نظر منتشر شده
۱
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 210991
زنجانی در کتاب گلستان
بخش تعاملی الف - هادی اخوان
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۳۶
سعدی درگلستان حدسخن رابه اتمام رسانده وکسی جرئت جای پای گذاشتن اورا ندارد و به قول ادبا سنگ درهاون کوبیدن است.باهرباربررسی گلستان، نکات وریزه کاری هایی آشکار و هویدا می گردد.

ما بر آن شدیم با کنکاش در گلستان به حقایقی دست یابیم تاگره ای ازمشکلات مردم بگشاییم و خوشبختانه در گلستان چاپ آنکارا برحکایتی برخوردیم که درچاپ های متعددآن یافت می نشود.

"بازرگانی را دیدم ۱۷هزار پرسنل و درحدود ۶۴شرکت مختلف. شبی درجزیره کیش مرا به حجره ی خویش برد. همه شب دیده به هم نبست و از سخنان پریشان گفتن که فلان انبازم در تاجیکستان است و بضاعت درهندوستان. این قباله ی فلان زمین است و فلان مال را فلان وزیر نفت ضمین. خاطر امارات دارم که هوایی خوش دارد بازگفتی نه، خلیج فارس مشوش است. سعدیا! سفری درپیش است، اگر کرده شود بقیت عمر به گوشه ای بنشینم. گفتم: آن کدام سفراست؟ گفت: شرکت هلدینگ نورینت راگسترش دهم و شرکت سستا را پوشش. مدیر عاملیت تیم راه آهن را رها و پرسپولیس را صاحبا که طرفدارانی دارد در سرزمین پارسا.

به مالزی رفته بانک سرمایه گذاری در آن سامان راپیشرفت و بانک ارزش تاجیکستان را حواله های شگفت دهم. آن گاه به استرالیا رفته و بانک معرفت راپایه گذار باشم. پس ازآن به ترکیه، شرکت هواپیمایی انور ترکیه رابسازم و باهواپیمای آن پول نفت مردم پارس را با سندهای جعلی عودت دهم که وزیر نفت آن سامان بدعنق است. سپس شرکت های تأمین اجتماعی آن سامان را به بهای اندک در اختیار گیرم. چون بسیجی اقتصادی ام، درپایگاه محلمان تشکیل پرونده دهم شاید جایی بدرد بخورد. پس ازآن ترک تجارت کنم و به حجره ام بنشینم و به عمر از دست رفته افسوس خورم.

گفت ای سعدی! توهم سخنی بگو از آن ها که دیده ای و شنیده ای. گفتم: ماکه به هزینه ی زندگی، دنده مان شکسته و کمرمان به فشار گرانی و تورم خمیده چگونه سخنی برزبان برانیم؟ باید برویم و بربدبختی هایمان بگرییم...

اما بعد در سفر به پارس او را بدیدم دست بسته روانه ی اوین!
کلمات کلیدی : هادی اخوان
 
معلم
۱۳۹۲-۱۰-۱۸ ۱۴:۳۸:۰۴
باید روی این مفاهیم فکر کنیم که
تلاشگری خوب است
ولی
قانون را دور زدن ؛ مقبوح است
؛؛؛؛؛؛
به داد مملکت رسیدن ؛ ارزش دارد
ولی
مردم را فدای خود کردن ؛ ناپسند است (1896032) (alef-6)