نظر منتشر شده
۳
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 508027
ماجرای عجیبی به نام «جشن طلاق»!
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۲۲
در خانه، تالار یا باغی لوکس و پرطمطراق میزهایی چیده شده است که رویش را با اسباب پذیرایی از قبیل میوه، شیرینی و شربت پر کرده‌اند. استیجی در انتهای سالن تعبیه شده که گروه موسیقی روی آن مستقر است و ترانه‌های شاد می‌خوانند.

هفت صبح نوشت: مدتی که از مراسم بگذرد به مراسم شام دعوتید. احتمالا پس از شام، زوجی که میزبان جشن هستند به روی استیج می آیند و ضمن تشکر از حضور گرم مدعوین اعلام می‌کنند که رابطه آنها به عنوان زن و شوهر تمام شده است.

سپس در میان بهت و حیرت شما حلقه‌های ازدواج را از دست در می‌آورند و آنها را با قیچی یا چکش معدوم می‌کنند و مسالمت آمیز و با لبخند از هم جدا می‌شوند؛ بله، شما مهمان مراسم «جشن طلاق» بوده‌اید.
 
سر و کله‌اش از کجا پیدا شد؟
جشن طلاق مراسمی است که ابتدا در آمریکا سر و کله‌اش پیدا شد. روانشناسان آمریکایی اعتقاد داشتند این جشن، زهر جدایی و تلخی‌اش را می‌گیرد و تحمل رنج زندگی پس از طلاق را می‌کاهد. رفته رفته اما با مطالعه روی زوج‌هایی که با جشن طلاق از هم جدا می‌شوند دریافتند که این مراسم هم توسط نوکیسه‌ها مصادره شد و به یک کالای لوکس مصرفی برای عرض اندام و به شو آف تبدیل شده است.
 
کی وارد ایرانی شد؟
خواهی نخواهی این کالای لوکس مانند تمامی پدیده‌های رسمی و غیررسمی به کشورهای دیگر صادر شد. ایران هم از این قاعده مستثنا نبود. اولین خبر رسمی برگزاری این مراسم در ایران سال ۸۸ در یکی از روزنامه‌ها کار شد. خبر همانقدر که عجیب و حیرت آور بود، جنجالی هم بود و به سرعت اخبار و گزارش‌های جشن طلاق همه نشریات را تسخیر کرد. کار حتی به تریبون نمازهای جمعه و تذکر ائمه جمعه و نیز واکنش چند تن از مراجع تقلید کشید.
 
پس از آن عده‌ای از کارشناسان، جامعه شناسان و مسئولان درباره جشن طلاق حرف زدند و از پیامدها و فرجامش ابراز نگرانی کردند اما کمی پیاز داغ ماجرا زیاد شد و بدین ترتیب جشن طلاق هویت منبسط‌تر از آنچه وجود داشت در رسانه‌ها پیدا کرد. به جز چند مورد همه شاهد غیرمستقیم ماجرا بوده‌اند و فقط در مورد برگزاری این مراسم داستان‌هایی شنیده بودند، اما خبر به حدی تکان دهنده بود که واکنش‌ها شدیدتر از وقوع ماجرا بود.
 
بالاخره هست؟ یا نیست؟
دم دستی‌ترین راه برای فهمیدن وجود یا عدم وجود یک پدیده، سرچ در اینترنت است. انواع و اقسام عبارت‌هایی که می‌شد با جشن طلاق ساخت را سرچ کردم و چند عکس از کارت دعوت به مراسم و کیک با طرح‌های مخصوص جشن طلاق را پیدا کردم اما از خود مراسم عکسی در فضای مجازی وجود ندارد.
 
برای روشن شدن ماجرا به چند قنادی و تالار معروف و کارت فروشی‌های میدان بهارستان سر زدم. به جز یک کارت فروشی که گفت از همکارش شنیده که کارت دعوتی برای جشن طلاق چاپ کرده است چیزی نیافتم. شاید معنای این گشتن‌ها و نیافتن‌ها این است فعلا جشن طلاق مشتری زیادی در بین جوانان ندارد اما با توجه به تمام تحقیقات، نمی‌توان منکر وقوع ماجرا بود و ما شاهدانی داریم که در این مراسم شرکت کرده‌اند.
 
شاهدان چه می‌گویند؟
سارا به تازگی در مراسم جشن طلاق الهه، دوستش حضور داشته است. وقتی از او پرسیدم دوستش پس از چند سال از همسرش طلاق گرفته است، گفت اصلا به سال نرسید و به شوخی اضافه کرد تا آمدیم از او بپرسیم شوهرت چند ساله است و شغلش چیست طلاق گرفتند. دلیل جدایی را جویا شدم، گفت الهه خیلی سربسته گفته شوهرش مشکل روحی شدیدی داشته است که این مسئله را قبل از ازدواج پنهان کرده بود.
 
البته ناگفته نماند که به نظر من الهه خیلی با عجله و بدون فکر و تحقیق ازدواج کرد تا از دخترخاله‌هایش جا نماند. دلیل اصلی جشن طلاق هم این بود که می‌خواست جلوی دخترخاله‌هایش خرد و تحقیر نشود.
 
ماجرای عجیب جشن طلاق

الهه مهریه‌اش را بخشید و در عوض داماد را راضی کرد که جشن طلاق بگیرند و در این مراسم داماد پشت بلندگو ضمن عذرخواهی از الهه رو به تمام حضار اعلام کند که هم سطح او نیست و لیاقت الهه بیشتر از این حرف‌هاست.
 
سارا در مورد چند و چون روند مراسم می‌گوید حسابی خرج کرده بودند و مثل بقیه جشن‌ها میز چیده بودند و با منوی ویژه و کامل از میهمانان پذیرایی می‌کردند. به علاوه موسیقی و پایکوبی هم بر پا بود اما کارت چاپ نکرده بودند و یک کلیپ ساخته بودند و با ارسال این کلیپ از طریق تلگرام همه را به مراسم دعوت کرده بودند.
 
کیک‌شان هم معمولی بود و طرحی که مربوط به طلاق باشد روی کیک وجود نداشت. سارا در نهایت می‌گوید همانقدر که مراسم مصنوعی و غیرمعمول بود، لبخند الهه و شوهر سابقش و نیز سخنرانی داماد در ستایش الهه و مذمت خودش مصنوعی بود و به سادگی می‌شد فهمید که هر دو از این اتفاق عمیقا ناراحتند.
 
کدام بد است؟ طلاق یا جشن طلاق؟

باید اعتراف کرد که البته طلاق همیشه بد نیست و با فرض این که زن یا شوهری معتاد، بیکار یا بزهکار و نااهل از آب در بیاید یا تفاهم و جهان بینی مشترکی بین‌شان وجود نداشته باشد، طلاق جایز است و فرد با طلاق و جدایی، زندگی سالم و فرصت‌های زندگی سالم را به خود و فرزندانش برگردانده است.
 
حتی گاهی طلاق را از ادامه زندگی مشترک بهتر می‌دانند چرا که ازدواج خوب باعث سلامت جسمی و روانی افراد می‌شود و در مقابل، ازدواج بد می‌تواند اثر مخربی بر سلامت جسمی و روانی افراد بگذارد اما با این حال اینگونه ریخته شدن قبح طلاق و جشن گرفتن آن، زنگ هشداری برای جامعه ایرانی است؛ زنگ هشداری که هر چند مدت‌هاست به صدا در آمده اما هنوز راه حلی اساسی برای آن اندیشیده نشده است و امروز جوانان بعد از مدت کوتاهی زندگی که با تجمل و عروسی‌های آنچنانی آغاز می شود، شاید برای فخر فروشی و ژست گرفتن به گزینه جشن طلاق آنچنانی هم بیندیشند. اما به غیر از دلایلی که گفته شد، آیا برگزاری جشن طلاق می‌تواند دلایل دیگری هم داشته باشد؟
 
اگر هست چرا هست؟

در گذشته‌ای نه چندان دور طلاق عملی شنیع بود که باعث سرشکستگی و شرمندگی والدین می‌شد و این عمل در خفا و سکوت خبری انجام می‌شد و حتی الامکان از برملا شدنش در میان دوستان و اقوام جلوگیری می‌کردند.

پس از برملا شدن خبر طلاق موجی تازه از جانب اقوام و دوستان شروع می‌شد و هر یک از زوجین مورد هجمه جملاتی از قبیل چرا طلاق گرفتید، حیف شد، بدبخت شدی، حالا می‌خواهی چه کار کنی؟ اشتباه کردی و ... قرار می‌گرفتند.

این هجمه در دوره‌ای طولانی، خاطرات ازدواج شکست خورده و تلخی طلاق را علی الدوام به هر یک از زوجین یادآوری و آنها را ملزم می‌کرد تا دلایل‌شان را تک تک و جداگانه به همه سوال کنندگان توضیح دهند و از عمل خود دفاع کنند.
 
کلمات کلیدی : جشن طلاق، طلاق
 
Netherlands
۱۳۹۶-۰۶-۱۳ ۰۶:۱۴:۵۹
واقعیت این است که میانگین آی.کیو ما ایرانیان خودشیفته فقط ۸۴ است. اینهایی که جشن طلاق می‌گیرند احتمال قوی در جشن عروسی هم سنگ تمام گذاشته‌اند و اصلا مساله‌شان در زندگی این ااست که به چشم دیگران بیایند. برای این به چشم آمدن مسیر حماقت‌بار چشم و هم چشمی را انتخاب کرده‌اند. حتی اگر نداشته باشند هم قرض می‌کنند و پول خرج می‌کنند که به چشم بیایند. و البته حرف مردم (همین مردمی که میانگین آی.کیو مان ۸۴ است) هم که تمامی ندارد و هر چقدر هم خرج کنند جلو حرف مردم را نمی‌توانند بگیرند. (4544912) (alef-11)
 
فاریابی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۶-۰۶-۱۳ ۰۷:۴۵:۲۵
سخن فانون اینجا صدق می کند کشورهای جهان سوم چشم وگوش بسته به دنبال کشورهای صنعتی حرکت می کنند . و واگنی از لکوموتیوی می شوند که لکوموتیوران آن غرب است حرکت می کند . واین تقلید یعنی دچار شدن به سرنوشت فرهنگ غرب و اضمحلال فرهنگ ایرانی اسلامی و این هنوز ابتدای راه است وقتی 350هزار نفر ایرانی جهت گردشگری به ترکیه بروند یا برای منفورترین حلال خدا جشن بگیریم . اینها زنگ خطرهایی است اگر امروز بیدار نشویم فردا بسیار دیر است
چیزی در این هنگامه زیر بناست و فراموش شده است فرهنگ است که مثل بچه چند مادره است و هرمادری فکر می کند دیگری هوای بچه را دارد واز خود سلب مسولیت می کند . آتش به اختیار اینجا معنا می دهد که حرکت مردمی جهت اصلاح حرکتهای فرهنگی و تدوین برنامه های فرهنگی مجزای از قدرت طلبان و ثروت طلبان جهت حفظ فرهنگ ایرانی واسلامی اقدام کنند . حرکت مطابق فرهنگ غری سقوط در دره ضلالتی است که او برای کشورهای مسلمان تدارک دیده ولی فعلا مسلمانان را خواب و مسولین فرهنگی را خو شیفتگی دچار شده است . در پایان ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیر ما بانفسهم را در نظر داشته باشید . (4544961) (alef-11)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۶-۰۶-۱۳ ۰۸:۰۱:۰۳
به نظر من که خیلی کار خوبی هست. من 2و3 نفر رو می شناسم که این کار رو کردن و در زندگی بعدیشون خیلی قوی تر و بهتر بودن نسبت به کسایی که اونو تو خفا نگه داشتند و افسرده و گوشه گیر شدن. من کاملا موافقم و برای رواجش سعیمو می کنم (4544989) (alef-11)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.