلاش برای بهبود شرایط به وسیله ابزارهای در دسترس نظیر رسانه، آموزش و پرورش، خانواده و...